مجید صالحبک؛ یسرا شادمان
دوره 10، شماره 30 ، تیر 1393، ، صفحه 89-107
چکیده
از جریانهای ادبی شکلگرفته در خارج از سرزمینهای عرب میتوان به ادب اندلس و مهجر اشاره کرد؛ این دو جریان که یکی به سدههای هشتم تا پانزدهم میلادی و دیگری به اواخر قرن نوزدهم و دهههای آغازین قرن بیستم مربوط است، موجب تحولاتی در قالب و درونمایههای شعر عربی شدهاند. اگرچه پارهای از این تحولات مانند بهکارگیری ...
بیشتر
از جریانهای ادبی شکلگرفته در خارج از سرزمینهای عرب میتوان به ادب اندلس و مهجر اشاره کرد؛ این دو جریان که یکی به سدههای هشتم تا پانزدهم میلادی و دیگری به اواخر قرن نوزدهم و دهههای آغازین قرن بیستم مربوط است، موجب تحولاتی در قالب و درونمایههای شعر عربی شدهاند. اگرچه پارهای از این تحولات مانند بهکارگیری واژگان ساده، آشنا و آهنگین و یا خروج از قالبهای شعری قدیم عرب، میان دو جریان مشترک است؛ درعینحال، تفاوتهایی نیز میان آنها وجود دارد؛ بهعنوان نمونه در شعر مهجر برخلاف شعر اندلس، گرایشهای فلسفی و تأمل در نفس انسان و حقایق هستی را شاهد هستیم. حال آنکه شهر اندلس از چنین عمق و ژرفنگریای برخوردار نیست. درمجموع میتوان گفت نوآوریهای شعرای مهجر، بهویژه مهجر شمالی، عمیقتر و تأثیرگذارتر است. هرچند در این امر، فضل تقدّم با اندلسیان است.
زهرا افضلی؛ مهری خیریزاده
دوره 8، شماره 23 ، تیر 1391، ، صفحه 149-174
چکیده
الملخص الروایة لون من ألوان القصة التی تعتبر واحدة من الأدوات الملائمة لتصویر قضایا و معضلات حیاة البشر و تبیین الأفکار و الآراء فی العصر الحاضر. هذا الفن یمتلک الأجزاء و العناصر المختلفة التی لکل واحدة منها دور و شأن خاص فی بنیته الفنیة. عنصر الفکرة الذی یُعبَّر عنه بالفکر الرئیسی تارة أو المحتوی أو رسالة القصة، من العناصر ...
بیشتر
الملخص الروایة لون من ألوان القصة التی تعتبر واحدة من الأدوات الملائمة لتصویر قضایا و معضلات حیاة البشر و تبیین الأفکار و الآراء فی العصر الحاضر. هذا الفن یمتلک الأجزاء و العناصر المختلفة التی لکل واحدة منها دور و شأن خاص فی بنیته الفنیة. عنصر الفکرة الذی یُعبَّر عنه بالفکر الرئیسی تارة أو المحتوی أو رسالة القصة، من العناصر الأساسیة للقصة. هذا العنصر عبارة عن: وجهة نظر الکاتب القصصی و موقفه بالنسبة إلی موضوع القصة الذی یُشدُّ کخیط خلال الأثر الأدبی و یُوصِّل اجزای القصة و عناصرها بعضها ببعض ضمن ایجاد التلاهم والتناسق بینها. موظف الکاتب هذا العنصر علی وجه صریح أو غیر صریح و یُوحی إلی القاریء بفکره و رأیه عبره. فیستطیع القاریء أیضا أن یعثر علیه بین ثنایا اجزاء القصة من خلال اشارات معینه و یُدرک فکر الکاتب و رأیه. تمّ نقد و دراسة عنصر الفکرة فی روایة الطریق الطویل الأثر الأدبی لنجیب الکیلانی الکاتب البارز المعاصری فی هذا المقال واتخذالکاتب منهجا غیر صریح لعرض الفکرة فی الروایة المذکورة و ادرجه فی أفکار و أخیلة شخصیات الروایة. وفقاً لدراستناهذه هناک عشر اشارات للعثور علی الفکرة فی هذه الروایة والتی یمکن استخلاصها عبرها بدقة و تمعّن . علی هذا الاساس توصلنا إلی أنَّ الروایة التی سبق ذکرها، روایة تحلیلة و هادفة بسبب تمتهها بعنصر الفکرة و قد إستطاع الکاتب أن یُقدّم فکرتة و رأیه إلی المتلقی بإبداع وحذق.