طهران، شارع وليعصر(عج)، شارع توانير، حي نظامي كنجوي، زقاق هفت بيكر(٨)، شارع نظامي كنجوي، بناء رقم ٣٣، مؤسسة بيمه اكو للتعليم العالي، جامعة علامة طباطبائي، الطابق ٦، الغرفة ٦٠٧، اللجنة الإيرانية للغة العربية وآدابها، الرمز البريدي ١٤٣٤٨٦٣١١١

نوع المستند : علمی - پژوهشی

المؤلف

قسم اللغة العربية بجامعة اصفهان

المستخلص

إن جمالیات النص الأدبي – التي تتکفل البلاغة بتحلیلها – مستمدّة من جمالیات عالم الوجود. فالجمال صفة الله الجمیل التي تتسع لجمیع ما خلقه، ولابدّ أن یکون الجمال الأدبي نابعا من الجمال الحقیقي في عالم الکون. فـ "نظرية فن البيان البلاغية" تستمد من الخلفيات الفلسفية "للحکمة المتعالية" لتحاول إيضاح طبیعة العلاقة بین جمال الخلق (علم الوجود) وجمال النصّ الأدبي. أحاول عبر المنهج الوصفي التحلیلي أن أثبت هذا في مشروعي البلاغي الجدید المسمی بـ "نظرية فنّ البیان البلاغية" معتمداً علی سبعة أصول حاکمة علی نظام الکون، تتجلی في نظام اللغة والأدب، وتسبّب جمال النصَ الأدبي تبعاً لسنن الجمال في نظام الوجود. دفعني إلی ابتکار هذا المشروع الجديد عجز المنظومة البلاغية العربية التي تبلورت مع السکاکي في القرن السابع الهجري في کتاب مفتاح العلوم عبر ثلاثيتها المعاني والبیان والبدیع، کنظرية بلاغية رسمية حکمت بدون منازع لقرون طویلة، وعجزت عن تحليل الأنواع الأدبية المستحدثة، في اصطدامها بتیارات أدبية جديدة، ومدارس نقدية حديثة. في نفس الوقت، ماتت البلاغة الکلاسيکية في الغرب، وحلّت علوم لسانية ونقدیة حدیثة محلها. أما المسلمون والعرب فاحتاروا في أخذ موقف واضح أمام ما حصل في الغرب، وانقسموا بین رافض للبلاغة التقليدية ومؤید لها بحماس. وقد جرت محاولات تجدیدية بین العرب لتفادي نقائص البلاغة التقليدية، لکنهم لم یفلحوا في تشکیل منظومة بلاغية تلبّي حاجاتهم.

الكلمات الرئيسية

عنوان المقالة [Persian]

نظریه بلاغی فنّ بیان؛ از زیبایی نظام آفرینش تا زیبایی متن

المؤلف [Persian]

  • محمد خاقانی اصفهانی

گروه عربی دانشگاه اصفهان

المستخلص [Persian]

زیبایی های متن ادبی – که بلاغت عهده دار بررسی آن هاست – برخاسته از زیبایی های نظام آفرینش است. زیبایی صفت خدای زیباست، و در همه آفرینش ساری و جاری است، و باید زیبایی متن ادبی تبلوری از زیبایی های آفرینش باشد. این مقاله طبیعت رابطه میان جمال پدیده ها و زیبایی متن ادبی را واکاوی کرده، هفت اصل را ترسیم می کند، که از نظام هستی در شاکله زبان و ادبیات تسرّی یافته و در پرتو آن ها زیبایی از هستی به متن ادبی تسرّی می یابد. . در این جستار، پژوهشگر می کوشد با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی و به عنوان بخشی از "نظرية بلاغی فنّ بیان" هفت اصل حاکم بر نظام آفرینش را که در ساختار زبان و ادبیات بازتاب یافته و زیبایی متن ادبی را تابعی از زیبایی نظام هستی کرده است توضیح دهد. آنچه او را به تدوین این نظریة نو رهنمون شده ناتوانی ساختار بلاغت سنتی عرب است که از قرن هفته هجری توسط سکاکی ترسیم شده و با سه گانة معانی و بیان و بدیع قرن های متمادی حاکمیت بی رقیب داشته، ولی در برخورد با جریان های ادبی نوظهور و مکاتب نقد ادبی نوین رنگ باخته است، تا آن جا که به عنوان پیکری بی جان جای خود را به دانش های زبانی و نقدی نوین داده است. هرچند از سوی مسلمانان تلاش هایی نوگرایانه برای جبران کاستی های بلاغت سنتی صورت گرفته ولی هیچیک در ترسیم بلاغتی نو که بتواند نیاز زمان ما را برطرف کند توفیق نیافته اند.

الكلمات الرئيسية [Persian]

  • بلاغت
  • زیبایی شناسی
  • نظریه بلاغی فنّ بیان
  • متن پژوهی