طهران، شارع وليعصر(عج)، شارع توانير، حي نظامي كنجوي، زقاق هفت بيكر(٨)، شارع نظامي كنجوي، بناء رقم ٣٣، مؤسسة بيمه اكو للتعليم العالي، جامعة علامة طباطبائي، الطابق ٦، الغرفة ٦٠٧، اللجنة الإيرانية للغة العربية وآدابها، الرمز البريدي ١٤٣٤٨٦٣١١١

نوع المستند : علمی - پژوهشی

المؤلف

استاديار گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه تهران

المستخلص

يکي از مهم‌ترين مؤلّفه­هاي مورد بررسي در پژوهش­هاي زباني، تبيين نقش و جايگاه عناصر بافتي در نشاندار کردن ساخت زبان است. با توجّه به تفاوت عناصر موقعيّتي، گفتماني و فرهنگيِ تشکيل‌دهندۀ انگاره‌هاي ذهني و نيز تفاوت زبان‌ها از نظر رده‌شناختي و ويژگي‌هاي ساختاري آنها، واکاوي معنا و سامان‌دهي آن در قالب گزاره­هاي زباني متناسب با ساختار اطّلاعاتي از اهمّيّت ويژه­اي برخوردار است. در اين راستا نگارنده در صدد است تا بر اساس مفاهيم نظريِ نحو کاربردي "سيمون ديک" و نيز مفهوم ساخت اطّلاعي "لمبرکت"، نقش‌هاي کاربردشناختي شامل نقش­هاي دروني (موضوع و کانون) و نقش‌هاي بيروني (مبتدا، دنباله‌رو) را در زبان عربي مورد بررسي قرار دهد. نتايج حاصل از پژوهش نشان مي‌دهد، زبان عربي به عنوان زبان فعل آغاز به دليل برخورداري از دو ويژگي اعراب و مطابقت از چيدمان واژگاني آزاد برخوردار است؛ لذا در تعيين رتبه سازه­ها، غلبه با نقش­هاي کاربردشناختي است. بهره­مندي از شيوۀ مطابقه موجب شده تا زبان عربي، از ويژگي ضميرانداز بودن برخوردار شود. بدين معنا که حذف ضمير فاعلي، جمله را نادستوري نمي­کند. همچنين تمايز بين مبتداسازي و کانوني‌سازي به طور شفّاف در روساخت زبان بازنمايي مي شود. اسم پيشايند‌شده از جايگاه فاعل در جملات فعليه، مبتدا و خارج از حمل محسوب مي‌شود، حال آنکه در جملات اسميه­اي که خبر آنها وصف باشد، موضوع و داخل در حمل است. همچنين سازه­اي را که -در نحو سنتي- مبتداي مؤخّر، بدل يا معطوف ناميده مي­شود، بنابر نحو کاربردي تنها نقش دنباله‌رو مي­تواند داشته‌باشد و اهداف منظور شناسي خاصي را بازنمايي مي­کند.

الكلمات الرئيسية

عنوان المقالة [Persian]

دراسة السّمات الممیزة للمقولات التداولیة فی اللغة العربیة (البؤرة، المحور، المبتدأ والذیل)

المؤلف [Persian]

  • سعدالله همایونی

استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران

المستخلص [Persian]

یُعتبر تحدید مکانة العناصر السیاقیة ودورها فی تسویم البنیات اللغویة، من أهمّ المکوِّنات الأساسیة فی البحوث اللغویة. بناءً علی میّزات العناصر الخطابیة والموقفیة والثقافیة المکوِّنة للافتراضات الذهنیة وکذلک الاختلافات التصنیفیة والبنیویة بین اللغات، تحظی دراسة المعنی وتأطیره فی بنیات لغویة متلائمة مع البنیة المعلوماتیة­ بأهمیة بالغة. انطلاقاً من هذا یسعی الکاتب إلی معالجة الوظائف التداولیة بما ­فیها الوظائف الدّاخلیة (لمحور والبؤرة) والوظائف الخارجیة (المبتدأ والذیل) فی اللغة العربیة، وذلک فی ضوء مفاهیم نظریة سیمون دیک الوظیفیة (FG) وکذلک مفهوم البنیة المعلوماتیة للامبرکت. تَدلُّ نتائج الدراسة علی أنّ العربیة بوصفها لغة ذات صیغة فعلیة (VSO)، وفی ضوء المیزتین (الإعراب والمطابقة)، تمتاز بمیّزة ثالثة ألا وهی الترتیب الحر للمفردات وتباعاً لذلک تحظی الوظائف التداولیة بدورٍ مفصلیّ فی تحدید رتبة المکوّنات. وفی ضوء وجود مفهوم المطابقة، تمتعت العربیة بمیّزة إسقاط الضمیر حیث أنّ إسقاط ضمیر الفاعل لایجعل الجملة خاطئة نحویّاً؛ کما أنَّه یمثّل التموضع والتبئیر بوضوح فی البنیة السطحیة للغة العربیة فالاسم المتصدر فی الجمل الفعلیة، یُعتَبر مبتدأً وخارجاً عن الحمل، بینما یُعتَبر نفس الاسم موضوعاً داخلَ الحمل فی الجمل الاسمیة التی خبرها وصفٌ. علاوة علی ذلک أنّ المکوِّن الذی کان قد یُسمَّی مبتدأً مؤخراً أو بدلاً أو معطوفاً فی النحو  التقلیدی، لاتُسنَدُ إلیه فی النحو الوظیفی إلّا وظیفة «الذَّیل»، وتمثل أدواراً تداولیةً محددةً.

الكلمات الرئيسية [Persian]

  • التداولیة
  • اللغة العربیة
  • البنیة المعلوماتیة
  • التّسویم
 منابع:
-          جرجانی، عبدالقاهر، (1961م)، دلائل الأعجاز، (تحقیق محمد عبده ومحمد رشید رضا)، القاهرة: مکتبة القاهرة.
-          زیغد، سعیدة. (2012م)، «البؤرة فی نظریة النحو الوظیفی؛ قراءة جدیدة فی تنمیط أحمد المتوکل»، مجلة التواصل فی اللغات و الثقافة و الآداب، جامعة باجی، عدد 31، صص (-135 154).
-          صدقی، عبدالوهاب، (2014 م)، «نحو الخطاب الوظیفی: من تنمیط اللغات إلی تنمیط الخطابات مقاربة أحمد المتوکل نموذجاً»، مجلة الدراسات اللغویة والأدبیة، العدد 2، السنة 5، صص (42-61).
-          المتوکل، أحمد، (2006م)، المنحى الوظیفی فی الفکر اللغوی العربی الأصول و الامتداد، ط1، الرباط: دار الأمان.
-         ----------،(1985م)، الوظائف التداولیة فی اللغة العربیة، المغرب: دار الثقافة، الدار البیضاء.
-         ----------،(1995م). قضایا اللغة العربیة فی اللسانیات الوظیفیة. الرباط: دار الأمان.
-         ----------، (2010م). الخطاب و خصائص اللغة العربیة؛ دراسة فی الوظیفة و البنیة و النمط، الرباط: منشورات الاختلاف.
-         ----------، (1987م)، من البنیة الحملیة إلی البنیة المکونیة؛ الوظیفة المفعول فی اللغة العربیة، ط1، دار البیضاء: دار الثقافة.
-          آقاگل زاده، فردوس، (1392هـ)، فرهنگ توصیفی تحلیل گفتمان انتقادی و کاربردشناسی، تهران، نشر علمی.
-          حق بین، فریده و پارساکیا مژده، (1393هـ). «بررسی ویژگی های ممیز مقولات نقشی: آغزگر، مبتدا و کانون در زبان فارسی»، ویژه نامه فرهنگستان، شماره 10، صص (24-3).
-          راسخ مهند، محمد، (1385هـ)، «شیوه نشان دادن فاعل و مفعول در زبان فارسی»، مجله زبانشناسی، شماره­ 41. صص (96 – 85).  
-          ـــــــــ، (1396هـ)، نحو زبان فارسی: نگاهی نقشی-رده­شناختی، چاپ یکم، تهران: نشر آگه.
-          راسخ مهند، محمد و الهام ایزدی،  (1396هـ)، «میزان وابستگی نحوی و معنایی بندهای متممی در زبان فارسی» پژوهش­های زبان­شناسی، دانشگاه اصفهان، دوره­ 9، شماره­ 2، پیاپی 17، صص (17- 42).
-          عباسی، مرضیه، (1392هـ)، بررسیرابطۀمیانمبتدا،مبتداسازیوپیش انگارهیموضوعیت در زبان فارسی، رساله کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز، دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
-          گلفام، ارسلان و سحر بهرامی خورشید، (1386هـ)، «نگاهی شناختی به مفهوم سببیت در زبان فارسی»، پژوهشنامه علوم انسانی، تهران.
-         میرزائی، آزاده و امیر سعید مولودی، (1393)، «نخستین پیکره ی نقش‌های معنایی زبان فارسی»، علم زبان، مکان، سال 2، شماره 3، صص (47-29).
-          Abdel Razaq. (2001), Who is What and What is Who: The Morpho-syntax of Arabic WH, Submitted in partial fulfilment of the requirements for the degree of Doctor of Philosophy. University of London School of Languages, Linguistics & Film.
-          Abulhassan Hassan, Bahaa- Eddin. (2015), Thematic Structure in the Arabic Translations of EdgarAllan Poe's The Black Cat, International Journal of Language and Linguistics, 3(3): 132-139.
-       Andrason, Alexander, (2016), Left Dislocation in Arabic: The complexity of form and meaning, Stellenbosch Papers in Linguistics Plus, Vol. 50, 2016, 111-138 doi: 10.5842/50-0-719.
-       Dik, Simon, 1980. Studies in Functional Grammar, London, Academic press.
-       Dik, simon. (1997). The theory of functional grammar, Berlin. New York
-       Lambreckt, Knud. (1994). Information structure and sentence form, Cambridge university press.
-       Shorafat, M, 1999.Topics in Arabic: A minimalist Approach: al- Arabiyyah 32:1-21.