ادبی
دوره 11، شماره 34 ، خرداد 1394، ، صفحه 59-81
چکیده
سوسیولوجیة الأدب کفرعٍ من العلوم الإجتماعیة ترید أن تبحث عن الجوهر الإجتماعی فی الأعمال الأدبیة. یربط لوسیان غولدمان فی نظریته البنیویة التکوینیة بناء الأعمال الأدبیة إلی التقنیة الاجتماعیة فی لحظة تاریخیة محددة. إنه یدعی أنَّ الأدب هو إنعکاسٌ عن للمعرفة المثالیةأو هو القسم غیر الواقعی عن الوعی الجماعی للفئات الإجتماعیة.
یبحث ...
بیشتر
سوسیولوجیة الأدب کفرعٍ من العلوم الإجتماعیة ترید أن تبحث عن الجوهر الإجتماعی فی الأعمال الأدبیة. یربط لوسیان غولدمان فی نظریته البنیویة التکوینیة بناء الأعمال الأدبیة إلی التقنیة الاجتماعیة فی لحظة تاریخیة محددة. إنه یدعی أنَّ الأدب هو إنعکاسٌ عن للمعرفة المثالیةأو هو القسم غیر الواقعی عن الوعی الجماعی للفئات الإجتماعیة.
یبحث الشعر العربی و الفارسی المعاصران عن المسائل الإنسانیة الهامة و عن الإتجاهات الفردیة و الإجتماعیة کما یجرِّبها کفکرةٍ جدیدةٍ. أمل دنقل المصری و اسماعیل شاهرودی الإیرانی، من الشعراء الإجتماعیین، تحدَّثا عن التقابل بین المعرفة المثالیةو الواقعیة الإجتماعیة و السیاسیة متکئینِ علی بناءِ یوتوبیا.
من الطرق المتداولة عند فی تنجیح أهدافهما الإصلاحیة و إجابة الشعب لبرنامجهما هو إعطاء اللون المثالی الی البطل و من أهم المفاهیم التی نرید أن نشیر إلیها فی هذا المقال، علاوة علی البحث حول نظریة غولدمان و المؤثِّرات السیاسیة و الإجتماعیة فی مصر و ایران، هی الإشتراک فی المعرفة المثالیة و تقابلها عند الشاعرینِ و التزلزل فیها . و تُظهِر نتیجة المقال أنَّ الکثیر من المُثُل عندهما ترتبط بالقیم الوطنیة و التقابل الموجود یعبِّر عن التباین فی تطور الأفکار و العواطف کما أنَّ التردد فی المُثل فی الحقیقة نتیجة فشل الشاعرین عند حصول المعرفة المثالیة.
ادبی
دوره 11، شماره 34 ، خرداد 1394، ، صفحه 155-175
چکیده
قَدْ کانَ الشَّرقُ الأوْسطُ العربی طِیْلَةَ التَّاریخ المعاصرِ من مناطق تسودُها الأزمة والتَّوتُّر فوق الحدِّ ولایزال الظّروف السَّائدة على هذه المنطقة فی أسوأ الأحوال. فیکون وعی الحقول السّیاسیةِ والإجتماعیةِ التی تَتَعلّقُ بهذه الأزمات قَیِّماً لِلجانحین إلى الأدب السیاسی مِنْ منظورِ الشّعراء الذّینَ قَدْ رَصَدُوا التَّوتُّرات ...
بیشتر
قَدْ کانَ الشَّرقُ الأوْسطُ العربی طِیْلَةَ التَّاریخ المعاصرِ من مناطق تسودُها الأزمة والتَّوتُّر فوق الحدِّ ولایزال الظّروف السَّائدة على هذه المنطقة فی أسوأ الأحوال. فیکون وعی الحقول السّیاسیةِ والإجتماعیةِ التی تَتَعلّقُ بهذه الأزمات قَیِّماً لِلجانحین إلى الأدب السیاسی مِنْ منظورِ الشّعراء الذّینَ قَدْ رَصَدُوا التَّوتُّرات برؤیة تَّنویریة ومنقذة. فی هذا الصَّدد، قد بَلْوَرَ الشاعرُ العراقیّ الذائعُ الصِّیت والنّبیه أحمد مطر، جذورَ هذه الأزمات بینَ شعره؛ بناءً عَلَى معلوماته الواسعة مِنْ أساسیات العلوم السیاسیة الحدیثة. حسب رأی أحمد مطر، ترجع هذه التفاقمات المستعصیة فی کثیرٍ من الأحیان إلی نظام السلطة و الأسالیب التقلیدیة لممارستها فی الدّول العربیة. من هذا المنطلق، یَتَصَدَّى الکاتب فی هذا المقال لمنطق القوّة أو سیاسة السلطة فی البلدان العربیة بالأسلوب الوصفی والتحلیلی مُستوعباً مُتَّسِقاً مع الموضوع. من النتائج المتوخاة مِنْ هذا المقال نرى أنَّ نظام السلطة فی الدّول العربیة مِنْ رؤیة أحمد مطر یقوم على التفرد بالسُّلطة؛ فحُکّامها یراقبون عَلَى المواطنین بشدةٍ بالغةٍ بأسالیب کثیرة کالإرهاب، التَّعذیب، الرّقابة عَلَى المطبوعات، التّواجد المکثف لِقواتِ الأمن، الدّعایة الزائفة و... فاتِّخاذ هذه أسالیب قَدْ مهَّد الطَّریقَ لِشتَّى التحلُّل والأزمات المتدفِّقة وبالتالی قد آلَ إلى اِندلاعِ الانتفاضات الاجتماعیة.
ادبی
فاطمه بخیت؛ سعید بزرگ بیگدلی؛ ناصر نیکو بخت؛ کبری روشنفکر
دوره 10، شماره 33 ، اسفند 1393، ، صفحه 1-16
چکیده
نشانهشناسی، رویکرد نقدی نوینی است که با خوانش و نقد متون ادبی برخی عناصر آن را مانند عنوان، با شیوههای جدید ارزیابی میکند. عنوان، اشاره نخستینی است که خواننده، کلید معنا را فشردهوار در یک یا چند واژه مییابد و امکان ورود به اعماق متن را، بهمنظور گشودن رمزگانهای آن، پیدا میکند؛ بهطوریکه از طریق متن به مفهوم عنوان پی ...
بیشتر
نشانهشناسی، رویکرد نقدی نوینی است که با خوانش و نقد متون ادبی برخی عناصر آن را مانند عنوان، با شیوههای جدید ارزیابی میکند. عنوان، اشاره نخستینی است که خواننده، کلید معنا را فشردهوار در یک یا چند واژه مییابد و امکان ورود به اعماق متن را، بهمنظور گشودن رمزگانهای آن، پیدا میکند؛ بهطوریکه از طریق متن به مفهوم عنوان پی میبرد. براین اساس، این مقاله، نشانهشناختی دو عنوان شعری «رساله من المنفى» اثر محمود درویش و «نامه» اثر احمد شاملو، و همچنین تطبیق واژۀ «نامه» در عنوان این دو تحلیل و بررسی میکند؛ رویکرد این جستار، توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی است. نتایج بیانگر آن است که واژه «نامه» پیامی را به خواننده منتقل میکند که حاکی از بیان اوضاع اجتماعی است که این دو شاعر در آن زندگی میکنند. محمود درویش شرایط میلیونها انسان را نشان میدهد که در اثر زیادهخواهی عدهای از سرزمین خود آواره گشتهاند و قربانی ستم، تجاوز و وحشیگری آنان شدهاند و برای رسیدن به حقوق ازدسترفته خود و زندگی عادلانه مبارزه میکنند و شاملو نیز ستمی بر مردمان سرزمینش را روایت میکند که آنان را از حقوق انسانیشان محروم و رام حاکمیتی جبار کردهاست.
ادبی
فرامرز میرزایی؛ مرتضی قائمی؛ مجید صمدی
دوره 10، شماره 33 ، اسفند 1393، ، صفحه 17-31
چکیده
شعر انقلابی، نه به خاطر مضامین سیاسیاش، بلکه به خاطر چهارچوب هنریاش، برتر و ارزشمند است، زیرا مردم عموما با مفاهیم سیاسی آشنا هستند، این تنها بیان هنرمندانه و زیبای زبانی است که شعر را برتر مینماید. برداشت نادرست از اینکه شعر سیاسی، به منظور برانگیختن مردم به شورش، بایستی به زبان ودرک عمومی آنان نزدیک باشد، موجب گردید تا قصاید ...
بیشتر
شعر انقلابی، نه به خاطر مضامین سیاسیاش، بلکه به خاطر چهارچوب هنریاش، برتر و ارزشمند است، زیرا مردم عموما با مفاهیم سیاسی آشنا هستند، این تنها بیان هنرمندانه و زیبای زبانی است که شعر را برتر مینماید. برداشت نادرست از اینکه شعر سیاسی، به منظور برانگیختن مردم به شورش، بایستی به زبان ودرک عمومی آنان نزدیک باشد، موجب گردید تا قصاید سیاسی مبتذلی سروده شود که فارغ از هر نوع ذوق ادبی وبدور از عنصر «هنجارگریزی» باشد. فاروق جویده، شاعر متعهد مصری، در اشعار سیاسی ـ انقلابی خود، به منظور تسخیر قلب مخاطبان و تحت تاثیر قرار دادن ایشان، از این پدیده، بسیار بهره میبرد. پس او چگونه هنجارگریزی را در گفتمان انقلابی اشعارش به کار گرفته است؟ از آنچه در این مقال مورد پژوهش واقع شد، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که هنجارگریزی در شعر انقلابی وی در هفت سطح معنایی، زمانی، نحوی، نوشتاری، زبانی، گویشی و واژگانی پدیدار میگردد و این در حالی است که جویده به هنجارگریزی آوایی اهمیتی نداده اما در هفت سطح مذکور به خوبی توانسته است تا با بهکارگیری قالبهای هنجارگریز توجه مخاطبانش را به اهداف سیاسی، اعتراضی و انقلابی خود جلب نماید.
ادبی
دوره 10، شماره 33 ، اسفند 1393، ، صفحه 119-143
چکیده
الشهید والشهادة من الموضوعات التی تحتل مکانة سامیة فی الفکر الإسلامی، و تطرّق الکثیر من الأدباء والشعراء فی نتاجهم إلی هذا الموضوع. ومن أبرز الشعراء المعاصرین ومراجع الشیعة العظام الذین عالجوا هذا الموضوع فی أشعارهم هو العلامة محمد حسین فضل الله. والباحثان فی هذه الدراسة بصدد الإجابة علی السؤالین التالیینِ: من هم الشهداء الذین ...
بیشتر
الشهید والشهادة من الموضوعات التی تحتل مکانة سامیة فی الفکر الإسلامی، و تطرّق الکثیر من الأدباء والشعراء فی نتاجهم إلی هذا الموضوع. ومن أبرز الشعراء المعاصرین ومراجع الشیعة العظام الذین عالجوا هذا الموضوع فی أشعارهم هو العلامة محمد حسین فضل الله. والباحثان فی هذه الدراسة بصدد الإجابة علی السؤالین التالیینِ: من هم الشهداء الذین شغلوا حیزا واسعا فی نتاج الشاعر وما هی مواصفاتهم التی جلبت انتباه الشاعر؟ وما یمیّز شعر العلامة فضل الله حول الشهید والشهادة عن سائر الشعراء، ویدلّ علی مدی أهمیّة هذه الدراسة، اهتمام الشاعر بشهداء کانوا قادة للدین والفکر فی عصرهم، منهم الشهید محمد باقر صدر وأخته بنت الهدی صدر و بعض قادة حزب الدعوة الإسلامیة حیث کان لهؤلاء الشهداء دورٌ بارزٌ فی حثّ الشعب وتنویرهم ضد الظلم والاستعمار بأفکارهم النیّرة.بما أنّ الشاعر قضی شطرا من عمره الشریف فی العراق فمن الطبیعی أن یکون معظم شعره حول الشهداء الذین کانوا علماء و قادة للدین والفکر فی العراق، کما یذکر أحیانا شهداء لبنان و فلسطین وایران؛ والشاعر فی نظرته إلی الشهید یستوحی أفکاره من القرآن الکریم وثقافة عاشوراء. وإنّنا فی هذه الدراسة بالترکیز علی دیوان "قصائد للإسلام والحیاة" و حسب المنهج الوصفی – التحلیلی، سوف نعالج هذا الجانب من شعر العلامة فضل الله بالنقد والتحلیل.
ادبی
علی خالقی؛ عبدالعلی آل بویه لنگرودی
دوره 10، شماره 32 ، آذر 1393، ، صفحه 1-23
چکیده
شاعر امروزی میکوشد نگاهی نو به سنت شعری گذشته داشته باشد، از این رو، سنت در نگاه وی در ساختارها وزن و زبان محدود نمی شود، بلکه از جهان بینی انسانی او سرچشمه میگیرد. به همین منظور پژوهش حاضر موضوع سنت و عناصر هنری آن را در اشعار بلند حیدری شاعر عراقی بررسی میکند و به چگونگی بکارگیری سنت توسط شاعر در قصیده های مشهورش می پردازد وارتباطی ...
بیشتر
شاعر امروزی میکوشد نگاهی نو به سنت شعری گذشته داشته باشد، از این رو، سنت در نگاه وی در ساختارها وزن و زبان محدود نمی شود، بلکه از جهان بینی انسانی او سرچشمه میگیرد. به همین منظور پژوهش حاضر موضوع سنت و عناصر هنری آن را در اشعار بلند حیدری شاعر عراقی بررسی میکند و به چگونگی بکارگیری سنت توسط شاعر در قصیده های مشهورش می پردازد وارتباطی را که شاعر میان گذشته و حال ایجاد میکند نشان میدهد و شخصیت های ادبی، تاریخی و مردمی و حتی شخصیت های معاصر فراخوانده شده در شعر وی را تحلیل می کند تا ارتباط تنگاتنگ شاعر را با میراث گذشته خود در عراق به خواننده بشناساند و اشتیاق فراوان او را به وطن نشان دهد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی تلاش کرده است ساختار سنت را در اشعار بلند حیدری وا کاوی نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بلند حیدری سنت را زنده و نو آورانه به کار گرفته که نشان از عمق آگاهی فردی و فرهنگی او دارد. گرایش او به شخصیتهای تاریخی بیانگر گستردگی دید شاعرانه ونوگرایانهای است، که گستردگی جهان درون و دمیدن جنبه های انسانی را در شعر وی نشان میدهد. ضمن این که شاعر چنین رویکردی را با تصویری زنده از واقعیت بازنمایی می کند و آن را با نگاه فلسفی خود نسبت به زندگی و انسان مدرن در هم می آمیزد.