حسن گودرزی لمراسکی؛ علی باباپور روشن
دوره 8، شماره 25 ، بهمن 1391، ، صفحه 113-145
چکیده
چکیده
جذّابیت، عامل حیاتی روایتها و مقصود نهایی آن محسوب میشود و نویسندگان برای تحقّق آن از تمامی ظرفیتها استفاده میکنند که از جملهی آن میتوان به مؤلّفهی زمان، اشاره کرد که با ظهور نظریّات دانشمندانی همچون ژرار ژنت فرانسوی، اهمیّتش بیش از پیش، آشکارتر شد.
این جستار با روش تحلیل محتوا بر آن است تا اهمیّت و ...
بیشتر
چکیده
جذّابیت، عامل حیاتی روایتها و مقصود نهایی آن محسوب میشود و نویسندگان برای تحقّق آن از تمامی ظرفیتها استفاده میکنند که از جملهی آن میتوان به مؤلّفهی زمان، اشاره کرد که با ظهور نظریّات دانشمندانی همچون ژرار ژنت فرانسوی، اهمیّتش بیش از پیش، آشکارتر شد.
این جستار با روش تحلیل محتوا بر آن است تا اهمیّت و تأثیرات زمان و انواع مختلف آن یعنی نظم، تداوم و بسامد را از نظر ژرار ژنت در ایجاد جذّابیت داستان کوتاه «الافق وراء البوّابه» غسّان کنفانی، نویسندهی مبارز فلسطینی، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد تا نشان دهد که چگونه نویسنده در نظم با گذشتهنگری، آیندهنگری و ایجاد دگرگونی در نظم خطی روایت و نیز، شروع آن از نیمهی داستان، بازیهای زمانی، وارد کردن نوعی عاطفه و احساس و استفاده از ساخت برونگرا و در تداوم با فضاسازی، شتاب منفی نسبت به حوادث جذّاب، شتاب مثبت نسبت به بخشهای تکراری و خستهکنندهی روایت و نزدیک کردن و دور کردن خواننده از داستان و در بسامد با تمرکز بر قسمتهای برانگیزندهی عواطف و احساسات مخاطب و تعلیقآفرین، تکرار آنها و بیان کشمکش روانی شخصیت روایتش، به آشناییزدایی در روایت پرداخته و نوعی ابهام و پیچیدگی را در آن وارد کرده بهگونهای که خواننده را برای دانستن ادامهی روایت، کنجکاو و مشتاق ساخته و او را در هول و ولا و فرضیهسازی نگه داشته است؛ همچنین عواطف و احساسات خواننده را بهکار گرفته و نسبت به سرنوشت شخصیتهای روایتش، حساس میکند و بدین وسیله، پیرنگ مطلوب و پیچیدهی داستانی خود را بنا میسازد و آن را برای خواننده، جذّاب جلوه میدهد.
علی سلیمی؛ محمود شهبازی
دوره 1، شماره 4 ، بهمن 1384، ، صفحه 119-134
چکیده
عرفان جبران متعلق به یک مکتب خاص نیست. او کتب آسمانی مانند قرآن کریم، انجیل و تورات و عرفان و حکمت شرق را منبع تغذیه اندیشه های خود قرارداده، و با نگاهی وحدت جویانه، عرفانی عرضه می کند که تمام زوایای هستی را در بر می گیرد. عرفان جبران، عرفانی طبیعی است، بدین معنا که در نگاه او، تمامی موجودات رو به سوی کمال دارند. وی نظریه معروف «تکامل ...
بیشتر
عرفان جبران متعلق به یک مکتب خاص نیست. او کتب آسمانی مانند قرآن کریم، انجیل و تورات و عرفان و حکمت شرق را منبع تغذیه اندیشه های خود قرارداده، و با نگاهی وحدت جویانه، عرفانی عرضه می کند که تمام زوایای هستی را در بر می گیرد. عرفان جبران، عرفانی طبیعی است، بدین معنا که در نگاه او، تمامی موجودات رو به سوی کمال دارند. وی نظریه معروف «تکامل انواع» را که بر اساس آن موجودات با انتخاب اصلح، شد و نمو می یابند، به دامنه معنویات نیز تعمیم می دهد.
سیدفضل اله میرقادری
دوره 1، شماره 3 ، آبان 1384، ، صفحه 127-148
چکیده
فضایل اهل بیت عصمت (ع) با وجود عناد دشمنان و کتمان بسیاری از دوستان، هستی را فراگرفته است. هیچ انسان واقع بین و خواستار حقیقتی نیست که آن شخصیت را بشناسد و دلش از مهرشان سرشار نباشد؛ هر چند ابراز نکند. بزرگان دین از هر فرقه و گرایش، به آن فضایل اشاره کرده و محبت خویش را نسبت به خاندان نبی اکرم (ص) بیان داشته اند. امام شافعی پیشوای فرقه ...
بیشتر
فضایل اهل بیت عصمت (ع) با وجود عناد دشمنان و کتمان بسیاری از دوستان، هستی را فراگرفته است. هیچ انسان واقع بین و خواستار حقیقتی نیست که آن شخصیت را بشناسد و دلش از مهرشان سرشار نباشد؛ هر چند ابراز نکند. بزرگان دین از هر فرقه و گرایش، به آن فضایل اشاره کرده و محبت خویش را نسبت به خاندان نبی اکرم (ص) بیان داشته اند. امام شافعی پیشوای فرقه شافعی به مناسبت های مختلف نسبت به اهل بیت: اظهار ارادت کرده و موضع خویش را در قبال ایشان با صراحت و تاکید اعلام کرده است. به نظر رسید، سخن گفتن از شعر شافعی درباره اهل بیت (ع) بدون معرفی دیوان او و چگونگی اشعار و موضوعات آن، کاری غیر مستند و سطحی است، بنابراین، ما در این مقاله، با نگاهی به زندگی و جایگاه او در شعر عربی و مصادر دیوان و موضوعات شعری اش، اشعاری را که درباره اهل بیت (ع) سروده است، همراه با مصادر اصلی و ترجمه فارسی و گاهی توضیح و نقد و نظر تحلیل نموده و نتیجه گیری کرده ایم.
صادق عسکری
دوره 7، شماره 18 ، اردیبهشت 1390
چکیده
نقد وبررسى مباحث فرعى وعناوین داخلى مقالات علمی _ پژوهشى وتعیین میزان تطابق عنوانهاى داخلى مقالات مذکور با یافتههاى علمى جدید، یکی از مهمترین راههای رفع نواقص موجود وارتقای سطح علمی مقالات دانشگاهی است. مطالعهی بیش از 80 مقاله منتشره در مجلات علمی _ پژوهشی معتبر زبان وادبیات عربی، بیانگر آن است که رعایت ضوابط و معیارهاى ...
بیشتر
نقد وبررسى مباحث فرعى وعناوین داخلى مقالات علمی _ پژوهشى وتعیین میزان تطابق عنوانهاى داخلى مقالات مذکور با یافتههاى علمى جدید، یکی از مهمترین راههای رفع نواقص موجود وارتقای سطح علمی مقالات دانشگاهی است. مطالعهی بیش از 80 مقاله منتشره در مجلات علمی _ پژوهشی معتبر زبان وادبیات عربی، بیانگر آن است که رعایت ضوابط و معیارهاى انتخاب مباحث فرعى وتنظیم عنوانهاى داخلى مقالات، نیاز به تجربه ودقّت فراوانى دارد؛ که بسیارى از مقالات رشته زبان وادبیات عربى آن را رعایت نکردهاند و شاید ناشى ناآگاهى نویسندگان از معیارهاى انتحاب مباحث فرعى وتنظیم عنوانهاى داخلى مقالات باشد.
کاستیهایی مانند نبود مباحث فرعى ویا عنوان بندى داخلى، یا مقدّمه وخاتمه، و همچنین عناوین داخلى تکرارى وکلیشهاى، عناوین اوّلیة زائد، .. منجر به بیتناسبی عناوین داخلى با موضوع مقاله شده است و می توان با اجتناب از آنها، مقالات را به استانداردهای جدید روش تحقیق نزدیک کرد.
ابوالحسن امین مقدسی؛ حسین تکتبار فیروزجائی
دوره 6، شماره 17 ، دی 1389
چکیده
چنان که ادبیات، موضوع نقد قرار میگیرد خود نقد را نیز باید بررسی و ارزیابی کرد و درستی رویکردها و شیوههای آن را در میزان عقل و تجربه سنجید. نقد بدین معنا «نقد نقد» نامیده می شود و در حیطة نقد ادبی از ارزش قابل توجهی برخوردار است.
شیوه تحلیل روانشناسی که به تفسیر روان انسان میپردازد به زمینههای مختلفی از جمله ادبیات ...
بیشتر
چنان که ادبیات، موضوع نقد قرار میگیرد خود نقد را نیز باید بررسی و ارزیابی کرد و درستی رویکردها و شیوههای آن را در میزان عقل و تجربه سنجید. نقد بدین معنا «نقد نقد» نامیده می شود و در حیطة نقد ادبی از ارزش قابل توجهی برخوردار است.
شیوه تحلیل روانشناسی که به تفسیر روان انسان میپردازد به زمینههای مختلفی از جمله ادبیات وارد شده و در نقد ادبی اهمیت فراوان یافته است. دکتر احسان عباس ناقد برجسته دنیای عرب آشکارا شیوه نقد روانشناسی را، درکنار دیگر شیوه های نقد ادبی مانند شیوه تاریخی، مارکسیستی، فرمالیستی و مکاتب مرتبط با آن همچون ساختارگرایی و مابعد ساختارگرایی، در نقد آثار ادبی به کار میگیرد. وی در نقد روانشناختی خود به بررسی روند آفرینش ادبیات میپردازد و در خلال بررسی روانشناختی عمل ادبی، روحیات و تحولات روانی نویسنده را نیز بررسی میکند و از مطالعه واکنشهای مخاطبان در عمل ادبی هم غافل نمیشود ودر این زمینه از نظریات فروید، یونگ و مودبودکین تأثیر میپذیرد ولی در تطبیق نظریات علمی آنها بر ادبیات پا از حد فراتر نگذاشته و به تأثیرپذیری صرف متهم نمیشود تا جایی که میتوان گفت وی به مکتب روانشناختی مشخصی منتسب نیست بلکه با تأثیر پذیری سازنده از نظریهپردازان مشهور، برای خود شیوه منحصر به فردی برگزیده است.
محمد رضا شاهرودی؛ اکرم صالحی
دوره 7، شماره 19 ، مرداد 1390
چکیده
در بررسی زبانشناسی توحیدی واژة «عتیق» که تنها در یک سورة مدنی قرآن/حج به کار رفته است، درمییابیم که مفسران و مترجمان در توضیح این واژة به دلیل ابهام معنای اصیل و صمیم آن، با دشواریهایی دست به گریبان بوده و به ترجمة و تفسیر واحد و دقیقی از آن دست نیافتهاند. به همین دلیل، ابتدا در گزارشی اجمالی اشاره خواهیم کرد که این ...
بیشتر
در بررسی زبانشناسی توحیدی واژة «عتیق» که تنها در یک سورة مدنی قرآن/حج به کار رفته است، درمییابیم که مفسران و مترجمان در توضیح این واژة به دلیل ابهام معنای اصیل و صمیم آن، با دشواریهایی دست به گریبان بوده و به ترجمة و تفسیر واحد و دقیقی از آن دست نیافتهاند. به همین دلیل، ابتدا در گزارشی اجمالی اشاره خواهیم کرد که این واژة نزد مترجمان، در دو معنای متفاوت «قدیمی» و «گرامی» بهکار رفته است و مفسران نیز به این اختلاف دامن زده و معنای سوم «آزاد» را بر آن افزودهاند. پس از آن، در پی یافتن ریشه اصلی این کلمه، با بررسی دیدگاه قاموسنویسان در موارد مختلف استعمال آن، مبنی بر وجود دو معنای «قدمت» و «کرامت» در اصل واژة و ادغام معنای «آزادی» در معنای «کرامت» و همچنین بررسی پیشینة این واژة در زبانهای کهن قبل از ظهور اسلام به این نتیجه خواهیم رسید که واژة «عتق» به معنای «کهنه و قدیمی» در زبان آرامی، به دلیل شباهت در نگارش و تلفظ، با واژة «عتک» به معنای «سبقت و پیشیگرفتن» در زبان عبری، دچار تبادل معنایی شده و این هر دو معنا، نقطه مرکزی دایرة گستردة معنایی «عتق» را تشکیل داده است. بدین ترتیب، هرآنچه قدیمی است یا نسبت به دیگر اقرانش به نوعی تقدم و برتری دارد با تعبیر «عتیق» عنوان شده و بر این اساس، هر دو معنای ذکر شده در ترجمة آیه شریفه مورد بحث، توجیه پذیر است.
عسگر بابازاده اقدم؛ محمود شکیب
دوره 7، شماره 20 ، آبان 1390
چکیده
تألیف وتحقیق در حوزة رمان تاریخی در دوران معاصر از لحاظ غنی سازی اوقات و دانش مردم، جایگاه ویژهای یافته است. این حوزه در ادبیات عرب با جرجی زیدان، قدم به مرحلهای جدید گذاشت و در ادبیات فارسی نیز افرادی همچون، عبدالحسین صنعتی زاده کرمانی، متأثر از فضای ملی گرایی و آزادی خواهی دوران مشروطه، تلاش کردند حس وطن پرستی و فداکاری در ...
بیشتر
تألیف وتحقیق در حوزة رمان تاریخی در دوران معاصر از لحاظ غنی سازی اوقات و دانش مردم، جایگاه ویژهای یافته است. این حوزه در ادبیات عرب با جرجی زیدان، قدم به مرحلهای جدید گذاشت و در ادبیات فارسی نیز افرادی همچون، عبدالحسین صنعتی زاده کرمانی، متأثر از فضای ملی گرایی و آزادی خواهی دوران مشروطه، تلاش کردند حس وطن پرستی و فداکاری در راه ملت را در خوانندگان خود برانگیزند. لذا با تأثیر از «رمان ابو مسلم خراسانی» جرجی زیدان، «رمان سیاه پوشان» را تألیف کرد؛ ولی به نظر میرسد نتوانسته به توفیق جرجی زیدان در رمان نویسی و جلب خواننده دست یابد.
در این مقاله، سعی شده است، میزان توانایی دو نویسنده در به کارگیری عناصر داستان نویسی و تأثیر و تأثر آن دو مورد بررسی قرار گیرد.
الهام بابلی بهمه؛ محمد ابراهیم خلیفه شوشتری؛ عباس اقبالی؛ علی نجفی ایوکی
چکیده
كانت ولا تزال الکنایة نقطة خلاف بين علماء البلاغة كنوع أدبي شائع الاستخدام وكانوا يولون اهتمامًا بالغا لقيمتها الأدبية والفنية. بلغ تضارب الآراء بين المفكرين الإسلاميين حول البلاغة إلى أن فخر الرازي (606 هـ) بمنهجه العقلاني وتعاريف معقدة ومتعددة الجوانب، يعتبر آراء عبدالقاهر الجرجاني (471 هـ) ذات الذوق ضعيفة في مبحث الکناية. في ضوء ...
بیشتر
كانت ولا تزال الکنایة نقطة خلاف بين علماء البلاغة كنوع أدبي شائع الاستخدام وكانوا يولون اهتمامًا بالغا لقيمتها الأدبية والفنية. بلغ تضارب الآراء بين المفكرين الإسلاميين حول البلاغة إلى أن فخر الرازي (606 هـ) بمنهجه العقلاني وتعاريف معقدة ومتعددة الجوانب، يعتبر آراء عبدالقاهر الجرجاني (471 هـ) ذات الذوق ضعيفة في مبحث الکناية. في ضوء أهمية الموضوع وهو الاختلاف في أسلوب البحث لدى البلاغيين يحاول هذا البحث بالأسلوب الکیفي وبمنهجه الاستقرائي مقارنة ونقد مشاكل الرازي على الجرجاني مستمدا الدلالة العقلیة والحصول علی المنهجیة للرازي. تشير نتائج البحث إلى أن جذور الخلاف بين الرازي والشيخ يندرج في عدة قضايا عامة منها: طريقة التفكير المنطقي، والاختلاف في طريقة الاحتجاج، وآراء الرازي الفلسفية والأدبية المتناقضة في مبحث الدلالة. لايبدو أن الرازي يقبل الدلالة الإلتزامية في نصوصه الفلسفية. لكنه في كتابه "نهاية الإيجاز في دارية الإعجاز" يتقبل موضوع الدلالة ويعاني بالفعل نوعا من التناقض في آرائه، ولم ينجح في إدخال الکناية في إطاره النظري و يتأثر بفكره الفلسفي في مآخذه علی الشيخ الجرجاني ويخفي هذا التأثّر بذكاء خاص.
ادبی
فاطمه بخیت؛ سعید بزرگ بیگدلی؛ ناصر نیکو بخت؛ کبری روشنفکر
دوره 10، شماره 33 ، اسفند 1393، ، صفحه 1-16
چکیده
نشانهشناسی، رویکرد نقدی نوینی است که با خوانش و نقد متون ادبی برخی عناصر آن را مانند عنوان، با شیوههای جدید ارزیابی میکند. عنوان، اشاره نخستینی است که خواننده، کلید معنا را فشردهوار در یک یا چند واژه مییابد و امکان ورود به اعماق متن را، بهمنظور گشودن رمزگانهای آن، پیدا میکند؛ بهطوریکه از طریق متن به مفهوم عنوان پی ...
بیشتر
نشانهشناسی، رویکرد نقدی نوینی است که با خوانش و نقد متون ادبی برخی عناصر آن را مانند عنوان، با شیوههای جدید ارزیابی میکند. عنوان، اشاره نخستینی است که خواننده، کلید معنا را فشردهوار در یک یا چند واژه مییابد و امکان ورود به اعماق متن را، بهمنظور گشودن رمزگانهای آن، پیدا میکند؛ بهطوریکه از طریق متن به مفهوم عنوان پی میبرد. براین اساس، این مقاله، نشانهشناختی دو عنوان شعری «رساله من المنفى» اثر محمود درویش و «نامه» اثر احمد شاملو، و همچنین تطبیق واژۀ «نامه» در عنوان این دو تحلیل و بررسی میکند؛ رویکرد این جستار، توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی است. نتایج بیانگر آن است که واژه «نامه» پیامی را به خواننده منتقل میکند که حاکی از بیان اوضاع اجتماعی است که این دو شاعر در آن زندگی میکنند. محمود درویش شرایط میلیونها انسان را نشان میدهد که در اثر زیادهخواهی عدهای از سرزمین خود آواره گشتهاند و قربانی ستم، تجاوز و وحشیگری آنان شدهاند و برای رسیدن به حقوق ازدسترفته خود و زندگی عادلانه مبارزه میکنند و شاملو نیز ستمی بر مردمان سرزمینش را روایت میکند که آنان را از حقوق انسانیشان محروم و رام حاکمیتی جبار کردهاست.
علیرضا محکی پور؛ مسعود اقبالی
دوره 4، شماره 9 ، تیر 1387، ، صفحه 83-104
چکیده
الیاس ابوشبکه در سال 1903 در لبنان متولد شد. وی پس از گذران یـک زندگی پرفراز و نشیب در راه عشق که با فقر و تنگدستی همراه بود، در سال 1947 م درگذشت. موضوع اصلی دیوانهای الیاس ابوشبکه، فرو رفتن انسانها در منجلاب ناپاکیها و در پی آن بیداری و تعالی روح و عروج به سوی معنویت و آسمانهای پاکی و طهارت است. او ابتدا با نهادی پاک و دور از گناه در دو ...
بیشتر
الیاس ابوشبکه در سال 1903 در لبنان متولد شد. وی پس از گذران یـک زندگی پرفراز و نشیب در راه عشق که با فقر و تنگدستی همراه بود، در سال 1947 م درگذشت. موضوع اصلی دیوانهای الیاس ابوشبکه، فرو رفتن انسانها در منجلاب ناپاکیها و در پی آن بیداری و تعالی روح و عروج به سوی معنویت و آسمانهای پاکی و طهارت است. او ابتدا با نهادی پاک و دور از گناه در دو دیوان «قیثاره» و «غلواء» ظاهر میشود. اما گویی واقعیت موجود در جامعه نمیتواند او را راضی نماید؛ بنابراین برای رسیدن به فضیلتها خود را درگیر میکند نموده و در آنها غوطهور میشود تا از دل آنها بتواند به دنیای آرمانی خویش دست یابد. بنابراین به سرودن دیوان «افاعی الفردوس» میپردازد که بیانگر این مرحله از زندگی او است. پس از آن با رویش عشقی جدید در او ـ که خالی از هر گونه شک و شبهه است ـ دو دیوان «نداء القلب» و «الی الأبد» را میسراید و با این گرایش با دلی پاک و عشقی خالص، خدا را ندا میدهد.
سیـد علی میرلوحی؛ اختر علوی
دوره 6، شماره 15 ، تیر 1389، ، صفحه 95-112
چکیده
دو ساختار « کأنّ ... بـ ... » و « ویـکأنّ » میدان معرکه نحویـان بوده و هست و عدم بررسی دقیق و عالمانه این آراء باعث می شود که معرِبین به هنگام اعـراب دچار نوعی سر در گمی و اضطـراب فکری شده و در نتیجه نتوانند مفهوم صحیحی از کلام ارائه دهند .آنچه در این مقاله آمده است، تلاشـی است در جهت بررسی دقیق این دو ساختـار از جهت معنا و اعراب ...
بیشتر
دو ساختار « کأنّ ... بـ ... » و « ویـکأنّ » میدان معرکه نحویـان بوده و هست و عدم بررسی دقیق و عالمانه این آراء باعث می شود که معرِبین به هنگام اعـراب دچار نوعی سر در گمی و اضطـراب فکری شده و در نتیجه نتوانند مفهوم صحیحی از کلام ارائه دهند .آنچه در این مقاله آمده است، تلاشـی است در جهت بررسی دقیق این دو ساختـار از جهت معنا و اعراب .
ساختار اول در بسیاری از احادیث منقول از پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلّم – و اهل بیت – علیهم السلام – به ویژه نهج البلاغه به کار رفته است .اما ساختار دوم، دو بار در قرآن کریم و هر دو در سورة قصص به کار رفته است، و سعی شده در این ساختار نیز به صورت مستدلّ بهترین معنا و وجه اعرابی معرفی گردد.
ادبی
جواد صالحی؛ عبد علی فیض الله زاده
دوره 11، شماره 36 ، آذر 1394، ، صفحه 95-110
چکیده
سنت با مشخصة فرهنگی و مضامین متعدد دینی، تاریخی، اجتماعی، و ادبی خود یک پدیدة الهامبخش است که شاعر با بهکارگیری آن، افکار و اندیشة شخصی و یا گروهی زمان خویش را به نمایش میگذارد و بهوسیلة آن به تجربه و تصاویر و اصالت شعری، قدرت و استحکام میبخشد.
اعشی یکی از شاعران برجستة دورة جاهلی است که از سنتهای دورة پیش یا دورة معاصر خویش ...
بیشتر
سنت با مشخصة فرهنگی و مضامین متعدد دینی، تاریخی، اجتماعی، و ادبی خود یک پدیدة الهامبخش است که شاعر با بهکارگیری آن، افکار و اندیشة شخصی و یا گروهی زمان خویش را به نمایش میگذارد و بهوسیلة آن به تجربه و تصاویر و اصالت شعری، قدرت و استحکام میبخشد.
اعشی یکی از شاعران برجستة دورة جاهلی است که از سنتهای دورة پیش یا دورة معاصر خویش تأثیر پذیرفتهاست. بررسی استقرایی سنت دینی در دیوان اعشی که مشتمل بر داستانها و اساطیر کهن دینی، اعتقادات و باورها و مناسک و شعایر بدوی ـ جاهلی و برآمده از ناخودآگاه جاهلی است، دال بر قدرت شاعر در بهکارگیری آنها و همچنین بیانگر جنبههایی از افکار و اعتقادات و آدابورسوم دورة جاهلی است و بررسی آن میتواند رابطة فرهنگ و ادیان و تاریخ و اسطورههای عرب با ملل دیگر را روشن سازد. آگاهی شاعر از این مضامین و افکار به عنوان یکی از تأثیرگذارترین پدیدهها در سنتهای شعری جاهلی که آثار آن نیز در شعر وی وارد شده، محصولِ ارتباط و اختلاط وی با سایر ملتها و مسافرتهایش به جوامع و محیطهای متعدد است.
عبد الحسین فقهی؛ علی رضا فرازی
دوره 6، شماره 16 ، مهر 1389، ، صفحه 97-117
چکیده
از نخستین روزهای نزول قرآن کریم، مخالفان این کتاب آسمانی به مقابله با آن پرداختند و با بهانههای گوناگون در پی کاستن اعتبار آن برآمدند. این گونه بهانه جویی ها و اشکال تراشی ها در قرون اخیر نیز به طور ویژه از سوی خاورشناسان و برخی از غرض ورزان دنبال شده است که طرح ادعای نادرست بودن ساختارهای نحوی به کارگرفته شده در برخی از آیات قرآن ...
بیشتر
از نخستین روزهای نزول قرآن کریم، مخالفان این کتاب آسمانی به مقابله با آن پرداختند و با بهانههای گوناگون در پی کاستن اعتبار آن برآمدند. این گونه بهانه جویی ها و اشکال تراشی ها در قرون اخیر نیز به طور ویژه از سوی خاورشناسان و برخی از غرض ورزان دنبال شده است که طرح ادعای نادرست بودن ساختارهای نحوی به کارگرفته شده در برخی از آیات قرآن کریم از این قبیل است. حال آنکه در بررسی های دقیق نحوی، جای هیچ گونه تردیدی در درستی این ساختارها باقی نمی ماند.در این پژوهش به برخی از این آیات اشاره و با بهره گیری از منابع معتبر مربوط پاسخهای کافی و لازم ارائه شده است.
ادبی
علی افضلی؛ nastaran gandomi؛ mahdokht nabavi
دوره 14، شماره 47 ، شهریور 1397، ، صفحه 97-116
چکیده
یمکن تعریف الهویة بأنها ماهیة الشخص (أو الشیء) مما یتّسم به من مجموعة الصفات التی تمیزه عن الآخرین وتجعله متفرداً بها ومن ثم فإنها أی صفة تشمل کل جوانبه أی الشخص أو الشیء وهی بالنسبة إلی الشخص تنتظم فی مواصفات جسمیة ونفسیة وإجتماعیة وفی تکامل ینم عن روح الهویة والشعور بها. أزمة الهویة فی علم النفس عبارة عن الفشل فی تحقیق هویة الأنا ...
بیشتر
یمکن تعریف الهویة بأنها ماهیة الشخص (أو الشیء) مما یتّسم به من مجموعة الصفات التی تمیزه عن الآخرین وتجعله متفرداً بها ومن ثم فإنها أی صفة تشمل کل جوانبه أی الشخص أو الشیء وهی بالنسبة إلی الشخص تنتظم فی مواصفات جسمیة ونفسیة وإجتماعیة وفی تکامل ینم عن روح الهویة والشعور بها. أزمة الهویة فی علم النفس عبارة عن الفشل فی تحقیق هویة الأنا خلال فترة المراهقة. یرى إریک إریکسون أن نجاح المراهق فی أزمة الهویة التی یمر بها یتوقف على ما یقوم به من استکشاف للبدائل والخیارات فی المجالات العقائدیة والاجتماعیة، وبناءً على ما یحققه المراهق من نجاح أو فشل فی حل أزمة الهویة یتجه إلى أحد قطبی الأزمة فإما أن یتجه إلى الجانب الإیجابی منها فیعرف نفسه بوضوح وهو ما یعرف بانجاز الهویة وإما أن یتجه إلى الجانب السلبی منها ویظل یعانی من عدم وضوح هویته بما یعرف بتشتت الهویة. بحثنا هذا یتطرق إلی دراسة أزمة الهویة فی روایة ساق البامبو للروائی الکویتی سعود السنعوسی. الروایة تطرح بصورة عمیقة للغایة سؤال الهویّة والانتماء، هویة الاکتشاف والبحث والمعرفة، ففی الروایة نفس وجودی واضح، ومذاق إنسانی عذب، رغم آنها تخلق تفاصیلها المحلیّة الواقعیّة بکل دقائقها من قلب عالمین متباعدین هما الکویت والفلبین. خوزه/ عیسی وهو بطل الروایة، اکتشف إنسانیته من وراء تعدد هویاته وتصالحها وانصهارها فی بوتقة واحدة هی الإنسان واکتشف توازنه الإنسانی فی الحبّ
محمد فاضلی؛ وصال میمندی
دوره 2، شماره 6 ، مهر 1385، ، صفحه 99-121
چکیده
این مقاله بر آن است تا از طریق تحقیق و تفحص در منابع و ماخذ، صدف غربت از حیات فردی و علمی رضی الدین استرآبادی، نجم الائمه، شکافته، غبار فراموشی از چهره این اندیشمند بزرگ بزداید و گامی هر چند کوتاه در نمایاندن سیمای واقعی او بردارد. در این راستا ضمن پژوهش در مطالب ارایه شده درباره حیات فردی نجم الائمه که اغلب به دوران پس از هجرت و مهجر ...
بیشتر
این مقاله بر آن است تا از طریق تحقیق و تفحص در منابع و ماخذ، صدف غربت از حیات فردی و علمی رضی الدین استرآبادی، نجم الائمه، شکافته، غبار فراموشی از چهره این اندیشمند بزرگ بزداید و گامی هر چند کوتاه در نمایاندن سیمای واقعی او بردارد. در این راستا ضمن پژوهش در مطالب ارایه شده درباره حیات فردی نجم الائمه که اغلب به دوران پس از هجرت و مهجر او مربوط می شود، به بررسی علل ناشناخته ماندن سیمای وی، اقدام نموده، سپس با پژوهش در آثار به جای مانده از این اندیشمند، بویژه شرح کافیه، در حد امکان چهره علمی او را در معرض دید خوانندگان قرار می دهیم و در کنار آن به بیان و نقد پاره ای از مطالب خلاف واقع درباره آثار این ادیب می پردازیم.
حسین یوسفی (آملی)؛ فاطمه خرمیان
دوره 8، شماره 23 ، تیر 1391، ، صفحه 99-123
چکیده
الملخص الأدب لونٌ من التعامل، ولذا یعتبر الأدب و أثره تابعاً للآثار السابقة و التی تلیه فی مضمون الحوار، والذی یقال له فی الأدب «الحواریة»، کما هو معروف.فإنّ او الحوار یحتاج إلی الطرف الثانی لأجل ایجاد اول صوت او کلام یؤدی الی ایجاد جواب من شخص آخر، ومن هنا فإن للتعامل فی أثر أدبی لابد من وجود أطراف أخری لیتم هذا الحوار. ...
بیشتر
الملخص الأدب لونٌ من التعامل، ولذا یعتبر الأدب و أثره تابعاً للآثار السابقة و التی تلیه فی مضمون الحوار، والذی یقال له فی الأدب «الحواریة»، کما هو معروف.فإنّ او الحوار یحتاج إلی الطرف الثانی لأجل ایجاد اول صوت او کلام یؤدی الی ایجاد جواب من شخص آخر، ومن هنا فإن للتعامل فی أثر أدبی لابد من وجود أطراف أخری لیتم هذا الحوار. فهذه المقالة تعالج عوامل الحوارفی آثار توفیق الحکیم الروائی المصری و خاصةًکتابه المهم (اهل الکهف) و تقوم بدراسته و تقسیمه و بیان ما هو موجود فی هذا الأثر من تعدد الأصوات فی ما بین نصوصه کما تتطرق إلی آثار الثقافة القرآنیة فی الأثر المذکور.
ادبی
احمد نهیرات
دوره 12، شماره 40 ، آذر 1395، ، صفحه 99-118
چکیده
تصویر لحظه فراق یار از مهمترین مضامین معلقات سبع در شرح زوزنی است؛ و بر سبک تصویرسازی شعری جاهلیان و روشهای تعبیری آنان، دلالت صادقانه آن تصویرها بر عواطف و احساسات جاهلیان و خصوصاً سرایندگان، و اشتمال آنها بر اخلاق ، شخصیتها، اماکن و داستانهای دورة جاهلی دلالت دارد. این توصیفات عموماً بصریاند و عاشق و معشوق، قبیله یار، مرکبها ...
بیشتر
تصویر لحظه فراق یار از مهمترین مضامین معلقات سبع در شرح زوزنی است؛ و بر سبک تصویرسازی شعری جاهلیان و روشهای تعبیری آنان، دلالت صادقانه آن تصویرها بر عواطف و احساسات جاهلیان و خصوصاً سرایندگان، و اشتمال آنها بر اخلاق ، شخصیتها، اماکن و داستانهای دورة جاهلی دلالت دارد. این توصیفات عموماً بصریاند و عاشق و معشوق، قبیله یار، مرکبها و ...و احساسات و عواطف آنها را به تصویر میکشد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیل متن، تصویرهای بصری از لحظة فراق و دلالتهای واقعی آن را تبیین مینماید. همچنین حالتهای روحی روانی سرایندگان و دلالتهای آن تصویرها بر مسائل اجتماعی دوره جاهلی را بیان میدارد. شاعران معلقات، با کمی فرق، همگی تصاویر هنری مشابهی درباره فراق یار آوردهاند؛ مانند: زمان فراق، وصف یار، قبیله و کاروانش، ایام وصل، حالت روحی روانی عاشق و معشوق از فراق، سرگردانی شاعر در صحرا پس از فراق و ناامیدی از دیدار دوباره. شاعران، لحظة فراق را با دیدی منفی و بدبینانه و با دلالتی آشکار بر پشیمانی، افسوس ونگرانی آنان، و با تشبیهاتی مادی، محسوس و متناسب با زندگی بادیهنشینان تصویر کردهاند.
ادبی
abdolreza attashi
دوره 13، شماره 45 ، اسفند 1396، ، صفحه 99-112
چکیده
پدیدة ابدال از سیستمهایی است که در حیطة تولید معانی مختلف بهواسطة واژههای دارای ریتم موسیقایی منظمی نقش ایفا مینماید که تنها در یک حرف با همدیگر اختلاف دارند. لغویان در پدیدة ابدال در یک کلمه، اقدام به تغییر حرفی به جای حرفی دیگر نمودهاند؛ بنابراین این پدیدة لغوی را با تمامی انواع مختلف آن به کار میگیرند تا متون خود را با ...
بیشتر
پدیدة ابدال از سیستمهایی است که در حیطة تولید معانی مختلف بهواسطة واژههای دارای ریتم موسیقایی منظمی نقش ایفا مینماید که تنها در یک حرف با همدیگر اختلاف دارند. لغویان در پدیدة ابدال در یک کلمه، اقدام به تغییر حرفی به جای حرفی دیگر نمودهاند؛ بنابراین این پدیدة لغوی را با تمامی انواع مختلف آن به کار میگیرند تا متون خود را با کلمات همسان و یا ناهمسان از نظر معنی غنا بخشند. اهمیت بهکارگیری ابدال در دادههای ادبی بستگی به نقش چنین پدیدهای در ابعاد واژگانی، موسیقایی و معانی مختلف در دادههای ادبی دارد. پدیدة ابدال انواع مختلفی دارد، ازجمله ابدال واژگانی که در واژههای مختلف با معانی موافق اتفاق میافتد. در این حالت دو واژه هیچگونه اختلافی با همدیگر ندارند، مگر تنها در یک حرف. همچنین ابدال به دلایل گوناگونی اتفاق میافتد؛ ازجمله آسانی نطق و اختلاف در تلفظ لغات نزد قبایل مختلف. ابدال به ادیبان کمک میکند تا از فهم اشتباه متون و بطلان اتهام در تغییر کلمات مصون بمانند. ابن سکیت وابوالطیب، دو ادیب از بزرگان لغتاند که تألیفات مشابهی در زمینة ابدال و اضداد دارند و نقش بارزی را در توسعة زبان ایفا نمودهاند. این پژوهش براساس روش تحلیلی ـ توصیفی میکوشد پدیدة ابدال را در کتاب این دو ادیب بررسی نماید تا تأثیر آنان را در پیشرفت زبان مشخص کند. ترسیم نمایی کامل از ابدال و راهها، ابواب، دلایل، فواید و دیدگاههای موافق و مخالف آن از مهمترین نتایج این پژوهش است.
حجت رسولی؛ احمد امیدعلی
دوره 4، شماره 10 ، آبان 1387، ، صفحه 101-120
چکیده
ابن رزیق شاعری بغدادی و زاده کرخ - یکی از شهرهای بغداد- است. دوران زندگی این شاعر مصادف با دوره سوم عباسی است وشهرت واهمیت این شاعر مرهون قصیده عینیه وی است که در بین ادباء به فراقیه مشهور است.
در مورد سبب سرودن این قصیده حکایاتی ذکر شده است که به اسطوره شبیه است؛ از جمله گفتهاند که وی به سبب فقرمجبور شد همسرش راترک کند وبه قصد رسیدن ...
بیشتر
ابن رزیق شاعری بغدادی و زاده کرخ - یکی از شهرهای بغداد- است. دوران زندگی این شاعر مصادف با دوره سوم عباسی است وشهرت واهمیت این شاعر مرهون قصیده عینیه وی است که در بین ادباء به فراقیه مشهور است.
در مورد سبب سرودن این قصیده حکایاتی ذکر شده است که به اسطوره شبیه است؛ از جمله گفتهاند که وی به سبب فقرمجبور شد همسرش راترک کند وبه قصد رسیدن به ثروت نزد امرای دربار اندلس رفت؛ در واقع این هجران سبب سرودن این قصیده بوده است.این قصیده علی رغم کوتاه بودنش، که به چهل ویک بیت میرسد، مورد توجه ادباء قدیم ومعاصر بوده و گاهی با تاثیر از آن در همان مضامین و وزن قصایدی سرودهاند.
عزّت ملاّ ابراهیمی
دوره 3، شماره 8 ، آذر 1386، ، صفحه 101-116
چکیده
جنگ ژوئن 1967 نقطه عطفی در تاریخ ملت فلسطین به شمار میرود. این حادثه همه جنبههای زندگی فلسطینیان را تحت الشعاع قرار داد. شعر معاصر فلسطین نیز از این تحولات مستثنی نبود. از آن پس افق و دیدگاههای نوینی در برابر شعر معاصر فلسطین گشوده شد و مفاهیم تازهای چون حمایت و پشتیبانی از روند قیام مسلحانه، اشتیاق زائد الوصف برای بازگشت ...
بیشتر
جنگ ژوئن 1967 نقطه عطفی در تاریخ ملت فلسطین به شمار میرود. این حادثه همه جنبههای زندگی فلسطینیان را تحت الشعاع قرار داد. شعر معاصر فلسطین نیز از این تحولات مستثنی نبود. از آن پس افق و دیدگاههای نوینی در برابر شعر معاصر فلسطین گشوده شد و مفاهیم تازهای چون حمایت و پشتیبانی از روند قیام مسلحانه، اشتیاق زائد الوصف برای بازگشت به وطن، شهادت و ایثار به وضوح در شعر پس از 1967خودنمایی کرد. افزون بر آن، تأثیر پذیری شعر معاصر فلسطین از جریانهای شعری جهان عرب، به لحاظ ساختار، مضمون و یا شکل فنی و نیز اسطوره پردازی، نماد گرایی، تمایل به سرودن شعر نو و رها ساختن سبک کلاسیک، از مهمترین دستاوردهای جنگ ژوئن به شمار میآید.
محمد خاقانی اصفهانی؛ مرضیه قربانخانی
دوره 11، شماره 35 ، شهریور 1394، ، صفحه 101-122
چکیده
الاستعارة من أجمل الصناعات الأدبیة والبلاغیون العرب کسائر نظرائهم، اهتموا بهذه الظاهرة ولایزالون یحاولون تقسیمها إلى أقسام مختلفة منها: المصرحه والمکنیة وغیر ذلک. مازال هذا المفهوم مطمح النظر فی علم اللسانیات وحاز درجة مرموقة فی العلم نفسه. علم اللسانیات المعرفیة هو أحد العلوم التی اهتمت بالاستعارة أکثر من سائر العلوم. یعتقد علماء ...
بیشتر
الاستعارة من أجمل الصناعات الأدبیة والبلاغیون العرب کسائر نظرائهم، اهتموا بهذه الظاهرة ولایزالون یحاولون تقسیمها إلى أقسام مختلفة منها: المصرحه والمکنیة وغیر ذلک. مازال هذا المفهوم مطمح النظر فی علم اللسانیات وحاز درجة مرموقة فی العلم نفسه. علم اللسانیات المعرفیة هو أحد العلوم التی اهتمت بالاستعارة أکثر من سائر العلوم. یعتقد علماء هذا الفرع من اللسانیات بأنّ الاستعارة لا تختصّ باللغة الأدبیة فحسب، بل لها مکانتها فی اللغة الیومیة المتداولة ولو من دون وعی. یقول اللسانیون المعرفیون إنّ الاستعارة من الأدوات الأساسیة لتنظیم العقول وتصور الفکرة وفی الحقیقة العملیات المعرفیة فی الناس تتأثّر کثیراً بالمفاهیم الاستعاریة. تسعى هذه المقالة فی نظرة مقارنیة إلى دراسة الاستعارة عند البلاغیین للغة العربیة واللسانیین المعرفیین وتبیین وجوه الشبه والافتراق بین آرائهم. ومن هذه التشابهات یمکننا الإشارة إلى: تقسیم الاستعارة إلى شتى الأقسام وتشابه بعض هذه الأقسام مثل الاستعارة المیتة فی اللسانیات والاستعارة المبتذلة فی البلاغة. و ثَمَّة فروق بین نتاج الفریقین العلمی منها: دراسة الاستعارة فی مستوى الکلمات، حصر علاقة الاستعارة فی المـُشابهة فقط دون غیرها واستخدام المعاییر الصوریة واللغویة لتمییز الاستعارة فی البلاغة العربیة ودراسة الاستعارة فی مستوى الجُمل واستخدام المعاییر التجریبیة لتمییز الاستعارة فی اللسانیات والافتراق فی تسمیة بعض أقسام الاستعارة فی هذین العلمین.
ادبی
راضیه علی احمد؛ عبدالباسط عرب یوسف آبادی؛ علی اصغر حبیبی
دوره 15، شماره 50 ، خرداد 1398، ، صفحه 101-122
چکیده
یُطلق أدب الأطفال على أعمال تُکتب للطفل ولاتخلو من هدفی الترفیة والتعلیم. تُعدّ السخریة من الأسباب المؤثرة علی هذا النوع الأدبی التی تبرز البلاغة کعنصر رئیسی لتحقّقها. حاول أدباء الطفل أن یدخلوا عالم الأطفال من خلال شخصیات ساخرة کجُحا وذلک بهدف ترفیه الطفل، فیعرضوه کفکاهی یحکی الوقائع بطرائفه الفریدة وبلاغته المثلى. تنتمی قِیم ...
بیشتر
یُطلق أدب الأطفال على أعمال تُکتب للطفل ولاتخلو من هدفی الترفیة والتعلیم. تُعدّ السخریة من الأسباب المؤثرة علی هذا النوع الأدبی التی تبرز البلاغة کعنصر رئیسی لتحقّقها. حاول أدباء الطفل أن یدخلوا عالم الأطفال من خلال شخصیات ساخرة کجُحا وذلک بهدف ترفیه الطفل، فیعرضوه کفکاهی یحکی الوقائع بطرائفه الفریدة وبلاغته المثلى. تنتمی قِیم السخریة الأدبیة لهذه الأعمال إلی أسالیب بلاغیة خاصة تتناسب وعالم الطفل. وهذه الدراسة وفقاً للمنهج الوصفی-التحلیلی تسعى إلى الکشف عن وجوه تأثیر الأسالیب البلاغیة لتماهی الطفل مع شخصیة جُحا وتمزاجه العاطفی فی قصص "نوادر جُحا" (2007م). ولتحقیق هذا الهدف تمت دراسة جمیع کلمات القصص وتقییم أسالیبها البلاغیة. تشیر النتائج إلى أن الکاتب وظّف أسالیب بلاغیة کالتکرار، ومراعاة النظیر، والتشخیص، والکنایة، والطباق وذلک کی یلقی جوّا من السخریة والضحک فی ثنایا القصص، وفی النهایة کی یبرز بلاغة السخریة فی المجوعة القصصیة.
علی باقر طاهری نیا؛ مریم بخشی
دوره 5، شماره 13 ، بهمن 1388، ، صفحه 102-124
چکیده
ارزیابی کمی و کیفی مقالات علمی-پژوهشی یک حوزه علمی، جایگاه آن را در تولید علم کشور روشن میکند و برنامهریزی و سیاستگذاری را در این زمینه بهینه مینماید. بررسی مقالاتِ حوزه زبان و ادبیات عربی در10 مجله علمی-پژوهشی علوم انسانی از 1382 تا 1386، بیانگر رشد ناموزون سالیانه مقالات عربی و چاپ بیشترین تعداد مقاله، در سال 1384است. سرانه هر ...
بیشتر
ارزیابی کمی و کیفی مقالات علمی-پژوهشی یک حوزه علمی، جایگاه آن را در تولید علم کشور روشن میکند و برنامهریزی و سیاستگذاری را در این زمینه بهینه مینماید. بررسی مقالاتِ حوزه زبان و ادبیات عربی در10 مجله علمی-پژوهشی علوم انسانی از 1382 تا 1386، بیانگر رشد ناموزون سالیانه مقالات عربی و چاپ بیشترین تعداد مقاله، در سال 1384است. سرانه هر عضو هیئت علمی، فقط 46/1 مقاله میباشد. هرچند همکاری گروهی در چاپ مقالات، رشد صعودی داشته، اما نویسندگان تمایل به کارهای انفرادی و حداکثر دو نفره دارند. بررسی دو عنصر کیفی مقالات یعنی: منابع واستنادات، نشان داد که میانگین تعداد منابع مقالات، 25 عدد است که به منابع قدیمی بیش از اندازه، و به منابع نو و مقالات علمی روز به ندرت استناد شده است. پایینترین و بالاترین میزان استناداتِ مقالات این حوزه، صفر و1 است. نبود مجلات تخصصی زبان و ادبیات عربی، حضور دائم برخی نویسندگان مشهوردر این مجلات، قطبی شدن و ظرفیت بسیار محدود چاپ مقاله، شمارگان اندک سالیانه، بیتوجهی به موضوع مهم استناد به مقاله، عدم توازن و تعادل موضوعی، عدم تخصصی نگاری، و عدم وجود سامانه نظارت و ارزیابی مقالات و مجلات، جزء موانع رشد مقالات علمی این حوزه میباشد.
حسین کیانی؛ فاطمه علی نژاد چمازکتی
دوره 8، شماره 21 ، بهمن 1390، ، صفحه 103-138
چکیده
بینامتنی شیوهای از نقد متون است که ارتباط میان آثار ادبی را روشن میسازد، بر اساس این نظریه، متن، نظامی بسته و مستقل نیست و هر متنی خواسته یا ناخواسته با متون دیگر، نوشته و خوانده میشود؛ بنابراین متنهای ادبی بسته به خلاقیت ذهن نویسنده در عین تأثیرپذیری از متون پیشین با دگرگونی در آنها و هنجارشکنی و رویکردهای هنری تازه، ...
بیشتر
بینامتنی شیوهای از نقد متون است که ارتباط میان آثار ادبی را روشن میسازد، بر اساس این نظریه، متن، نظامی بسته و مستقل نیست و هر متنی خواسته یا ناخواسته با متون دیگر، نوشته و خوانده میشود؛ بنابراین متنهای ادبی بسته به خلاقیت ذهن نویسنده در عین تأثیرپذیری از متون پیشین با دگرگونی در آنها و هنجارشکنی و رویکردهای هنری تازه، آفریده میشوند.
این پژوهش در پی آن است تا براساس نظریه ی بینامتنی، خوانش جدیدی را از قصیدهی «ثورة فی الجحیم» جمیل صدقی زهاوی، شاعر معاصر عراقی، مطرح کند؛ بنابراین پس از تبیین بینامتنی و اهمیت آن در نقد ادبی و فهم متون، براساس شیوهی تحلیل محتوا به بررسی روابط بینامتنی قصیده میپردازد.
بررسیهای صورت گرفته در این پژوهش، نشان میدهد که واژگان و مضامین دینی و قرآنی، اولین بنای ساختار فکری زهاوی در سرودن این قصیده بوده است و شاعر با استفادهی آگاهانه از این واژگان و مضامین و درهم تنیدگی ماهرانهی متن غایب و حاضر تأثیر فراوانی بر مخاطب داشته است. زهاوی در این قصیده با برقراری تعامل و تفاعل بین واژگان دینی و قرآنی و یاری گرفتن از نفی کلی یا حوار، معنای متن غایب را در قصیده ی خود میآورد.
سید حسین سیدی
دوره 6، شماره 14 ، خرداد 1389، ، صفحه 103-118
چکیده
این مقاله که ماحصل پژوهشی در حوزه تحلیل تاریخ ادبیات نگاری و نقد شیوه های تاریخ ادبیات نگاری در ادب عربی است و در پی پاسخ به این پرسش است که آیا میان متن ادبی و تاریخ رابطه ای وجود دارد؟ لازمه پاسخ به این پرسش آن است که بدانیم متن ادبی چگونه متنی است و تاریخ چگونه دانشی است؟ از این رو مقوله ای به نام تاریخ ادبیات مخالفانی دارد که اساساً ...
بیشتر
این مقاله که ماحصل پژوهشی در حوزه تحلیل تاریخ ادبیات نگاری و نقد شیوه های تاریخ ادبیات نگاری در ادب عربی است و در پی پاسخ به این پرسش است که آیا میان متن ادبی و تاریخ رابطه ای وجود دارد؟ لازمه پاسخ به این پرسش آن است که بدانیم متن ادبی چگونه متنی است و تاریخ چگونه دانشی است؟ از این رو مقوله ای به نام تاریخ ادبیات مخالفانی دارد که اساساً منکر دانشی به نام تاریخ ادبیات هستند؛ چون ادبیات، ناظر به تخیل، داستان، قدرت تشخیص یا احساس است ولی تاریخ بررسی عینی و علمی وقایع گذشته است؛ لذا پیوند این دو مقوله متفاوت خاستگاه انتقاداتی گشته است که اجمالاً به پاره ای از آنها پرداخته می شود.