سهيلا محسني نجاد
المجلد 17، العدد 59 ، سبتمبر 2021، الصفحة 1-32
المستخلص
الفهم القرائي عملية عقلية تستهدف الحصول على المعنى واكتسابه، وهو عملية مدمجة من عدة عمليات فرعية يقوم بها القارئ لاستنباط المعنى، ويفسّر المادة المقروءة بناءً على خلفيته المعرفية وخبراته السابقة. ومن الضروري الاهتمام بالاستراتيجية المستخدمة في تعليم واكتساب هذه المهارة تطويرا لها، لأن المناهج التعليمية تتكون من استراتيجيات ...
أكثر
الفهم القرائي عملية عقلية تستهدف الحصول على المعنى واكتسابه، وهو عملية مدمجة من عدة عمليات فرعية يقوم بها القارئ لاستنباط المعنى، ويفسّر المادة المقروءة بناءً على خلفيته المعرفية وخبراته السابقة. ومن الضروري الاهتمام بالاستراتيجية المستخدمة في تعليم واكتساب هذه المهارة تطويرا لها، لأن المناهج التعليمية تتكون من استراتيجيات التدريس وطرائقه، تهدف استراتيجية "التدريس التبادلي" إلى تنمية مهارة الفهم القرائي عند متعلّمي اللغة العربية لدى الناطقين بغيرها من طلبة الجامعة، وتسعى الدراسة إلى الإجابة عن السؤال التالي: ما مدى فاعلية استخدام استراتيجية "التدريس التبادلي" في تنمية مهارة الفهم القرائي لدى متعلمي اللغة العربية للناطقين بغيرها؟اعتمدت الدراسة منهج الشبه التجريبي، واعتمدت على أدوات الدراسة بإعداد الاختبارين القبلي والبعدي لقياس الفهم القرائي للغة العربية، وطبقت الباحثة الدراسة على عينة مختارة من طلبة قسم العلوم التربوية في جامعة الإمام الصادق(ع) في طهران للعام الدراسي 2018-2019، كونت عينة الدراسة من (60) طالبة، تم توزيعهم عشوائياً إلى مجموعتين متكافئتين تمثلت في مجموعة تجريبية ومجموعة ضابطة واحتوت كل مجموعة على 30 طالبة، وطُبقت استراتيجية "التدريس التبادلي" على المجموعة التجريبية، والطريقة التقليدية على المجموعة الضابطة، فبعد معالجة البيانات باستخدام الأساليب الإحصائية المناسبة والاستعانة ببرنامج الحزم الإحصائيةspss))، توصلت الدراسة إلى نتائج من أهمها: وجود فروق ذات دلالة إحصائية بين المجموعة التجريبية، والمجموعة الضابطة وذلك لصالح المجموعة التجريبية. وفي ختام البحث قدمت الباحثة عدداً من التوصيات والمقترحات المستقبلية من أهمها اعتماد استراتيجية "التدريس التبادلي" في تعليم الفهم القرائي للنصوص المتخصّصة في اللغة العربية للناطقين بغيرها.الفهم القرائي عملية عقلية تستهدف الحصول على المعنى واكتسابه، وهو عملية مدمجة من عدة عمليات فرعية يقوم بها القارئ لاستنباط المعنى، ويفسّر المادة المقروءة بناءً على خلفيته المعرفية وخبراته السابقة. ومن الضروري الاهتمام بالاستراتيجية المستخدمة في تعليم واكتساب هذه المهارة تطويرا لها، لأن المناهج التعليمية تتكون من استراتيجيات التدريس وطرائقه، تهدف استراتيجية "التدريس التبادلي" إلى تنمية مهارة الفهم القرائي عند متعلّمي اللغة العربية لدى الناطقين بغيرها من طلبة الجامعة، وتسعى الدراسة إلى الإجابة عن السؤال التالي: ما مدى فاعلية استخدام استراتيجية "التدريس التبادلي" في تنمية مهارة الفهم القرائي لدى متعلمي اللغة العربية للناطقين بغيرها؟اعتمدت الدراسة منهج الشبه التجريبي، واعتمدت على أدوات الدراسة بإعداد الاختبارين القبلي والبعدي لقياس الفهم القرائي للغة العربية، وطبقت الباحثة الدراسة على عينة مختارة من طلبة قسم العلوم التربوية في جامعة الإمام الصادق(ع) في طهران للعام الدراسي 2018-2019، كونت عينة الدراسة من (60) طالبة، تم توزيعهم عشوائياً إلى مجموعتين متكافئتين تمثلت في مجموعة تجريبية ومجموعة ضابطة واحتوت كل مجموعة على 30 طالبة، وطُبقت استراتيجية "التدريس التبادلي" على المجموعة التجريبية، والطريقة التقليدية على المجموعة الضابطة، فبعد معالجة البيانات باستخدام الأساليب الإحصائية المناسبة والاستعانة ببرنامج الحزم الإحصائيةspss))، توصلت الدراسة إلى نتائج من أهمها: وجود فروق ذات دلالة إحصائية بين المجموعة التجريبية، والمجموعة الضابطة وذلك لصالح المجموعة التجريبية. وفي ختام البحث قدمت الباحثة عدداً من التوصيات والمقترحات المستقبلية من أهمها اعتماد استراتيجية "التدريس التبادلي" في تعليم الفهم القرائي للنصوص المتخصّصة في اللغة العربية للناطقين بغيرها.
علي أصغر قهرماني مقبل
المجلد 17، العدد 59 ، سبتمبر 2021، الصفحة 33-56
المستخلص
لقد نظم البحتري قصيدة في مدح المعتز بالله عند نزوله بقصر الكامل في النوروز، واختار الكامل وزناً للانسجام مع تسمية القصر، فقام بوصف هذا القصر الّذي لم يحفظ لنا التاريخ إلا توصيفات البحتري الدقيقة له. حاولنا في هذه الدراسة أن نكتشف مظاهر الكمال والاعتدال الّتي وردت في القصيدة، تعمّد الشاعر في الإتيان بها أم لم يتعمّد عن طريق المنهج ...
أكثر
لقد نظم البحتري قصيدة في مدح المعتز بالله عند نزوله بقصر الكامل في النوروز، واختار الكامل وزناً للانسجام مع تسمية القصر، فقام بوصف هذا القصر الّذي لم يحفظ لنا التاريخ إلا توصيفات البحتري الدقيقة له. حاولنا في هذه الدراسة أن نكتشف مظاهر الكمال والاعتدال الّتي وردت في القصيدة، تعمّد الشاعر في الإتيان بها أم لم يتعمّد عن طريق المنهج السيميائي مع الاستعانة بالمنهج التحليلي الإحصائي. ويمكننا الاستنتاج بأنّ الشاعر تعمّد في اختيار الكامل نطاقاً وزنيّاً للقصيدة في قصر الكامل للتنسيق والتناسب معه، إلى جانب المظاهر الأخرى من الكمال والاعتدال، مثل الإتيان بالنوروز والاهتمام بجمالية القافية، بحيث يتبادر إلى ذهن القارئ أنّ البحتري قد تحدّى مهندسي القصر تحدّياً مكتوماً بأن يثبت أنّ القصر الّذي بناه لممدوحه أجدر بأن يتّصف بالكامل كما يشهد بذلك التاريخ.
فرزانه حاجی قاسمی؛ نرگس گنجي؛ سعيد کتابي
المجلد 17، العدد 59 ، سبتمبر 2021، الصفحة 57-84
المستخلص
آشنایی عربیزبانان با کشورداری امپراتوری ساسانی باعث احساس نیاز دولتهای بزرگِ عربی ـ اسلامی به وجود طبقه دبیران (کاتبان و منشیان دواوین دولتی) گردید و زمینهساز حضور دبیران ایرانیتبارِ دوزبانه در دیوانهای رسائل شد. لذا تربیت نسلی از ادیبان دولتی ضرورت یافت و دانشمندان ایرانی چون ابن قتیبه دینوری (276ـ213هـ)، عبدالرحمن ...
أكثر
آشنایی عربیزبانان با کشورداری امپراتوری ساسانی باعث احساس نیاز دولتهای بزرگِ عربی ـ اسلامی به وجود طبقه دبیران (کاتبان و منشیان دواوین دولتی) گردید و زمینهساز حضور دبیران ایرانیتبارِ دوزبانه در دیوانهای رسائل شد. لذا تربیت نسلی از ادیبان دولتی ضرورت یافت و دانشمندان ایرانی چون ابن قتیبه دینوری (276ـ213هـ)، عبدالرحمن همدانی (327ـ؟هـ)، و ثعالبی نیشابوری (429ـ350هـ)، بر آن شدند تا با تألیف کتابهای أدب الکاتب، الألفاظ الکتابیة و فقه اللغة وأسرار العربية، این مهم را پاسخ گویند. کتابهای ارزشمندی که خود بستههایی آموزشی بهشمار میآیند و با توجه به زمان تألیف، باید آن را یک اقدام آموزشی پیشرفته و هوشمندانه تلقّی کرد. این پژوهش با تکیه بر روش تحلیل محتوا (کمّی و کیفی) به بررسی مباحث مورد توجه نویسندگان پرداخته و نسبت کمّی آنها را براساس دادههای آماری بهدستآمده سنجیدهاست. موادّ آموزشی شامل این زمینهها میشود: واژهشناسی، درستنویسی، اصلاح خطاهای تلفظی، آشنایی با ساختارهای صرفی افعال و نامها با تکیه بر نکات معنایی و برخی از مسائل کاربردی نحو و بلاغت. طبق بررسی آماری، هر سه بسته، واژهشناسی را به میزان (81%) از مطالب اساسی آموزش کاربردی عربی دانسته و به ترتیب به موضوعات دستور زبانی به میزان (13%) و بلاغت به میزان (6%) توجه داشتهاند؛ اما بهطور جداگانه ابن قتیبه بیشتر به دستور زبان (74%)، و همدانی و ثعالبی به ترتیب به واژگان (100%) و (85%) پرداختهاند.
حسين کياني؛ کوثر تقوايي فر
المجلد 17، العدد 59 ، سبتمبر 2021، الصفحة 85-108
المستخلص
این پژوهش با بهرهگیری از روش تحليل محتوای کمّی، به منظور دستیابی به وضعیّت ساختاری مقالههای حوزۀ داستانیِ «مجلۀ انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی» نگاشته شدهاست. در ابتدا دادهها از طریق پرسشنامه، جمعآوری و سپس با استفاده از آمار توصیفی به دادههای کمّی تبدیلشدهاست. عنوان، چکیده، مقدمه، روش پژوهش، بدنۀ اصلی، ...
أكثر
این پژوهش با بهرهگیری از روش تحليل محتوای کمّی، به منظور دستیابی به وضعیّت ساختاری مقالههای حوزۀ داستانیِ «مجلۀ انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی» نگاشته شدهاست. در ابتدا دادهها از طریق پرسشنامه، جمعآوری و سپس با استفاده از آمار توصیفی به دادههای کمّی تبدیلشدهاست. عنوان، چکیده، مقدمه، روش پژوهش، بدنۀ اصلی، نتایج و منابع، هفت مؤلّفه است که در پرسشنامه قرار داده شدهاست.نتيجۀ پژوهش بیانگر آن است که عنوان این مقالهها شاخصههای عنوان موردقبول را داراست. در چکیدۀ مقالهها ضعف در اشاره نکردن به روش پژوهش است. ضرورت و پيشينۀ پژوهش، روش پژوهش و عدم پایبندی به آن در متن مقاله و چگونگی بيان نتيجۀ پژوهش با معيارهای علمی مقالههای علمی پژوهشی منطبق نيست. حضور پررنگ چون ارائهی نمونهها از نقاط قوّت بدنۀ اصلی این مقالهها است. با توجّه به برجسته بودن برخی ضعفهای ساختاری در مقالهها میتوان به اين نتيجه رسيد که نويسندگان هيچ الگوی ساختاری در اختيار نداشته و ساختار مقالهها را بر اساس آنچه خود آموزش ديدهاند، تنظيم کردهاند. توجّه نکردن به معيارهای ساختاری در آموزشهای دانشگاهی، روشن نبودن ساختار مقالهها در راهنمای نويسندگان مجلّه و نيز مهم نبودن مسألۀ ساختار مقاله برای سردبيران از عوامل اين ضعف است.این پژوهش با بهرهگیری از روش تحليل محتوای کمّی، به منظور دستیابی به وضعیّت ساختاری مقالههای حوزۀ داستانیِ «مجلۀ انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی» نگاشته شدهاست. در ابتدا دادهها از طریق پرسشنامه، جمعآوری و سپس با استفاده از آمار توصیفی به دادههای کمّی تبدیلشدهاست. عنوان، چکیده، مقدمه، روش پژوهش، بدنۀ اصلی، نتایج و منابع، هفت مؤلّفه است که در پرسشنامه قرار داده شدهاست.نتيجۀ پژوهش بیانگر آن است که عنوان این مقالهها شاخصههای عنوان موردقبول را داراست. در چکیدۀ مقالهها ضعف در اشاره نکردن به روش پژوهش است. ضرورت و پيشينۀ پژوهش، روش پژوهش و عدم پایبندی به آن در متن مقاله و چگونگی بيان نتيجۀ پژوهش با معيارهای علمی مقالههای علمی پژوهشی منطبق نيست. حضور پررنگ چون ارائهی نمونهها از نقاط قوّت بدنۀ اصلی این مقالهها است. با توجّه به برجسته بودن برخی ضعفهای ساختاری در مقالهها میتوان به اين نتيجه رسيد که نويسندگان هيچ الگوی ساختاری در اختيار نداشته و ساختار مقالهها را بر اساس آنچه خود آموزش ديدهاند، تنظيم کردهاند. توجّه نکردن به معيارهای ساختاری در آموزشهای دانشگاهی، روشن نبودن ساختار مقالهها در راهنمای نويسندگان مجلّه و نيز مهم نبودن مسألۀ ساختار مقاله برای سردبيران از عوامل اين ضعف است.
هومن ناظميان؛ زهرا نيک زاد شهريور
المجلد 17، العدد 59 ، سبتمبر 2021، الصفحة 109-128
المستخلص
رمان القوس والفراشه نوشتهی محمد الاشعری، نویسنده، روزنامهنگار وسیاستمدار مراکشی در سال 2011 میلادی برندهی جایزهی بوکر عربی شد. نویسنده، معضلات اجتماعی جامعه مراکش از جمله تروریسم، بنیادگرایی اسلامی، مافیای زمین خواری ومافیای سرقت وقاچاق آثار باستانی را به تصویر کشیده است. بررسی این رمان از منظر ساختارگرایی تکوینی نشان ...
أكثر
رمان القوس والفراشه نوشتهی محمد الاشعری، نویسنده، روزنامهنگار وسیاستمدار مراکشی در سال 2011 میلادی برندهی جایزهی بوکر عربی شد. نویسنده، معضلات اجتماعی جامعه مراکش از جمله تروریسم، بنیادگرایی اسلامی، مافیای زمین خواری ومافیای سرقت وقاچاق آثار باستانی را به تصویر کشیده است. بررسی این رمان از منظر ساختارگرایی تکوینی نشان میدهد جهاننگری منعکس شده در این اثر متعلق است به طبقهی روشنفکران چپگرای مراکش که محمد الاشعری نیز سالها یکی از آنها به شمار میرفت. این جهاننگری در مبارزه واعتراض تجلی میکند: مبارزه واعتراض به مافیای تروریسم، مافیای املاک، مافیای قاچاق، ناهنجاریهای اجتماعی وزد وبندهای سیاسی واقتصادی. یوسف الفرسیوی، شخصیت اصلی وراوی داستان، یک مبارز وروزنامه نگار چپگرا است که مصداق قهرمان مسألهدار در نظریه گلدمن است که به دلیل پیوستن فرزندش به القاعده و مرگ انتحاری او، رنگ باختن ارزشهایی که به خاطر آنها مبارزه کرده وانواع ناهنجاریهای اجتماعی واقتصادی در جامعه مراکش، سرخورده، خشمگین ومعترض است.
نسرين کاظم زاده؛ کبري روشنفکر
المجلد 17، العدد 59 ، سبتمبر 2021، الصفحة 129-154
المستخلص
دلبستگی به محله، مؤلفهای روانشناسانه است که نشاندهندة احساس ذهنی مثبت افراد نسبت به محلة مسکونیشان میباشد. این احساس که از پیوندهای عاطفی، شناختی و رفتاری با مکان ناشی میشود، موجب تعهد ساکنان به محل سکونت و تمایل آنان به حفظ ارتباط با آن در طول زمان و در مراحل مختلف زندگی میگردد. محله یکی از مکانهای بارز و محوری ...
أكثر
دلبستگی به محله، مؤلفهای روانشناسانه است که نشاندهندة احساس ذهنی مثبت افراد نسبت به محلة مسکونیشان میباشد. این احساس که از پیوندهای عاطفی، شناختی و رفتاری با مکان ناشی میشود، موجب تعهد ساکنان به محل سکونت و تمایل آنان به حفظ ارتباط با آن در طول زمان و در مراحل مختلف زندگی میگردد. محله یکی از مکانهای بارز و محوری رمان عربی است که حضور چشمگیری در رمانهای نجیب محفوظ از جمله رمان "خان الخلیلی" وی دارد؛ و همانند شریانی حیاتی به شمار میآید که شخصیتهای رمان در آن رفت و آمد میکنند و حتی در برخی موارد به تحول حوادث در ساختار رمان منجر میشود. این پژوهش بر آن است تا به شیوة توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد روانشناسی محیطی که نگاه خاصی به ارتباط متقابل میان انسان و مکان دارد، شاخصهای مؤثر در ایجاد دلبستگی یا عدم دلبستگی به محله را در این رمان مورد کنکاش قرار دهد. نتایج گویای آن است که دلبستگی به محله در رمان "خان الخلیلی" در پرتو شاخصهای روحی- روانی، اخلاقی- ایدئولوژی و بیوگرافی صورت میگیرد. شایان ذکر است که شاخص روحی– روانی، نقش بارزتری در ایجاد دلبستگی یا عدم دلبستگی شخصیتها به محله ایفا میکند.
هادي رضوان؛ فراست پيروزي
المجلد 17، العدد 59 ، سبتمبر 2021، الصفحة 155-176
المستخلص
روایتشناسی در قرن بیستم به سبب گسترش مکتب ساختارگرایی رواج پیدا کرد. یکی از مهمترین نظریههای زمان و روایت مربوط به «ژرار ژنت» است. در این پژوهش تلاش شده است بر اساس دیدگاه «ژرار ژنت» به بررسی سه سطح روایی (داستان، روایت، روایتگری) و مؤلفههایی که این سه سطح را در تعامل با همدیگر نگه میدارند؛ یعنی «زمان دستوری»، ...
أكثر
روایتشناسی در قرن بیستم به سبب گسترش مکتب ساختارگرایی رواج پیدا کرد. یکی از مهمترین نظریههای زمان و روایت مربوط به «ژرار ژنت» است. در این پژوهش تلاش شده است بر اساس دیدگاه «ژرار ژنت» به بررسی سه سطح روایی (داستان، روایت، روایتگری) و مؤلفههایی که این سه سطح را در تعامل با همدیگر نگه میدارند؛ یعنی «زمان دستوری»، «وجه» و «صدا» در قصیدۀ ایوان مدائن بحتری پرداخته شود. بحتری توالی خط زمانی را در طول اثر خویش برهم زده و به گزینش رویدادهای برجستهتر و یا نقل اشارهوار آنها میپردازد. مهمترین عنصر زمان در روایت بحتری از نوع گذشتهنگری است و گذشتهنگریهای وی از نوع گذشتهنگری برون داستانی است. بحتری با مقدمه چینی و برای جذب و تأمل بیشتر 13 بیت آغازین قصیده را با شتاب منفی، درنگ و حذف و در باقی ابیات بازۀ زمانی گستردۀ پیش روی خود را با شتاب مثبت و حذف روایت کرده است و در این میان بعضی رویدادها و تصاویر را گزینش کرده و برجستگی بخشیده و با درنگ بیشتری به بیان آنها پرداخته است. این امر متأثر از ایدئولوژی، گفتمان شاعر، عواطف و احساسات ایراندوستی اوست. بسامد روایتهای بحتری از نوع بسامد مکرر و بسامد بازگو است. بحتری از دیدگاه برتر یا (کانون صفر) به روایتگری پرداخته است. توصیفات او زنده و جاندار است. راوی اول شخص است. فاصلۀ میان راوی و داستان زیاد است و وصفها و ذکر جزئیاتی که به دست میدهد، فاصله را بیشتر کرده است. این قصیده در حقیقت یک نوع تکگویی بیرونی است. زمان روایت نیز پسازمانی است. محدودۀ متن مورد بررسی مربوط به دوران انحطاط و فروپاشی بقایای کاخ ساسانیان بوده اما گذشتهنگریهای راوی رخدادهایی را بازنمایی میکند که مربوط به پیش از آغاز زمان اصلی داستان است و تکنیک شکستن خط سیر زمان در جهت بازنگری و یادآوری اوچ عظمت روزگار ساسانیان به کار رفته است. کاربردهای مختلف عنصر زمان در محتوای روایت بحتری تأثیر بسزایی داشته است و یکی از اصلیترین عوامل ایجاد جذابیت و درنگ در روایتگری اوست. روش تحقیق کتابخانهای –اسنادی است.
مسعود باوان پوري؛ عبدالاحد غيبي؛ خليل پرويني؛ مهين حاجي زاده
المجلد 17، العدد 59 ، سبتمبر 2021، الصفحة 177-197
المستخلص
زبان بدن یکی از مؤلفههای مهم شاخههایی چون: فلسفه و روانشناسی است که به ادبیات داستانی و حتی ادبیات منظوم راه یافته است و دارای کارکردهای معنایی و نشانهشناسی است که نقش مهمی در شکلگیری و تقویت عناصر داستانی دارند. ربعی المدهون، نویسندة فلسطینیالأصل، برندة جایزه معتبر پوکر عربی در سال 2016 م است که در رمان خویش، در کنار استفاده ...
أكثر
زبان بدن یکی از مؤلفههای مهم شاخههایی چون: فلسفه و روانشناسی است که به ادبیات داستانی و حتی ادبیات منظوم راه یافته است و دارای کارکردهای معنایی و نشانهشناسی است که نقش مهمی در شکلگیری و تقویت عناصر داستانی دارند. ربعی المدهون، نویسندة فلسطینیالأصل، برندة جایزه معتبر پوکر عربی در سال 2016 م است که در رمان خویش، در کنار استفاده از گفتار، از حالات مختلف زبان بدن و نشانههای غیرکلامی بهره برده است. جستار حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفیـ تحلیلی و با تکیه بر رویکرد نشانهشناسی، به بررسی عناصر ارتباط غیرکلامی و تبیین کارکرد آنها در فهم کلام و کمک به شخصیتپردازی در این رمان بپردازد. نتایج بیانگر آن است که المدهون در مجموع از 145 نشانة غیرکلامی بهره برده که 130 مورد از آن دارای کارکرد جانشینی، 14 مورد تکمیلی و 1 مورد کنترلی بوده و بیشتر در قالب پیرازبان نمود یافته است. همچنین وی در رمانی کمحجم، مضامینی مانند: اضطراب، ناراحتی، شادی، علاقه، تفکّر و تعجب را در کنار هم قرار داده است. المدهون سعی داشته با استفاده از عناصر غیرکلامی به شخصیتپردازی بپردازد؛ بهعنوان نمونه وی با استفاده از این عناصر، جولی را شخصیتی مهربان و دلسوز نسبت به مادرش توصیف کرده است که علاقة فراوانی به سرزمین عکا دارد. محمود دهمان شخصیتی مقاوم است که به مبارزه با رژیم اشغالگر قدس پرداخته است.