نوع المستند : علمی - پژوهشی
المؤلفون
1 جامعة رازي
2 جامعة طهران
3 جامعة لرستان
4 جامعة بوعلي سينا
المستخلص
لحازم القرطاجني آراء وأفکار نقدية مختلفة في التراث النقدي والبلاغي العربي تستدعي القراءة المتجددة والتأويل، کما له الفضل في إبداع مصطلحات نقدية حديثة لم تکن في ضمن المصطلحات النقدية القديمة منها الإعتاب، المنزع، التحجيل، التسويم، التغيير، الإحالة، الأرجل، الرکن، السبط والجعدة و... نحن بقراءتنا المتجدّدة علي النقد الحازمي، استخرجنا المصطلحات النقدية الخاصة لحازم ووقفنا علي دلالة هذه الثروة المصطلحية في «المنهاج» ووضَّحنا معناها للکشف عن زوايا خفية في التراث النقدي.
إنّ مصطلح «الإحالة» يدلّ علي تعامل الشاعر مع التاريخ و هو إشارة الشاعر إلي أحداث التاريخ أو معالجة و قائعه التي تقرن الحاضر بالماضي و هو يطابق مصطلح «التناص» أو «استدعاء الشخصية» في النقد المعاصر، إن حازم هو أول من أدخل مصطلح «الأرجل» إلي صناعة العروض و هو مصطلح مبدَع يدلّ علي المقاطع الصوتية، و«الرکن» أيضاً مصطلح عروضي لدي حازم و هو عبارة عن الساکن الفاصل بين المتحرکين في القافية، يقسّم صاحب المنهاج الأوزان الشعرية إلي «السبط والجعد» والسبط هو الذي تتوالي فيه ثلاثة متحرکات والجعد، الوزن الذي تتوالي فيها أربعة سواکن من جزءَين أو ثلاثة من جزء واحد، وأما «المنزع» عند حازم فهو المصطلح الذي يُستعمل اليوم بمعني «الأسلوب» و«التسويم» مصطلح مبتکَر استخدمه الناقد الأندلسي للدلالة علي حسن مطلع الکلام، و مصطلح «التحجيل» عند صاحب المنهاج هو ما يسمّيه البلاغيون بـ «حسن المقطع» و... الهدف من کلّ من هذه المصطلحات هو التأثير علي «المتلقي». إنّ حازم القرطاجني بابتکاره هذه المصطلحات الجديدة في النقد الأدبي، وسّع دائرة الثقافة العربية ورقّي العقل العربي وبآرائه القيّمة أسهم في إثراء النقد العربي القديم.
الكلمات الرئيسية
الموضوعات الرئيسية
عنوان المقالة [Persian]
اصطلاحسازی حازم قرطاجنی در حوزة نقد ادبی و عروض
المستخلص [Persian]
حازم قرطاجنی، دیدگاهها و ایدههای گوناگونی پیرامون میراث نقدی و بلاغی عربی دارد که در نقد جدید، خوانشی دوباره و توضیح و تفسیری جدید را میطلبد. این مقاله با هدف بازخوانی نوآوریهای قرطاجنی و ارائة تفسیری تازه از آنها نوشته شدهاست. وی در ساختن اصطلاحات نقدی جدید که در نقد ادبی قدیم وجود نداشته، دستی دارد که از جملة آنها اصطلاحاتی مانند «الإعتاب، المنزع، التحجیل، التسویم، التغییر، الإحالة، الأرجل، الرکن، السبط والجعده و...» است. اصطلاح «الإحالة»، نحوة ارتباط شاعر با گذشته را نشان میدهد و در حقیقت همان اشارة شاعر به حوادث تاریخی و بررسی وقایع تاریخی است که باعث پیوند میان حال و گذشته میشود که در نقد معاصر عربی، «تناص» یا «استدعاء الشخصیات» نام دارد. حازم قرطاجنی، اولین کسی است که اصطلاح «الأرجل» را وارد علم عروض نمود که منظور از آن، همان مقاطع صوتی است. اصطلاح «الرکن» نیز اصطلاحی عروضی و عبارت از حرف ساکنی است که در قافیه بین دو حرف متحرک قرار میگیرد. وی وزنهای شعری را نیز به دو دستة السبط و الجعد تقسیم نمودهاست: «سبط»، وزنی است که در آن سه متحرک در پی هم بیایند و «جعد»، نیز وزنی است که در آن چهار حرف ساکن در دو جزء و یا سه حرف ساکن در یک جزء در پی هم بیایند. همچنین اصطلاح «منزع» نزد حازم، همان اصطلاح «اسلوب» است که امروزه کاربرد فراوانی دارد. «تسویم» نیز اصطلاح جدیدی است که ناقد اندلسی آن را به معنای حسن مطلع سخن آوردهاست، همانگونه که «تحجیل» را به معنای حسن مقطع به کار بردهاست. بهطورکلی هدف حازم از بهکاربردن این اصطلاحات، افزایش تأثیر در خواننده است و وی با اصطلاحسازی در زمینة نقد ادبی، دایرة فرهنگی زبان عربی را گسترش داده و باعث ترقی و تعالی ذهن عربی شدهاست و با ارائة آرای ارزشمند خود در این حوزه، کمک فراوانی به غنیسازی نقد قدیم عربی نمودهاست.
الكلمات الرئيسية [Persian]
- نقد ادبی
- حازم قرطاجنی
- منهاج البلغاء و سراج الأدباء
- اصطلاحسازی نقدی و عروضی