نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
مکتب ادبیات تطبیقی سلافی «مارکسیستی» که وجهتسمیههای متعددی دارد، مکتبی جامعهگراست و ادبیات را بر اساس «تشابه آثار ادبی» بررسی میکند. «جیرمونسکی»، مؤسس این مکتب، اساس تحقیقات تطبیقی را بر تشابه اعلام میکند. این مقاله با روشی توصیفی ـ تحلیلی و با رویکرد مکتب سلافی، میکوشد با نگاهی جامعهشناختی و بر اساس حوادث دوران زندگی و وضع سیاسی و اجتماعی زمانة «محمد فیتوری» و «مهدی اخوان ثالث»، بنمایههای ادبیات پایداری را در آثار این دو شاعر بررسی و نقد کند. ادبیات پایداری گونهای از ادبیات است که در همه زمانها بیانگر رنج ملتها در برابر ستم است و در ادب ملتهایی شکل میگیرد که از نظر اجتماعی دچار بحران، جنگ، انقلاب یا مواردی شبیه به آن میشوند و باعث ایجاد روحیه پایداری در مردم میشود. مهدی اخوان ثالث و محمد فیتوری نیزازجمله شاعرانی بودند که در سرودههایشان رنجهای مردم را سرودند. هر دو شاعر دوران مشابهی را گذراندند و در برابر ظلم و ستم هرگز تسلیم وضع نابسامان جامعة خود نشدند. این پژوهش، ضمن معرفی دو شاعر برجستة ایران و سودان، «مهدی اخوان ثالث» و « محمد فیتوری»، و بررسی اشعار انقلابیشان، تلاش دارد به جلوههای گوناگون مقاومت، ظلمستیزی و دفاع از وطن در اشعار این شاعران معاصر بپردازد. تمدن پرافتخار گذشتة ایران و عشق به سرزمین مادری (سودان)، آزادیخواهی و پایداری در برابر ظلم، خوشبینی و ایجاد امید و مبارزه با بیهویتی و غفلت مردم، از مهمترین جلوههای ادبیات پایداری در اشعار آنهاست.
کلیدواژهها
موضوعات