سعدالله همايوني
المجلد 16، العدد 55 ، سبتمبر 2020، ، الصفحة 167-189
المستخلص
يکي از مهمترين مؤلّفههاي مورد بررسي در پژوهشهاي زباني، تبيين نقش و جايگاه عناصر بافتي در نشاندار کردن ساخت زبان است. با توجّه به تفاوت عناصر موقعيّتي، گفتماني و فرهنگيِ تشکيلدهندۀ انگارههاي ذهني و نيز تفاوت زبانها از نظر ردهشناختي و ويژگيهاي ساختاري آنها، واکاوي معنا و ساماندهي آن در قالب گزارههاي زباني متناسب ...
أكثر
يکي از مهمترين مؤلّفههاي مورد بررسي در پژوهشهاي زباني، تبيين نقش و جايگاه عناصر بافتي در نشاندار کردن ساخت زبان است. با توجّه به تفاوت عناصر موقعيّتي، گفتماني و فرهنگيِ تشکيلدهندۀ انگارههاي ذهني و نيز تفاوت زبانها از نظر ردهشناختي و ويژگيهاي ساختاري آنها، واکاوي معنا و ساماندهي آن در قالب گزارههاي زباني متناسب با ساختار اطّلاعاتي از اهمّيّت ويژهاي برخوردار است. در اين راستا نگارنده در صدد است تا بر اساس مفاهيم نظريِ نحو کاربردي "سيمون ديک" و نيز مفهوم ساخت اطّلاعي "لمبرکت"، نقشهاي کاربردشناختي شامل نقشهاي دروني (موضوع و کانون) و نقشهاي بيروني (مبتدا، دنبالهرو) را در زبان عربي مورد بررسي قرار دهد. نتايج حاصل از پژوهش نشان ميدهد، زبان عربي به عنوان زبان فعل آغاز به دليل برخورداري از دو ويژگي اعراب و مطابقت از چيدمان واژگاني آزاد برخوردار است؛ لذا در تعيين رتبه سازهها، غلبه با نقشهاي کاربردشناختي است. بهرهمندي از شيوۀ مطابقه موجب شده تا زبان عربي، از ويژگي ضميرانداز بودن برخوردار شود. بدين معنا که حذف ضمير فاعلي، جمله را نادستوري نميکند. همچنين تمايز بين مبتداسازي و کانونيسازي به طور شفّاف در روساخت زبان بازنمايي مي شود. اسم پيشايندشده از جايگاه فاعل در جملات فعليه، مبتدا و خارج از حمل محسوب ميشود، حال آنکه در جملات اسميهاي که خبر آنها وصف باشد، موضوع و داخل در حمل است. همچنين سازهاي را که -در نحو سنتي- مبتداي مؤخّر، بدل يا معطوف ناميده ميشود، بنابر نحو کاربردي تنها نقش دنبالهرو ميتواند داشتهباشد و اهداف منظور شناسي خاصي را بازنمايي ميکند.
ادبي
رقيه رستم پورملکي؛ مهناز اعتضادي فر
المجلد 15، العدد 51 ، سبتمبر 2019، ، الصفحة 143-160
المستخلص
در بسياري از دانشگاههاي ايران، نخبگان و زبانآموزان فراواني به فعاليت مشغولاند که بهرهگيري از توان آنان بهويژه در تقويت گردشگري ميتواند زمينهساز گسترش تبادلات فرهنگي و اقتصادي کشورهاي پهنة خليجفارس باشد. اين مقاله با روش توصيفي ـ تحليلي درصدد پاسخ به اين سؤال است که نقش و ظرفيت گروههاي علمي زبان و ادبيات عربي در شکوفايي ...
أكثر
در بسياري از دانشگاههاي ايران، نخبگان و زبانآموزان فراواني به فعاليت مشغولاند که بهرهگيري از توان آنان بهويژه در تقويت گردشگري ميتواند زمينهساز گسترش تبادلات فرهنگي و اقتصادي کشورهاي پهنة خليجفارس باشد. اين مقاله با روش توصيفي ـ تحليلي درصدد پاسخ به اين سؤال است که نقش و ظرفيت گروههاي علمي زبان و ادبيات عربي در شکوفايي صنعت گردشگري ميان شمال و جنوب خليجفارس چيست؟ يافتههاي مقاله نشان ميدهد که در صورت تقويت نگرش کارآفريني، تجاريسازي دانش و شکلگيري شرکتهاي زبانبنيان با محوريت زبان عربي، امکان بهرهگيري از گروههاي عربي دانشگاهها بهمنزله پيشران صنعت گردشگري خليجفارس وجود دارد. توجه به شاخههاي مختلف گردشگري زيارت، گردشگري تجاري، گردشگري طبيعي تاريخي، گردشگري سلامت، گردشگري علمي و ورزشي و نيز گردشگري دانشجويي از يکسو و ايجاد سازوکارهاي مناسب اين امکان را براي گروههاي عربي ايجاد ميکند تا در عرصهها و شاخههاي مختلف به توسعه گردشگري خليجفارس اهتمام ورزند؛ برخي راهحلهاي پيشنهادي عبارتند از: طراحي درس «کاربرد زبان عربي در گردشگري ايران»، شناسايي و تربيت زباندانان ماهر و مسلط به ميراث فرهنگيِ دو سوي خليجفارس، برگزاري دورههاي مهارتي تقويت گردشگري براي زباندانان و نيز سفرهاي دورهاي گروههاي عربي دو طرف.
مصطفي مهدوي آرا
المجلد 14، العدد 48 ، ديسمبر 2018، ، الصفحة 149-168
المستخلص
زبان و فرهنگ دو مقولة درهمتنيده و پويا هستند که در پي برخي عوامل همچون مهاجرت، دستخوش تغيير و دگرگوني ميشوند. مهاجرت اقوام عرب و جنگزدة دهة شصت به مشهد مقدس و انتقال زبان و فرهنگ عربي به اين شهر، چالشهايي را براي اين زبان و فرهنگ و گويشوران آن به وجود آورده و حوزة کاربرد آن را نسبت به گذشته محدودتر ساختهاست. سياستگذاران ...
أكثر
زبان و فرهنگ دو مقولة درهمتنيده و پويا هستند که در پي برخي عوامل همچون مهاجرت، دستخوش تغيير و دگرگوني ميشوند. مهاجرت اقوام عرب و جنگزدة دهة شصت به مشهد مقدس و انتقال زبان و فرهنگ عربي به اين شهر، چالشهايي را براي اين زبان و فرهنگ و گويشوران آن به وجود آورده و حوزة کاربرد آن را نسبت به گذشته محدودتر ساختهاست. سياستگذاران و برنامهريزان زباني و مسئولان شهري با مطالعه و برنامهريزي دقيق ميتوانند ضمن ازبينبردن اين چالشها، از حضور اين گروه در مشهد براي رونق گردشگري شهري استفاده کنند. نگارنده در جستار حاضر، از روش کيفي (مصاحبه) بهره برده، سپس با استفاده از فن «تحليل مضمون»، چالشهاي فراروي اين زبان و فرهنگ را مورد مطالعه قرار دادهاست. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان ميدهد زبان و فرهنگ عربي در اثر تماس با زبان و فرهنگ جامعة مقصد، از مرحلة همترازي گذشته و رو به زوال است و با اقداماتي همچون: اعتباربخشي به جايگاه اجتماعي اين زبان و احياي فرهنگ و آدابورسوم عربي، از طريق برگزاري جشنوارههاي مخصوص اين گروه، ميتوان آن را حفظ کرد و از آن براي شکوفايي گردشگري شهري و تأمين نيروي انساني متخصص در اين صنعت بهره برد.
فرهاد رجبي
المجلد 12، العدد 40 ، مارس 1438، ، الصفحة 213-234
المستخلص
امروزه آموزش زبان عربي در ايران، با وجود سابقهاي درازدامن، کمتر فرصت بهکارگيري يافته و کمتر موقعيت کسبوکار را براي دانشآموختگان خود فراهم نمودهاست. اين مسئله، سالهاست به يکي از اصليترين دغدغههاي دانشجويان ايراني اين رشته تبديل شدهاست. چالش تجاريسازي ميتواند فرصتي براي چارهجويي منطقي دربارة اين مشکل باشد. اين ...
أكثر
امروزه آموزش زبان عربي در ايران، با وجود سابقهاي درازدامن، کمتر فرصت بهکارگيري يافته و کمتر موقعيت کسبوکار را براي دانشآموختگان خود فراهم نمودهاست. اين مسئله، سالهاست به يکي از اصليترين دغدغههاي دانشجويان ايراني اين رشته تبديل شدهاست. چالش تجاريسازي ميتواند فرصتي براي چارهجويي منطقي دربارة اين مشکل باشد. اين مقاله کوشيده با طرح مديريت برنامهريزي، برونرفتي را براي اين مشکل پيشنهاد دهد؛ بر همين مبنا معتقد است، برنامهريزان و کارشناسان امر، قبل از آنکه به صورت جزئي در جستوجوي فرصتهاي موقتي و گاه، ناپايدار باشند، بايد با تعمّق در برنامهريزي و طراحي مؤلفههاي علمي به اين مهم اهتمام ورزند. نتيجة بهدستآمده نشان ميدهد با استفاده از چهارچوبهاي علمي در فرايند مديريت برنامهريزي، توجه به مقولة طراحي سرفصلهاي آموزشي متناسب با مقولة کارآفريني، جذب و آموزش منطقي دانشجويان و از سوي ديگر ارتباط با مراکز و سازمانهاي ذيربط، ميتوان چالش تجاريسازي آموزش زبان عربي را به سمت فرصتي جديد براي ايجاد نشاط در امر آموزش هدايت کرد.
ادبي
ولي الله شجاع پوريان
المجلد 12، العدد 38 ، سبتمبر 1437، ، الصفحة 127-148
المستخلص
زبان عربي همانند ساير زبانهاي زندة دنيا، واژههايي را از زبانهاي ديگر وام گرفته و واژههايي را به زبانهاي ديگر فرستادهاست. در اين تعامل، زبان فارسي بيشتر از ساير زبانها واژههاي خود را به زبان عربي فرستاده و ميزان درخور توجهي از کلمات فارسي به زبان عربي و نيز به زبان قرآن کريم وارد شدهاست. در اين مقاله، تعامل واژگاني بين ...
أكثر
زبان عربي همانند ساير زبانهاي زندة دنيا، واژههايي را از زبانهاي ديگر وام گرفته و واژههايي را به زبانهاي ديگر فرستادهاست. در اين تعامل، زبان فارسي بيشتر از ساير زبانها واژههاي خود را به زبان عربي فرستاده و ميزان درخور توجهي از کلمات فارسي به زبان عربي و نيز به زبان قرآن کريم وارد شدهاست. در اين مقاله، تعامل واژگاني بين زبان فارسي و عربي از زمان جاهلي تا پايان عصر عباسي بررسي شدهاست. براي اين منظور، کوشيدهايم تا ضمن بررسي پيشينه پژوهش در اين زمينه، راههاي ورود کلمات فارسي به زبان عربي را روشن کنيم. سپس با اشاره به پيوندهاي سياسي، ديني، تجاري، و فرهنگي بين ايرانيان و اعراب، حتي در دوران پيش از پيدايش اسلام، نشان دادهايم که به دليل برتري تمدني ايرانيان بر اعراب جاهلي و نيازي که مسلمانان به دانش ايرانيان در حوزههاي گوناگون، ازجمله صنعت، کشاورزي، معماري، هنرهاي زيبا، موسيقي و ادب داشتهاند، بسياري از کلمات فارسي، خواه با اعمال تغييرات آوايي يا حرفي و خواه بدون هرگونه تغيير به زبان عربي وارد شده و حتي در قرآن کريم نيز به چشم ميخورند. اينگونه کلمات که با عنوان کلي و عام «دخيل» يا «معرّب» مورد بررسي دانشمندان مسلمان قرار گرفتهاند، مباحث جالب و درخور توجهي را در قالب موضوع «تعريب» به خود اختصاص داده و دانشمندان بزرگي همچون ثعالبي، سيوطي و جواليقي را به خود مشغول کردهاند. در اين مقاله، افزون بر بررسي راههاي ورود اين واژهها به زبان عربي، به نمونههايي از آنها و نيز به واژههايي که از زبان فارسي به زبان قرآن راه يافتهاند اشاره شدهاست. سپس مسئله تعريب بررسي شده، و ضمن بيان اختلافنظرهاي موجود بر سر کلمات معرّب، راههاي شناخت اينگونه کلمهها و همچنين تغييراتي که در کلمات غيرعربي هنگام تعريب رخ ميدهد، بيان شدهاست.
ادبي
کلثوم صديقي
المجلد 11، العدد 37 ، يونيو 1437، ، الصفحة 175-194
المستخلص
مطالعات و بررسيها نشان ميدهد انديشمندان و صاحبنظران زبانشناس معاصر عرب همچنان دربارة فرايند واژهسازي دچار اختلاف نظر هستند. واژهسازي به معناي آفرينش برابرنهادهاي جديد از ريشهاي عربي و بر بنياد اصول واژهسازي عربي براي مدلول و مفهومي جديد در زبان مبدأ يا براي اصطلاح بيگانه و غيربومي زبان است. وجود و استمرار اين ...
أكثر
مطالعات و بررسيها نشان ميدهد انديشمندان و صاحبنظران زبانشناس معاصر عرب همچنان دربارة فرايند واژهسازي دچار اختلاف نظر هستند. واژهسازي به معناي آفرينش برابرنهادهاي جديد از ريشهاي عربي و بر بنياد اصول واژهسازي عربي براي مدلول و مفهومي جديد در زبان مبدأ يا براي اصطلاح بيگانه و غيربومي زبان است. وجود و استمرار اين اختلاف نظر، ضرورت انجام پژوهشي جامع دربارة واژهسازي در زبان عربي را نمايان ميسازد.
هدف اين پژوهش، خوانش و تبيين الگوهاي جامع واژهسازي در زبان عربي معاصر است که شيوههاي کاربردي و مطلوب گويشوَران و زبانپژوهان عرب را دربربگيرد و تقسيمبندي و زيرشاخهگذاري آنها را بهدرستي تبيين کند. براي تحقق هدف يادشده، جستار حاضر بر بنياد تحليل سبکي واژهسازي و نمونهمحوري الگوهاي موردنظر ساماندهي شدهاست؛ برآيند فرجامين اين پژوهش، نشانگر آن است که کاربرديترين الگوهاي واژهسازي زبان عربي در دوران معاصر در درجة نخست، اشتقاق با هفت قالب اشتقاق صرفي، اشتقاق کبير، اشتقاق اکبر، اشتقاق کبّار، اشتقاق ابدالي، اشتقاق تقليبي و اشتقاق نحتي و در درجة دوم، ترکيب با سه قالب ترکيب وصفي، ترکيب اضافي و گروهِ نحويِ حرف اضافهدار است.
ادبي
هدا قرئلي؛ ماجد نجاريان
المجلد 11، العدد 37 ، يونيو 1437، ، الصفحة 213-228
المستخلص
گردشگري سلامت (توريستِ درماني) در ايران يکي از پردرآمدترين شاخههاي گردشگري است که با توجه به رقابتي بودن قيمت با ساير کشورها و ارائة مطلوب برخي خدمات درماني، توانستهاست حوزة اقتصادي مطمئن و سودآوري باشد. صنعت گردشگري سلامت در ايران اگرچه قابليتهاي خوبي دارد ولي متأسفانه به دلايل مختلفي ازجمله ارائه نشدن خدمات ويژة پزشکي، ضعف ...
أكثر
گردشگري سلامت (توريستِ درماني) در ايران يکي از پردرآمدترين شاخههاي گردشگري است که با توجه به رقابتي بودن قيمت با ساير کشورها و ارائة مطلوب برخي خدمات درماني، توانستهاست حوزة اقتصادي مطمئن و سودآوري باشد. صنعت گردشگري سلامت در ايران اگرچه قابليتهاي خوبي دارد ولي متأسفانه به دلايل مختلفي ازجمله ارائه نشدن خدمات ويژة پزشکي، ضعف مترجمان و راهنمايان وضعيت مطلوبي ندارد. ازآنجاييکه گردشگران کشورهاي عربي بيشترين سفر را براي درمان به ايران داشتهاند، بنابراين چگونگي ارائة خدمات و نوع برخورد مترجمان اهميت بسزايي دارد. مترجم بايد آموزشهاي لازم و اطلاعات و مهارت کافي را به صورت تخصصي داشته باشد. هدف از اين پژوهش، تشخيص موانع، چالشها و خلأهاي موجود، و بررسي آسيبها و ارائة راهکارهاي مناسب براي بهبود گردشگري سلامت در ايران است. روش تحقيق بر اساس روش ميداني ـ کتابخانهاي و اينترنتي است و مباحث و مشکلات مطرحشده، نتيجة تجربة عملي در بخش مديريت گردشگري سلامت با کشورهاي عربي است. صنعت گردشگري سلامت در کشور، به بهبود کيفيت آموزش، همچون آموزش لهجههاي مختلف کشورهاي عربي و توانمندسازي مترجمان زبان عربي نياز مبرم دارد.
مصطفي جوانرودي؛ نسيم شريفي
المجلد 11، العدد 35 ، ديسمبر 1436، ، الصفحة 191-214
المستخلص
اگر چه کارآفريني رويکرد جديد در نظام آموزش عالي است؛ اما فراواني دانشآموختگان فاقد تواناييهاي فردي و مهارتهاي لازم براي راهاندازي کسبوکار مناسب، آن را چالش ميکشد. زبان عربي، علاوه بر ايـنکـه زبان قرآن و علوم و معارف اسلامي است و با زبان فارسي کاملاً آميخته است، ضروريترين ابزار دادوستد علمي و فرهنگي در بيشتر رشتههاي ...
أكثر
اگر چه کارآفريني رويکرد جديد در نظام آموزش عالي است؛ اما فراواني دانشآموختگان فاقد تواناييهاي فردي و مهارتهاي لازم براي راهاندازي کسبوکار مناسب، آن را چالش ميکشد. زبان عربي، علاوه بر ايـنکـه زبان قرآن و علوم و معارف اسلامي است و با زبان فارسي کاملاً آميخته است، ضروريترين ابزار دادوستد علمي و فرهنگي در بيشتر رشتههاي علوم انساني ازجمله علوم قرآني، فقه، فلسفه، اقتصاد، تاريخ، الهيات، و... است. ازاينرو گروههاي زبان و ادبيات عربي دانشگاهها ميتوانند با اقداماتي از قبيل: اصـلاح سرفصلهاي درسي و ايجاد درسهاي جديد متناسب با نياز جامعه، بهروز کردن خلاقيتها و ِ، ايجاد گرايشهاي جديد و ميانرشتهاي، توجه به ويژگيهاي کارآفرينانة دانشجويان براي ترويج قابليتهاي کارآفريني در دانشجويان اين رشته گام بردارند، تا ضمن همسويي با دنياي کار و پيشبيني نيازهاي اجتماعي، ظرفيتهاي کارآفريني، ابتکار و خلاقيت را در نيروي انساني توسعه دهند و امکان اشتغال دانشآموختگان رشته زبان و ادبيارا فراهم سازند. اين پژوهش از نوع توصيفي ـ تحليلي است و در آن براي جمعآوري اطلاعات از روش کتابخانهاي و انجام مصاحبه با صاحبنظران رشته کارآفريني استفاده شدهاست.
حسين ايمانيان
المجلد 11، العدد 34 ، سبتمبر 1436، ، الصفحة 39-58
المستخلص
إن تعليم اللغة الثانية يتطلّب شروطاً ضرورية إذا لم تتوفر لدي المعلِّم أو المتعلِّم، ستمنعهما من الوصول إلي الهدف المنشود لهذا الفنّ وستُسبّب کراهية الطالب وعدم رغبته في تعلّم اللغة الثانية. أما بالنسبة للغة العربية فلا نغالي إذا قلنا إن هناک ميلا عن هذه اللغة وتراجعا في مستوي تلقّيها وتذوّقها في وسائلها التعبيرية عند الطلّاب الإيرانيين؛ ...
أكثر
إن تعليم اللغة الثانية يتطلّب شروطاً ضرورية إذا لم تتوفر لدي المعلِّم أو المتعلِّم، ستمنعهما من الوصول إلي الهدف المنشود لهذا الفنّ وستُسبّب کراهية الطالب وعدم رغبته في تعلّم اللغة الثانية. أما بالنسبة للغة العربية فلا نغالي إذا قلنا إن هناک ميلا عن هذه اللغة وتراجعا في مستوي تلقّيها وتذوّقها في وسائلها التعبيرية عند الطلّاب الإيرانيين؛ فمن هذه الأسباب التي نرکز عليها في هذا المقال هو اعتماد المتعلّمين والمعلّمين علي نصوص مغلقة قديمة وتعابير رسمية لاروح فيها ولا حيوية. فمتعلم اللغة العربية يعتمد علي نوع من البيان نسمّيه «اللغة المقيّدة» لا يستطيع به إلا التعبير عن مقصوده للمخاطب بأبسط شکل ممکن ولکنّه عاجزٌ کلّ العجز عن استخدام المصطلحات والتعابير الشعبية الجميلة والأساليب المتنوّعة الشائعة عند العرب. و نعتقد بأن قراءة النصوص المعاصرة خاصة المسرحيات والقصص التي ألفت في الموضوعات الاجتماعية أجدي لتعليم اللغة العربية - في مجالي التعبير الشفوي والتحريري- لغير الناطقين بها. إنّ هذه النصوص تُعطي متعلّم اللغة قدراً لا بأس به من التعابير والمفردات اليومية غير الرسمية والمناسبة للمجاملات والعلاقات الودّية بينه وبين المتکلّمين بها. ففي المقال الحاضر نتکلّم عن دور القصة والمسرحية، وعن دور المصطلحات والتراکيب اليومية الموجودة فيهما لتعليم هذه اللغة للطلبة. إن الهدف الأسمي من هذا البحث هو تشجيع الطلّاب الناشئين علي قراءة النصوص القصصية والمسرحية حتي يتمتّعوا من تعلّم اللغة العربية أولا ويتمّ إطلاق لسانهم وإبعادهم عن التکسّر في الکلام وعن اللغة التي سميّناها باللغة المقيّدة.
فردوس آقاغلزاده؛ حسين داوري
المجلد 6، العدد 15 ، يوليو 1431، ، الصفحة 63-80
المستخلص
اتّساع المفردات الفارسية في اللغات الاروبية من الموضوعات التي يهتمّ بها علم الاشتقاق، منها : التطورات الدلالية، التغييرات الصوتية، کيفية الانتقال، دور اللغات الوسطية و مدي تاثيرها. هذا و يهمّنا دراسة الاخير، لانّ کثيرا من هذة المفردات دخلت في اللغات الاروبية غير مباشرهٍ. إذن دراسة دور اللغات الوسطية في هذا التحول تبين دور اللغة ...
أكثر
اتّساع المفردات الفارسية في اللغات الاروبية من الموضوعات التي يهتمّ بها علم الاشتقاق، منها : التطورات الدلالية، التغييرات الصوتية، کيفية الانتقال، دور اللغات الوسطية و مدي تاثيرها. هذا و يهمّنا دراسة الاخير، لانّ کثيرا من هذة المفردات دخلت في اللغات الاروبية غير مباشرهٍ. إذن دراسة دور اللغات الوسطية في هذا التحول تبين دور اللغة العربية البارز و مدي تاثير هذه اللغة في تلک المفردات، حيث أخطا، في کثيرٍ من الاحيان، أبرز القواميس الاروبية في استخراج مصدر هذه المفردات الفارسية المعربة و اعتبرها من المفردات الاصلية في اللغة العربية ولم يشِر الي اصلها الفارسي. هذا و قد نتطرق في هذا المقال الي عددٍ من هذه المفردات الفارسية الدخيلة في اللغات الاروبية و دور اللغة العربية الحاسم کَلُغة وسيطة الي جانب تبيين مدي هذا التاثير مستفيداً عن المنهج التوصيفي و التحليلي.
فرامرز ميرزايي؛ علي سليمي
المجلد 6، العدد 14 ، إبريل 1431، ، الصفحة 119-138
المستخلص
إن المستقبل لآت أسرع مما نتصوره، و الفوضي التي نعيش فيها هي نتيجة لعدم اهتمامنا بالدراسات المستقبلية. يبدو أن عدم الاهتمام بهذا الامر أدي إلي الفوضي التي أصابت أقسام اللغة العربية و آدابها کسائر الأقسام الموجودة في الجامعات. الامعان في الحضارة الاسلامية، ماضيا، و الحضارة الغربية، حاليا، يقنعنا أن المعرفة اللغوية و تنميتها ...
أكثر
إن المستقبل لآت أسرع مما نتصوره، و الفوضي التي نعيش فيها هي نتيجة لعدم اهتمامنا بالدراسات المستقبلية. يبدو أن عدم الاهتمام بهذا الامر أدي إلي الفوضي التي أصابت أقسام اللغة العربية و آدابها کسائر الأقسام الموجودة في الجامعات. الامعان في الحضارة الاسلامية، ماضيا، و الحضارة الغربية، حاليا، يقنعنا أن المعرفة اللغوية و تنميتها هي الاساس في التنمية العلمية، لأن اللغة کمؤسسة اجتماعية هامة تعد الوعاء الذي تصب فيه العلوم بمختلف مجالاتها.
اللغة العربية – إضافة إلي کونها لغة دينية للايرانيين و مؤثرة جدا في لغتنا الأمّ و ثقافتنا للجذور المشترکة بين الفارسية و العربية- تعدّ لغة رسمية لـ21 دولة عربية تقع في منطقتي الشرق الاوسط و شمالي افريقيا الاستراتيجيتين، ولنا مع هذه الدول علاقات ثقافية واقتصادية بحکم الجوار و المصيرالمشترک في عالمنا اليوم، فکلنا نعاني همّا مشترکا. اذن، اللغة العربية و آدابها هي الباب الرئيس للوصل بين هاتين المنطقتين الهامتين. فبإمکاننا أن نجعلها آلة مؤثرة تساعد الدولة و جامعاتنا في تقدم علمي باهر و تحّولها إلي فرع علمي محبب لدي الطلاب والأستاتذة حيث تصل إلي مکانة لائقة بين الأقسام الجامعية الأخري و ذلک بمساهمتها في إنشاء فروع بينية جديدة و مراکز بحثية اجتماعية و اقتصادية و لغوية و انشاء جمعيات علمية و مجلات محکمة و الاهتمام بالمجالات العلمية الحديثة.
نرگس گنجي؛ مريم جلائي پيکاني
المجلد 4، العدد 10 ، أكتوبر 1429، ، الصفحة 77-100
المستخلص
إن الأخطاء جزء أساس من عملية التعلم عند الإنسان وتعلم لغةٍ أجنبيةٍ ـ باعتباره مهارةً إنسانيةً ـ لايستثني من القاعدة العامة ومن المسلم به أنه يشبه عملية تعلم اللغة الأم التي هي علي أساس المحاولة والخطأ، فهناک مصادر تنبثق عنها الأخطاء، لعل من أهمها التداخل اللغوي أو استخدام الطالب الأنماطَ اللغوية للغته الأصلية في تعلم اللغة المستهدفة؛ ...
أكثر
إن الأخطاء جزء أساس من عملية التعلم عند الإنسان وتعلم لغةٍ أجنبيةٍ ـ باعتباره مهارةً إنسانيةً ـ لايستثني من القاعدة العامة ومن المسلم به أنه يشبه عملية تعلم اللغة الأم التي هي علي أساس المحاولة والخطأ، فهناک مصادر تنبثق عنها الأخطاء، لعل من أهمها التداخل اللغوي أو استخدام الطالب الأنماطَ اللغوية للغته الأصلية في تعلم اللغة المستهدفة؛ علي هذا فتناولت هذه الدراسة أخطاءً تعبيريةً تحريريةً لطلاب فرع اللغة العربية ترجع إلي التداخل اللغوي مستخدمةً المنهج الوصفي التحليلي.
إن أداة الدراسة المستخدَمة اختبار مفاجئ حيث وقع الاختيار علي موضوع يمکن أن يکتب فيه جميع الطلاب (ما هي فوائد السفر والرحلات؟).
ظهر من تفسيرنا للأخطاء التعبيرية التحريرية الشائعة للدارسين، أن کثيراًً منها يُعزي إلي التداخل اللغوي وأن الترجمة الحرفية للجمل من الفارسية إلي العربية، من أهم أسباب ظهور أخطاءهم التحريرية، بعبارة أخري إن الطالب عند الکتابة يفکّر بالفارسية ويکتب بالعربية وهذا هو مصدر الخطأ.
عليرضا محمدرضايي
المجلد 4، العدد 9 ، يونيو 1429، ، الصفحة 1-14
المستخلص
اللّغه الفارسية العذبة و التي تصون ثقافتنا تعتبر من ارقي لغات العالم.
فللتعرف الي الادب الفارسي يجدر أن يتعلم الناطقون بها و ذووالرغبات فيها، ظرائفها التي رکبت الفاظها وسياقات جملها و تراکيبها،حتي يصطادوا درراً و لآليءَ من بحرها الزاخر.
لا تَخلوکل لغة من الظواهر اللغوية. اللغة الفارسية شانها في ذلک شأن سائر اللغات في العالم. ...
أكثر
اللّغه الفارسية العذبة و التي تصون ثقافتنا تعتبر من ارقي لغات العالم.
فللتعرف الي الادب الفارسي يجدر أن يتعلم الناطقون بها و ذووالرغبات فيها، ظرائفها التي رکبت الفاظها وسياقات جملها و تراکيبها،حتي يصطادوا درراً و لآليءَ من بحرها الزاخر.
لا تَخلوکل لغة من الظواهر اللغوية. اللغة الفارسية شانها في ذلک شأن سائر اللغات في العالم. الاشتراک اللفظي احد تلک الظواهر، لايمکن انکار وجودها في الفارسية. ففي المقال هذا، ننظر إلي اشکال «که» واستعمالاته و دلالاته و معانيه التي تتصور له حسب السياق و الترکيب و إلي ما يعادلها في العربية حيث يصحّ نقلها إلي العربية.
غلامرضا کريميفرد؛ حجت هاشمي شيري
المجلد 3، العدد 8 ، ديسمبر 1428، ، الصفحة 141-163
المستخلص
القسم عند النحويين هو جملة يؤکد بها الخبر فهو من طرق التأکيد و لابد له من الجواب الذي يبيّن المقصود من القسم. من الأساليب التي تجري في الکلام ليؤکد بها المتکلم کلامه أو يستدعي بها من المخاطب أمراً يحتم إنجازه هو اسلوب القسم. للقسم في اللغة العربية صياغة خاصّة تُستعمل فيها الکلمات التي تفيده و کلٌ من هذه الکلمات يحمل نکتة خاصّة من النکت ...
أكثر
القسم عند النحويين هو جملة يؤکد بها الخبر فهو من طرق التأکيد و لابد له من الجواب الذي يبيّن المقصود من القسم. من الأساليب التي تجري في الکلام ليؤکد بها المتکلم کلامه أو يستدعي بها من المخاطب أمراً يحتم إنجازه هو اسلوب القسم. للقسم في اللغة العربية صياغة خاصّة تُستعمل فيها الکلمات التي تفيده و کلٌ من هذه الکلمات يحمل نکتة خاصّة من النکت الأدبية توجد في القسم. و من ناحية أخري تقسيمه إلي الأنواع المختلفة يرتبط مباشرة بهذة الکلمات من حيث ذکرها و حذفها و تکرارها أو تکرار القسم بأسره أو تقديره وهو ما نتناوله في هذه المقالة.