قادر قادري
المستخلص
بدون شک توجه به ارزشهای دینی، در طول تاریخ، موجب غنای میراث فرهنگی ما شده است. در این رهگذر عشق به پیامبر (ص) و خاندان ایشان از دیرباز در میان مردم کُرد ریشه دوانیده و شاعران منطقة مکریان به مرکزیت مهاباد، همواره دواوین خود را با مدح اهلبیت (ع) آراستهاند. کوکهای (۱۳۲۴–۱۲۵3ش) ازجمله شاعرانِ این خطه است که قصاید فراوانی را ...
أكثر
بدون شک توجه به ارزشهای دینی، در طول تاریخ، موجب غنای میراث فرهنگی ما شده است. در این رهگذر عشق به پیامبر (ص) و خاندان ایشان از دیرباز در میان مردم کُرد ریشه دوانیده و شاعران منطقة مکریان به مرکزیت مهاباد، همواره دواوین خود را با مدح اهلبیت (ع) آراستهاند. کوکهای (۱۳۲۴–۱۲۵3ش) ازجمله شاعرانِ این خطه است که قصاید فراوانی را در ثنای ائمة (ع) سروده و ارادت خود را به ایشان ابراز داشته است. در این جستار، به روش توصیفی– تحلیلی و با تکیهبر رويکرد زیباییشناسی، سرچشمههای عربیِ شعر ملا معروف کوکهای در مدح اهلبیت (ع) بررسی و به موضوعاتی از قبیل: منزلت امام علی، فضایل ائمه، غزوه خیبر، غدیر، توسّل به اهلبیت، و. . . پرداختهشده است. مهمترین یافتههای پژوهش بیانگر آن است که ارادت کوکهای به اهلبیت (ع)، بیانگر عشق ایشان به خاندان مطهر پیامبر اسلام است. بررسیها نیز نشان میدهد که ابراز ارادت به امام علی (ع) در اشعار کوکهای از بسامد بیشتری برخوردار است و شاعر در مدح اهلبیت، از شعر شاعرانی چون سید حمیری، دعبل خزاعی و ابوبکر صنوبری تأثیر پذیرفته است.
حسين ايمانيان؛ نصرالله شاملي؛ عبدالغني ايرواني زاده
المجلد 6، العدد 17 ، يناير 1432
المستخلص
يعتبر المدح، أکثر الأنواع الأدبية الکلاسيکية رواجاً في الشعر العربي و الفارسي. و قد أجري منذ أقدم الأزمان شتي البحوث علي هذا النوع الأدبي، ولکن من حيث أنّ الشاعر المداح -عادتاً- لم يکن يحسب لنفسه التزاما قبال المجتمع و الشعب الإنساني، لا يعتبر النقاد عامة، هذه الأشعار إلا أباطيل و أکاذيب قد أنشدت إقناعاً للحاکم و جسراً لوصول الشاعر ...
أكثر
يعتبر المدح، أکثر الأنواع الأدبية الکلاسيکية رواجاً في الشعر العربي و الفارسي. و قد أجري منذ أقدم الأزمان شتي البحوث علي هذا النوع الأدبي، ولکن من حيث أنّ الشاعر المداح -عادتاً- لم يکن يحسب لنفسه التزاما قبال المجتمع و الشعب الإنساني، لا يعتبر النقاد عامة، هذه الأشعار إلا أباطيل و أکاذيب قد أنشدت إقناعاً للحاکم و جسراً لوصول الشاعر إلي آماله و رغباته المادية. يتناول هذا المقال، موضوع المديح عامة و عند ابنالرومي خاصة و ينقده من حيث علم اجتماع الأدب؛ ليبين أولا مدي أثر هذه الأشعار ودورها البارز للشعب الماضي، و من جهة أخري يوضح مهمة القاريء المعاصر أمامها؛ و أخيرا يستشف من خلال مدائح ابنالرومي، المدينة الفاضلة الموجودة في ذهن الشاعر و المجتمع المطلوب لدي الشعب الذي يعيش في ذلک المجتمع، و يستنتج أن المدائح- و إن تُعدّ نصوصا غير ملتزمة أمام الإنسان و آماله و مشاکله- ولکن يتمکن القاريء المعاصر من کشف مجتمع الشاعر و أهواء الحکام و رغبات الناس و طلباتهم من خلال هذه الأشعار. المقال الحاضر يفتح بابا نحو قراءات جديدة عن هذا النوع الأدبي الرائج في القديم و نقده من حيث علم اجتماع الأدب في الأدبين العربي و الفارسي. من النقاط التي نستشفها من خلال مديح ابنالرومي للمجتمع الإسلامي في القرن الثالث هي: العلاقة الثنائية بين الممدوح و الشاعر، الحاجة المستمرّة إلي بطل يصلح الأمور، الدکتاتورية الدينية في المجتمع، عدم الأمن السياسي و الاقتصادي، عدم رضا الشعب المسلم من الأوضاع السائدة، و الحسرة علي الماضي.