طهران، شارع وليعصر(عج)، شارع توانير، حي نظامي كنجوي، زقاق هفت بيكر(٨)، شارع نظامي كنجوي، بناء رقم ٣٣، مؤسسة بيمه اكو للتعليم العالي، جامعة علامة طباطبائي، الطابق ٦، الغرفة ٦٠٧، اللجنة الإيرانية للغة العربية وآدابها، الرمز البريدي ١٤٣٤٨٦٣١١١

نوع المستند : پژوهشی

المؤلف

استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه ولایت، ایرانشهر، ایران.

المستخلص

إنّ تحليل الخطاب النقدي من المناهج العلمية المتبعة لتحليل الخطاب في الدراسات اللغوية التي رفعت تحليل الخطاب نظريًا ومنهجيًا من مستوى وصف النص إلى مستوى التفسير، ومن حيث نطاق البحث، فقد وسع مستواه السياقي من موقع الفرد إلى المستوى الكلي، أي المجتمع والتاريخ والأيديولوجيا. إن الغرض الرئيسي من تحليل الخطاب هو اكتساب تقنية جديدة في دراسة النصوص ووسائل الإعلام والثقافات والعلوم والسياسة والمجتمع وما شابه ذلك. لقد أُختيرت في هذا المقال، نظرية تئون فان دایك الاجتماعي المعرفي ( (Socio-Cognitive Approach كطريقة خاصة لهذا البحث؛ إذ اتخذ شكل تحليل الخطاب النقدي لديه نهجًا مختلفًا عن الآخرين؛ حيث ركّز على دور المعرفة في تحليل الخطاب النقدي والتواصل والتفاعلات الاجتماعية. فنجح من خلال ربط المفاهيم الثلاثة للخطاب والمعرفة والمجتمع، أن يقوم بمثلث شكل أساس نظريته المتميزة لتحليل الخطاب النقدي. في المجال ذاته، تُعدُّ النقائض الشعرية بين الفرزدق وجرير في العصر الأموي من الأعمال الهامة التي تمكن دراستها في سياق تحليل الخطاب النقدي؛ حيث تسمح للمحلل والناقد بالكشف عن العلاقة بين السلطة والأيديولوجيا والخطاب فیها. هذا المقال يسعى إلى تحليل النقيضتين الهجائيتين المختارتين هما: «إنّ الذي سَمَكَ السّماءَ بَنى لَنَا» للفرزدق و«لِمَنِ الدِيارُ كَأَنَّها لَم تُحلَلِ» لجریر بن عطیة، معتمدًا على المربع الأيديولوجي لفان دايك الذي يفحص موضوع النقيضتين من منظور التأكيد على الأنا (الذات) وتهميش الآخر (الرقيب)؛ حتی یكشف عن كيفية تمثيل أيديولوجية الشاعرین في نقيضتيهما الهجائيّة. ومن أبرز النتائج التي توصلنا إليها من خلال هذا المقال هي أن إبراز النقاط السلبية للآخر في كلتا النقيضتين أقوى بكثير من إبراز النقاط الإيجابية للأنا وهكذا خُلقت عملية الاستقطاب وخلق المسافة بين الذات والآخر. إنّ تشابه البنى الشكلية جعل خطاب كلتا النقيضتين ذا أرضية مشتركة له تصميمات متشابهة تخضع لعلاقات القوة والإيديولوجيا.

الكلمات الرئيسية

عنوان المقالة [Persian]

تحلیل گفتمان انتقادی شعر نقائض بر اساس نظریة اجتماعی شناختی ون دایك (مطالعة موردی: نقیضه فرزدق و جریر)

المؤلف [Persian]

  • محمدحسن امرائي

استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه ولایت، ایرانشهر، ایران.

المستخلص [Persian]

تحلیل گفتمان انتقادی یكی از رویكردهای علمی در مطالعات زبانی است كه تحلیل گفتمان را از سطح توصیف متن به سطح تفسیر ارتقا داده و از نظر دامنه تحقیق، سطح بافت را از موقعیت فرد نسبت به سطح كلان، یعنی جامعه، تاریخ و ایدئولوژی توسعه داده است. هدف اصلی از تحلیل گفتمان، دستیابی به یك روش جدید در مطالعه متون، رسانه­ها، فرهنگ­ها، علوم، سیاست، جامعه و مواردی از این دست است. در این مقاله، رویكرد اجتماعی- شناختی تئون ون دایك، به عنوان روش ویژه­ای برای این تحقیق انتخاب شد، زیرا تحلیل گفتمان انتقادی در نزد وی، رویكردی متفاوت از دیگران یافته است. او با پیوند دادن سه مفهوم گفتمان، دانش و جامعه، مثلثی را ایجاد كرد كه اساس تئوری متمایز وی در مورد تحلیل گفتمان انتقادی قرار گرفت. در همین زمینه،  تناقض­گويي­هاي شاعرانه بین فرزدق و جریر در دوران اموی، از جمله آثاری  است كه می­تواند در زمینه تحلیل گفتمان انتقادی مورد مطالعه قرار گیرد، زیرا به تحلیل­گر و منتقد اجازه می­دهد رابطه بین قدرت، ایدئولوژی و گفتمان در آن را فاش كند. این مقاله در تلاش است تا دو نقیضه هجوآمیز منتخب از فرزدق و جریر را با تكیه بر مربع ایدئولوژیك ون دایك كه موضوع دو نقیضه را از منظر تأكید بر خود (ذات) و به حاشیه راندن دیگری (آخر) بررسی می­كند، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد؛ تا نشان دهد كه چگونه ایدئولوژی این دو شاعر در تقابل­های هجوآمیز آنها نشان داده شده است. از برجسته­ترین نتایجی كه از طریق این مقاله به آن رسیدیم این است كه برجسته­كردن نكات منفی دیگری در هر دو نقیضه بسیار قوی­تر از برجسته كردن نقاط مثبت خود است. در نتیجه روند دو قطبی­سازي و فاصله بین خود و دیگری ایجاد شده است. شباهت ساختارهای صوری، گفتمان هر دو نقیضه را دارای زمینه­های مشتركی قرار داده كه دارای طرح­های مشابه و تابع روابط قدرت و ایدئولوژی است.

الكلمات الرئيسية [Persian]

  • تحلیل گفتمان انتقادی
  • ون دیك
  • برجسته‌سازی
  • به‌حاشیه بردن
  • نقائض
  • فرزدق
  • جریر بن عطیه
آقاگلزاده، فردوس (1385ش)، تحليل گفتمان انتقادي. تهران: علمي و فرهنگي.
جریر بن عطية (198م)، دیوان جرير، بیروت: دار بیروت للطباعة والنشر.
عكاشة، محمود ( 2013)، النظرية البراجماتية اللسانية (التداولية): دراسة المفاهيم والنشأة والمبادئ، القاهرة: مكتبة الآداب.
فالك، جولیا اس (1372ش)، زبان‌شناسی و زبان، ترجمه: خسرو غلامعلی‌زاده، چ2، مشهد: آستان قدس.
الفرزدق، همام بن غالب (1987م)، الدیوان، شرحه وضبطه وقدم له الأستاد علي فاعور، بیروت: دارالكتب العلمية.
فركلاف، نورمن (1387ش)، تحليل انتقادي گفتمان، ترجمة گروه مترجمان، چ 2، تهران: دفتر مطالعات و توسعة رسانه­ها.
مكاریك، ایرنا ریما (1385ش)، دانشنامة نظریّه­های ادبی معاصر، ترجمه مهران مهاجر و محمّد نبوی، چاپ دوّم، تهران: آگه.
وان دایك، تئون (1382ش)، مطالعاتی در تحلیل گفتمان: از دستور متن تـا گفتمـان كـاوي انتقـادی، ویراستار مهران مهاجر محمد نبوي، تهران: مركز مطالعات و تحقیقات رسانه­ها.
يارمحمدي، لطف الله (1383)، گفتمان شناسي رايج و انتقادي، تهران: هرمس.
اعظمی خویرد، حسن و عبدالباسط عرب یوسف‌آبادی (1399ش)، «تحلیل اجتماعی- شناختیِ گفتمان نقایض جریر و اخطل بر اساس مربع ون ‌دایك»، ادب عربی دانشگاه تهران، دوره 12، شماره 2، صص 109-132.
آقاگلزاده، فردوس (1386ش)، «تحليل گفتمان انتقادي و ادبيات»، مجله ادب پژوهی دانشگاه گیلان، شماره اول، بهار، صص 27-17.
امرائی، محمدحسن (1399ش)، «المؤشرات الأسلوبیة والدلالیة فی الخطبة الحادیة عشرة بعد المائة للإمام علی (ع)»، دراسات فی العلوم الإنسانیة بجامعة تربيت مدرس، دوره ۲۷، سال ۱۴۴۲ق، شماره ۲، صص ۹۷-۱۲۶.
تركاشوند، فرشید (1395ش)، «كاربرد تحلیل گفتمان انتقادی در ترجمه از عربی به فارسی»، جستارهای زبانی دانشگاه تربيت مدرس، شماره 32، صص 102-81.
حيدا، سميرة (2015م)، «أسلوب الاستغراق والشمول: مغني اللبيب نموذجًا». حوليات التراث بجامعة مستغانم، السنة 9. العدد15. صص 61-72.
كسایی، علیرضا؛ و جلال رحیمیان (1391ش)، «بررسی كتاب اندیشة اسلامی 1 از دید تحلیل گفتمان انتقادی»، مجله اندیشة دینی دانشگاه شیراز، دورة14، شمارة2، صص 131-153.
Fowler, Roger (1996) Linguistic criticism, (second edition), Oxford, Oxford University Press
Simpson, Paul, (1993) Language, Ideology and Point of view, London, Arnold.
Van Dijk, T. A. Ideology and Discourse Analysis, Journal of Political Ideologies. 11(2), 115-140. 2006.
Van Dijk, T.A. Principles of Critical Discourse Analysis: in Critical Discoursc Analysis, (ed.) M. Toolan, London: Routledge. 2002.
Walker, V. Codeswitching as a power and solidarity strategy in the foreign language classroom: an analysis of language alternation strategies utilized in a Portuguese-English higher education class. Innervate. Vol 3. PP. 362.363. 2011.