ادبی
قیس خزاعل؛ محمود شهبازی؛ قاسم مختاری؛ ابراهیم اناری بزچلویی
دوره 15، شماره 51 ، شهریور 1398، ، صفحه 43-62
چکیده
بیشک ارتباط ساختارى میان عنوان، مطلع و متن قصیده به طور عام مانند ارتباط میان سر با سایر اجزای بدن است. چهبسا مخاطبِ شعر هنگام مراجعه به ساخت و ترکیب عنوان، میتواند پارهای از ابهامات موجود در متن قصیده را از ذهن خود برطرف نماید. پژوهش پیش رو در نظر دارد با روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر نمونههایی از شعر سیاب و عنوانهای ...
بیشتر
بیشک ارتباط ساختارى میان عنوان، مطلع و متن قصیده به طور عام مانند ارتباط میان سر با سایر اجزای بدن است. چهبسا مخاطبِ شعر هنگام مراجعه به ساخت و ترکیب عنوان، میتواند پارهای از ابهامات موجود در متن قصیده را از ذهن خود برطرف نماید. پژوهش پیش رو در نظر دارد با روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر نمونههایی از شعر سیاب و عنوانهای قصیدههای مجموعة «شناشیل ابنة الجلبی» اقدام به خوانش و بررسی ارتباط معنایی قائم میان عنوان و مَطلع نماید. این پژوهش به نتایجی همچون وجود تباین و مغایرت ظاهری کامل میان عنوان و مطلع در ۲۳ قصیده از دیوان مذکور دست یافته که این امر به اثبات یکی از ویژگیهای بارز مدرنیتة ادبی نزد سیاب میانجامد؛ همچنین شعر وی از لحاظ مطلعهای اسمی در مرحلة پایانی شعر و زندگی او دگرگونی و پیشرفت قابل ملاحظهای یافتهاست. در ضمن شروعها و مطلعهای شعری دارای ساختار موسمی (فصلی) در شعر سیاب به پدیدهای آشکارا تبدیل شده که شاعر در ابتدا این ساختار را فقط به عنوان مقدمه و زمینهسازی برای ابراز احساسات و پریشانیها و رنجهای درونی خود به کار میبرده، سپس به کاربرد این ساختار و شروع موسمی رونق بخشیده و آن را از مرحلة زمینهسازی خارج کرده و شروع به مورد خطاب قرار دادن عناصر طبیعت و پدیدههای فصلی به طور مستقیم نموده که این امر را میتوان در قصایدی مانند «سِفر أیوب» مشاهده کرد.
ادبی
مریم اختیاری؛ حمیدرضا مشایخی؛ مصطفی کمالجو
دوره 15، شماره 51 ، شهریور 1398، ، صفحه 63-82
چکیده
صورة البطل والبطولة تُعتبَر من السمات البارزة فی الأدب العربی المعاصر، حیث قد لفتت شخصیة البطل انتباه العدید من الشعراء إلى حد ما. ومحمد الفیتوری من الشعراء الذین صوّروا مشهد الأبطال واتجاهاتهم الوطنیة فی مجال المقاومة، وبما أنّ قارة إفریقیا کانت مشهد غزو للاستعمار الأوروبی لسنوات عدیدة فهناک دائماً أبطال اتّخذوا نهجاً نضالیاً ...
بیشتر
صورة البطل والبطولة تُعتبَر من السمات البارزة فی الأدب العربی المعاصر، حیث قد لفتت شخصیة البطل انتباه العدید من الشعراء إلى حد ما. ومحمد الفیتوری من الشعراء الذین صوّروا مشهد الأبطال واتجاهاتهم الوطنیة فی مجال المقاومة، وبما أنّ قارة إفریقیا کانت مشهد غزو للاستعمار الأوروبی لسنوات عدیدة فهناک دائماً أبطال اتّخذوا نهجاً نضالیاً للاستعمار. تحاول هذه المقالة عبر المنهج الوصفی ــ التحلیلی، دراسة القصائد التی یرسم فیها الفیتوری موقف المستعمرین تجاه أفریقیا وعلی وجه التحدید السودان. فتشیر نتائج البحث إلی ثلاثة أنواع من الأبطال فی شعر الفیتوری: 1) أبطال تاریخیة؛ 2) أبطال أسطوریة 3) أبطال معاصرة. ویدرک القارئ أنّ البطل الذی یذکره الفیتوری لیس سودانیاً فحسب، بل ینتمی إلى القارة السوداء وإلی المجتمع العربی اللذینِ من وجهة نظر الشاعر فی حالةٍ من الانحدار والهبوط.
ادبی
لیلا یادگاری؛ ناصر زارع؛ رسول بلاوی
دوره 15، شماره 50 ، خرداد 1398، ، صفحه 1-20
چکیده
شاعران معاصر عرب تنها به جنبة دیداری پدیدههایی که در طبیعت و در اطراف خود میبینند بسنده نکرده بلکه از این مظاهر طبیعی، موضوعات مهمی را خلق میکنند که در ایجاد تصویر فنی و ادبی آثار شعریشان به آنها کمک میکند. عبدالوهاب البیاتی شاعر معاصر عرب تجربهای خاص در این زمینه دارد؛ به همین خاطر پدیدههای طبیعی بهویژه باران در ...
بیشتر
شاعران معاصر عرب تنها به جنبة دیداری پدیدههایی که در طبیعت و در اطراف خود میبینند بسنده نکرده بلکه از این مظاهر طبیعی، موضوعات مهمی را خلق میکنند که در ایجاد تصویر فنی و ادبی آثار شعریشان به آنها کمک میکند. عبدالوهاب البیاتی شاعر معاصر عرب تجربهای خاص در این زمینه دارد؛ به همین خاطر پدیدههای طبیعی بهویژه باران در شعر او دارای جایگاه ویژه و معانی متعددی است. بر همین اساس، شاعر به منظور نوگرایی در خلق تصاویر شعری خود و غنیسازی آن، واژه باران را به کار میگیرد. باران ازجمله ابزار بیانی است که شاعر با توجه به کاربرد بسیار این واژه در تعداد قابلتوجهی از اشعارش، بدان توجه داشته است. در این پژوهش که بر پایه روش تحلیلی ـ آماری استوار است، سعی شده است با توجه به نقش باران در دیوان بیاتی، دلالتهای متعدد منفی و مثبت آن، بررسی و تبیین گردد. باران در شعر بیاتی دارای دلالتهای مثبت و منفی بسیاری است؛ ازاینرو در این مقاله به بررسی مهمترین نمادهای مثبت یعنی سرسبزی، انقلاب، زندگی و روشنایی و دلالتهای منفی یعنی تنهایی، غم، ویرانی و مرگ پرداخته شدهاست. از بررسی واژه باران در شعر بیاتی، این نتیجه به دست آمد که شاعر در کل، 119 بار این کلمه را به کار بردهاست که 58 بار معنای مثبت و 49 بار معنای منفی داشته و 12 بار نیز در معنای حقیقی آن به کار رفتهاست. این میزان از کاربرد واژۀ باران در شعر بیاتی، ناشی از دیدگاه شاعر نسبت به مرگ و زندگی و به دنبال آن، ناامیدی و امیدواری همزمانی است که در وجود شاعر نهادینه شدهاست.
ادبی
مرتضی زارع برمی
دوره 14، شماره 49 ، اسفند 1397، ، صفحه 131-154
چکیده
یعالج هذا البحث الکتابة النسویة عن غزو العراق عام 2003م من خلال شعر الشاعرة العراقیة، بشری البستانی. بعد أحداث 11 سبتمبر 2001م، وقعت العملیات العسکریة فی العراق سنة 2003م، واستمرت من 19 مارس إلی 1 مایو 2003م، والتی أدّت إلی إحتلال العراق من قبل الولایات الأمریکیة المتحدة. بشری البستانی أدانت الحرب المفروضة علی العراق وحین کتبت ...
بیشتر
یعالج هذا البحث الکتابة النسویة عن غزو العراق عام 2003م من خلال شعر الشاعرة العراقیة، بشری البستانی. بعد أحداث 11 سبتمبر 2001م، وقعت العملیات العسکریة فی العراق سنة 2003م، واستمرت من 19 مارس إلی 1 مایو 2003م، والتی أدّت إلی إحتلال العراق من قبل الولایات الأمریکیة المتحدة. بشری البستانی أدانت الحرب المفروضة علی العراق وحین کتبت عنها، إنطلقت من أرض جدیدة وجعلت المرأة العراقیة مرکز الحدث، کأم وزوجة وحبیبة وفیة فی الأزمات التی حدثت أثناء الحرب، وتلک الحرب لم تکن مجرد خنادق وجانب عسکری و ساحة قتال، بل کان لها أثراً نفسیاً وأخلاقیّاً بالغاً فی نفوس السکان المدنیین، کالیُتم والموت وإلغاء المواعید والمآسی العائلیة، ولأهمیة هذه التجربة یسعی البحث إلی تقصّی دور المرأة العراقیة فی هذه الحرب بأنها المجاهدة والمضحیة والبناءة والمتصدیة وأنها نعم الأم والزوجة والأخت والحبیبة التی سجّلت لنفسها تجارب رائعة. هنا یتقصّی البحث قدرة الشاعرة علی توثیق هذه التحولات المقرونة بالمواقف إزاء الحرب من جانب، وإزاء مصاعب المدنیین وخاصة النساء من جانب آخر، حینما یُعدّ الرجل هو العنصر الأهمّ فی روایات الحرب ویُوصَف بکونه مقاتلاً مغواراً فی جبهة القتال، والمرأة تکون عنصراً جمالیاً تکمیلیاً أو هامشیاً فی أدب الحرب وتُوصَف بکونها ضحیة ضعیفة فی الجبهة الداخلیة.
ادبی
علی خضری؛ رسول بلاوی؛ فاطمه محمدی
دوره 13، شماره 45 ، اسفند 1396، ، صفحه 39-56
چکیده
سبکشناسی با رویکردی نقدگرایانه، میکوشد ساختارهای لغوی متن را بررسی نماید و سخن را از حالت عادی، به جنبة فنی سوق دهد تا زیباییهای فنی پنهان متن را نمایان سازد؛ بهگونهای که باعث تمایز اشعار گوناگون از همدیگر شود. عبدالرحیم محمود شاعر مبارز فلسطینی، صاحب سبکی خاص در برانگیختن عنصر حماسه و ایستادگی و مقاومت در میان مردم است. این ...
بیشتر
سبکشناسی با رویکردی نقدگرایانه، میکوشد ساختارهای لغوی متن را بررسی نماید و سخن را از حالت عادی، به جنبة فنی سوق دهد تا زیباییهای فنی پنهان متن را نمایان سازد؛ بهگونهای که باعث تمایز اشعار گوناگون از همدیگر شود. عبدالرحیم محمود شاعر مبارز فلسطینی، صاحب سبکی خاص در برانگیختن عنصر حماسه و ایستادگی و مقاومت در میان مردم است. این پژوهش به سبکشناسی یکی از بارزترین سرودههای عبدالرحیم محمود، یعنی قصیدة «أنشودة التحریر» میپردازد و مردم کشورهای عربی را به شکل عام و مردم فلسطین را به طور خاص به پایداری و امید به آزادی دعوت میکند. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی، با تکیه بر روش آماری، میکوشد شکل ساختاری قصیدة «أنشودة التحریر» را در سه سطح آوایی، ترکیبی و بلاغی بررسی کند و روابط موجود در پیوند این سطوح را نمایان سازد. نتایج پژوهش نشان میدهد که در سطح آوایی، استفادة گسترده از آواهای بم و شدید با سیاق کلّی قصیده که بیانگر حماسه است، تناسب دارد. در سطح ترکیبی، جملههای فعلیه بر جملة اسمیه برتری دارد تا عوامل استمرارِ پایداری و امید به آزادی را نمایان سازد. در سطح بلاغی نیز ارتباط و تناسب زیبایی میان الفاظ و ساختار متن وجود دارد و معانی از گسترة تجسم تصاویر حسی برای ما تداعی میشود.
ادبی
محمود حیدری
دوره 13، شماره 45 ، اسفند 1396، ، صفحه 79-98
چکیده
فرهنگپذیری بارزترین ابزار گفتوگوی بین فرهنگها و به معنای سازوکارهای تبادل فکری در بین فرهنگهای مختلف است و نیز یکی از زمینههای پژوهش در ادبیات تطبیقی به شمار میرود. از نشانههای این تداخل فرهنگی بین فرهنگ فارسی و عربی در دورة نخست شعر عباسی، حضور جلوههایی از فرهنگ ایرانی در شعر ابونواس است. یکی از نمودهای بارز این امر، ...
بیشتر
فرهنگپذیری بارزترین ابزار گفتوگوی بین فرهنگها و به معنای سازوکارهای تبادل فکری در بین فرهنگهای مختلف است و نیز یکی از زمینههای پژوهش در ادبیات تطبیقی به شمار میرود. از نشانههای این تداخل فرهنگی بین فرهنگ فارسی و عربی در دورة نخست شعر عباسی، حضور جلوههایی از فرهنگ ایرانی در شعر ابونواس است. یکی از نمودهای بارز این امر، نگاه مقدس به آتش و نور با توجه به تعالیم دین زرتشتی است. این پژوهش به شیوة تطبیقی به بررسی این پدیده در شعر این شاعر ایرانیالأصل میپردازد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که فراوانی معانی و تصویرهای شعری برگرفته از آتش و نور، به فرهنگ ایرانی شاعر برمیگرد که به گزینش چنین تصاویر درخشانی در شعر او منجر شدهاست. گویی شاعر با این تصاویر نورانی میخواهد با تمدن اسلامی آن دوره که رنگوبوی ایرانی به خود گرفته، همراه شود و ارتباط خود را با فرهنگ پدری و سرزمین مادری خود مستحکم نماید. نکتة قابل توجه در این تصاویر این است که شاعر بهصراحت اشارهای به مقدس بودن آتش و برتری آن نکرده و دلیل آن ترس از تهمت زندقه است. اما با دقت بیشتر میتوان دریافت که وی چگونه بین این نوع تصاویر شعری و آیات قرآنیای که بیانکنندة تصاویری نورانی هستند، ارتباط برقرار کرده و به تقدس آتش و نور اقرار نمودهاست.
ادبی
عزیز البوشهبازی؛ محمد جواد اسماعیل غانمى؛ عبدالکریم البوغبیش
دوره 13، شماره 44 ، آذر 1396، ، صفحه 113-130
چکیده
عصر عباسی به عصر نوگرایی در موضوعات و اصطلاحات متمایز گردیدهاست، بهطوریکه برخی شاعران این عصر به تصویرآفرینی از واژگانی اهتمام نشان دادند که یا پیشتر مرسوم نبودهاست یا در بیشتر مواقع، به دلیل ویژگیهای سلبیشان به دور از زیبایی بودهاند. یکی از این واژگان واژۀ «النفط» (نفت) است که چهبسا به دلیل ویژگیهایش ذوق ...
بیشتر
عصر عباسی به عصر نوگرایی در موضوعات و اصطلاحات متمایز گردیدهاست، بهطوریکه برخی شاعران این عصر به تصویرآفرینی از واژگانی اهتمام نشان دادند که یا پیشتر مرسوم نبودهاست یا در بیشتر مواقع، به دلیل ویژگیهای سلبیشان به دور از زیبایی بودهاند. یکی از این واژگان واژۀ «النفط» (نفت) است که چهبسا به دلیل ویژگیهایش ذوق ادبی، آن را پس میزند و با ویژگیهای زیباشناختی ناسازگار مینماید. با وجود این، شاعران عباسی به کمک آرایهپردازیهای ادبی توانستند از باب خدمت به ادب خویش این ویژگیها را بهخوبی به کار بندند تا از آنها شاهکارهای ادبیِ زیبایی بیافرینند. ازاینرو، واژۀ نفت در وصف زن و اسب به کار رفت، در نام برخی دانشمندان استفاده شد، شعلههایش به ستارگان درخشان و شمشیرِ طلاکاریشده مانند گردید و دودش به تاریکی شب تشبیه شد. این واژه در موضوعاتی دیگر نیز به کار میرفت که کاربردِ آن کمتر به ذهن میرسید. در این مقاله میکوشیم کاربردهای زیباشناسانۀ واژۀ مذکور را با توجه به سیر آن در شعر دورۀ عباسی واکاویم و بیان داریم که چگونه شاعران این دوره توانستند با پرواز در آسمان خیال، تصاویر بلاغیِ زیبایی را از این مادۀ بدبو ترسیم کنند. این تصاویر بیشتر در معنای حقیقی نفت، در دو جنبۀ مثبت و منفیاش به کار رفته، و گاهی نیز به طور مجازی در معانی دیگر نمود یافتهاند.
ادبی
کبری روشنفکر؛ خلیل پروینی؛ حامد پورحشمتی درگاه
دوره 13، شماره 43 ، شهریور 1396، ، صفحه 65-86
چکیده
موتیف از عناصر مهم تصویرشناسی عصر جدید است که از طریق آن میتوان به نمادها و تصاویر شعری بدیع شاعر دست یافت. در این مقاله به بررسی موتیف در شعر محمود درویش پرداخته میشود و با اشاره به مفاهیم و تصاویر نهفته در اشعار وی و با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی میکوشیم رمزگانهای موجود در اشعار درویش را که اهمیت والایی در تحلیل قصائد وی داشته ...
بیشتر
موتیف از عناصر مهم تصویرشناسی عصر جدید است که از طریق آن میتوان به نمادها و تصاویر شعری بدیع شاعر دست یافت. در این مقاله به بررسی موتیف در شعر محمود درویش پرداخته میشود و با اشاره به مفاهیم و تصاویر نهفته در اشعار وی و با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی میکوشیم رمزگانهای موجود در اشعار درویش را که اهمیت والایی در تحلیل قصائد وی داشته یا کلیدی برای درک اندیشههای نهان اوست، در اختیار مخاطب قرار دهیم. ازاینرو پس از بررسی موتیف درختان در شعر محمود درویش و تکیه بر سه درخت نخل، زیتون و پرتقال که هر کدام نقش تکرارشوندهای در دیوانهای وی داشتهاند، به تصاویر، رمزگانها و مضامینی دست یافتیم که هر کدام از آنها از دیگری متمایز است؛ نمونة آن درخت نخل است که در دواوین شاعر حائز رتبة نخست میان این سه درخت بوده و دربردارندة رمزگانهایی همچون صلح، خرمی، پایداری و نشانههای مثبت و منفی در خود است؛ سپس پس از آن نوبت درخت زیتون است که علاوه بر دلالت آن بر هستی و تاریخ بشریت، حامل نمادها و تصویرهایی از جمله جلال، اصالت و ایستادگی است و سرانجام درخت پرتقال که گاهی تصاویری تشخیصی و انسانگرایانه و گاهی دلالتهایی از انقلاب و پناهندگی و وطن الشاعر در گنجینه واژگانی خود ذخیره دارد.
ادبی
مالک عبدی؛ نوال مجدّم
دوره 13، شماره 43 ، شهریور 1396، ، صفحه 109-130
چکیده
لأدب المقاومة صبغةٌ إنسانیة وعالمیّة تقوم بتجسید محاولات جیلٍ مناضلٍ قامَ بوجه الاستعمار وثارَ لتحریر شعبه وثقافته وتقالیده من قیود المستکبرین الذین اخترقوا ساحة القِیم الوطنیّة والإنسانیّة، فی قالَبٍ أدبیٍّ رصین. تُعتبَر ثورة الجزائر وکذا الثورة التی جرت فی تشیلی من أبرز ملامح المقاومة الشعبیّة أمام الطواغیت ودول الأشرار فی ...
بیشتر
لأدب المقاومة صبغةٌ إنسانیة وعالمیّة تقوم بتجسید محاولات جیلٍ مناضلٍ قامَ بوجه الاستعمار وثارَ لتحریر شعبه وثقافته وتقالیده من قیود المستکبرین الذین اخترقوا ساحة القِیم الوطنیّة والإنسانیّة، فی قالَبٍ أدبیٍّ رصین. تُعتبَر ثورة الجزائر وکذا الثورة التی جرت فی تشیلی من أبرز ملامح المقاومة الشعبیّة أمام الطواغیت ودول الأشرار فی العالم. والشاعر الجزائریّ المقاوِم "مُفدی زکریّاء" وشاعر المقاومة التشیلیّـة "بابلو نیرودا" هما من الشعراء الذین قاموا بتوعیة الشعب فأوقَدوا نار المحاربة ونفخوا فی صور المقاومة ضدّ الاستکبار والطغاة الذین حرموا الشعب من حرّیته وسلبوه استقلاله، فشحذ هؤلاء الشعراء سیفَ لسانهم ضدّ العدوّ الغاشم، من خلال إنتاجات أدبیّة بارعة ولسانٍ شعریٍّ مبین. تحاول هذه الدراسة الکشفَ عن وجوه الافتراق والاشتراک لِملامح المقاومة فی کلّ من هذین الأدبَین، لتقوم بتبیین الزوایا الخفیّة فی تراثهما الأدبیّ. وقد تحکی لنا نتائج الدراسة عن وجود مضامین مشترکة لدی الشاعرَین کــ: حبِّ الوطن، مکافحة الاستعمار، الدعوة إلی النضال وتحمّل مَشاقّـها، رثاء الشهداء وتأبینهم، تبجیل المقاومین فی سبیل الحریّة و...؛ وتقوم هذه الدراسة علی منهج وصفیّ_تحلیلیّ بسَرد الشواهد الشعریّة والاستناد إلی المصادر المتوفّرة لکلّ من الشاعرین لإقامة مقارنة بینهما علی أساس مدرسة أروبّا الشرقیّة للأدب المقارَن (المدرسة السلافیّة)، وتشابُه المجالات الاجتماعیة المشترکة فیما بینهما.
ادبی
rasol balavi؛ علی خضری
دوره 13، شماره 42 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 89-108
چکیده
النماذج البدائیّة التی عُرِفت باسم المنظّر وعالم النفس السویسری کارل جوستاف یونغ، هی الخُلقیات والمفاهیم المشترکة المترسّخة فی لاوعی الإنسان منذ القدیم. الأنیمة (الضمیر الأنثوی للرجل)، والأنیموس (الضمیر الذکوری للمرأة)، والأم، والذات، والطفل، والانبعاث، والمدینة الفاضلة من أهمّ هذه النماذج البدائیّة. قصیدة "أنشودة المطر" لبدر ...
بیشتر
النماذج البدائیّة التی عُرِفت باسم المنظّر وعالم النفس السویسری کارل جوستاف یونغ، هی الخُلقیات والمفاهیم المشترکة المترسّخة فی لاوعی الإنسان منذ القدیم. الأنیمة (الضمیر الأنثوی للرجل)، والأنیموس (الضمیر الذکوری للمرأة)، والأم، والذات، والطفل، والانبعاث، والمدینة الفاضلة من أهمّ هذه النماذج البدائیّة. قصیدة "أنشودة المطر" لبدر شاکر السیاب من أبرز القصائد التی تمثّلت فیها هذه النماذج البدائیّة. هذا المقال وفقاً للمنهج الوصفی ـ التحلیلی، یهدف إلی دراسة النماذج البدائیّة المنعکسة فی قصیدة "أنشودة المطر"، وقد تمّ الترکیز فیه علی استظهار الضمیر اللاشعوری فی ذهن الشاعر، ورصد النماذج البدائیّة فی قصیدته کالأنیمة، والانبعاث، والحیاة، الطفل، والأم، وسعینا جاهدین أن نقدّم صورة واضحة جلیّة من تمظهرات هذه النماذج فی القصیدة المدروسة. وقد توصّلت النتائج إلی أنّ نماذج یونغ البدائیّة فی هذه القصیدة إلی حدّ بعید تنبثق من اللاوعی الجمعی للسیاب، والأحداث المرّة المتوالیّة التی تعرّض لها الشاعر، تُعتبَر من أهمّ أسباب تمظهر هذه النماذج فی شعره.
ادبی
محسن پیشوایی علوی؛ گلاله حسینپناهی
دوره 12، شماره 41 ، اسفند 1395، ، صفحه 61-82
چکیده
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی تصویر شعری میراث ادبی در شعر سمیح القاسم میپردازد. در خلال این بررسی، به نمونههای منطبق با مظاهر و نمودهای این میراث در شعر این شاعر پرداخته میشود. نشان دادن جلوههای دلالتی تصویر شعری و نقش آنها در تصویر سازی شاعر و انتقال آنها به مخاطب، از دیگر اهداف و کارهای انجام شده در این مقاله ...
بیشتر
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی تصویر شعری میراث ادبی در شعر سمیح القاسم میپردازد. در خلال این بررسی، به نمونههای منطبق با مظاهر و نمودهای این میراث در شعر این شاعر پرداخته میشود. نشان دادن جلوههای دلالتی تصویر شعری و نقش آنها در تصویر سازی شاعر و انتقال آنها به مخاطب، از دیگر اهداف و کارهای انجام شده در این مقاله است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بکارگیری میراث ادبی در شعر سمیح القاسم، بیانگر پیوند و رابطهی قوی و عمیق میان افکار شاعر و شرایط عصر و زمان او، با گنجینهی میراث ادبی ملت اوست. و این ناشی از آگاهی و بینش شاعر نسبت به حضور معنویاش در گذشته، و حضور گذشته در حال، و قطعیت استمرار آن در آینده است. تصویر شعری انعکاس یافته در میراث، نشاندهندهی توانایی ادبی شاعر در القای معانی و مفاهیم، خلق تصاویر زنده و پویا، و ایجاد تنوع و تازگی است. علاوه بر آن که این تصاویر از لحاظ خصوصیات فنی و ادبی، کاملاً متفاوت از تصاویر موجود در اشعار گذشتگان است. رمز، تشخیص و جانبخشی، تکرار، تناقض میان عناصر تصویر و تنوع آنها، بکارگیری الگوهای میراثی موافق و متناسب با مفهوم مورد نظر شاعر و یا مخالف و متفاوت با آن، و تداخل تصویرها، از جمله مهمترین تکنیکهای مورد استفادهی سمیح القاسم در بهرهگیری از میراث ادبی و فراخوانی آن در شعر خود است.
ادبی
مصطفی مهدوی آرا؛ شادی شایان
دوره 12، شماره 41 ، اسفند 1395، ، صفحه 153-176
چکیده
تعتبر المدرسة الوجودیة مدرسة نفسیة تتجذر فی الوجودیة الفلسفیة، وقد ظهرت علی ید عالم النفس الأمریکی «رولو مای». ویری الوجودیون أن هناک مخاوف وهواجس تتأصل فی کینونة الإنسان، وتجعل الفردَ یتعرّض لتأملات فی حقیقة الموت، والفناء، والاحساس بالیأس، وعبث الحیاة؛ فقد تؤدی هذه التأملات إلی إثارة الهواجس والاضطرابات الوجودیة التی ...
بیشتر
تعتبر المدرسة الوجودیة مدرسة نفسیة تتجذر فی الوجودیة الفلسفیة، وقد ظهرت علی ید عالم النفس الأمریکی «رولو مای». ویری الوجودیون أن هناک مخاوف وهواجس تتأصل فی کینونة الإنسان، وتجعل الفردَ یتعرّض لتأملات فی حقیقة الموت، والفناء، والاحساس بالیأس، وعبث الحیاة؛ فقد تؤدی هذه التأملات إلی إثارة الهواجس والاضطرابات الوجودیة التی تسبب الصراعات النفسیة للفرد وعدم توازنه فی التصرّف مع الکون والمجتمع. ویحاول هذا البحث دراسة کیفیة تعامل الشاعر أبی القاسم الشابی مع الذات، والآخرین، والبیئة، معتمداً علی نظریة «الحضور الوجودی» إثر إضطرابات وجودیة اُبتلی بها الشابی. ینتهج البحثُ المنهج الوصفی–التحلیلی للکشف عن جوانب غیر مدروسة من شخصیة الشاعر. وما یبین ضرورة انجاز البحث هو حبّ الاستطلاع علی فهم أعمق لشخصیة الشابی ونحن مؤملون أن نسهم قسطا طفیفاً فی توسیع العلوم الجدیدة التی تربط بین التخصصین. وتطالعنا نتائج البحث أنّ الشاعر عانی طوال حیاته من حوادث نحو: إصابته بالمرض القلبی، والتأمل فی الموت، والوحدة، والإحساس بالتخلّی عن الآخرین و.. الخ. کل ذلک مصدر لإثارة المخاوف الوجودیة فی شخصیة الشاعر، وانبجاس الخیفة، والهواجس النفسیة، والوجودیة، ما أدّت إلی الصراعات النفسیة لدی الشابی والتعاملات الغیر الملاءمة مع الذات والآخرین.
ادبی
احمد نهیرات
دوره 12، شماره 40 ، آذر 1395، ، صفحه 99-118
چکیده
تصویر لحظه فراق یار از مهمترین مضامین معلقات سبع در شرح زوزنی است؛ و بر سبک تصویرسازی شعری جاهلیان و روشهای تعبیری آنان، دلالت صادقانه آن تصویرها بر عواطف و احساسات جاهلیان و خصوصاً سرایندگان، و اشتمال آنها بر اخلاق ، شخصیتها، اماکن و داستانهای دورة جاهلی دلالت دارد. این توصیفات عموماً بصریاند و عاشق و معشوق، قبیله یار، مرکبها ...
بیشتر
تصویر لحظه فراق یار از مهمترین مضامین معلقات سبع در شرح زوزنی است؛ و بر سبک تصویرسازی شعری جاهلیان و روشهای تعبیری آنان، دلالت صادقانه آن تصویرها بر عواطف و احساسات جاهلیان و خصوصاً سرایندگان، و اشتمال آنها بر اخلاق ، شخصیتها، اماکن و داستانهای دورة جاهلی دلالت دارد. این توصیفات عموماً بصریاند و عاشق و معشوق، قبیله یار، مرکبها و ...و احساسات و عواطف آنها را به تصویر میکشد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیل متن، تصویرهای بصری از لحظة فراق و دلالتهای واقعی آن را تبیین مینماید. همچنین حالتهای روحی روانی سرایندگان و دلالتهای آن تصویرها بر مسائل اجتماعی دوره جاهلی را بیان میدارد. شاعران معلقات، با کمی فرق، همگی تصاویر هنری مشابهی درباره فراق یار آوردهاند؛ مانند: زمان فراق، وصف یار، قبیله و کاروانش، ایام وصل، حالت روحی روانی عاشق و معشوق از فراق، سرگردانی شاعر در صحرا پس از فراق و ناامیدی از دیدار دوباره. شاعران، لحظة فراق را با دیدی منفی و بدبینانه و با دلالتی آشکار بر پشیمانی، افسوس ونگرانی آنان، و با تشبیهاتی مادی، محسوس و متناسب با زندگی بادیهنشینان تصویر کردهاند.
ادبی
ابوالحسن امینمقدسی؛ طاهره حیدری
دوره 12، شماره 40 ، آذر 1395، ، صفحه 143-166
چکیده
یتزیّن الشعر العربی المعاصر باستخدام أنواع التناص نحو التناص التاریخی، والدینی و.. الخ. یهدف هذا المقال إلى أن یجسّد التناص القرآنی فی أشعار محمد بن عبدالمطلب، توصّلاً إلى إجابة مطلوبة لهذین السؤالین: لماذا استخدم الشاعر التناص القرآنی خلال أشعاره؟ ومن أیة أسباب ینبع ویتأثر هذا النوع من التناص القرآنی؟. القراءة النقدیة للأبیات ...
بیشتر
یتزیّن الشعر العربی المعاصر باستخدام أنواع التناص نحو التناص التاریخی، والدینی و.. الخ. یهدف هذا المقال إلى أن یجسّد التناص القرآنی فی أشعار محمد بن عبدالمطلب، توصّلاً إلى إجابة مطلوبة لهذین السؤالین: لماذا استخدم الشاعر التناص القرآنی خلال أشعاره؟ ومن أیة أسباب ینبع ویتأثر هذا النوع من التناص القرآنی؟. القراءة النقدیة للأبیات التی انطوت على التناص القرآنی فی دیوان محمد بن عبدالمطلب تتطلب معرفة المعنى الشعری بالإضافة الى العلم بأسباب انتاج النص الشعری؛ فمن هذا المنطلق، إنّ المنهجیة التی اتبعناها خلال المقال منهجیة سمنطیقیة لیتمّ الوقوف على أسباب خلق الأبیات المنطویة على النص القرآنی، وذلک عن طریق تحلیل العناصر المکوّنة للمعنى. نشأة محمد بن عبد المطلب و ترعرعه فی أسرة متدیّنة، وتعلیمه فی المراکز العلمیة التقلیدیة فی الأزهر ودارالعلوم، وتواجده الفعّال والمستمرّ فی المحافل الإسلامیة التقلیدیّة، ومجالسته مع کبار الشخصیات الإسلامیة، کلّها ساهمت فی أن یتعلّق قلب الشاعر بالمراکز الثقافة الإسلامیة – العربیة، کما أن فکرته الدینیة أفضت الى أن تستولی نظرة دینیة معمّقة على کل دیوانه، وأن یوظّف التناص القرآنی فی مختلف موضوعاته الشعریة أکثر من أنواع التناص الأخرى.
ادبی
سید حسین مرعشی
دوره 12، شماره 39 ، شهریور 1395، ، صفحه 23-46
چکیده
اخوانیات ازجمله اشعار رایج در دورة زندی به شمار میآید. از مشهورترین نمونههای شعر اخوانی مراسلات شعری است که بین طبیب اصفهانی و هاتف اصفهانی وجود داشتهاست. از مجموع اشعار عربیای که طبیب اصفهانی از شیراز برای هاتف در اصفهان ارسال کرده، سه قصیده بر جای مانده، این در حالی است که از قصیدههای ارسالی هاتف برای طبیب تنها یک قصیده ...
بیشتر
اخوانیات ازجمله اشعار رایج در دورة زندی به شمار میآید. از مشهورترین نمونههای شعر اخوانی مراسلات شعری است که بین طبیب اصفهانی و هاتف اصفهانی وجود داشتهاست. از مجموع اشعار عربیای که طبیب اصفهانی از شیراز برای هاتف در اصفهان ارسال کرده، سه قصیده بر جای مانده، این در حالی است که از قصیدههای ارسالی هاتف برای طبیب تنها یک قصیده بر جای مانده است. در تحقیق حاضر، این قصیده، و قصیدة طبیب که در جواب آن سروده شده، بررسی شدهاند. در این پژوهش، به موضوعاتی همچون مناسبت سرودن دو قصیده، اغراض و چگونگی ترتیب آنها، موضوعات، و محورهای دو قصیده پرداخته شدهاست. بررسی ویژگیهای سبکی این اشعار نیز از دیگر بخشهای مقالة حاضر است. با توجه به تنوع این موضوعات، از سه روش نقدی مختلف استفاده شد که عبارتند از: روش تاریخی، روش موضوعی که اساس آن واژگان پرکاربرد در متن است، و روش ساخت صوری. از نتایج مهم این تحقیق میتوان به ضعف نسبی هاتف اصفهانی در زبان عربی و ظرافتهای آن اشاره کرد. علاوه بر آن، در این تحقیق، نخستین بار، ابیات عربی جدیدی از هاتف ارائه شد.
ادبی
ربابة رمضانی؛ محمد امین شیخ باقری
دوره 12، شماره 39 ، شهریور 1395، ، صفحه 47-66
چکیده
آوازه شعری شرفالدین محمد بن سعید بوصیری، برخاسته از مدایح نبوی بهویژه قصیده «الکوکب الدریة فی مدح خیر البریة»، معروف به «برده» است، که از نمونههای ناب شعر عربی و محل توجه ادباست. این قصیده از سوی خیل عظیمی از شاعران متأخر، تقلید شده، که از زیباترین نمونههای این تقلید، میتوان به قصیدة طولانی «علی احمد باکثیر»، ...
بیشتر
آوازه شعری شرفالدین محمد بن سعید بوصیری، برخاسته از مدایح نبوی بهویژه قصیده «الکوکب الدریة فی مدح خیر البریة»، معروف به «برده» است، که از نمونههای ناب شعر عربی و محل توجه ادباست. این قصیده از سوی خیل عظیمی از شاعران متأخر، تقلید شده، که از زیباترین نمونههای این تقلید، میتوان به قصیدة طولانی «علی احمد باکثیر»، با عنوان «نظام البردة» یا «ذکری محمد (ص)» اشاره کرد. باکثیر این شعر خود را بر طریقه «برده بوصیری» به رشته نظم درآوردهاست؛ با این تفاوت که قصیدة وی، مدح خالص به شمار نمیآید؛ بلکه به دنبال هدف دیگری بوده که آن، پایبندی به مسائل اساسی امت اسلامی است. وی در این مدح پیامبر، با استعانت از وجود مقدس حضرت رسول اکرم (ص)، در مقابل تجاوز صهیونیسم و غرب، به مرزهای اسلام ایستادگی کرده، و به همین جهت قصیدة وی، رنگوبوی سیاسی دارد، و دغدغههای دینی و وطنی بر آن چیره شدهاست. لذا شعر وی، از نمونههای بارز شعر مقاومت به شمار میآید. این مقاله، سبک شعری دو قصیدة «برده بوصیری» و «نظام البرده باکثیر» را بررسی کرده، و آن دو را از نظر ساختار کلی، تصویر شعری، عاطفه، موسیقی، و زبان شعری به صورت بررسیِ موضوعی ـ تحلیلی، مورد نقد قرار داده است.
ادبی
علی باقر طاهری نیا؛ حسام الدین خاکپور؛ مژگان نوح نژاد
دوره 12، شماره 39 ، شهریور 1395، ، صفحه 109-130
چکیده
موضوع بررسی ادبیات نزد فرمالیستها خود ادبیات نیست، بلکه ادبی بودن متن است؛ یعنی ویژگیهایی را بررسی میکنند که ادبی بودن متن را نشان دهند، به دور از عوامل خارجی با تأکید بر خصایصی که زبان متن را از زبان عادی روزمره تمییز میدهند و متن را از تمام زمینههای خارجی مستقل میگردانند. این نوشتار میکوشد که با استفاده از روش توصیفی ...
بیشتر
موضوع بررسی ادبیات نزد فرمالیستها خود ادبیات نیست، بلکه ادبی بودن متن است؛ یعنی ویژگیهایی را بررسی میکنند که ادبی بودن متن را نشان دهند، به دور از عوامل خارجی با تأکید بر خصایصی که زبان متن را از زبان عادی روزمره تمییز میدهند و متن را از تمام زمینههای خارجی مستقل میگردانند. این نوشتار میکوشد که با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی قصیده لامیة الکرد شیخ سلیم تختهای (1274، 1337ه. ق) متخلص به سالم سنندجی و مشهور نزد علما و ادبای کرد به امروءالقیس کردها بپردازد. شاعر در این قصیدة توازن زیبا با شاخههای مختلف آن و پدیدة آشناییزدایی در دو سطح جانشینی و همنشینی را برای بیان آنچه در درونش نسبت به ممدوح غلیان دارد، به کار میگیرد. از نتایج این نوشتار این است که تقابلهای دوگانةِ متعلق به نزاع قلب و عقل بخش زیادی از قصیده را به صورتی دیالکتیکی در برگرفته، به گونهای که عقل ـ در پایان مقطع اول که مقطع شبه تغزلی قصیده است ـ در برابر قلب شکست میخورد، این در حالی است که در مقطع دوم قصیده، آنگاه که شاعر در موضوع اصلی شعر داخل میشود که مدح شیخ ضیاءالدین است، از جوانب زیباییشناسیک متن کاسته میشود.
ادبی
دوره 12، شماره 38 ، خرداد 1395، ، صفحه 1-20
چکیده
تکنیک گفتوگو برای شاعر عرب وسیلهای است برای گریز از شعر تکبعدی، تکصدایی و فردگرا تا از این رهگذر حضور دیگران را در شعرش به تصویر بکشد. این عنصر نزد ابونواس، شاعر بزرگ دوره عباسی، علاوه بر اهدافی که برشمردیم وسیلهای مناسب برای پدید آوردن و تکمیل شیوه داستانسرایی نیز بود. زیرا داستانگرایی و روایتپردازی از گرایشهای برجستة ...
بیشتر
تکنیک گفتوگو برای شاعر عرب وسیلهای است برای گریز از شعر تکبعدی، تکصدایی و فردگرا تا از این رهگذر حضور دیگران را در شعرش به تصویر بکشد. این عنصر نزد ابونواس، شاعر بزرگ دوره عباسی، علاوه بر اهدافی که برشمردیم وسیلهای مناسب برای پدید آوردن و تکمیل شیوه داستانسرایی نیز بود. زیرا داستانگرایی و روایتپردازی از گرایشهای برجستة شعری ابونواس است. ازاینرو او به گفتوگوی شعری در صیغهها و قالبهای مختلف میپردازد. گفتوگو در شعر این شاعر، عنصری معمولی و بینشان نیست و کارکردهای روایی و سبکی ویژهای دارد. او علاوه بر سبک خاصش در داستانسرایی، به تناسب شخصیتهای مختلفی که آفریده، این تکنیک روایی را به کار گرفتهاست. این پژوهش میکوشد تا به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی مهمترین شیوهها، انواع، و کارکردهای گفتوگوی شعری را در شعر ابونواس تبیین کند.
ادبی
احمد پاشا زانوس؛ حشمت الله زارعی کفایت؛ مرتضی براری
دوره 12، شماره 38 ، خرداد 1395، ، صفحه 109-126
چکیده
الرمز الطبیعی هو مِن أهمِّ عناصر التصویر الرمزی الذی یُبَیِّنُ مَوقفَ الشاعر بالنسبة إلی العالم. کاتبُ هذا البحث التوصیفیّ ـ التحلیلیّ یُحاولُ تناولَ التعریف و تحلیل الرموز الطبیعیة فی شعر إیلیا أبی ماضی و الإجابة بهذه الأسئلة: ما هی الرموز الطبیعیة فی شعر إیلیا أبی ماضی؟ ما هی أهدافه فی إستخدام الرمز الطبیعیّ؟
ایلیا ابوماضی هو ...
بیشتر
الرمز الطبیعی هو مِن أهمِّ عناصر التصویر الرمزی الذی یُبَیِّنُ مَوقفَ الشاعر بالنسبة إلی العالم. کاتبُ هذا البحث التوصیفیّ ـ التحلیلیّ یُحاولُ تناولَ التعریف و تحلیل الرموز الطبیعیة فی شعر إیلیا أبی ماضی و الإجابة بهذه الأسئلة: ما هی الرموز الطبیعیة فی شعر إیلیا أبی ماضی؟ ما هی أهدافه فی إستخدام الرمز الطبیعیّ؟
ایلیا ابوماضی هو مِن أبرز شعراء المهجر الذی إهتمَّ کثیراً فی شعره بإستخدام الرمز الطبیعیّ لِأجل کونه عاشقاً للطبیعة و غایتُه مِن استخدام هذه الرموز هو تبیینُ الإضطرابات السیاسیة و الإجتماعیة و الإنسانیة. الرموز التی أخذ مِن الطبیعة هی: الزهرة، السّنبلة، التّینة، الطّلّ، البلبل، العصفور، الضّفدع، النّهار، الّلیل، النّجوم، الطّین و غیرها. و ممّا یجدرُ بالذّکر أنَّ الرموز الطّبیعیّة فی شعر أبی ماضی سَهلةٌ قد أستُخدِمَت لأجلِ إرتقاء معنی الشعر و هی توضیحٌ لحقیقة اجتماعیة کبیرة.
ادبی
دوره 11، شماره 37 ، اسفند 1394، ، صفحه 65-87
چکیده
هجا را در شعر بوصیری میتوان بر اساس انگیزههای روانی مختلف به سه دستة هجای دینی، اجتماعی و فردی تقسیم کرد. او در هجو دینی، معاندان اسلام و بهویژه یهود و نصارای زمان خود را مورد خطاب قرار میدهد و با استدلالهای عقلی و اشارات تاریخی به رد عقاید آنها میپردازد. شعر او در این نوع از هجا صریح، محکم، و استوار است.
هجای اجتماعی و فردی ...
بیشتر
هجا را در شعر بوصیری میتوان بر اساس انگیزههای روانی مختلف به سه دستة هجای دینی، اجتماعی و فردی تقسیم کرد. او در هجو دینی، معاندان اسلام و بهویژه یهود و نصارای زمان خود را مورد خطاب قرار میدهد و با استدلالهای عقلی و اشارات تاریخی به رد عقاید آنها میپردازد. شعر او در این نوع از هجا صریح، محکم، و استوار است.
هجای اجتماعی و فردی بوصیری اگرچه ریشه در اغراض شخصی دارد، اما بیشتر هدفی اصلاحی را دنبال میکند. شعر او در این دو نوع از هجا، بیتکلف، روان و بیشتر آمیخته با طنز است. او در هجای اجتماعی خود بهوضوح فساد و ناهنجاریهای موجود در میان طبقات حاکم زمان خویش را به تصویر میکشد و در هجای فردی بیشتر از عیوب اخلاقی سخن میگوید. تربیت دینی، زندگی شخصی و مشکلات اجتماعی شاعر بر سبک شعری او در این غرض شعری تأثیر مستقیم داشتهاند. نویسنده در این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی انواع مختلف هجا در شعر بوصیری را مورد توجه قرار داده و نمونههای شعری مناسب را تجزیهوتحلیل کردهاست.
ادبی
دوره 11، شماره 36 ، آذر 1394، ، صفحه 1-18
چکیده
احساس غربت قدمتی به اندازة عمر بشر دارد و در همة گونههای انسانی از هر نژاد و فرهنگی بروز پیدا کردهاست. این احساس گاه دل نازک شاعران را نیز تحت تأثیر قرار داده و هر یک از آنان با دیدگاه و موقعیت ویژة خود آن را بیان کردهاند. « عدنان صائغ» شاعر معاصر عراقی ازجمله شاعرانی است که تاب تحمل شرایط سخت کشورش را نداشت و بهناچار در جستوجوی ...
بیشتر
احساس غربت قدمتی به اندازة عمر بشر دارد و در همة گونههای انسانی از هر نژاد و فرهنگی بروز پیدا کردهاست. این احساس گاه دل نازک شاعران را نیز تحت تأثیر قرار داده و هر یک از آنان با دیدگاه و موقعیت ویژة خود آن را بیان کردهاند. « عدنان صائغ» شاعر معاصر عراقی ازجمله شاعرانی است که تاب تحمل شرایط سخت کشورش را نداشت و بهناچار در جستوجوی امنیت و روزی خود به کشور دیگری کوچ کرد و به این احساس دچار شد. جلوههای غربت و دلتنگی در شعر این شاعر نمود آشکاری دارد، تاآنجاکه به صورت مبالغهآمیزی به وطن خویش دلبستگی و شوق نشان میدهد.
این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی، میکوشد به مهمترین موضوعاتی بپردازد که بیانگر غربت و دلتنگی شاعر در دو دیوان: تأبط منفی و تکوینات است و سیاستهای ظالمانه دستگاه حکومتی را نقد می کند. همچنین از ستمگریهای وحشیانة رژیم بعثی عراق، بهویژه آزار و اذیت روشنفکران، شاعران و نویسندگان عراقی سخن میگوید. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که شاعر علیرغم دوری از میهن خویش، همچنان دلبسته و شیفته دوستان، خویشان، و اماکن طبیعی عراق است و غم غربت را با سبکی ساده، روان، زیبا و به دور از لفظپردازی، پیچیدهگویی و آوردن تعابیر پرزرقوبرق بیان میکند.
ادبی
ریحانه ملازاده
دوره 11، شماره 36 ، آذر 1394، ، صفحه 37-52
چکیده
وضعیت حاکم بر جامعة عربی و مشکلات موجود در آن ذهن همة شاعران را درگیر مسائل روزمره کرده و تحت تأثیر خود قرار دادهاست. شیوع فساد در ساختار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی جامعة عراق موجب شد افراد جامعه بهویژه شاعران به طور عمیق احساس یأس کنند و درنتیجه به انزوا و اغتراب روی آورند. ازجمله پیشروان این افراد، شاعر معاصر عراقی، سعدی ...
بیشتر
وضعیت حاکم بر جامعة عربی و مشکلات موجود در آن ذهن همة شاعران را درگیر مسائل روزمره کرده و تحت تأثیر خود قرار دادهاست. شیوع فساد در ساختار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی جامعة عراق موجب شد افراد جامعه بهویژه شاعران به طور عمیق احساس یأس کنند و درنتیجه به انزوا و اغتراب روی آورند. ازجمله پیشروان این افراد، شاعر معاصر عراقی، سعدی یوسف است که مدتهای زیادی خارج از کشورش زندگی کردهاست. وی در دورة غربت نقلمکانهای متعددی داشته و سختیهای بسیاری را متحمل شدهاست؛ ازاینرو شعرش نیز پژواکی از بحرانهای انسان معاصر است که تعارض و تقابل جنبشهای آزادیبخش با حرکتهای استثمارگرایانه غرب را به تصویر میکشد. در پژوهش حاضر میزان این نوستالژی ضمن تحلیل اشعار سعدی یوسف بررسی خواهد شد. این مقاله با هدف تعریف اصطلاح اغتراب از آغاز پیدایش تا عصرحاضر با تکیه بر شیوة تحلیلی ـ توصفی به نگارش درآمده و سپس پدیدة اغتراب را از طریق عرضة نمونههایی از اشعار مبتکرانة شاعر مورد تحلیل قرار داده و نکات فنی و زیباییشناسانة آن را بازگو کردهاست.
ادبی
دوره 11، شماره 36 ، آذر 1394، ، صفحه 75-94
چکیده
مکتب ادبیات تطبیقی سلافی «مارکسیستی» که وجهتسمیههای متعددی دارد، مکتبی جامعهگراست و ادبیات را بر اساس «تشابه آثار ادبی» بررسی میکند. «جیرمونسکی»، مؤسس این مکتب، اساس تحقیقات تطبیقی را بر تشابه اعلام میکند. این مقاله با روشی توصیفی ـ تحلیلی و با رویکرد مکتب سلافی، میکوشد با نگاهی جامعهشناختی و بر اساس ...
بیشتر
مکتب ادبیات تطبیقی سلافی «مارکسیستی» که وجهتسمیههای متعددی دارد، مکتبی جامعهگراست و ادبیات را بر اساس «تشابه آثار ادبی» بررسی میکند. «جیرمونسکی»، مؤسس این مکتب، اساس تحقیقات تطبیقی را بر تشابه اعلام میکند. این مقاله با روشی توصیفی ـ تحلیلی و با رویکرد مکتب سلافی، میکوشد با نگاهی جامعهشناختی و بر اساس حوادث دوران زندگی و وضع سیاسی و اجتماعی زمانة «محمد فیتوری» و «مهدی اخوان ثالث»، بنمایههای ادبیات پایداری را در آثار این دو شاعر بررسی و نقد کند. ادبیات پایداری گونهای از ادبیات است که در همه زمانها بیانگر رنج ملتها در برابر ستم است و در ادب ملتهایی شکل میگیرد که از نظر اجتماعی دچار بحران، جنگ، انقلاب یا مواردی شبیه به آن میشوند و باعث ایجاد روحیه پایداری در مردم میشود. مهدی اخوان ثالث و محمد فیتوری نیزازجمله شاعرانی بودند که در سرودههایشان رنجهای مردم را سرودند. هر دو شاعر دوران مشابهی را گذراندند و در برابر ظلم و ستم هرگز تسلیم وضع نابسامان جامعة خود نشدند. این پژوهش، ضمن معرفی دو شاعر برجستة ایران و سودان، «مهدی اخوان ثالث» و « محمد فیتوری»، و بررسی اشعار انقلابیشان، تلاش دارد به جلوههای گوناگون مقاومت، ظلمستیزی و دفاع از وطن در اشعار این شاعران معاصر بپردازد. تمدن پرافتخار گذشتة ایران و عشق به سرزمین مادری (سودان)، آزادیخواهی و پایداری در برابر ظلم، خوشبینی و ایجاد امید و مبارزه با بیهویتی و غفلت مردم، از مهمترین جلوههای ادبیات پایداری در اشعار آنهاست.
ادبی
جواد صالحی؛ عبد علی فیض الله زاده
دوره 11، شماره 36 ، آذر 1394، ، صفحه 95-110
چکیده
سنت با مشخصة فرهنگی و مضامین متعدد دینی، تاریخی، اجتماعی، و ادبی خود یک پدیدة الهامبخش است که شاعر با بهکارگیری آن، افکار و اندیشة شخصی و یا گروهی زمان خویش را به نمایش میگذارد و بهوسیلة آن به تجربه و تصاویر و اصالت شعری، قدرت و استحکام میبخشد.
اعشی یکی از شاعران برجستة دورة جاهلی است که از سنتهای دورة پیش یا دورة معاصر خویش ...
بیشتر
سنت با مشخصة فرهنگی و مضامین متعدد دینی، تاریخی، اجتماعی، و ادبی خود یک پدیدة الهامبخش است که شاعر با بهکارگیری آن، افکار و اندیشة شخصی و یا گروهی زمان خویش را به نمایش میگذارد و بهوسیلة آن به تجربه و تصاویر و اصالت شعری، قدرت و استحکام میبخشد.
اعشی یکی از شاعران برجستة دورة جاهلی است که از سنتهای دورة پیش یا دورة معاصر خویش تأثیر پذیرفتهاست. بررسی استقرایی سنت دینی در دیوان اعشی که مشتمل بر داستانها و اساطیر کهن دینی، اعتقادات و باورها و مناسک و شعایر بدوی ـ جاهلی و برآمده از ناخودآگاه جاهلی است، دال بر قدرت شاعر در بهکارگیری آنها و همچنین بیانگر جنبههایی از افکار و اعتقادات و آدابورسوم دورة جاهلی است و بررسی آن میتواند رابطة فرهنگ و ادیان و تاریخ و اسطورههای عرب با ملل دیگر را روشن سازد. آگاهی شاعر از این مضامین و افکار به عنوان یکی از تأثیرگذارترین پدیدهها در سنتهای شعری جاهلی که آثار آن نیز در شعر وی وارد شده، محصولِ ارتباط و اختلاط وی با سایر ملتها و مسافرتهایش به جوامع و محیطهای متعدد است.
ادبی
دوره 11، شماره 34 ، خرداد 1394، ، صفحه 1-18
چکیده
بهکارگیری سبکشناسی آماری در تحلیل و بررسی متون ادبی، گامی مهم در مسیر عقلایی کردن فهم یک متن ادبی و دوری از تمسک به عنصر ذوق در تحلیل آن متن است. فرضیه بوزیمان یکی از شیوههای سبکشناسی آماری است که بوزیمان دانشمند آلمانی، نخستین بار آن را مطرح نمود و به این اسم شناخته شد. شیوهای که این فرضیه ارائه میدهد، خواننده را در فهم جوانب ...
بیشتر
بهکارگیری سبکشناسی آماری در تحلیل و بررسی متون ادبی، گامی مهم در مسیر عقلایی کردن فهم یک متن ادبی و دوری از تمسک به عنصر ذوق در تحلیل آن متن است. فرضیه بوزیمان یکی از شیوههای سبکشناسی آماری است که بوزیمان دانشمند آلمانی، نخستین بار آن را مطرح نمود و به این اسم شناخته شد. شیوهای که این فرضیه ارائه میدهد، خواننده را در فهم جوانب پنهان متون ادبی کمک میکند. بر اساس این فرضیه میتوان میزان هیجان و تحریک عاطفی یک ادیب را در اثرش دریافت، همچنانکه میتوان میان زبان نثر و زبان شعر، و نیز سبک علمی و ادبی تمایز قائل شد. اساس این فرضیه، بررسی واژگان مورد استفادة ادیب و شمارش تعداد افعال و صفات بهکاررفته در آن است. بر اساس این شمارش و عددی که از نسبت تعداد افعال به صفات حاصل میشود، خواننده میتواند دریابد که آن متن به کدام یک از این دو سبک گرایش دارد. همچنانکه با توجه به فزونی یا کاستی نسبت، میزان هیجانات عاطفی ادیب را در اثرش در مییابد. مقاله حاضر به این نتیجه دست یافته که سبک شعر آزاد، بهواسطه آزادیای که در اختیار شاعر گذاشته و او را در حصار قافیه و التزام تعداد مشخصی از تفعیلات محدود نمیکند، از دو نوع دیگر شعر، ادبیتر است، درحالیکه شعر کلاسیک از این حیث در جایگاه میانه میایستد، اما عدد حاصلشده از این نسبت در آنچه به شعر سپیدیا قصیدة النثر موسوم است، کمتر از نسبت حاصلشده در دو نوع دیگر شعری است.