نوع المستند : علمی - پژوهشی
المؤلف
دانشگاه گيلان استاديار
المستخلص
نظرية نـورمن فرکلاف يکي از رويکردهاي تحليل گفتمان انتقادي در نقد ادبيات داستاني است که متون را در سه سطح توصيف، تفسير، و تبيين، بررسي ميکند.در اين جستار، سعي بر اين است که دو داستان «خسرو» اثر عبدالحسين وجداني و «نخستين جام» اثر مصطفي لطفي منفلوطي به دليل هماننديهاي نسبتاً آشکار و متعدد در ساختار داستان سرگذشت قهرمانان، محتوا، و تفسير نهايي، با استفاده از نظرية نورمن فرکلاف در سه سطح توصيف، تفسير، و تبيين تحليل شود تا از اين طريق لايههاي مختلف معنا و درونماية آن کشف و بررسي گردد. اين پژوهش در پي آن است تا با شناخت تفاوتها و شباهتها در نظامها و وقايع اجتماعي به تبيين و تفسير آنها با استفاده از پديدههاي اجتماعي مشاهدهشده در درون اين نظامها بپردازد. نتايج بهدستآمده در تحليل اين دو داستان نشان ميدهد که بدبختيها و ناکاميهاي زندگي معتادان ريشه در استفاده نکردن از استعدادهاي ذاتي و شرايط مطلوب جامعة خويش دارد و ميتوان ميان اين مشکلات و پيامدهاي آنها ارتباط معنيداري برقرار کرد.
الكلمات الرئيسية
الموضوعات الرئيسية