أقدس بهزادي بور؛ انسیه خزعلی
دوره 17، شماره 60 ، آذر 1400، ، صفحه 1-24
چکیده
این جستار بر آن است تا به بررّسی نمادگرایی زن در کاریکاتور و رمان پایداری، و وجوه مشترک و متفاوت میان آن دو بپردازد. روش تحقیق این پژوهش، روش توصیفی - تحلیلی بر پایۀ مبانی مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی است، و در آن به رمزگشایی کاراکتر زن پرداخته میشود. از این رو کاریکاتورهایی از "ناجی العلی" و رمان (زیتون الشوارع) نوشتۀ "ابراهیم نصر ...
بیشتر
این جستار بر آن است تا به بررّسی نمادگرایی زن در کاریکاتور و رمان پایداری، و وجوه مشترک و متفاوت میان آن دو بپردازد. روش تحقیق این پژوهش، روش توصیفی - تحلیلی بر پایۀ مبانی مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی است، و در آن به رمزگشایی کاراکتر زن پرداخته میشود. از این رو کاریکاتورهایی از "ناجی العلی" و رمان (زیتون الشوارع) نوشتۀ "ابراهیم نصر الله" را برگزیده است. در خصوص کاریکاتورهای "ناجی العلی"، صحنههای به تصویر کشیده شده غالبا با عباراتی چند پیوست میشوند. در رمان (زیتون الشوارع) "ابراهیم نصرالله" نیز میبینیم که در توصیف از عباراتی با ابعاد طنز آمیز و نمادین، بسیار استفاده میشود. "ناجی العلی" با دیدگاهی آرمان گرایانه، زن را نماد وطن و پایداری فلسطین میداند در حالی که "ابراهیم نصرالله" واقعگرایی و رئالیسم تلخ را بر شخصیت زنِ اثر خود تحمیل میکند. در جریان نمادیابی شخصیت زن، گاه نمادهایی مشترک و گاه مغایر در رمان ابراهیم نصرالله و کاریکاتورهای ناجی العلی یافت میشود. از بررّسی کاریکاتورهای "ناجی العلی" بر میآید که او، وضوح در تعبیر را سلاح کار خود قرار میدهد، تا مفاهیم را سریعتر و به شیوهای اثرگذار به خواننده منتقل کند اما "ابراهیم نصر الله" تاثیر گام به گام و بلند مدت را بر میگزیند. همچنین زن نمادین در آثار هر دو آنها نمونهای از زن جامعۀ ستمدیدۀ فلسطین را جلوهگر است.
علي احمدزاده
دوره 16، شماره 57 ، اسفند 1399، ، صفحه 69-88
چکیده
"الذات" کواحد من الصور المثالیة يُعتبر حجر الأساس للعقل البدائي ومخزوناً للذکاء الوراثي کما أنّه تنحدر مکوناته من اللاوعي الجمعي. هذه الصورة المثالیة تنصهر أدبياً في قوالب متنوعة حيث تتأثّر من مؤشرات مختلفة بما فيها: القيم المسيطرة على مجتمع ما ومستوى العقل الواعي والرموز الشائعة بين جمهور شرائحه. هيکلياً يجمع هذا النموذج البدئي ...
بیشتر
"الذات" کواحد من الصور المثالیة يُعتبر حجر الأساس للعقل البدائي ومخزوناً للذکاء الوراثي کما أنّه تنحدر مکوناته من اللاوعي الجمعي. هذه الصورة المثالیة تنصهر أدبياً في قوالب متنوعة حيث تتأثّر من مؤشرات مختلفة بما فيها: القيم المسيطرة على مجتمع ما ومستوى العقل الواعي والرموز الشائعة بين جمهور شرائحه. هيکلياً يجمع هذا النموذج البدئي في طيه بين هياکل عقلية ومواصفات نفسية متضاربة کالکلية والتوازن والروحانية. هذا المحتوى وبشکل رمزي يؤدّي في النصوص الصوفیة وظيفةً نفسيةً فريدةً وعلى هذا الأساس يمکننا القول بأنّ الخمر في خمرية ابن الفارض يُعتبر تجسيداً لصورة "الذات" المثالیة. البحث الحاضر ومن خلال انتهاج منهج وصفي - تحليلي وبفضل الاعتماد على أسس وقواعد مدرسة التحليل النفسي يسعى إلى تقديم خطاب نفسي من الخمر کعنصر أدبي في خمرية ابن الفارض حيث أنّ الخمر وباعتباره رمزاً موضوعياً قد تمّ استخدامه في لاوعي الشاعر ليؤدّي أخيراً وظيفةً شخصيةً نفسيةً. من جانب آخر يدلّ الخمر في شعر ابن الفارض على بحث الشاعر عن ذاته الحقيقي وتحقيق هذا الذات ومن ثم دمجه في عقله الواعي. ابن الفارض من خلال استخدام هذا الرمز الذي يُظهر التحديات وآفاقه النفسية الجديدة، يحاول أن يخلق نوعاً جديداً وفريداً من النزاهة والکمال وتحقيق التعايش بين الهياکل النفسية المتضاربة والحصول أخيراً على مستويات روحية عالية.
ادبی
MOHAMADNABI AHMADI؛ روژین نادری
دوره 13، شماره 42 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 195-216
چکیده
إن دراسة العلاقة بین الأدب وعلم النفس تساعد الباحثین فی الأدب المقارَن فی الدراسة الحقیقیة للنصوص، کما تکشف عن زوایاها الخفیة والبارزة للمخاطبین. یوصلنا "جیلبر دوراند" المحلل النفسی الفرنسی إلی نتائج مثیرة للإهتمام فی دراسة الشخصیات والقصص الأدبیة. من وجهة نظر دوراند؛ إن مرور الزمن وعدم تمکن الإنسان من توقفه ینتهی إلی شعور الخوف ...
بیشتر
إن دراسة العلاقة بین الأدب وعلم النفس تساعد الباحثین فی الأدب المقارَن فی الدراسة الحقیقیة للنصوص، کما تکشف عن زوایاها الخفیة والبارزة للمخاطبین. یوصلنا "جیلبر دوراند" المحلل النفسی الفرنسی إلی نتائج مثیرة للإهتمام فی دراسة الشخصیات والقصص الأدبیة. من وجهة نظر دوراند؛ إن مرور الزمن وعدم تمکن الإنسان من توقفه ینتهی إلی شعور الخوف والقلق لدیه. وإذا عجز الانسان العادی أن یحل هذه المشکلة فیصل الدور لحلها إلی الشعراء والکتاب الذین یکونون رسل السعادة والأمل للإنسان. هذا المقال فی ضوء المنهج الوصفی- التحلیلی، یدرس مفهوم الزمن لدی یحیی سماوی، وعثمان لوصیف، وسمیح القاسم. أثبت المقال أن الحرب تنتهی إلی الخوف من مرور الزمن وحدوث الموت، کما کشف عن کیفیة تعامل الشعراء تجاه الخوف الناتج عن الحرب والخوف من إضاعة الزمن وانقضاء الحیاة فی هوة الحرب، وفی نهایة المطاف انتهی إلی أن الخوف من مرور الزمن وحدوث الموت فی شعر شعراء الحرب تظهر لنا علی وجه الصور الحیوانیة المظلمة السلبیة. ولکن الشعراء قد صوروا صوراً بطولیة مضادة إزاء الخوف الناتج عن هذه الظاهرة والدفاع عن أنفسهم وأمتهم معارضة لرسم الصور الأولی، وقد خلقوا هدوء وسکونا بمساعدة فنونهم الشعریة وصوروا عصیاناً وتمرداً ضد الزمن.
حامد صدقی؛ مرتضی زارع برمی
دوره 10، شماره 30 ، تیر 1393، ، صفحه 61-87
چکیده
شعر حسن السنید از مناسبت انقلاب در جامعه، حزب و خیابان، زاده شده است. این امر، پیوند مستقیم بین شعر شاعر و دورهی بیداری ملی عراق را نشان میدهد؛ برههای که فریادهای آزادیخواهان بهتدریج راهش را یافت تا فریادهای ضد ذات و ستیزهجو با خودکامگی صدام گردید. در این میان، شاعر با توجه به شرایط پیرامونش با استفاده از نمادپردازی، ...
بیشتر
شعر حسن السنید از مناسبت انقلاب در جامعه، حزب و خیابان، زاده شده است. این امر، پیوند مستقیم بین شعر شاعر و دورهی بیداری ملی عراق را نشان میدهد؛ برههای که فریادهای آزادیخواهان بهتدریج راهش را یافت تا فریادهای ضد ذات و ستیزهجو با خودکامگی صدام گردید. در این میان، شاعر با توجه به شرایط پیرامونش با استفاده از نمادپردازی، امکان افشاگری علیه بعثیان و همچنین نشر اندیشههای انقلابی در زمان بحرانی را فراهم کرد.
پژوهش حاضر بر آن است تا میزان بهکارگیری عناصر نمادین را در شعر اعتراضی حسن السنید با عنوانهای 1. نمادهای برگرفته از طبیعت؛ 2. نمادهای حیوانی؛ 3. نمادهای زمانی؛ 4. نمادهای مکانی خرد و کلان (ساخت انسان)؛ 5. نمادهای ابزاری (ساخت دست)؛ 6. نمادهای جسمانی و روحانی مرتبط با انسان؛ 7. شخصیتهای نمادین نیک؛ و 8. شخصیتها، اقوام، مشاغل و نسبتهای نمادین بد، بررسی کند و دلالتها و دگرگونیهای معنایی این مضامین را در قالب جدولهایی بهصورت مستند، ارائه دهد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نمادهای شاعر، بیشتر متوجه استبداد و پیامدهای آن و دعوت به قیام سراسری است.
نرگس انصاری
دوره 9، شماره 28 ، آذر 1392، ، صفحه 39-60
چکیده
چکیده:
کاربرد نماد در شعر معاصر، یکی از مشخصههای برجستهی شاعرانی است که با چندلایه کردن زبان خود، بر زیبایی اثر افزوده و خواننده را در دریافت معنی و مقصود با لذت کشف بیشتری مواجه میسازند. در این میان، شاخهی ادبیات متعهد عربی نیز از این مشخصه و ظرفیت هنری بهره برده و شاعران متعهد با خلق تصویرهایی زیبا و بدیع، زبان رمز و نماد ...
بیشتر
چکیده:
کاربرد نماد در شعر معاصر، یکی از مشخصههای برجستهی شاعرانی است که با چندلایه کردن زبان خود، بر زیبایی اثر افزوده و خواننده را در دریافت معنی و مقصود با لذت کشف بیشتری مواجه میسازند. در این میان، شاخهی ادبیات متعهد عربی نیز از این مشخصه و ظرفیت هنری بهره برده و شاعران متعهد با خلق تصویرهایی زیبا و بدیع، زبان رمز و نماد را برای آثار دینی خود برگزیدهاند که این نوع ادبی با توجه به موضوع و محتوای خود، گاه نوع خاصی از نمادپردازی را میطلبد.
یکی از برجستهترین و شاید پرکاربردترین شاعران رمزپرداز در حوزهی ادبیات متعهد، شاعر معاصر عراقی، جواد جمیل است. وی در مجموعهی ارزشمند خود «الحسین لغة ثانیة» که به شعر حسینی میپردازد، زبانی آمیخته با انواع رمز را بهکار میگیرد که زبان وی را بهخوبی از دیگر شاعران متعهد متمایز میسازد. زبانی که باوجود بیتوجهی ناقدان بدان، نیازمند بررسی است؛ از اینرو در مقالهی حاضر، تلاش بر این است تا با روش توصیفی- تحلیلی، انواع نمادهای بهکار رفته در این مجموعه بررسی شود. البته با توجه به گستردگی و درهمتنیدگی نمادهای بهکار رفته در شعر وی، تنها مواردی بررسی میشود که به نوعی مرتبط با مفهوم مقاومت و پایداری است.
یحیی معروف؛ فاروق نعمتی
دوره 9، شماره 28 ، آذر 1392، ، صفحه 61-86
چکیده
چکیده:
آرمانشهر در اندیشهی شاعران و ادیبان، مدینهی فاضله و ناکجاآبادی است که در آن، همهی انسانها در آزادی و سعادت زندگی میکنند و از ظلم و جور و بیعدالتی خبری نیست. از این اندیشه در شعر معاصر عربی و فارسی با نمادهای مختلفی یاد میشود و بیشتر، نتیجهی نوعی غم غربت در نهان شاعر است که او را به تخیل جامعهای آرمانی ...
بیشتر
چکیده:
آرمانشهر در اندیشهی شاعران و ادیبان، مدینهی فاضله و ناکجاآبادی است که در آن، همهی انسانها در آزادی و سعادت زندگی میکنند و از ظلم و جور و بیعدالتی خبری نیست. از این اندیشه در شعر معاصر عربی و فارسی با نمادهای مختلفی یاد میشود و بیشتر، نتیجهی نوعی غم غربت در نهان شاعر است که او را به تخیل جامعهای آرمانی سوق میدهد. "ارم ذاتالعماد"، بهعنوان برترین نماد آرمانشهری در شعر معاصر عرب مطرح است و در مقابل آن، دوران ایران باستان، مدینهی فاضلهی برخی شاعران معاصر فارسی است. همچنین عصر ظهور مهدی موعود، زادگاه و وطن اصلی، از سمبلهای مشترک شاعران دو زبان، در ترسیم آرمانشهر خویش است. علاوه بر این، برخی نمادهای تخیلی نیز که زاییدهی اندیشههای رمانتیک شاعران معاصر است، در ترسیم این ناکجاآباد بهکار رفته است. در این مقاله با تحلیل سمبلهای آرمانشهر در شعر معاصر فارسی و عربی، به شیوهی تحلیلی و کتابخانهای، به پرسشهای زیر پاسخ خواهیم داد:
1. سمبلهای متفاوت آرمانشهر در شعر معاصر عربی و فارسی، در چه سمبلهایی تجلّی مییابد؟
2. شاعران معاصر دو زبان، در ترسیم مدینهی فاضله، از چه نمادهای مشترک و تخیّلیای بهره میگیرند؟
حسین میرزایینیا؛ رضا محمّدی؛ عباس گنجعلی
دوره 9، شماره 26 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 101-123
چکیده
الملخّص:
قَد ترک ت.س.إلیوت من خلال شعره ونظریّاته النّقدیة، تأثیراً حاسماً علی الشّعر العالمی بشکل عام و الشّعر العربی المعاصر بشکل خاصّ. و النّظریة الشعریّة الأبرز الّتی عمل علی تطبیقها فی شعره، هی نظریّة المعادل الموضوعی. ولهذه النّظریة بنیتان: البنیة الأولی تقوم علی أساس إستقلالیة الشعر، بمعنی أنّ الشّعر فنّ لیس شخصیّاً ...
بیشتر
الملخّص:
قَد ترک ت.س.إلیوت من خلال شعره ونظریّاته النّقدیة، تأثیراً حاسماً علی الشّعر العالمی بشکل عام و الشّعر العربی المعاصر بشکل خاصّ. و النّظریة الشعریّة الأبرز الّتی عمل علی تطبیقها فی شعره، هی نظریّة المعادل الموضوعی. ولهذه النّظریة بنیتان: البنیة الأولی تقوم علی أساس إستقلالیة الشعر، بمعنی أنّ الشّعر فنّ لیس شخصیّاً کما وأنّه لیس تعبیراً عن مشاعر الشاعر الشخصیّة ولا یقوم علی أساس سایکولوجیة فردیة بحتة، مما یجعل هذه النظریّة علی الجهة المقابلة من المدرسة الرومنطیقیّة. والبنیة الثّانیة تشیر إلی استخدام الرمز للتّعبیر عن الأحداث الخارجیّة. طُبِّقت هذه النّظریّة علی قصیدة الأرض الخراب الّتی أصبحت نموذجاً، لیس علی الصّعید العربی فحسب، بل علی الصّعید العالمی أیضاً. تأثّر أدونیس بشکل غیر مباشر بهذه النّظریّة الّتی تحقّقت عملیّاً فی آرائه النّقدیة وبالتّالی فی قصائده. تستهدف هذه المقالة دراسة تأثیرات هذه النّظریّة علی آراء أدونیس الشعریّة وتطبیقها عملیّاً فی شعره، معتمدةً علی منهج تحلیل النّص، ضمن تحدید نظریّة إلیوت وتعریف قصیدة الأرض الخراب کنموذج للشّعر العالمی.
جهانگیر امیری؛ سعید اکبری
دوره 4، شماره 9 ، تیر 1387، ، صفحه 83-104
چکیده
مظفرنواب، شاعرشیعی و انقلابی معاصرعراق، از خاندان سرشناس و موجّه نوّاب است که عمری را بهسبب دفاع از حقّ وحقیقت و مبارزه با رژیمهای خودکامه عراق در تبعید وغربت برده است. به همین دلیل بارها زندانی و حتی به اعدام محکوم شده است. مظفر در شعر نو یا آزاد عرب شاعری توانمند است و بیشتر دیوان شعرش را موضوعات سیاسی، انقلابی وحماسی تشکیل داده ...
بیشتر
مظفرنواب، شاعرشیعی و انقلابی معاصرعراق، از خاندان سرشناس و موجّه نوّاب است که عمری را بهسبب دفاع از حقّ وحقیقت و مبارزه با رژیمهای خودکامه عراق در تبعید وغربت برده است. به همین دلیل بارها زندانی و حتی به اعدام محکوم شده است. مظفر در شعر نو یا آزاد عرب شاعری توانمند است و بیشتر دیوان شعرش را موضوعات سیاسی، انقلابی وحماسی تشکیل داده است. البته آرمان فلسطین و انتفاضه جایگاه بارز و ویژه ای در سروده های این شاعرپرشور و انقلابی دارد، تا آنجا که می توان او را شاعرفلسطین نامید. مظفر شاعری متعهد و پایبند به ارزشها و مبانی دینی ومذهبی است. وی برای تقویت و پیشبرد اهداف انقلابی خود در مقابله با دشمنانی که به تعبیر او ابوسفیان، معاویه، عمروبن عاصو حجّاج های این روزگارند، از مضامین ونمادهای اسلامی به زیبایی و هنرمندی تمام بهره جسته و صبغه ای اسلامی به ادبیات طوفانی و شورانگیز خود بخشیده است. تا آنجا که اشعار مظفر به راستی تداعی بخش اشعار دینی حماسی دعبل خزاعی، شاعر متعهد و انقلابی عصر عباسی، است؛ چنانکه می توان او را شاعری از تبار دعبل خزاعی لقب داد. او مانند دعبل عمرش را در سفر وغربت بهسر برده ، مانند دعبل عشق به پیامبر واهل بیت(ع) را درسینه دارد و همچون دعبل شاعری انقلابی، حماسه آفرین، جسور و جان برکف اس که همه جا چوبه دارش را بردوش میکشد. مظفرنواب در ایران شاعری شناخته شده نیست و این مقاله تلاش متواضعانهای است برای معرفی این شاعرارجمند که به ایجاز واختصارفراهم آمده است و بیش ازهرچیزبه دیوان شاعر تکیه دارد.
عزّت ملاّ ابراهیمی
دوره 3، شماره 8 ، آذر 1386، ، صفحه 101-116
چکیده
جنگ ژوئن 1967 نقطه عطفی در تاریخ ملت فلسطین به شمار میرود. این حادثه همه جنبههای زندگی فلسطینیان را تحت الشعاع قرار داد. شعر معاصر فلسطین نیز از این تحولات مستثنی نبود. از آن پس افق و دیدگاههای نوینی در برابر شعر معاصر فلسطین گشوده شد و مفاهیم تازهای چون حمایت و پشتیبانی از روند قیام مسلحانه، اشتیاق زائد الوصف برای بازگشت ...
بیشتر
جنگ ژوئن 1967 نقطه عطفی در تاریخ ملت فلسطین به شمار میرود. این حادثه همه جنبههای زندگی فلسطینیان را تحت الشعاع قرار داد. شعر معاصر فلسطین نیز از این تحولات مستثنی نبود. از آن پس افق و دیدگاههای نوینی در برابر شعر معاصر فلسطین گشوده شد و مفاهیم تازهای چون حمایت و پشتیبانی از روند قیام مسلحانه، اشتیاق زائد الوصف برای بازگشت به وطن، شهادت و ایثار به وضوح در شعر پس از 1967خودنمایی کرد. افزون بر آن، تأثیر پذیری شعر معاصر فلسطین از جریانهای شعری جهان عرب، به لحاظ ساختار، مضمون و یا شکل فنی و نیز اسطوره پردازی، نماد گرایی، تمایل به سرودن شعر نو و رها ساختن سبک کلاسیک، از مهمترین دستاوردهای جنگ ژوئن به شمار میآید.