ادبي
فرهاد رجبي
المجلد 15، العدد 50 ، يونيو 2019، ، الصفحة 145-162
المستخلص
ترجمه، به عنوان پلي ارتباطي بين ملتها، همواره زمينهساز انتقال تجربههاست. اين انتقال در صورت تداوم، ميتواند از صرف نقل يک متن، به بستري مناسب براي ايجاد تعامل تبديل شود. تجربة تاريخي، در اثر نهضت ترجمه، بهويژه در دوره عباسي که مصادف است با شکلگيري دوره طلايي تمدن اسلامي، نشان ميدهد استفاده از دستاوردها و ظرفيتهاي ديگر ...
أكثر
ترجمه، به عنوان پلي ارتباطي بين ملتها، همواره زمينهساز انتقال تجربههاست. اين انتقال در صورت تداوم، ميتواند از صرف نقل يک متن، به بستري مناسب براي ايجاد تعامل تبديل شود. تجربة تاريخي، در اثر نهضت ترجمه، بهويژه در دوره عباسي که مصادف است با شکلگيري دوره طلايي تمدن اسلامي، نشان ميدهد استفاده از دستاوردها و ظرفيتهاي ديگر ملتها ميتواند به توسعه و شکوفايي در سطوح مختلف بينجامد؛ بنابراين به نظر ميرسد امروز نيز ترجمه بتواند با بهکارگيري شيوههاي نوين و توانمنديهاي موجود در متون ادبي، در سطح روابط فرهنگي بين ايران و کشورهاي عربي دري جديد ايجاد کند. البته در اين مسير موانع و چالشها را نيز نبايد از نظر دور داشت؛ چنانکه مثلاً نبودِ توليدات فرهنگي مناسب، وجود تعارضات متعدد انگيزشي و ديگر مؤلفهها از عواملي است که نقش ترجمه را در تحقق اهدافش تحت تأثير قرار ميدهد. نوشتة حاضر ميکوشد با بررسي کارکرد تاريخي ترجمه متون، از فارسي به عربي و نقشآفريني مترجمان برجسته، جايگاه ترجمه را در ايجاد تعامل بين ايران و کشورهاي عربي بررسي کند، پيامدهاي مثبت و چالشهاي فرارو را مطالعه نمايد و با ارائة راهکارهايي به کارکرد ترجمه در تحقق اين هدف بپردازد. نتايج نشان ميدهد تلاشهاي انجامشده در اين حوزه تاکنون نتوانسته به نتايج مطلوب ختم شود و تحقق اين هدف، نيازمند بازنگري و تلاشي مضاعف در امر تأثيرگذاري ترجمه با توجه به تجربة تاريخي و منابع موجود گذشته است.
ادبي
ولي الله شجاع پوريان
المجلد 12، العدد 38 ، سبتمبر 1437، ، الصفحة 127-148
المستخلص
زبان عربي همانند ساير زبانهاي زندة دنيا، واژههايي را از زبانهاي ديگر وام گرفته و واژههايي را به زبانهاي ديگر فرستادهاست. در اين تعامل، زبان فارسي بيشتر از ساير زبانها واژههاي خود را به زبان عربي فرستاده و ميزان درخور توجهي از کلمات فارسي به زبان عربي و نيز به زبان قرآن کريم وارد شدهاست. در اين مقاله، تعامل واژگاني بين ...
أكثر
زبان عربي همانند ساير زبانهاي زندة دنيا، واژههايي را از زبانهاي ديگر وام گرفته و واژههايي را به زبانهاي ديگر فرستادهاست. در اين تعامل، زبان فارسي بيشتر از ساير زبانها واژههاي خود را به زبان عربي فرستاده و ميزان درخور توجهي از کلمات فارسي به زبان عربي و نيز به زبان قرآن کريم وارد شدهاست. در اين مقاله، تعامل واژگاني بين زبان فارسي و عربي از زمان جاهلي تا پايان عصر عباسي بررسي شدهاست. براي اين منظور، کوشيدهايم تا ضمن بررسي پيشينه پژوهش در اين زمينه، راههاي ورود کلمات فارسي به زبان عربي را روشن کنيم. سپس با اشاره به پيوندهاي سياسي، ديني، تجاري، و فرهنگي بين ايرانيان و اعراب، حتي در دوران پيش از پيدايش اسلام، نشان دادهايم که به دليل برتري تمدني ايرانيان بر اعراب جاهلي و نيازي که مسلمانان به دانش ايرانيان در حوزههاي گوناگون، ازجمله صنعت، کشاورزي، معماري، هنرهاي زيبا، موسيقي و ادب داشتهاند، بسياري از کلمات فارسي، خواه با اعمال تغييرات آوايي يا حرفي و خواه بدون هرگونه تغيير به زبان عربي وارد شده و حتي در قرآن کريم نيز به چشم ميخورند. اينگونه کلمات که با عنوان کلي و عام «دخيل» يا «معرّب» مورد بررسي دانشمندان مسلمان قرار گرفتهاند، مباحث جالب و درخور توجهي را در قالب موضوع «تعريب» به خود اختصاص داده و دانشمندان بزرگي همچون ثعالبي، سيوطي و جواليقي را به خود مشغول کردهاند. در اين مقاله، افزون بر بررسي راههاي ورود اين واژهها به زبان عربي، به نمونههايي از آنها و نيز به واژههايي که از زبان فارسي به زبان قرآن راه يافتهاند اشاره شدهاست. سپس مسئله تعريب بررسي شده، و ضمن بيان اختلافنظرهاي موجود بر سر کلمات معرّب، راههاي شناخت اينگونه کلمهها و همچنين تغييراتي که در کلمات غيرعربي هنگام تعريب رخ ميدهد، بيان شدهاست.
فردوس آقاغلزاده؛ حسين داوري
المجلد 6، العدد 15 ، يوليو 1431، ، الصفحة 63-80
المستخلص
اتّساع المفردات الفارسية في اللغات الاروبية من الموضوعات التي يهتمّ بها علم الاشتقاق، منها : التطورات الدلالية، التغييرات الصوتية، کيفية الانتقال، دور اللغات الوسطية و مدي تاثيرها. هذا و يهمّنا دراسة الاخير، لانّ کثيرا من هذة المفردات دخلت في اللغات الاروبية غير مباشرهٍ. إذن دراسة دور اللغات الوسطية في هذا التحول تبين دور اللغة ...
أكثر
اتّساع المفردات الفارسية في اللغات الاروبية من الموضوعات التي يهتمّ بها علم الاشتقاق، منها : التطورات الدلالية، التغييرات الصوتية، کيفية الانتقال، دور اللغات الوسطية و مدي تاثيرها. هذا و يهمّنا دراسة الاخير، لانّ کثيرا من هذة المفردات دخلت في اللغات الاروبية غير مباشرهٍ. إذن دراسة دور اللغات الوسطية في هذا التحول تبين دور اللغة العربية البارز و مدي تاثير هذه اللغة في تلک المفردات، حيث أخطا، في کثيرٍ من الاحيان، أبرز القواميس الاروبية في استخراج مصدر هذه المفردات الفارسية المعربة و اعتبرها من المفردات الاصلية في اللغة العربية ولم يشِر الي اصلها الفارسي. هذا و قد نتطرق في هذا المقال الي عددٍ من هذه المفردات الفارسية الدخيلة في اللغات الاروبية و دور اللغة العربية الحاسم کَلُغة وسيطة الي جانب تبيين مدي هذا التاثير مستفيداً عن المنهج التوصيفي و التحليلي.
نرگس گنجي؛ مريم جلائي پيکاني
المجلد 4، العدد 10 ، أكتوبر 1429، ، الصفحة 77-100
المستخلص
إن الأخطاء جزء أساس من عملية التعلم عند الإنسان وتعلم لغةٍ أجنبيةٍ ـ باعتباره مهارةً إنسانيةً ـ لايستثني من القاعدة العامة ومن المسلم به أنه يشبه عملية تعلم اللغة الأم التي هي علي أساس المحاولة والخطأ، فهناک مصادر تنبثق عنها الأخطاء، لعل من أهمها التداخل اللغوي أو استخدام الطالب الأنماطَ اللغوية للغته الأصلية في تعلم اللغة المستهدفة؛ ...
أكثر
إن الأخطاء جزء أساس من عملية التعلم عند الإنسان وتعلم لغةٍ أجنبيةٍ ـ باعتباره مهارةً إنسانيةً ـ لايستثني من القاعدة العامة ومن المسلم به أنه يشبه عملية تعلم اللغة الأم التي هي علي أساس المحاولة والخطأ، فهناک مصادر تنبثق عنها الأخطاء، لعل من أهمها التداخل اللغوي أو استخدام الطالب الأنماطَ اللغوية للغته الأصلية في تعلم اللغة المستهدفة؛ علي هذا فتناولت هذه الدراسة أخطاءً تعبيريةً تحريريةً لطلاب فرع اللغة العربية ترجع إلي التداخل اللغوي مستخدمةً المنهج الوصفي التحليلي.
إن أداة الدراسة المستخدَمة اختبار مفاجئ حيث وقع الاختيار علي موضوع يمکن أن يکتب فيه جميع الطلاب (ما هي فوائد السفر والرحلات؟).
ظهر من تفسيرنا للأخطاء التعبيرية التحريرية الشائعة للدارسين، أن کثيراًً منها يُعزي إلي التداخل اللغوي وأن الترجمة الحرفية للجمل من الفارسية إلي العربية، من أهم أسباب ظهور أخطاءهم التحريرية، بعبارة أخري إن الطالب عند الکتابة يفکّر بالفارسية ويکتب بالعربية وهذا هو مصدر الخطأ.
عليرضا محمدرضايي
المجلد 4، العدد 9 ، يونيو 1429، ، الصفحة 1-14
المستخلص
اللّغه الفارسية العذبة و التي تصون ثقافتنا تعتبر من ارقي لغات العالم.
فللتعرف الي الادب الفارسي يجدر أن يتعلم الناطقون بها و ذووالرغبات فيها، ظرائفها التي رکبت الفاظها وسياقات جملها و تراکيبها،حتي يصطادوا درراً و لآليءَ من بحرها الزاخر.
لا تَخلوکل لغة من الظواهر اللغوية. اللغة الفارسية شانها في ذلک شأن سائر اللغات في العالم. ...
أكثر
اللّغه الفارسية العذبة و التي تصون ثقافتنا تعتبر من ارقي لغات العالم.
فللتعرف الي الادب الفارسي يجدر أن يتعلم الناطقون بها و ذووالرغبات فيها، ظرائفها التي رکبت الفاظها وسياقات جملها و تراکيبها،حتي يصطادوا درراً و لآليءَ من بحرها الزاخر.
لا تَخلوکل لغة من الظواهر اللغوية. اللغة الفارسية شانها في ذلک شأن سائر اللغات في العالم. الاشتراک اللفظي احد تلک الظواهر، لايمکن انکار وجودها في الفارسية. ففي المقال هذا، ننظر إلي اشکال «که» واستعمالاته و دلالاته و معانيه التي تتصور له حسب السياق و الترکيب و إلي ما يعادلها في العربية حيث يصحّ نقلها إلي العربية.