@article { author = {مرامی, جلال and ابوعلی, رجاء and عزیزی مراد, قاسم}, title = {اللغة والتحول الثقافی - المعرفی علی ضوء النظریّة الشکلیّة من منظور السوسیونصیة فی علم الاجتماع موتیف «العطاء دون المنّة» فی القرآن ودیوان المتنبی نموذجاً}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {15}, number = {52}, pages = {105-124}, year = {2019}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {اللغة ـ بوصفها عاملاً رئیساً فی تشکیل الخطاب الأدبی ـ تلعب دوراً مهمّاً فی تکوین الثقافة والمعرفة علی کافّة المجالات. وانطلاقاً من هنا، فإنّه لیس طرح إشکالیّة تعالق اللغة بالفکر والمعرفة فی النص الأدبی، وما یتعلّق بهما نحو التحول الثقافی المعرفی، موضوعاً منفصلاً غیر متشابک؛ وإنّما یُعتبر هذا التعالق نوعاً من الثقافة وأسلوباً للحیاة، وکذلک فإنّه لاینحصر دور اللغة فی النظریة الشکلیّة فی التواصل، بل یتجاوز ذلک لیؤدّی إلی تکوین الثقافة، وإنتاج المعرفة. علی هذا الأساس یحاول هذا المقال الخوض فی الإجابة عن هذا السؤال المهمّ: ما هی العلاقة التی یستطیع النص الأدبی أن یکوّنها مع المعرفة والخطاب الثقافی ؟ تطرّق هذا المقال علی أساس هذه النظریّة إلی دراسة موتیف "العطاء دون المنّة" وتطبیقه علی نموذجین من النص القرآنی و دیوان المتنبی. منهج المقال یکون منهجاً تحلیلیّاً انتقادیّاً یتحرّک عبر النظریّة الشکلیّة من منظور نظریّة الخلق فی علم الاجتماع لیسبر أغوار القضیّة المطروحة. الهدف من ذلک هو دراسة وتبیین دور النص الأدبی فی تکوین الثقافة و تأسیس الخطابات المعرفیّة المختلفة، ومن هذا المنطلق فإنّ النص الأدبی لیس تمثیلاً للمجتمع المحیط به، بل إنّه إبداع حرکی لأجل تکوین الثقافة وإنتاج المعرفة. وفی الأخیر توصّل البحث إلی أنّ توظیف اللغة فی النموذج القرآنی، أدّی إلی تکوین الخطاب الثقافی ــ المعرفی فی مجال الدیمقراطیّة، ولکنّ توظیف اللغة فی البیت الشعری للمتنبی أدّی إلی تأسیس مجتمع طبقی، وبالتالی إلی استثمار الإنسان بالإنسان.}, keywords = {الشکلیّة,التحول الثقافی,اللغة,علم الاجتماع,القرآن,المتنبی}, title_ar = {زبان و تحول فرهنگي ـ شناختي بر اساس نظرية فرماليسم در رويکرد شکل‌دهي جامعه‌شناسي (مطالعه موردي موتيف «بخشش بدون منت» در قرآن و ديوان متنبي)}, abstract_ar = {نقش زبان در رويکرد نظام‌مند فرماليستي منحصر در ارتباط نيست؛ بلکه پاي را فراتر از اين گذاشته و به ايجاد فرهنگ و توليد شناخت منجر شده‌است. بنابراين اين مقاله درصدد پاسخگويي به اين سؤال مهم است که: متن ادبي چه رابطه‌اي با شناخت و گفتمان فرهنگي مي‌تواند داشته باشد؟ در اين مقاله بر اساس رويکرد يادشده به بررسي موتيفِ «بخشش بدون منت» و تطبيق آن بر دو نمونه از کتاب قرآن و ديوان متنبي پرداخته‌ايم. روش مقاله، تحليلي ـ انتقادي است که بر اساس نظرية فرماليسم در رويکرد شکل‌دهي جامعه‌شناسي به تبيين مسائل مطرح‌شده پرداخته‌است. هدف اصلي پژوهش اين است که به بررسي و تبيين نقش متن ادبي در شکل‌دهي به فرهنگ و تأسيس گفتمان‌هاي شناختي متفاوت مي‌پردازد. ازاين‌رو متن ادبي نه به عنوان آيينة جامعة قبل از خود، بلکه به عنوان تحرکي در جهت ايجاد فرهنگ و شناخت متفاوت است. و در پايان به اين نتيجه رسيده‌ايم که شيوة کاربرد زبان در نمونة قرآني به‌گونه‌اي است که منجر به ايجاد يک نوع گفتمان فرهنگي ـ شناختي در حوزة دموکراسي گشته‌است، اما شيوة کاربرد زبان در نمونة ديوان متنبي به‌گونه‌اي است که لزوماً منجر به ايجاد يک جامعة طبقاتي و درنتيجه استثمار انسان به دست انسان شده‌است.}, keywords_ar = {فرمالیسم,تحول فرهنگی,زبان,جامعه‌شناسی,قرآن,متنبی}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_87791.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_87791_c197507403d29bf4f2a11ea1bed8c2fe.pdf} }