نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
نخستین تلاشهای روایتشناسان برای تدوین قانونی ثابت برای بررسی قصهها از زمان ارسطو آغاز شد و سرانجام در قرن بیستم، با ظهور فرمالیستها گسترش یافت و شکل قانونمند و سازمانیافتهای پیدا کرد. ولادیمیر پراپ، از نخستین کسانی است که پس از تلاشهای فراوان برای بررسی قصهها و الگوی حاکم بر آنها توانست عناصر ثابت در ساختار قصهها را شناسایی و ارائه کند. بر اساس نظر پراپ، قصههای پریان از نظر قهرمانان و عملکردشان بهرغم تنوع ظاهری، یگانگی و انسجام ساختاری دارند و همه کارکرد آنها به 31 کارکرد محدود میشود. یافتههای او، سرمشق بسیاری از منتقدان و پژوهشگران ادبی در تحلیل داستان قرار گرفت و بسیاری از محققان عرب نیز از شیوة پراپ در آثار و پژوهشهای خود بهره بردند. یکی از نویسندگانی که از روش پراپ تأثیر پذیرفت، نجیب محفوظ است. او در آثارش از عناصر فرهنگ عربی در کنار اَشکال فرهنگ غربی بهره بردهاست. ازآنجاییکه میان ساختار رمان عبث الاقدار و قصههای پریان وجوه مشترکی وجود دارد، این پژوهش میکوشد تا این روایت را با هدف ارزیابی کارایی و قابلیت الگوی پراپ در تحلیل ریختشناسانة این روایت، تحلیل و بررسی کند. نتایج بهدستآمده نشان میدهد این رمان با دستاورد پراپ همخوانی دارد؛ اما در عبث الاقدار برخلاف تکثر و تنوع ظاهری، تعداد عملکردها محدود و توالی آنها بسیار به هم شبیه است و درمجموع میتوان گفت روایت عبث الاقدار و افسانههای پریان، ساختار واحدی دارند.
کلیدواژهها
موضوعات