المؤلفون
المستخلص
إنّ الفکاهة قصة مترامية الاطراف، ربّما جاءت صدىً لما حفّت به حياة الانسان من آلام و محن و مصائب و ليس من شکّ في أنّ النفس المعذّبة کثيراً ما تلتمس في الهزل و الفکاهة ترويحاً و تنفيساً عن نفسها، فلا تکون الفکاهة بالنسبة اليها سوى منفذ للتّنفيس عن آلامها و محنها، و الفکاهة عند ابي حيّان التوحيدي ليست الّا أداة للتهرّب من الواقع الذي کان ينوء بحمله و يثقل على کاهله.
إنّ جملة النّوادر التي رواها التوحيدي عن لسان النساء لا تخرج عن کونها مجموعة من الفکاهات المجونية التي يقبحها الذّوق السّليم و ليس سبب الإتيان بها الّا لأنّه کان مکبوت الغريزة الجنسيّة و ذلک بحکم فقره و تقشّفه الجبري و لم يکن يري فيها سوى مجرّد«موضوع جنسي» و أداة للمتعة!
أمّا الفکاهات التي يرويها التوحيدي عن الأطفال و عن لسانهم فإنّها أکثر طرافة و أبعث على الضّحک؛ لأنّها تکشف لنا عن منطق الطّفولة بمفارقاته العجيبة.
إنّ التوحيدي کان مولعاً بالنّکات العقلية و النوادر اللفظيّة، خصوصاً ما کان منها شاهداً على ذکاء صاحبه و سرعة بديهته و براعته في الردّ.
و من النّوادر التي کان يعنى به التوحيدي، ذکر فکاهات عن ألسنة البخلاء و الطفيليين و أصحاب الشره و البطنة الذين حکى نوادرهم مرشده، الجاحظ في بعض ملامحه.
الكلمات الرئيسية
عنوان المقالة [Persian]
فکاهه و طنز پردازی در آثار ابوحیان توحیدی
المؤلفون [Persian]
- مهدی عابدی
- عبدالغنی ایروانی زاده
- نصرالله شاملی
المستخلص [Persian]
طنزپردازی و فکاهه، قلمرو فراخی است که گاهی پژواک دردها و دشواریها و مصائب زندگی است و بیشک نفس در رنج و گریبانگیر حوادث، با ابزار طنز و لطیفهگویی، خود را از این گرداب، رهایی میبخشد. ابوحیان از جمله افرادی است که به واسطة طنز و لطیفهگویی، جان درعذاب و گرفتار خویش را با وجود بدبینی به زندگی، میرهاند و آسایش میبخشد.
لطیفهگویی ابوحیان از زبان زنان، اغلب نابهنجار و ناپسند است؛ چرا که به علت سرکوب شدن غریزه جنسی و محروم بودن از مهر همسری و مادری، زن را تنها ابزار لذت و بهرهمندی جنسی میبیند! همچنین، لطیفهگویی او از زبان کودکان با نوع گویش کودکانه او بسیار، قابلتوجه است.از موارد دیگر طنزپردازی ابوحیان، شیفتگی او به نکات اخلاقی و لطیفههای لفظی و بازی با الفاظ است که گواهی بر هوشمندی و حاضر جوابی صاحب آن است. نوع دیگر لطیفهای که ابوحیان مورد توجه قرار میدهد، ذکر لطایفی از زبان بخیلان و طفیلی ها و شکمبارگان است که در جنبههایی، گوی سبقت را از پیشوای خویش، جاحظ، ربوده است.
بخش واپسین لطایف ابوحیان، تهکّم و تصویر کاریکاتورگونه از افرادی همچون صاحب بن عباد و غیره است که عیوب افراد، بزرگنمایی و برجسته میشود. این لطایف نشان میدهد ابوحیان خنده را جایگزین گریه میکند و لطیفهگویی او آمیخته به نوعی تلخکامی نهفته در زندگی اوست.
الكلمات الرئيسية [Persian]
- فکاهه
- تهکّم
- کاریکاتور
- بدبینی
- خیلان