سيدمحمدرضا ابن الرسول؛ مرضيه قربان خاني
المجلد 13، العدد 43 ، ديسمبر 1438، ، الصفحة 155-178
المستخلص
دستوريان هر زبان ضمن بيان قواعد دستوري، چينش خاصي از اجزاي جمله نيز ارائه ميدهند که گويشوَران آن را چينش شناختهشدة جمله ميدانند. اين چينش از اولين چيزهايي است که زبانآموزان به هنگام فراگيري زبان دوم به آموزش آن نيازمندند و با مراجعه به کتابهاي دستوريِ هر زباني بهراحتي ميتوان به آن دست يافت. آموختن زبان عربي نيز از اين ...
أكثر
دستوريان هر زبان ضمن بيان قواعد دستوري، چينش خاصي از اجزاي جمله نيز ارائه ميدهند که گويشوَران آن را چينش شناختهشدة جمله ميدانند. اين چينش از اولين چيزهايي است که زبانآموزان به هنگام فراگيري زبان دوم به آموزش آن نيازمندند و با مراجعه به کتابهاي دستوريِ هر زباني بهراحتي ميتوان به آن دست يافت. آموختن زبان عربي نيز از اين امر مستثنا نيست. دستوريان زبان عربي از ابتدا به موضوع چينش اجزاي کلام توجه داشتهاند، اما عنوان خاصي به آن ندادهاند؛ گرچه با اندک تسامحي ميتوان گفت با الهام از «نظرية نظم» عبدالقاهر جرجاني است که امروزه آن را با عنوان «نظم کلام» ميشناسند. زبانشناسان معاصر نيز به موضوع چينش واژگان توجه نشان داده و از آن با عنوان آرايش واژگان ياد ميکنند که مراد ترتيب توالي کلمات در واحدهاي بزرگتر زباني است. اين مقاله با رويکردي تحليلي ـ تطبيقي به مقايسة آراء زبانشناسان معاصر و زبانشناسان کلاسيک عربي در اين زمينه ميپردازد. اثبات هماننديهايي بين نظرية نظم و موضوع آرايش واژگان، جامعيت نظرية جرجاني در موضوع نظم کلام و توجه او به همة جنبههاي دستوري و معنايي و زيباييشناختي آن برخلاف نظريات زبانشناسان معاصر، و تبيين تفاوت جرجاني و زبانشناسان معاصر در تقسيمبندي انواع آرايش واژگان از جمله نتايج اين پژوهش است.