المؤلف
المستخلص
نقد در عصر جاهلي فاقد «مقياس ومعيار»، وفقط بر اساس ذوق ناقد بود. نقد اين دوره به دوراز هرگونه تعليل وتحليل ارائه ميشد. با ظهور اسلام اوّلين نقطه تطوّر نيز براي نقد آشکار، و اوّلين مقياس و معيار که همان دين واخلاق بود نيز براي نقد پيدا شد؛ يعني از آن پس، شعر را با مقياس ومعيار دين سنجيدند، هر شعري منطبق و موا فق با مبادي دين بود حکم به خوبي آن کرده و آن را مي پذيرفتند ودر غير اين صورت آن را مردود وفاقدارزش ميدانستند. اواخر قرن اوّل هجري که عصر پيدايش گرايشها و احزاب سياسي متعددي بود که هر يک براي بيان ديدگاههاي خود وتبليغ آن، شاعراني را در اختيار داشتند، بازار شعر وشاعري و به دنبال آن نقد و نقّادي رونق چشمگيري پيدا کرد. در اين برهه، ابن ابي عتيق که ناقدي خوش ذوق وتيز بين بود پا به عرصه نقد وادب نهاد وبا نقّاديهاي دقيق، ظريف و آکنده از طنز وشوخي خود، نقطه جديدي را در تطوّر نقد به وجود آورد. در اين مقاله سعي شده که با آراء نقدي اين ناقد برجسته آشنا شده و نيز ريشههاي مباحثي را که امروزه در نقد مطرح ميشود، در نقّاديهايي که از وي نقل شده پيگيري کنيم.
الكلمات الرئيسية
عنوان المقالة [Persian]
تطور النقد مع ابن أبی عتیق
المؤلف [Persian]
- شهریار همتی
المستخلص [Persian]
لقد سلک النقد الأدبی عند العرب طرقاً بعیدة ومرّ بأطوار کثیرة حتی وصل الینا قائماً بین أیدینا.فکان فی أول أمره ـ فی العصر الجاهلی ـ نقداً تأثریاً مبنیاً علی الذوق الفطری. انّ نقد الجاهلیین کان ولید ذوقهم و فطرتهم التی تنفعل وتتأثر بما تسمع من قول، فتصدر الحکم له أو علیه مجملاً غیرمعلّل. فالناقد یصغی للقول، فاذا أعجبه وطرب له فهو عنده أحسن ما قیل أو أحسن ما سمع.
طلع الإسلام ورسّخ مبادئه فی النفوس وفی النتیجة ظهر مقیاس ومعیار للنقد وهو"الحق"و"الصدق". فأی شعر وافق الحقّ والصدق کان یحکم علیه بالجودة وما لم یوافقه فهو ردیء مرذول.
وفی العصر الأموی ظهرت شخصیة ناقدة ـ ولعلّها أکبر شخصیة ناقدة فی هذا العصر ـ وسلکت به خطوةً الی النقد التعلیلی. هذه الشخصیة هی شخصیة ابن ابی عتیق. وفیما بین أیدینا من أخباره، ومعظمها من کتاب الأغانی لابی الفرج الأصفهانی (356-284ه)، الکثیر من نقد هذه الشخصیة العفیفة لأشهر شعراء عصره: عمر بن ابی ربیعة، کثیر عزّة، نُصیب، عبیدالله بن قیس الرقیات وغیرهم، نقداً مصحوباً بالدعابة والسخریة. وکان ابن أبی عتیق یتّخذ الدعابة والفکاهة والسخریة التی فطر علیها وتصل أحیاناً الی حدّ الایجاع، اسلوباً فی النقد الادبی، یهدف من وراءها الی التصحیح والتوجیه.
وما من شک فی أنّه کان لإبن أبی عتیق آراؤه الثاقبة، وکان لملاحظاته الذکیة الناشئة عن علم وفهم، أثر ملحوظ فی تطوّر النقد الأدبی ورقیه و فتح آفاق جدیدة فیه. فی هذا المقال تطرح نماذج عملیة من نقد هذه الشخصیة لیتّضح مدی أثره فی تطوّر النقد الأدبی. والحمد لله رب العالمین.
الكلمات الرئيسية [Persian]
- ابن أبی عتیق
- النقد الأدبی
- التطوّر