طهران، شارع وليعصر(عج)، شارع توانير، حي نظامي كنجوي، زقاق هفت بيكر(٨)، شارع نظامي كنجوي، بناء رقم ٣٣، مؤسسة بيمه اكو للتعليم العالي، جامعة علامة طباطبائي، الطابق ٦، الغرفة ٦٠٧، اللجنة الإيرانية للغة العربية وآدابها، الرمز البريدي ١٤٣٤٨٦٣١١١

نوع المستند : علمی - پژوهشی

المؤلفون

جامعة الخوارزمي

المستخلص

إن استخدام الأساليب الإحصائية في معالجة أسلوب النصوص الأدبية تخطو بنا خطوات هامة في سبيل عقلنة التذوق والابتعاد عن التمسک بعنصر الذوق في تحليل تلک النصوص. من هذه الأساليب الإحصائية تلک التي اقترحها لأول مرة الباحث الألماني بوزيمان فعرفت بمعادلة بوزيمان. الطريقة التي تقدمها المعادلة تعين القارئ في الکشف عن زوايا کامنة في النصوص الأدبية. فعلي أساسها يمکننا أن نطلع علي مدي انفعالية أديب ما في عمله کما هي تعيننا في التمييز بين لغة النثر ولغة الشعر والتمييز بين الأسلوب الأدبي والأسلوب العلمي. تعتمد هذه الطريقة علي دراسة للمفردات التي يستخدمها الأديب في عمله وإحصاء عدد الأفعال والصفات فيه. وعلي أساس هذا الإحصاء والعدد الذي يحصل من نسبة عدد الأفعال إلي الصفات يستطيع القارئ أن يفهم أسلوب ذلک النص،کما يفهم مدي انفعالية الأديب في عمله. وانتهت المقالة إلي أن أسلوب الشعر الحر بما يعطي للشاعر من الحرية فلا يوقفه عند قيود کالقافية والالتزام لعدد معين من التفعيلات و...يکون أکثر أدبيةً من الضربين الآخرين بينما وقف الشعر العمودي في حد متوسط بين هذين الضربين. أما قصيدة النثر فرغم أنها ترکت القافية والوزن ولم يکن أمامها قيد يلتزمه الأديب فأسلوبها أقرب إلي أسلوب النصوص النثرية. فالقيمة التي سجلتها نسبة الفعل إلي الصفة في هذا الضرب کانت أقل قيمة لها في القياس بالضربين الآخرين.

الكلمات الرئيسية

الموضوعات الرئيسية

عنوان المقالة [Persian]

مقایسه سبک شعر در اشکال سه‌گانه آن: شعر کلاسیک، شعر آزاد و شعرسپید، بر اساس فرضیه بوزیمان (بررسی تطبیقی نمونه‌هایی

المستخلص [Persian]

به‌کارگیری سبک‌شناسی آماری در تحلیل و بررسی متون ادبی، گامی مهم در مسیر عقلایی کردن فهم یک متن ادبی و دوری از تمسک به عنصر ذوق در تحلیل آن متن است. فرضیه بوزیمان یکی از شیوه‌های سبک‌شناسی آماری است که بوزیمان دانشمند آلمانی، نخستین بار آن را مطرح نمود و به این اسم شناخته شد. شیوه‌ای که این فرضیه ارائه می‌دهد، خواننده را در فهم جوانب پنهان متون ادبی کمک می‌کند. بر اساس این فرضیه می‌توان میزان هیجان و تحریک عاطفی یک ادیب را در اثرش دریافت، همچنان‌که می‌توان میان زبان نثر و زبان شعر، و نیز سبک علمی و ادبی تمایز قائل شد. اساس این فرضیه، بررسی واژگان مورد استفادة ادیب و شمارش تعداد افعال و صفات به‌کاررفته در آن است. بر اساس این شمارش و عددی که از نسبت تعداد افعال به صفات حاصل می‌شود، خواننده می‌تواند دریابد که آن متن به کدام یک از این دو سبک گرایش دارد. همچنانکه با توجه به فزونی یا کاستی نسبت، میزان هیجانات عاطفی ادیب را در اثرش در می‌یابد. مقاله حاضر به این نتیجه دست یافته که سبک شعر آزاد، به‌واسطه آزادی‌ای که در اختیار شاعر گذاشته و او را در حصار قافیه و التزام تعداد مشخصی از تفعیلات محدود نمی‌کند، از دو نوع دیگر شعر، ادبی‌تر است، درحالی‌که شعر کلاسیک از این حیث در جایگاه میانه می‌ایستد، اما عدد حاصل‌شده از این نسبت در آنچه به شعر سپیدیا قصیدة النثر موسوم است، کمتر از نسبت حاصل‌شده در دو نوع دیگر شعری است.

الكلمات الرئيسية [Persian]

  • سبک‌شناسی
  • فرضیه بوزیمان
  • شعر کلاسیک
  • شعر آزاد
  • شعر سپید