ادبي
مسلم خزلي؛ محمود دهنوي؛ علي سليمي
المجلد 13، العدد 42 ، أغسطس 1438، ، الصفحة 131-152
المستخلص
رمان «زقاق المدق» يکي از آثار نجيب محفوظ است که در آن فضاي جامعۀ مصر را در زمان جنگ جهاني دوم و ورود استعمارگران به مصر به تصوير ميکشد و با ديدي انتقادي پيامدهاي بد آن را بر مردم مصر نشان ميدهد. اين جستار ميکوشد براساس روش تحليل گفتمان نورمن فرکلاف، به گفتمانکاوي انتقادي رمان زقاق المدق بپردازد و گفتمانهاي غالب و مفاهيم ...
أكثر
رمان «زقاق المدق» يکي از آثار نجيب محفوظ است که در آن فضاي جامعۀ مصر را در زمان جنگ جهاني دوم و ورود استعمارگران به مصر به تصوير ميکشد و با ديدي انتقادي پيامدهاي بد آن را بر مردم مصر نشان ميدهد. اين جستار ميکوشد براساس روش تحليل گفتمان نورمن فرکلاف، به گفتمانکاوي انتقادي رمان زقاق المدق بپردازد و گفتمانهاي غالب و مفاهيم ثانوي و پوشيدۀ متن را که کمتر به آنها توجه شده، بررسي و تحليل کند. براساس يافتههاي پژوهش، گفتمان اصلي رمان، گفتماني ضداستعماري و انتقادي است که نويسنده با خلاقيت خود و در قالب سخنان شخصيتهاي رمان و سرنوشت آنها به مخاطب ارائه ميدهد و با آن گفتمان رسمي و حاکم را به چالش ميکشد. اين گفتمان تأثير مناسبات قدرت بر فرايند اعمال قدرت بر ديگر گروههاي اجتماعي را بيان ميکند و نيز تأثيرات آن در آينده را نشان ميدهد.
محمد مهدي روشن چسلي
المجلد 13، العدد 43 ، ديسمبر 1438، ، الصفحة 131-154
المستخلص
يکي از مهمترين عناصر موردنياز در تقويت مهارتهاي پژوهشي و کارآفريني دانشجويان و توسعۀ روند توليد علم و نوآوري، پرورش مهارت سواد اطلاعاتي پيشرفته و رشتهمبناست؛ ازاينرو، هدف اين پژوهشِ پيمايشي، بررسي سطح سواد اطلاعاتي پيشرفتۀ دانشجويان رشتۀ زبان و ادبيات عربي کشور و رابطۀ آن با برخي متغيرهاي جمعيتشناختي و زمينهاي است. براي ...
أكثر
يکي از مهمترين عناصر موردنياز در تقويت مهارتهاي پژوهشي و کارآفريني دانشجويان و توسعۀ روند توليد علم و نوآوري، پرورش مهارت سواد اطلاعاتي پيشرفته و رشتهمبناست؛ ازاينرو، هدف اين پژوهشِ پيمايشي، بررسي سطح سواد اطلاعاتي پيشرفتۀ دانشجويان رشتۀ زبان و ادبيات عربي کشور و رابطۀ آن با برخي متغيرهاي جمعيتشناختي و زمينهاي است. براي تحقق اين امر پرسشنامهاي محققساخته تهيه شد و پس از تأييدشدن روايي و پايايي آن، در اختيار نمونهاي 392 نفري از دانشجويان شاغل به تحصيل در رشتۀ زبان و ادبيات عربي در مقاطع مختلف تحصيلي و دانشگاههاي کشور طي سال تحصيلي 94-95 قرار گرفت. طبق نتايج، ميزان سواد اطلاعاتي پيشرفتۀ دانشجويان اين رشته کمتر از حد متوسط و در سطحي پايين قرار دارد. بين ميزان سواد اطلاعاتي پيشرفتۀ اين دانشجويان از نظر متغير جنسيت و دانشگاه محل تحصيل تفاوتي وجود نداشت؛ اما اين ميزان در دانشجويان مقاطع تحصيلي مختلف و نيز بين دانشجويان سال اول و سال آخر تحصيل متفاوت بود. درمجموع، لزوم تجديدنظر جدي در برنامههاي درسي اين رشته براي گنجاندن مهارتهاي سواد اطلاعاتي پيشرفته در آنها لازم دانسته شد.
ادبي
علي اکبر محسني؛ سميره خسروي
المجلد 13، العدد 44 ، ديسمبر 2017، ، الصفحة 131-154
المستخلص
غادة السمان با پيشينة فکري و فرهنگي خود که متأثر از چند خاستگاه انديشگاني است، مجموعه داستان «عيناک قدري» را با محوريت زنان به نگارش درآوردهاست. انديشههاي السمان، تلفيقي از انديشههاي غربي بهخصوص نظريات سيمون دوبووار، آموزههاي ديني، و نيز مباني اخلاقي فرهنگ عربي است. اين مقاله با روش تحليلي ـ توصيفي و با استفاده از منابع ...
أكثر
غادة السمان با پيشينة فکري و فرهنگي خود که متأثر از چند خاستگاه انديشگاني است، مجموعه داستان «عيناک قدري» را با محوريت زنان به نگارش درآوردهاست. انديشههاي السمان، تلفيقي از انديشههاي غربي بهخصوص نظريات سيمون دوبووار، آموزههاي ديني، و نيز مباني اخلاقي فرهنگ عربي است. اين مقاله با روش تحليلي ـ توصيفي و با استفاده از منابع کتابخانهاي سعي دارد تا از طريق نقد فمينيستي داستان «عيناک قدري»، به آسيبشناسي فمينيسم اگزيستانسياليستي دوبووار بپردازد. بدين منظور ابتدا شخصيت زن داستان (طلعت) مورد مطالعه قرار گرفته و از اين طريق، به نقش وي در داستان اشاره شده تا مشخص شود که نويسنده با خلق اين نقش، به دنبال چه هدفي بودهاست. در ادامه به تحليل انديشههاي دوبووار و تطبيق آنها با زندگي شخصيت زن داستان پرداخته شده تا آسيبهاي اين طرز فکر در زندگي زنان مشخص شود و نيز روشن سازيم که سمان به عنوان يک داستاننويس آشنا با مباني فمينيسم، تا چه ميزان توانسته خود را از سيطرة اين انديشهها رهايي بخشد. درنهايت مشخص شد که هويت زنانه، عشق و ازدواج سه عنصر اصلي در اين داستان هستند که حذف آنها، زن را دچار تعارض هويت جنسيتي ميسازد.
ادبي
مرتضي زارع برمي
المجلد 14، العدد 49 ، مارس 2019، ، الصفحة 131-154
المستخلص
آمريکا به بهانة حملات تروريستي يازده سپتامبر 2001م. در بيست مارس 2003م. به عراق لشکر کشيد و آن سرزمين را به اشغال خود درآورد. بستاني اين تهاجم و اشغالگري را محکوم کرد و از دريچة ذهن زنانة خويش اشعاري با موضوع حملة آمريکا به عراق و پيامدهاي ناگوار آن سرود. او در اين اشعار، اغلب جوياي وضعيتهايي است که مورد حمايت همسرانه و مادرانه واقع ميشود ...
أكثر
آمريکا به بهانة حملات تروريستي يازده سپتامبر 2001م. در بيست مارس 2003م. به عراق لشکر کشيد و آن سرزمين را به اشغال خود درآورد. بستاني اين تهاجم و اشغالگري را محکوم کرد و از دريچة ذهن زنانة خويش اشعاري با موضوع حملة آمريکا به عراق و پيامدهاي ناگوار آن سرود. او در اين اشعار، اغلب جوياي وضعيتهايي است که مورد حمايت همسرانه و مادرانه واقع ميشود تا از اين رهگذر، همدلي خود را با جنگزدگان و ضديتش را با جنگافروزي آمريکا در عراق اعلام کند. نتايج پژوهش نشان ميدهد که بستاني تقابلهاي دوگانة جنسيتي بين زنان و مردان را هنگام روايت از جنگ جابهجا ميکند. بر همين اساس، زن عراقي را به صحنة جنگ ميآورد و اين زن از زاوية ديد اولشخص به روايت حوادث ميپردازد؛ از توانمنديها و صفات ويژة زنانه در انعکاس رويدادهاي جنگ استفاده ميکند؛ در مواجهه با جنايات دشمن به او ناسزا ميگويد؛ نفرينش ميکند؛ شيون سرميدهد و از چرايي ارتکاب جنايت ميپرسد. بنابراين روايت بستاني از جنگ، خط سيري عاطفي، غضبناک، نگران و پرسشگر دارد؛ از مرزها فاصله ميگيرد و توان خود را به جنگ شهرها و قربانيان غيرنظامي آن اختصاص ميدهد. اين در حالي است که روايت مردانه از جنگ در مرزها و ميان سربازان و اغلب به دور از خانوادهها شکل ميگيرد.
طيبه فتحي ايرانشاهی؛ سيد محمود ميرزايي الحسيني؛ شيرين بورابراهيم
المجلد 17، العدد 58 ، يونيو 2021، ، الصفحة 131-154
المستخلص
طرحوارههای تصویری یکی از موضوعات مطرح در زبانشناسی شناختی است. در این طرحوارهها انسان براساس تجارب خود از امور عینی، ساختهایی را برای امور انتزاعی در ذهن خود متصور میشود که فهم آنها را ممکن میسازد. این سازوکار ذهنی و شناختی و تحلیل آن در متن روایی سبب میشود، دستیابی به ویژگیهای فکری نویسنده و نمایش محتوای ذهنی و ملموسساختن ...
أكثر
طرحوارههای تصویری یکی از موضوعات مطرح در زبانشناسی شناختی است. در این طرحوارهها انسان براساس تجارب خود از امور عینی، ساختهایی را برای امور انتزاعی در ذهن خود متصور میشود که فهم آنها را ممکن میسازد. این سازوکار ذهنی و شناختی و تحلیل آن در متن روایی سبب میشود، دستیابی به ویژگیهای فکری نویسنده و نمایش محتوای ذهنی و ملموسساختن آن از یکسو و چگونگی فهم و درک دنیای درونی نویسنده توسط مخاطب، از سوی دیگر، تسهیل شود. بنابراین پژوهش حاضر بر آن است با تکیه بر آراء شناختی جانسون و لیکاف و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به بررسی طرحوارههای تصویریِ حوزۀ احساسات در رمان «حکایات یوسف تادرس» اثر عادل عصمت، نویسنده مصری بپردازد. به این صورت که طرحوارههایی که قالب شکلگیری مفاهیم احساسی چون رغبت، ترس و عشق... در داستان بودند، از کل متن استخراج گردید. با توجه به گستردگی طرحوارههای تصویری و محدودبودن فضای مقاله، سه نوع طرحواره حجمی، حرکتی و مقدار مورد کنکاش قرارگرفت. نتایج تحقیق نشان میدهد اگرچه رمان از داستانهای کوتاه و تقریباً مرتبط با هم تشکیلشده است، امّا بیان احساسات و ملموسساختن آنها یکی از اهداف نویسنده و موضوع غالب بر تفکّر اوست. همچنین طرحوارههای حجمی نسبت به دیگر انواع، بسامد بیشتری دارند که در بیشتر موارد بهوسیله حرف "في" بیان شدهاند. رغبت، بالاترین بسامد طرحوارهها و غضب، کمترین میزان را به خود اختصاص داده است.
منوچهر نصيرپور؛ حميده امجدي قره کوشن
المجلد 5، العدد 12 ، نوفمبر 1430، ، الصفحة 135-155
المستخلص
لبيت الحکمة مکانة ممتازة و خاصّة في حرکة الترجمة في العهد العباسي. الراجح أنّ «المأمون» هو مؤسسه. نشأته أدّت إلي تطوّر الفلسفة و الکلام بين العرب. مؤيّد هذا الأمر ظهور «الفارابي» الذي تلمّذ علي «متّي بن يونس» أحد مترجمي بيت الحکمة و أيضاً ظهور الفيلسوف «يحيي بن عديّ»، تلميذ «الفارابي». کان «يحيي »من ...
أكثر
لبيت الحکمة مکانة ممتازة و خاصّة في حرکة الترجمة في العهد العباسي. الراجح أنّ «المأمون» هو مؤسسه. نشأته أدّت إلي تطوّر الفلسفة و الکلام بين العرب. مؤيّد هذا الأمر ظهور «الفارابي» الذي تلمّذ علي «متّي بن يونس» أحد مترجمي بيت الحکمة و أيضاً ظهور الفيلسوف «يحيي بن عديّ»، تلميذ «الفارابي». کان «يحيي »من مترجمي بيت الحکمة أيضًا. من أعلام هذا المعهد و ذوي الأثر البارز الذين حضروا فيه من مختلف العلوم نستطيع أن نشير إلي «الکندي» من النابغين في الفلسفة، و«الخوارزمي» الرياضيّ و «الفرّاء» النحويّ و «ابن الروميّ» الشاعر الفلسفي و «سهل بن هارون» رئيس بيت الحکمة لحقبة من الزمن، و من المترجمين نشير إلي «ابن المقفّع »و «آل حُنين» و «آل نوبخت» و .. .
ليس لبيت الحکمة أثر في نقل الشعر غير العربي إلي الشعر العربي. الراجح أنّ له أثراً في الشعر التعليمي، حين نظم «عبد الحميد أبّان اللاحقي» کليلة و دمنة مأخوذا من الادب الايرانيّ. أمّا في باب الأدب المنثور فانحصرت نشاطاته ضمن نطاقه و استطاع أن يوثّر تأثيرًا کبيرًا في الأدب العربي و ثقافته بأخذ کتب الأدب الإيراني لاسيّما «کليلة و دمنة» و تأليف الکتب المتأثّرة منه کَـ «ألف ليلة و ليلة»، «ثُعلة و عُفرة» لِسهل بن هارون، «فاکهة الخلفاء و مناظرة الظرفاء» لابن عربشاه، «الصادح و الباغم »لابن الهَبّارية، «القائف» لأبي العلاء المعرّي، «عيون الحکمة» للمأمون و إحدي «رسائل اخوان الصفا» اخوان الصّفا و ....
عباس اقبالي
المجلد 3، العدد 7 ، إبريل 1428، ، الصفحة 135-157
المستخلص
الشّعر له أساليب و خصائص متميّزة، من خصائصه الاعتراض أو الفصل النّحوي. نعني بالاعتراض الإتيان بما لا علاقة له بما قبله و ما بعده لفظاً، و هذا ممّا يوجب الغموض و الابهام في فهم الشّعر و ترجمته. و لذلک لابدّ من تبيين هذه الظّاهرة الاسلوبيّة کي يسهّل علينا فهم البيت و ترجمته.
في هذا المقال ألقينا نظرة عابرة علي مکانة الاعتراض في النّحو ...
أكثر
الشّعر له أساليب و خصائص متميّزة، من خصائصه الاعتراض أو الفصل النّحوي. نعني بالاعتراض الإتيان بما لا علاقة له بما قبله و ما بعده لفظاً، و هذا ممّا يوجب الغموض و الابهام في فهم الشّعر و ترجمته. و لذلک لابدّ من تبيين هذه الظّاهرة الاسلوبيّة کي يسهّل علينا فهم البيت و ترجمته.
في هذا المقال ألقينا نظرة عابرة علي مکانة الاعتراض في النّحو العربي مبيّنا مفهومه لغة و اصطلاحاً و أحصينا أنواع الاعتراض في النّثر و الشعر العربي و استشهدنا ببعض معالمه في الشّعر کـاعتراض «الجار و المجرور»، « المنادي» ، «الظّرف»، «انواع المفاعيل»،«الجملة الدعائيّة» و «الجملة الحالية» و مع ترجمة الأبيات المشتملة علي الاعتراض أتينا ببعض المقترحات الّتي تسّهل علينا ترجمة الشعر.
علي حاجيخاني؛ توحيد پاشائي
المجلد 10، العدد 30 ، سبتمبر 1435، ، الصفحة 135-154
المستخلص
قرآن کريم به زبان عربي و براي هدايت جن و انس نازل شد. لازمهي هدايت، فهم آيات است. بيترديد در ترجمهي آيات قرآن بهدليل وجود ظرايف و دقايق مختلف صرفي و نحوي و بلاغي و... دشواريهاي متعددي پيشروي مترجمان زبان وحي هست؛ ازجملهي اين موضوعات، رعايت مقولهي «تضمين» است که در قرآن، فراوان بهکار رفته است. البته اين واژه، اطلاقات ...
أكثر
قرآن کريم به زبان عربي و براي هدايت جن و انس نازل شد. لازمهي هدايت، فهم آيات است. بيترديد در ترجمهي آيات قرآن بهدليل وجود ظرايف و دقايق مختلف صرفي و نحوي و بلاغي و... دشواريهاي متعددي پيشروي مترجمان زبان وحي هست؛ ازجملهي اين موضوعات، رعايت مقولهي «تضمين» است که در قرآن، فراوان بهکار رفته است. البته اين واژه، اطلاقات گوناگوني دارد که منظور در اين مجال، تضمين نحوي است. فايدهي عمدهي تضمين، اداکردن يک لفظ، در معناي دو کلمه است. اين جستار درصدد بررسي معناي دقيق تضمين و مسائل مربوط به آن و نيز بررسي آن در شاخصترين ترجمههاي معاصر و بايستههاي ترجمهي آن در قرآن کريم است. افزون بر اين، پژوهش حاضر درصدد شناسايي موفقترين روش ترجمهي تضمين نحوي نيز است.
سيّد علي ميرلوحي
المجلد 5، العدد 11 ، مارس 1430، ، الصفحة 137-154
المستخلص
تعرض ابن هشام الانصاري في کتابه القيم «مغني اللبيب» لکثير من آراء النحويين و البيانيين جيث يمکننا أن نسميه نقد النحو. إنّ ابن هشام غالباً ما يدافع عن سيبويه و مدرسة البصرة و يرجّح آراءهم علي الآخرين.
و قد تبّوأ ثلاثة من علماء النحو و البلاغة العربيّة أي سيبويه، ابن مالک و الزمخشري مکانة عُليا لأنفسهم في کتاب مغني اللّبيب ...
أكثر
تعرض ابن هشام الانصاري في کتابه القيم «مغني اللبيب» لکثير من آراء النحويين و البيانيين جيث يمکننا أن نسميه نقد النحو. إنّ ابن هشام غالباً ما يدافع عن سيبويه و مدرسة البصرة و يرجّح آراءهم علي الآخرين.
و قد تبّوأ ثلاثة من علماء النحو و البلاغة العربيّة أي سيبويه، ابن مالک و الزمخشري مکانة عُليا لأنفسهم في کتاب مغني اللّبيب حيث نراهم أکثر الأشخاص ذکراً فيه. علي صعيد آخر تري مخالفة شديدة و غير متعارفة في هذا الکتاب لآراء أبيحيّان الغرناطي _النحوي الأندلسي الشهير_ الّذي کان استاذاً لابن هشام، بحيث کلّما يذکر اسمه يريد تخطئة آرائه و تقبيح شخصيّته. هذه المخالفات قبل أن تکون ناتجة من اختلاف آرائهما النحويّة تنبعث من الاختلافات الدينيّة و التفاضل و کونهما في عصر واحد و من مکانتهما الاجتماعيّة.
تدرس في هذا المقال أحکام ابن هشام الانصاري عن النحويين موجزة و مخالفته الشديدة لأبيحيّان.
شکوه السادات حسيني
المجلد 2، العدد 5 ، مارس 1427، ، الصفحة 137-152
المستخلص
دکتر شوقي ضيف، چهره نام آشناي استادان و دانشجويان ادبيات عربي در سطح جهان، در طول نزديک به يک سده عمر خويش، پژوهش هاي فراواني در ادبيات عربي و علوم اسلامي انجام داده که حاصل آن بيش از پنجاه مقاله و کتاب است. وي با پژوهش در قرآن کريم و منابع کهن ادبيات عربي، اطلاعات وسيعي به مخاطبان خود عرضه کرد و هر تلاشي در اين عرصه گسترده را نيازمند ...
أكثر
دکتر شوقي ضيف، چهره نام آشناي استادان و دانشجويان ادبيات عربي در سطح جهان، در طول نزديک به يک سده عمر خويش، پژوهش هاي فراواني در ادبيات عربي و علوم اسلامي انجام داده که حاصل آن بيش از پنجاه مقاله و کتاب است. وي با پژوهش در قرآن کريم و منابع کهن ادبيات عربي، اطلاعات وسيعي به مخاطبان خود عرضه کرد و هر تلاشي در اين عرصه گسترده را نيازمند مطالعه آثار خويش ساخت که البته بررسي دقيق اين آثار مي تواند بسياري از نظريات وي را به چالش کشد. در بخش نخست نوشتار حاضر، عوامل موثر در تکوين اين شخصيت علمي تاثيرگذار بر روند جريان ادبيات عربي به شيوه اي توصيفي - تاريخي بررسي شده است. بخش دوم شامل بررسي اجمالي سبک نوشتاري و شيوه هاي نگارش شوقي ضعيف است و با روش تحليلي - استنباطي به دسته بندي نقدهاي متنوع از آثار اين شخصيت مي پردازد. اين بخش با برداشت ها و نقدهاي شخصي نگارنده حاوي مطالب جديدي در اين باره است.
حسين ايمانيان
المجلد 9، العدد 27 ، يناير 1435، ، الصفحة 137-160
المستخلص
چکيده:
حج ازجملهي مراسم و آيينهايي است که هرساله در مکه، با شکوه و توجه خاصي انجام ميشود. بررسي اين آيين زيبا و البته مقدس، ما را با گسترهاي از فرهنگها و اسطورههاي نهفته در پس آن آشنا ميکند. اگرچه هنگامهي حج از آغاز، زماني براي انجام مناسک و کارهاي ديني بوده است، گاه، کامجويان مکه و ديگر سرزمينهاي اسلامي در دوران جاهليت ...
أكثر
چکيده:
حج ازجملهي مراسم و آيينهايي است که هرساله در مکه، با شکوه و توجه خاصي انجام ميشود. بررسي اين آيين زيبا و البته مقدس، ما را با گسترهاي از فرهنگها و اسطورههاي نهفته در پس آن آشنا ميکند. اگرچه هنگامهي حج از آغاز، زماني براي انجام مناسک و کارهاي ديني بوده است، گاه، کامجويان مکه و ديگر سرزمينهاي اسلامي در دوران جاهليت و حتي پس از ظهور اسلام، فرصت حج را غنيمت شمرده و آن را زماني مناسب براي خوشگذراني يافتهاند. برخي شاعران نيز، چه در آغاز اسلام و چه پس از آن همواره اين روزها را زماني براي عشقبازي و عاشقانهسرايي دربارهي زنان حجگزار ميديدهاند. در جستار پيشرو ضمن نگاهي به انگيزههاي عمربن ابيربيعه و شريف رضي و ديگر شاعران از غزلسرايي به هنگامهي حج،تلاش ميشود چرايي عاشقانهسرايي آنها در اين مراسم، از ديد جامعهشناسي بررسي شود. بيشتر دلايل اين امر به پيش از اسلام و عادتهاي دوران جاهليت برميگردد که گاه به دوران اسلامي هم رسيده است و برخي، با شرايط اجتماعي و فرهنگي و ديني پس از اسلام پيوند دارد.
بهنظر ميرسد حج، تنها مخصوص انجام مناسک ديني نبوده است، بلکه به مانند فستيوالها وجشنوارههاي چندگانهاي بوده است که هر هنرمندي بهگونهاي به نمايش مهارت خود ميپرداخته است؛ ازجملهي اين هنرمندان، گروه شاعران غزلسرا بودهاند. وصف ماجراهاي عاشقانهي پيرامون کعبه و نحوهي آشنايي با معشوقهها و گفتگوهايي که ميان شاعر و ايشان روي داده است و نيز راز و نيازهاي طوافکنندگان با ذات يکتا، از رايجترين درونمايههاي حجسرودهها در شعر عربي دوران يادشده هستند.
ادبي
حبيب اله عباسي؛ عفت غفوري حسن آباد
المجلد 11، العدد 37 ، يونيو 1437، ، الصفحة 137-151
المستخلص
نظريه بينامتنيت در پي تبيين ارتباط، تأثيرپذيري، و گفتوگوي متون مختلف با يکديگر است. اين گفتوگو و تأثيرپذيري موجب پويايي متون ادبي ميشود. زکريا تامر، نويسندة سوري، ازجمله نويسندگاني است که با استفاده از شگردهاي خاص خود، بهويژه بهرهگيري از ويژگيهاي بينامتني، موقعيت انسان معاصر و بيهويتي وي را ترسيم ميکند. در اين ...
أكثر
نظريه بينامتنيت در پي تبيين ارتباط، تأثيرپذيري، و گفتوگوي متون مختلف با يکديگر است. اين گفتوگو و تأثيرپذيري موجب پويايي متون ادبي ميشود. زکريا تامر، نويسندة سوري، ازجمله نويسندگاني است که با استفاده از شگردهاي خاص خود، بهويژه بهرهگيري از ويژگيهاي بينامتني، موقعيت انسان معاصر و بيهويتي وي را ترسيم ميکند. در اين پژوهش به روش تحليلي ـ توصيفي، شيوههاي خلاقانة مجموعة الرعد در استفاده از روابط بينامتني با متون ادبي، تاريخي، و ديني بهويژه قرآن کريم بررسي شدهاست. بهطورکلي ميتوان گفت تامر براي تبيين بحرانهاي انسان معاصر از تمامي امکانات زبان و ظرفيتهاي ميراث کهن بهويژه قرآن کريم بهره ميگيرد. بهگونهايکه هم عنوان اين مجموعه داستان و هم مضامين آن، سورة «الرعد»و مفاهيم مطرحشده در آن را در ذهن مخاطب تداعي ميکند.
عزتالله مولايي نيا؛ محمودرضا توکلي محمدي؛ کاظم وفايي
المجلد 8، العدد 21 ، مارس 1433، ، الصفحة 139-168
المستخلص
يُعدُّ شهاب الدين محمود الحلبي من اکابر الشعراء و الکتاب المشهورين في عصر المماليک. إنّه صور کثيرا من وقائع المماليک ضد الصليبيين في زمنه في قصائد غنائية حماسية خالدة. قصيدة «فتح عکا» التي حاول فيها الشاعر أن يعارض قصيدة «فتح عمورية لأبي تمام» تعد من أشهر قصائده في هذا الصدد. هذا المقال مع عقد موازنة بين المعاني المشترکة ...
أكثر
يُعدُّ شهاب الدين محمود الحلبي من اکابر الشعراء و الکتاب المشهورين في عصر المماليک. إنّه صور کثيرا من وقائع المماليک ضد الصليبيين في زمنه في قصائد غنائية حماسية خالدة. قصيدة «فتح عکا» التي حاول فيها الشاعر أن يعارض قصيدة «فتح عمورية لأبي تمام» تعد من أشهر قصائده في هذا الصدد. هذا المقال مع عقد موازنة بين المعاني المشترکة في القصيدتين المذکورتين و الاتيان بالمفاهيم و المعاني المشترکة بينهما يصل الي أنّ شهاب الدين و مع أنّه يعيش في عصر سميّ بعصر الإنحطاط قد سبق أبا تمام في بعض معانيه الشعرية ولو کانت محدودة و في الحقيقة هو يعد اشعر منه فيها و يصل الي هذه المکانة الأدبية مع استخدامه الصور البلاغية و التصاوير الرائعة في بعض أبياته في هذا الصدد. هنا يجدر الإشارة الي أن هذه الاشعرية تکون في بضعة أبيات من قصيدة شهاب الدين و في بقية الأبيات يکون الفضل لأبي تمام. للوصول الي هذه النتيجة في المقالة درسنا القصيدتين من الوجهة اللغوية و المضامين و في هذا الاطار بحثنا عن الوضوح في المعاني و مقدرة الشاعرين في الاتيان بمعانيهما و صورهما البديعية و البيانية و... .
مرضية کهندل جهرمي
المجلد 10، العدد 31 ، ديسمبر 1435، ، الصفحة 139-155
المستخلص
يعدّ التکشيف جزءاً هاماً في التحليل الموضوعي ويستطيع المستفيد بهذا الطريق العثور علي المعلومات التي يحتاج إليها بسهولة. والکشاف هو قائمة مرتبة بالرؤوس تشير الي معلومات ذات علاقة بتلک الرؤوس وهذه المعلومات ترتيبها مختلف. والکشاف الذي بين أيدينا دليل لمحتويات مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها في منذ عام (2009 م. إلي 2014م.) ...
أكثر
يعدّ التکشيف جزءاً هاماً في التحليل الموضوعي ويستطيع المستفيد بهذا الطريق العثور علي المعلومات التي يحتاج إليها بسهولة. والکشاف هو قائمة مرتبة بالرؤوس تشير الي معلومات ذات علاقة بتلک الرؤوس وهذه المعلومات ترتيبها مختلف. والکشاف الذي بين أيدينا دليل لمحتويات مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها في منذ عام (2009 م. إلي 2014م.) هذه المقالة تقوم بذکر أهم الموضوعات ذات الصلة في فرع اللغة العربية وآدابها وذکر الجامعات الأکثر انتاجاً في هذه المجلة خلال السنوات المذکورة وتمعن النظر في تحليل المجالات الموضوعية لهذه المجلة بهدف خدمة الباحثين والمتخصصين في حقل اللغة العربية وآدابها والمهتمين الذين يرغبون في الاطلاع على ما کتب في المجلة والهدف منه سهولة الوصول إلي المقالات والدراسات المنشورة في أعداد المجلة خلال هذه الأعوام المحددة.
نعيم عموري؛ فريده خرم آبادي
المجلد 16، العدد 55 ، سبتمبر 2020، ، الصفحة 139-166
المستخلص
بررسي ناکارآمدي آموزش زبان عربي در هنرستانهاي کارودانش و فنيحرفهاي از مهمترين چالشهاي فرآيند آموزش است. نظام آموزشي براي هر بخشي از منابعِ يادگيرندگان، امکانات و سياستهايي را فراهم کرده که از مهمترين اين اقدامات، زمان اختصاص داده شده به فرآيند يادگيري-ياددهي است. چنانچه زمان بيش يا کمتر از حد معمول باشد، اين فرايند دچار ...
أكثر
بررسي ناکارآمدي آموزش زبان عربي در هنرستانهاي کارودانش و فنيحرفهاي از مهمترين چالشهاي فرآيند آموزش است. نظام آموزشي براي هر بخشي از منابعِ يادگيرندگان، امکانات و سياستهايي را فراهم کرده که از مهمترين اين اقدامات، زمان اختصاص داده شده به فرآيند يادگيري-ياددهي است. چنانچه زمان بيش يا کمتر از حد معمول باشد، اين فرايند دچار نقص خواهد شد. در اين پژوهش، ناکارآمدي آموزش زبان عربي در هنرستانهاي فنيحرفهاي را از لحاظ امکانات و سياست هاي نظام آموزشي و همچنين طرف مقابل، يعني يادگيرندگان را مورد کاوش قرار داديم. در اين فرآيند آموزشي، زمان اختصاص داده شده به آموزش زبان عربي سبب نارضايتي دبيران و دانشآموزان شد. در اين مقاله به بررسي سياستهاي نظام آموزشي و پرورشي درس زبان عربي در هنرستانهاي کارودانش و فنيحرفهاي پرداخته شد. سپس موانع و چالشها را تبيين کرده و راهکارهايي براي اين مشکلات مانند پودماني شدن درس عربي، افزايش زمان فراگيري درس عربي، تغيير کتب، آموزش معلّمان، استفاده از طرح درسهاي کارآمد، آزمونهاي مستمر، گروهبندي، آموزش مطالعه روشمند ارائه شد. از مهمترين نتايج اين پژوهش براي درس عربي با توجّه به تحقيقات ميداني در هنرستانها اين است که ايجاد انگيزه و استفاده از روشهاي نوين يادگيري مانند يادگيري مشارکتي، بهترين نوع ياددهي در اين زمينه است. روش تحقيق، توصيفي تحليلي آماري است.
غلامرضا کريميفرد؛ حجت هاشمي شيري
المجلد 3، العدد 8 ، ديسمبر 1428، ، الصفحة 141-163
المستخلص
القسم عند النحويين هو جملة يؤکد بها الخبر فهو من طرق التأکيد و لابد له من الجواب الذي يبيّن المقصود من القسم. من الأساليب التي تجري في الکلام ليؤکد بها المتکلم کلامه أو يستدعي بها من المخاطب أمراً يحتم إنجازه هو اسلوب القسم. للقسم في اللغة العربية صياغة خاصّة تُستعمل فيها الکلمات التي تفيده و کلٌ من هذه الکلمات يحمل نکتة خاصّة من النکت ...
أكثر
القسم عند النحويين هو جملة يؤکد بها الخبر فهو من طرق التأکيد و لابد له من الجواب الذي يبيّن المقصود من القسم. من الأساليب التي تجري في الکلام ليؤکد بها المتکلم کلامه أو يستدعي بها من المخاطب أمراً يحتم إنجازه هو اسلوب القسم. للقسم في اللغة العربية صياغة خاصّة تُستعمل فيها الکلمات التي تفيده و کلٌ من هذه الکلمات يحمل نکتة خاصّة من النکت الأدبية توجد في القسم. و من ناحية أخري تقسيمه إلي الأنواع المختلفة يرتبط مباشرة بهذة الکلمات من حيث ذکرها و حذفها و تکرارها أو تکرار القسم بأسره أو تقديره وهو ما نتناوله في هذه المقالة.
ادبي
نوشين بهرامي پور؛ راضیه سادات میرصفی
المجلد 16، العدد 57 ، مارس 2021، ، الصفحة 141-163
المستخلص
نقد زنمدارانه (فمینیستی) یکی از شیوههای نقد آثار ادبی معاصر است. این نوع نقد سعی دارد تا نقش فرهنگ مردسالارانه را در تصویر ارائهشده از زن در آثار ادبی بیان و با بررسی آن جایگاه واقعی زن را به عنوان عامل مهمّ و تأثیرگذار بازنمایی کند. سحر خلیفه نویسندة معاصر فلسطینی در رمان "مذکرات امرأة غیر واقعیة" گفتمان ادبی را برای بیان جایگاه ...
أكثر
نقد زنمدارانه (فمینیستی) یکی از شیوههای نقد آثار ادبی معاصر است. این نوع نقد سعی دارد تا نقش فرهنگ مردسالارانه را در تصویر ارائهشده از زن در آثار ادبی بیان و با بررسی آن جایگاه واقعی زن را به عنوان عامل مهمّ و تأثیرگذار بازنمایی کند. سحر خلیفه نویسندة معاصر فلسطینی در رمان "مذکرات امرأة غیر واقعیة" گفتمان ادبی را برای بیان جایگاه و نقش زن در جامعة فلسطینی و دیدگاههای فمینیستی خود بهکار برده و از نظریات قدرتمحور میشل فوکو فیلسوف و نظریهپرداز فرانسوی تأثیر پذیرفتهاست؛ لذا این نوشتار بر اساس روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر نظریات قدرتمحور فوکو به تحلیل گفتمان زنانة رمان مذکّرات امرأة غیر واقعیة سحر خلیفه پرداختهاست. دستاورد پژوهش نشان میدهد نویسنده آزادی وطنش را در گرو آزادیِ زنان و بهبود جایگاه آنان میداند. زنان که مقهور جامعة مردسالار خویشند، برای تغییر وضعیت تلاش میکنند تا دیدگاههای جامعه و مردان نسبت به زن تغییر یابد. این تغییرِ دیدگاه میتواند راهحلّی باشد برای بهبودی وضعیت زنان در جامعة فلسطین و در جوامع دیگر.
علي صياداني؛ يزدان حيدرپور مرند
المجلد 17، العدد 60 ، ديسمبر 2021، ، الصفحة 141-160
المستخلص
از مباحث نوینی که در تحلیل گفتمان ارائهشده است، رویکرد جامعهشناختی دل هایمز است که برخاسته از توانش ارتباطی است. بحث حاضر در گام اول اشاره به ارتباط توانش زبانی با توانش ارتباطی دارد که زبان کارکرد حقیقی خود را ایفا میکند. در مرحله دوم اشاره به بافت برونزبانی دارد که عامل کنش در آن تأثیر میگذارد. این مسئله نمود واقعی از پیوند ...
أكثر
از مباحث نوینی که در تحلیل گفتمان ارائهشده است، رویکرد جامعهشناختی دل هایمز است که برخاسته از توانش ارتباطی است. بحث حاضر در گام اول اشاره به ارتباط توانش زبانی با توانش ارتباطی دارد که زبان کارکرد حقیقی خود را ایفا میکند. در مرحله دوم اشاره به بافت برونزبانی دارد که عامل کنش در آن تأثیر میگذارد. این مسئله نمود واقعی از پیوند صورت زبانی ویژه با بافت اجتماعی حاکم در گفتار است و بسامد و احتمال وقوع آن در شرایط موجود مشخص میشود. ازنظر هایمز رویدادهای زبانی تنها به صورتهای دستوری زبان خلاصه نمیشود؛ بلکه در قالب تعاملهای اجتماعی و قراردادهای اجتماعی و فرهنگی معنا مییابند و سازندة شاکلههای توصیفی توانش ارتباطی هستند. دو مقولة کلی استدلالهای ساختاری و آوایی ازجمله مؤلفههای اساسی این مبحث است. بسترهای زمانی- مکانی، نوع بیان گفتار و عناصر زبانی نیز در شکلگیری این دو مقوله تأثیرگذرا است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی درصدد تطبیق ویژگیهای رویکرد مزبور با گفتمان اجتماعی خطبههای نهجالبلاغه است. نتایج نشان میدهد که عوامل زبانی مزبور، نوع و محتوای گفتار حاکم در بافت برونزبانی نهجالبلاغه را نشان داده و در روندِ تشخیص تعاملهای ارتباطی حاکم بر متن مؤثر هستند.
رضا درویش زاده؛ علي اکبر احمدي چناري؛ عبدالباسط عرب يوسف آبادي
المجلد 18، العدد 64 ، ديسمبر 2022، ، الصفحة 143-161
المستخلص
در دوران پيشامدرن، رمانهاي رئاليستي غالباً مبتني بر بازنمايي واقعيت و مسائل خارج از ذهن بودهاست؛ اما با فروپاشي سبكهاي سنتي در روايت پس از ظهور مدرنيسم و رشد روزافزون دغدغههاي روحي انسان در جوامع مدرن، رماننويسان بيشتر بر نمايش تعارضات روحي و رواني و ترسيم دغدغههاي دروني شخصيتهاي داستاني تمركز كردهاند. جستار حاضر ...
أكثر
در دوران پيشامدرن، رمانهاي رئاليستي غالباً مبتني بر بازنمايي واقعيت و مسائل خارج از ذهن بودهاست؛ اما با فروپاشي سبكهاي سنتي در روايت پس از ظهور مدرنيسم و رشد روزافزون دغدغههاي روحي انسان در جوامع مدرن، رماننويسان بيشتر بر نمايش تعارضات روحي و رواني و ترسيم دغدغههاي دروني شخصيتهاي داستاني تمركز كردهاند. جستار حاضر تلاش ميكند با تكيه بر روش توصيفي-تحليلي، به كشف مؤلفههاي مدرنيسم در رمان «الحب في المنفى» اثر بهاء طاهر (1935م) داستانپرداز مصري بپردازد. مهمترين ويژگي اين رمان كه بهعنوان ضرورت پژوهش تشخيص دادهشد، پرداختن به درونمايههاي اجتماعي با رويكردي عاطفي و ذاتي است. نتايج تحقيق نشان از آن دارد كه نويسنده سعي كرده به شيوة مدرنيستها از طريق تكگوييهاي طولاني به نمايش تعارضات دروني راوي/قهرمان بپردازد؛ از اينرو مسائل دنياي واقعي را در اين رمان به صورتي مبهم بازنمايي نموده و به صورتي عامدانه از مؤلفههاي مدرنيستي بهره بردهاست، طوري كه نظم منطقي رخدادهاي داستان دچار آشفتگي شده و خواننده در دريافت رخدادهاي داستان سردرگم ميشود. همچنين استفادة نويسنده از سازوكار شعرگونگي موجب برتري جنبههاي غنائي و عاطفي داستان بر واقعگرايي گرديده است.
آزاده قوامی؛ اشرف چگینی؛ علیرضا قوجه زاده
المستخلص
نقد پسااستعماری رویکردی مهم در حوزة مطالعات فرهنگی و ادبی است. اسپیواک1 بنیانگذار نظریة فرودست پسااستعماری، با مطالعة روشهای استعمار نو و استثمارِ داخلی و تأثیر آن بر جوامعِ جهان سوم، به معرفی شیوهها و عواقب و عوارض آن پرداخته است. اسپیواک معتقد است حفظ و اشاعة سنتها و تعصبات پنهان و آشکار قومی و جنسیتی در نظام دیرپای مردسالاری، ...
أكثر
نقد پسااستعماری رویکردی مهم در حوزة مطالعات فرهنگی و ادبی است. اسپیواک1 بنیانگذار نظریة فرودست پسااستعماری، با مطالعة روشهای استعمار نو و استثمارِ داخلی و تأثیر آن بر جوامعِ جهان سوم، به معرفی شیوهها و عواقب و عوارض آن پرداخته است. اسپیواک معتقد است حفظ و اشاعة سنتها و تعصبات پنهان و آشکار قومی و جنسیتی در نظام دیرپای مردسالاری، یکی از شیوههای مهم و متداول سلطهگران داخلی به منظور عقبمانده نگهداشتن جوامع ستم دیده محسوب میگردد. وی یکی از معدود متفکرانی است که به اهمیت حضور روشنفکران در زندگی فروستان تاکید میورزد. در این پژوهش به روش توصیفی ــ تحلیلی، داستان عرسالزین، اثر طیب صالح، نویسندة بومینویس سودان، به عنوان متن پسااستعماری، براساس برخی نظریات اسپیواک دربارة فرودستان، بررسی میگردد. صالح داستان مورد نظر را در آستانة سالهای نخستین استقلال وشکوفایی نسبی کشور سودان، ساخته و پرداخته است. به همین سبب در این مقاله سعی بر آن است تا اثبات گردد صالح میکوشد چگونگی نقش موثر صدا و عاملیت روستائیان را در بیداری و شکلگیری جنبشهای آزادیبخش در میان گروه خاص فرودستان به تصویر کشد. نتایج نشان میدهد صالح در خاتمة داستان با دیدی خوشبینانه و قابل تأمل و با ارائة تمثیلی نمادین، برقراری ارتباط اخلاقی را در جامعة فرضی روستایاش، امکان پذیر جلوه میدهد.
صديقه اسدي مجره؛ سيد رضا ميرأحمدي؛ صادق عسکري؛ فرهاد رجبي
المجلد 18، العدد 62 ، مايو 2022، ، الصفحة 145-166
المستخلص
لوسین گلدمن در نظریّۀ ساختگرایی تکوینی خود ارتباطِ معنادار ساختار جامعه و ساختار اثر ادبی را بررسی میکند. بهگمان گلدمن، هنرمند با آگاهی ممکن خود که بیشینۀ آگاهی و آرمان وی است، در برابر ایدئولوژی و آگاهی کاذبی که قدرت مسلّط بر جامعه آن را نمایندگیمیکند، وضعیت بغرنجی پیدا میکند و در ساختار جامعه تحوّلی ...
أكثر
لوسین گلدمن در نظریّۀ ساختگرایی تکوینی خود ارتباطِ معنادار ساختار جامعه و ساختار اثر ادبی را بررسی میکند. بهگمان گلدمن، هنرمند با آگاهی ممکن خود که بیشینۀ آگاهی و آرمان وی است، در برابر ایدئولوژی و آگاهی کاذبی که قدرت مسلّط بر جامعه آن را نمایندگیمیکند، وضعیت بغرنجی پیدا میکند و در ساختار جامعه تحوّلی مسألهدار بر وی عارض میشود. آگاهی ممکن هنرمند میتواند فرافردی و متعلّق به طبقهای باشد که هنرمند نمایندة آن است. این ساختار اجتماعی با وحدت ارگانیکِ برقرارشده در میان اجزای اثر ادبی نمود مییابد و منتقد میکوشد این وحدت را در ساختار اثر ادبی اعمال نماید و آنگاه آن را درپیوند با ساختار فراگیر اجتماعی که اثر ادبی محصول آن است، تحلیلکند تا مشخص شود چگونه جهانبینی گروههای اجتماعی به عناصر سازندة جهان ادبی در یک اثر تبديل میشود. پس از مطالعۀ شعر «عذاب حلاج» بر اساس نظرية ساختگرایی تکوینی گلدمن و با روش توصیفی- تحلیلی مشخّصشد ساختار اجتماعی روزگار بیاتی با ساختار سروده پیوند معناداری دارد. بیاتی در بافت تاریخی عراق نمایندۀ جهانبینی کمونیسم است که آگاهی ممکن طبقۀ وی بهشمار میرود و این آگاهی ممکن در برابر ایدئولوژی استبدادی و آگاهی کاذب حکومت نوری السعید قرار میگیرد و شاعر را شخصیتی مسألهدار میکند. این ساختار تاریخی به اجزای شعر نیز منتقل میگردد؛ لذا حلّاج به قهرمانی مسألهدار تبدیل میشود که علیه امیر مستبدّ و خشکاندیش روزگار برمیآشوبد و با ایدئولوژی کاذب و مطلقگرای حاکم جدالمیکند. دلقک نیز در ساختار شعر، شخصیتی نمادین است که با فاجعۀ مرگ معشوق خود (نماد مرگ آگاهی آرمانی) روبهرو میشود. بنابراین شاعر و طبقۀ اجتماعی وی در نقش فاعلی فردی و فرافردی در تکوین ساختار شعر بیاتی بهگونهای معنادار نقشآفرین بودهاند.
عيسي متقيزاده؛ کاوه خضري
المجلد 9، العدد 26 ، يوليو 1434، ، الصفحة 151-169
المستخلص
چکيده:
اين بررسي با هدف ارزيابي ميزان موفقيت بخش متونِ عربي عمومي سال سوم دبيرستان از ديدگاه دبيران و دانشآموزان، کوشيده است با بيان تأثير متون در آموزش زبان و از طريق تحليل دادههاي بهدست آمده از نظرسنجي، ميزان موفقيت بخش متون را در دستيابي به اهداف بخش مذکور، بررسي کند. جامعهي آماري پژوهش، دبيرستانهاي شهرستان پيرانشهر ...
أكثر
چکيده:
اين بررسي با هدف ارزيابي ميزان موفقيت بخش متونِ عربي عمومي سال سوم دبيرستان از ديدگاه دبيران و دانشآموزان، کوشيده است با بيان تأثير متون در آموزش زبان و از طريق تحليل دادههاي بهدست آمده از نظرسنجي، ميزان موفقيت بخش متون را در دستيابي به اهداف بخش مذکور، بررسي کند. جامعهي آماري پژوهش، دبيرستانهاي شهرستان پيرانشهر در استان آذربايجان غربي است. نمونهگيري از جامعهي آماري با روش نمونهگيري تصادفي خوشهاي انجام شد. روش پژوهش موردنظر، پيمايشي است و ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته و روش تحليل دادهها در بخش آمار توصيفي محاسبهي ميانگين، انحراف معيار و درصد و در بخش آمار استنباطي، آزمون (t) است. نتايج بهدست آمده نشان داد که از نظر بيشتر دبيران، بخش متون در کتاب عربي عمومي سال سوم دبيرستان، در رسيدن به اهداف خود موفق بوده است؛ در حاليکه از نظر بيشتر دانشآموزان، اين بخش از کتاب در رسيدن به اهداف خود موفق نبوده است؛ از اينرو ضرورت توجه بيشتر به تصحيح اين بخش، در کتاب درسي عربي عمومي سال سوم دبيرستان، احساس ميشود.
مريم محمدي؛ مرتضي قائمي؛ ناصر قره خانی
المستخلص
«صدای دستوری»، مشخصهای نحوی است که زیر گروه «لایة نحوی سبک»، دستهبندی میشود و «کارکرد معنایی» آن، بازشناسی دیدگاه نویسنده از لابهلای ساخت نحوی است. به بیان ساده، صدای دستوری، ارتباط فعل را در جملههای فعلیه با دیگر شرکتکنندگان در فرایند فعلی میسنجد. مسند که جایگاه ...
أكثر
«صدای دستوری»، مشخصهای نحوی است که زیر گروه «لایة نحوی سبک»، دستهبندی میشود و «کارکرد معنایی» آن، بازشناسی دیدگاه نویسنده از لابهلای ساخت نحوی است. به بیان ساده، صدای دستوری، ارتباط فعل را در جملههای فعلیه با دیگر شرکتکنندگان در فرایند فعلی میسنجد. مسند که جایگاه ویژهای در دستور زبان انگلیسی دارد، مبنای تقسیمات «صدای پایه» از منظر کلایمن قرار گرفته است. «صدای پایه» به عنوان یک صدای قدیمی، به مکان و فعّال بودن فعل و یا مسندِ جمله نظر دارد. مسندهای «کنترل» و «غیرکنترل» که در زمرة مسندهای «واژگانیِ» این دستور زبان قرار میگیرند، به ترتیب، با استدلال هسته و یا با عمل مسند، شناخته شده و صدای پایه را دستهبندی میکنند. تنوّعی که در صدای پایة کلایمن، با دستهبندی انواع مسند حاصل میآید، نظریة او را از منظرِ «کارکرد معنایی انواع مسند» تبیین میکند و نامة پنجاه و سوّم با داشتن افعال متنوّع و بسیار، بستری مناسب برای پژوهش حاضر، قرار گرفته است. این جستار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و نیز به منظور بیانِ سطح انطباق، میان صدای پایه و مسندهای کنترل و غیرکنترل در نامة پنجاه و سوّم، محصول پیشرو را ارائه مینماید: 264 فعل از نامة پنجاه و سوّم نهجالبلاغه، صدای پایه را نمود میدهند. از این تعداد، دستة صدای منحصراً فعّال، با 114 فعل که نقطة با اهمیّت را رخداد قرار دادهاند، بر تقسیمبندی انواع مسند از منظر کلایمن مطابق است.
شرافت کريمي؛ مریم ساعدی
المستخلص
ادونیس و شفیعی كدكنی با دو رویکرد متفاوت سوررئالیستی و فرمالیستی تحلیل سبکشناختی از آثار عرفانی ارائه نمودهاند. پژوهش حاضر در چهارچوب ادبیات تطبیقی مكتب آمریكایی و به روش توصیفی تحلیلی میخواهد با مقایسه نظرات این دو ناقد دربارهی سبکشناسی آثار عرفانی، علل انتخاب دو سبک و شباهتها و تفاوتها و محدویتهای هر کدام ...
أكثر
ادونیس و شفیعی كدكنی با دو رویکرد متفاوت سوررئالیستی و فرمالیستی تحلیل سبکشناختی از آثار عرفانی ارائه نمودهاند. پژوهش حاضر در چهارچوب ادبیات تطبیقی مكتب آمریكایی و به روش توصیفی تحلیلی میخواهد با مقایسه نظرات این دو ناقد دربارهی سبکشناسی آثار عرفانی، علل انتخاب دو سبک و شباهتها و تفاوتها و محدویتهای هر کدام را با توجه به رویکردهای نظری و آراء دو ناقد تبيين نماید. در رویکرد ادونیس متون عرفانی حاوی تجربهای متفاوت از تجربه دیگران است و عارف آن را در مفهومی نو و با زبان خاص بیان میكند اما نزد شفیعی كدكنی تازگی در مفاهیم اندک است و ابداع صرفا در فرم و شیوه تعبیر از مفاهیم مشترك و نوآوری در کاربرد متفاوت زبان و ابزارهای آن است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که هر کدام از این دو ناقد جنبهای از عرفان را در نظر گرفتهاند و میان نظرات آنها تفاوت هست اما تضاد بنیادین وجود ندارد. ادونیس به دلالتهای متن و تخطی آن از خودآگاه و امور معقول و هنجارمند اهمیت میدهد و شکل را تابع معنا میداند اما شفیعی كدكنی ابداع را در فرم اثر و ساختار متن و تکنیکهای زبانی و ادبی دنبال میكند و معنا را صرفا از دریچهی فرم درمییابد.
مهتاب نورمحمدي؛ فردوس آقاگلزاده؛ ارسلان گلفام
المجلد 8، العدد 22 ، يوليو 1433، ، الصفحة 155-188
المستخلص
مطالعهي استعاره يکي از کانونيترين محورهاي رويکرد معنابنياد زبانشناسي شناختي است. براساس نظريهي شناختي ليکاف و جانسون (1980) در باب استعاره، جايگاه استعاره نظام مفهومياي است که براساس آن ميانديشيم و عمل ميکنيم. زبان نيز از آنجا که برگرفته از فرايندهاي ذهني است، کاملاً استعاري است. به اين ترتيب، براساس استعاره، ...
أكثر
مطالعهي استعاره يکي از کانونيترين محورهاي رويکرد معنابنياد زبانشناسي شناختي است. براساس نظريهي شناختي ليکاف و جانسون (1980) در باب استعاره، جايگاه استعاره نظام مفهومياي است که براساس آن ميانديشيم و عمل ميکنيم. زبان نيز از آنجا که برگرفته از فرايندهاي ذهني است، کاملاً استعاري است. به اين ترتيب، براساس استعاره، ديگر صرفاً يک آرايهي ادبي نيست که وظيفهاش تنها زينت کلام باشد. در اين نظريه، استعاره به هر نوع مفهومسازي يک حوزهي مفهومي در قالب حوزهي مفهومي ديگر اطلاق ميشود. اصول نظريه را ميتوان در قالب هشت فرض اصلي همهجا حاضر بودن، حوزهها، مدل، يکجهتي بودن، تغييرناپذيري، ضرورت، خلاقيت و تمرکز خلاصه کرد. محدوديت بررسيهاي استعاره در متون مذهبياي همچون نهجالبلاغه به جنبههاي زيباييشناختي آن، نگارنده را بر آن داشت تا در چارچوب نظريهي معاصر استعاره، ضمن بررسي اصول اين نظريه، به تحليل مفهومي استعارههاي نهجالبلاغه و بازسازي مدلهاي شناختي آنها بپردازد. يافتههاي اين مقاله، که حاصل استخراج برخي از استعارههاي نهجالبلاغه، براساس تعريف نظريهي معاصر استعاره و تحليل آن در چارچوب اين نظريه است، ضمن تأييد اصول نظريه شناختي استعاره، فراواني بسيار استعارهها و ضرورت شناختي آنها در نهجالبلاغه را نشان ميدهد.