طهران، شارع وليعصر(عج)، شارع توانير، حي نظامي كنجوي، زقاق هفت بيكر(٨)، شارع نظامي كنجوي، بناء رقم ٣٣، مؤسسة بيمه اكو للتعليم العالي، جامعة علامة طباطبائي، الطابق ٦، الغرفة ٦٠٧، اللجنة الإيرانية للغة العربية وآدابها، الرمز البريدي ١٤٣٤٨٦٣١١١

نوع المستند : علمی - پژوهشی

المؤلفون

1 دانشگاه خوارزمي (تربيت معلم تهران)

2 جامعة الخوارزمي «تربيت معلّم - طهران»

المستخلص

الملخص
الشکوي تعبيرٌ عن هموم الإنسان الناتجة عمّا يعرض له من مشکلاتِ الحياة الخاصّة و العامّة الّتي يواجهها، فينفجر بالشکوي مصوراً للآخرين مشکلته و يتبرّد الجنان و يقل غليان النفس. الشکوي غرض من أغراض الشعر  و هي قديمة في الشعر العربي و من أوسع الميادين الّتي يرتادها خيال الشعراء منذ العصور السابقة.حيث شکوي الدّهر من أهمّ المضامين الّتي تناولها الشعراء في العصر العباسي و منها تکوين فن الدّهريات. نظراَ للشکوي في العصر الحديث، نجدها عند عدّة شعراء هذا العصر و حافظ إبراهيم في طليعتهم. إنّه عاش فقيراً بائساً و تعاقبت عليه سلسلة من النکبات في حياته و کان لهذه النکبات تأثير شديد في نفسه حيث جعلته صاحب نفس شکّاء. إنّه يشکو من فقره و من فقر النّاس و يستهدف سوء سياسة الأجانب کحادثة «دنشواي»، سلب خيرات البلاد، طعن الإنجليز علي المصريين ، الحروب الّتي أثارتها الأجانب في الشرق و... . يجعل الشاعر شکوي الدّهر وسيلة للتنفيس عن معاناته في الحياة و يأخذ الدّهر أشکالاً شتّي في شکاويه بحيث يتنوّع الخطاب للدّهر عنده. إنّ الشکوي قد احتلّت مکانة خاصة في أشعار حافظ.لهذا کلّه، حمل حافظ لواء الشکوي في عصره و صار شاعر الشکوي دون منازع. هذه المقالة تحاول الترکيز علي الشکوي من الشقاء و الفقر و الظلم و الدّهر عند حافظ و تبيين هذه المظاهر مع الإشارة إلي بعض أسباب هذه الشکاوي و يقوم هذا البحث علي المنهج الوصفي.

الكلمات الرئيسية

عنوان المقالة [Persian]

شکوه از شقاوت و فقر و ظلم و روزگاردر شعر حافظ إبراهیم

المؤلفون [Persian]

  • علی پیرانی شال 1
  • علی حسین غلامی یلقون آقاج 2

2 دانشگاه خوارزمی (تربیت معلم تهران)

المستخلص [Persian]

چکیده
شکوائیه تعبیری از رنجهای ناشی از مشکلاتی است که انسان در زندگی فردی و اجتماعی خود با آن روبه­رو می­شود و آن را به زبان می آورد تا تسکین دردهایش باشد. شکوائیه یکی از اغراض شعری ادبیات عربی و از وسیع­ترین میدان­هائی است که تخیّل شاعران در آن جولان می­دهد. یکی از مهم­ترین مضمونهایی که شاعران عصر عبّاسی به آن می­پرداختند شکوه از زمان بود به طوری که فن دهریات (شکایت از زمان) در این عصر شکل گرفت.
فن شکوائیه را در شعر اکثر شعراء عصر حدیث نیز می­ یابیم. حافظ إبراهیم در میان شاعران زمان خود در این فن بر دیگران مقدّم است. او طعم یتیمی را چشید و در زندگی دچار پاره­ای از مشکلات شد که این مشکلات تاثیر زیادی بر روح او گذاشت و او را نالان ساخت. او از فقر فردی و اجتماعی شکوه می­کند و از اقدامات بیگانگان همچون حادثه «دنشوای»، چپاول ثروتهای کشور، طعنه زدن بیگانگان بر مصریها، جنگ­هایی که به وجود آوردند و... می­نالد و شکوه از روزگار را وسیله­ای برای تقلیل غمهایش قرار می­دهد و روزگار را با نام­های مختلفی در شعر خویش می­آورد. شکوائیه در اشعار حافظ جایگاه ویژه­ای دارد. او پرچمدار شکوائیه عصر خویش و شاعر بی‌رقیب این عرصه است.
این بحث بر آن است که به شکایت از شقاوت و فقر و ظلم و روزگار در شعر حافظ إبراهیم بپردازد و ضمن روشن ساختن این شکوه­ها به برخی از علل آنها نیز اشاره کند و در این راستا مقاله بر اساس روش وصفی تدوین شده است.

الكلمات الرئيسية [Persian]

  • شکوائیه
  • حافظ إبراهیم
  • فقر
  • ظلم
  • روزگار