صادق ابراهیمی کاوری؛ علی شرفی؛ رحیمه چولانیان
المستخلص
مفهوم «قهرمان مسئلهدار» نخستینبار در سده بیستم توسط گئورگ لوکاچ منتقد مجارستانی مطرح و با لوسین گلدمن منتقد رومانیایی به شیوهای کاربردی قوام یافت. از نظر لوسین گلدمن، تقابل ساختار ادبی و اجتماعی، ادبیات را ابزار پاسخگویی به مسائل اجتماعی ساختهاست. هدف مقاله حاضر که بر روش توصیفی تحلیلی استوار است بیان جهاننگری «قهرمان ...
أكثر
مفهوم «قهرمان مسئلهدار» نخستینبار در سده بیستم توسط گئورگ لوکاچ منتقد مجارستانی مطرح و با لوسین گلدمن منتقد رومانیایی به شیوهای کاربردی قوام یافت. از نظر لوسین گلدمن، تقابل ساختار ادبی و اجتماعی، ادبیات را ابزار پاسخگویی به مسائل اجتماعی ساختهاست. هدف مقاله حاضر که بر روش توصیفی تحلیلی استوار است بیان جهاننگری «قهرمان مسئلهدار» در رمان «الثلج یأتی من النافذة» اثر حنا مینة است. از آنجا که پرداختن به داستان از بُعد جامعهشناختی یکی از انواع نقد بینارشتهای تلقی میشود، پژوهش در آثار حنا مینة را ضروری میسازد. فیاض قهرمان رمان است و بر اساس نظریة گلدمن فردی مسئلهدار بهشمار میرود؛ زیرا قربانی شرایط اجتماعی موجود عصر خود است او هر چه تلاش میکند تا به اصلاح جامعه دست زند و از این طریق ارزشهای راستین را احیا کند، راه به جایی نمیبرد و در نهایت با ارزشهای عرفی جامعة خود یکی میشود و هیچ صدای اعتراض آمیزی از او در فضای جامعه منتشر نمیشود و با قبول شکست، تسلیم میگردد. یافتههای این مقاله حاکی از آن است که فیّاض، با شاخصههایی مانند احیای ارزشهای راستین و تنهایی در برابر کالا شدگی جامعه، به عنوان یک «قهرمان مسئلهدار» سعی دارد در برابر توطئههای دشمنان ایستادگی کند؛ امّا تلاشش بینتیجه میماند، و با قرار گرفتن در حاشیه جامعه محکوم به شکست میشود.