رقیه رستم پور ملکی
دوره 3، شماره 7 ، مرداد 1386، ، صفحه 63-85
چکیده
یکی از علل رویکرد شاعران معاصر عرب به شیوۀ نقاب/ قناع وپنهان شدن در پشت شخصیت های گوناگون تاریخی وادبی، بیان غیر مستقیم افکار واندیشه واحساسات می باشد. در این روش شاعر به منظور پربارکردن محتوای شعری وتبیین اوضاع واحوال جامعه وحالات درونی خود در ورای یک یا چند شخصیت تاریخی یا ادبی پنهان می شود وبصورت رمزگونه پرده از حقایق باز می گشاید.
شاید ...
بیشتر
یکی از علل رویکرد شاعران معاصر عرب به شیوۀ نقاب/ قناع وپنهان شدن در پشت شخصیت های گوناگون تاریخی وادبی، بیان غیر مستقیم افکار واندیشه واحساسات می باشد. در این روش شاعر به منظور پربارکردن محتوای شعری وتبیین اوضاع واحوال جامعه وحالات درونی خود در ورای یک یا چند شخصیت تاریخی یا ادبی پنهان می شود وبصورت رمزگونه پرده از حقایق باز می گشاید.
شاید بتوان گفت که این گونه تعبیر وساختاردر میان شعرای فلسطینی رونق بیشتری دارد چرا که آنان با الهام گرفتن از وقایع وشرایط گذشته در صدد توصیف وضعیت مردم مظلوم فلسطین ، همچون آوارگی وفشار وغربت ومحرومیت واظهار بیزاری از عاملان آن هستند.
در این میان عزالدین مناصره شاعر پرآوازه فلسطین، بیشترین اهتمام را به شخصیت پردازی واستفاده از آثار ادبی قدما بویژه امرؤالقیس شاعر دوران جاهلیت نموده است. او نقاب شخصیت امرؤالقیس را به چهره می کشد تا از واقعیت موجود زمانه خود پرده بردارد.
این مقاله درصدد است ضمن نگاهی اجمالی به تعریف وبیان اقسام قناع/ نقاب، ابعاد این شیوه را در مجموعه آثار عزالدین مناصره با تاکید بر شخصیت امرؤالقیس بررسی نماید.
ادبی
مریم اختیاری؛ حمیدرضا مشایخی؛ مصطفی کمالجو
دوره 15، شماره 51 ، شهریور 1398، ، صفحه 63-82
چکیده
صورة البطل والبطولة تُعتبَر من السمات البارزة فی الأدب العربی المعاصر، حیث قد لفتت شخصیة البطل انتباه العدید من الشعراء إلى حد ما. ومحمد الفیتوری من الشعراء الذین صوّروا مشهد الأبطال واتجاهاتهم الوطنیة فی مجال المقاومة، وبما أنّ قارة إفریقیا کانت مشهد غزو للاستعمار الأوروبی لسنوات عدیدة فهناک دائماً أبطال اتّخذوا نهجاً نضالیاً ...
بیشتر
صورة البطل والبطولة تُعتبَر من السمات البارزة فی الأدب العربی المعاصر، حیث قد لفتت شخصیة البطل انتباه العدید من الشعراء إلى حد ما. ومحمد الفیتوری من الشعراء الذین صوّروا مشهد الأبطال واتجاهاتهم الوطنیة فی مجال المقاومة، وبما أنّ قارة إفریقیا کانت مشهد غزو للاستعمار الأوروبی لسنوات عدیدة فهناک دائماً أبطال اتّخذوا نهجاً نضالیاً للاستعمار. تحاول هذه المقالة عبر المنهج الوصفی ــ التحلیلی، دراسة القصائد التی یرسم فیها الفیتوری موقف المستعمرین تجاه أفریقیا وعلی وجه التحدید السودان. فتشیر نتائج البحث إلی ثلاثة أنواع من الأبطال فی شعر الفیتوری: 1) أبطال تاریخیة؛ 2) أبطال أسطوریة 3) أبطال معاصرة. ویدرک القارئ أنّ البطل الذی یذکره الفیتوری لیس سودانیاً فحسب، بل ینتمی إلى القارة السوداء وإلی المجتمع العربی اللذینِ من وجهة نظر الشاعر فی حالةٍ من الانحدار والهبوط.
محمد جعفر اصغری؛ سمیرا حیدری راد؛ کمال دهقانی اشکذری
دوره 15، شماره 52 ، آذر 1398، ، صفحه 63-82
چکیده
این پژوهش دو قصیده «التینة الحمقاء» ابوماضی و«دو کاج» محمدجواد محبت را بررسی میکند تا ساختار معنایی مشترک بین آن دو قصیده را تبیین نماید. دلایل اصلی مقایسه میان دو قصیده عبارت از پیامی است که دو قصیده با توجه به مضامین و دلالتهایی معنایی مشابه در بر دارند و خوانندة موردی را بر آن میدارد تا از ارجاع اثر به جهان واقعی ...
بیشتر
این پژوهش دو قصیده «التینة الحمقاء» ابوماضی و«دو کاج» محمدجواد محبت را بررسی میکند تا ساختار معنایی مشترک بین آن دو قصیده را تبیین نماید. دلایل اصلی مقایسه میان دو قصیده عبارت از پیامی است که دو قصیده با توجه به مضامین و دلالتهایی معنایی مشابه در بر دارند و خوانندة موردی را بر آن میدارد تا از ارجاع اثر به جهان واقعی فراتر رود؛ زیرا دو قصیده آنچنان توصیفی ارائه میدهند که برگشت از تصویر واقع منجر به تحلیل نمادینی میشود که با خوانش ریفاتر ارتباط دارد این پژوهش با هدف تبیین دستور زایشی، کاربرد افعال و دیگر سازوکارهایی که فرایند ارتباط میان مؤلف و مخاطب را مجاز میشمارد، به شیوة توصیفی ـ تحلیلی تکیه میکند. نظریه نشانهشناسی ریفاتر نیز بر دو قصیده تطبیق داده میشود. نتایج نشان میدهد که تناقض میان سطح تقلیدی و دستورگریزیها در دو قصیده، خواننده را به کشف انباشتهای معنایی مشابه بین دو قصیده سوق میدهد. ازجمله: خودستایی، قساوت، هلاکت و شرایط سخت جامعه که مجال را جهت ساخت دوباره متن فراهم میکند. مخاطب در مقایسه میان ماتریس ساختاری دو قصیده رسالت متعهد به دوستی و بخشش را همچون رمزگان الهامبخش در ذهنش درک میکند و مشخص میکند که وحدت دو قصیده در هیپوگرام مشترک نهفته است و آن این است که «اساس زندگی دوستی و صداقت به دور از خودستایی است»؛ اما مهمترین مضامین ناهمسان به این نکته اشاره دارد که منظومههای توصیفی مربوط به «سیمهای ارتباط» و«زیبایی» بر طبق رمزگذاری «روابط انسانی» در قصیدة «دو کاج» و بخشش در قصیدة «التینة الحمقاء» صورت میگیرد.
رسول بلاوی؛ ناصر زارع؛ مینا غانمی اصل عربی
دوره 15، شماره 53 ، اسفند 1398، ، صفحه 63-80
چکیده
عنوان، به اعتبار سرآغاز هر متنی ازجمله شعر، آغازگاه تلاقی متن و خواننده است. اهمیت این آغازگاه بر ناقدان پوشیده نبوده و نیست. بر پایة اهمیتی اینچنین است که در سالهای نهچندان دور نشانهشناسی عنوان، توجّه ناقدان را سخت به خود معطوف کرد و از آن پس به مثابة رویکردی نوپدید پا به قلمرو نقد نهاد. این نوشتار با کاربستِ چنین رویکردی در ...
بیشتر
عنوان، به اعتبار سرآغاز هر متنی ازجمله شعر، آغازگاه تلاقی متن و خواننده است. اهمیت این آغازگاه بر ناقدان پوشیده نبوده و نیست. بر پایة اهمیتی اینچنین است که در سالهای نهچندان دور نشانهشناسی عنوان، توجّه ناقدان را سخت به خود معطوف کرد و از آن پس به مثابة رویکردی نوپدید پا به قلمرو نقد نهاد. این نوشتار با کاربستِ چنین رویکردی در شماری از عناوین برگزیده از دیوان «نوبات شعریه» صالح طائی، در پیِ بازنمودنِ دلالتهای پنهان آن عناوین است. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و بر پایة رویکرد نشانهشناسی، میکوشد از یکسو میزان اثرپذیری خواننده را از عناوین اشعار بررسی کند و از دیگر سوی، قصد و غرض شاعر را از انتخاب عناوین بازنماید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شمار درخورِ توجهی از عناوین، دارای درونمایههای سیاسی با وجه غالب مضامین میهنی هستند و این خود نشان از وطندوستی شاعر دارد. در میان عناوین برگزیده، جملههای اسمی فراوانی دیده میشود که بازتابندة حوادث میهن شاعر، عراق است و یکسر دلالت بر استمرار مبارزه برای میهن دارند. به گونهای که برخی سرودههایش را به وقایعی همچون «سبایکر» و «انتخابات» و دیگر موارد، نامگذاری کردهاست.
طاهره ایشانی؛ معصومه نعمتی قزوینی
دوره 9، شماره 27 ، آبان 1392، ، صفحه 65-95
چکیده
مقولهی انسجام، یکی از مباحث مورد توجّه زبانشناسان ازجمله زبانشناسان نقشگرا در تحلیل گفتمان است. از نظر آنان تحلیل گفتمان عبارت است از مطالعه و بررسی ارتباط، همبستگی و پیوندهای موجود میان جملهها در گفتمانهای نوشتاری و کلامی. به دیگر سخن، نکتهی مهم در چنین تحلیلی، مفهوم انسجام و چگونگی پیوند معانی جملهها یا ...
بیشتر
مقولهی انسجام، یکی از مباحث مورد توجّه زبانشناسان ازجمله زبانشناسان نقشگرا در تحلیل گفتمان است. از نظر آنان تحلیل گفتمان عبارت است از مطالعه و بررسی ارتباط، همبستگی و پیوندهای موجود میان جملهها در گفتمانهای نوشتاری و کلامی. به دیگر سخن، نکتهی مهم در چنین تحلیلی، مفهوم انسجام و چگونگی پیوند معانی جملهها یا گزارهها در یک گفتمان است. با مروری بر پیشینهی پژوهشهای قرآنی، معلوم میشود که مسئلهی انسجام در قرآن نیز از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و پژوهشگران قرار داشته است؛ بهعنوان نمونه برخی از آنان، پدیدهی انسجام در قرآن را از خلال پژوهش در نظم قرآن، تحلیل و بررسی کردهاند که از آن جمله میتوان به نظریهی نظم عبدالقاهر جرجانی اشاره کرد. در پژوهش حاضر با رویکرد زبانشناسیِ نقشگرا و به روش توصیفی- تحلیلی و آماری، به بررسی کمّی انسجام و پیوستگی براساس الگوی انسجام و پیوستگی حسن(1984) و همچنین هلیدی و حسن (1985) در سورهی مبارکهی «صف» پرداخته شده و با بهکارگیری روشی علمی و نه صرفاً نظری، این نتیجه به دست آمده که این سوره، باوجود داشتن تنوع مضمون، از انسجام و پیوستگی بالایی برخوردار است.
عباس گنجعلی؛ سیدمحمد احمدنیا
دوره 10، شماره 31 ، شهریور 1393، ، صفحه 65-88
چکیده
تتضمّن روایة النهایات بعض المضامین الإنسانیّة و الاجتماعیّة و السیاسیة، شأن سائر أعمال منیف الروائیّة؛ فإنّها – وإن تُعدّ من أقصر روایاته حجماً – تحتوی علی مضامین رفیعة و أفکار أساسیّة. وتحدث قضایا هذه الروایة فی صحراء مجدبة فی قریة «طیبة» التی تعانی من الجدب، ویعرض المؤلف فکرتها بطریقةرمزیّة غیرصریحة وهذا ما یدلّ دلالة ...
بیشتر
تتضمّن روایة النهایات بعض المضامین الإنسانیّة و الاجتماعیّة و السیاسیة، شأن سائر أعمال منیف الروائیّة؛ فإنّها – وإن تُعدّ من أقصر روایاته حجماً – تحتوی علی مضامین رفیعة و أفکار أساسیّة. وتحدث قضایا هذه الروایة فی صحراء مجدبة فی قریة «طیبة» التی تعانی من الجدب، ویعرض المؤلف فکرتها بطریقةرمزیّة غیرصریحة وهذا ما یدلّ دلالة واضحة علی وجود مشاکل عدیدة فی المجتمع العربیّ.
یستهدف هذا البحث دراسة مضامین الروایة الهامّة – والتی عُرضت بطریقة مجازیّة و ظهرت عدّة منها علی أفکار أشخاص الروایة – دراسة وافیة، ضمن استعراض موجز لشخصیّة منیف – الروائیّ الشهیر- ودوره فی تطویر الروایة العربیّة. فهذه المضامین – التی عرضت فی إطار ظاهرة القحط- تکشف عن أفکار کاتبه و اتجاهاته، کاتبٌ أعرض عن نشاطاته السیاسیّة و الحزبیّة و اتّجه نحو کتابة الروایة؛ إذ رأی فیه مجالا لبیان أفکاره و للعثور علی أهدافه التی لم ینلها فی عالم السیاسة. فطاقة منیف الکامنة و ثقافته الممتازة الناتجة من تجاربه السیاسیّة وکذلک اختصاصه فی مجال علم القانون وعلم النفط، أنتجت مضامین أساسیة رفیعة لأعماله الروائیّة ومکّنته من أن یقدّم روایته فی صورة انتقادیّة إصلاحیّة لتأثیر أعمق فی القارئ.
ادبی
عباس اقبالی؛ راضیه نظری
دوره 10، شماره 32 ، آذر 1393، ، صفحه 65-78
چکیده
الدَّراما (Dram) فن شعبی یثیر المتلقّی. و یبنی علی الحدث التی أساسها التوتر و الحرکة. و لا یخلو أدب کل عصر و خاصة الأدب الجاهلی من هذا الفن. لکن الدّراما الجاهلی ذو خطّة بسیطة جدا؛ إذ بنی علی الواقع البسیط السائد علی الحیاة الجاهلیّة و الشخصیة فیه یتمتّع بالسذاجة لذلک نری أنّ «البطل» فی الدراما الجاهلی لایزال یبحث عن هدف واحد ...
بیشتر
الدَّراما (Dram) فن شعبی یثیر المتلقّی. و یبنی علی الحدث التی أساسها التوتر و الحرکة. و لا یخلو أدب کل عصر و خاصة الأدب الجاهلی من هذا الفن. لکن الدّراما الجاهلی ذو خطّة بسیطة جدا؛ إذ بنی علی الواقع البسیط السائد علی الحیاة الجاهلیّة و الشخصیة فیه یتمتّع بالسذاجة لذلک نری أنّ «البطل» فی الدراما الجاهلی لایزال یبحث عن هدف واحد (الحیاة الابدیّة) و یمنعه «الرقیب» عن الوصول إلی مقصده الدرامی. و فیه یُتعاضد البطل بعناصر درامیّة: الانسانیة و اللّاإنسانیة. و فی عنصری «الزّمن» و «الفضاء» الدرامیین، «الخوف» هو المیزة البارزة فیهما و لهذا یتطرّق الشاعر إلی استخدام المفردات المتناسبة له و یخلق الصور البصریة و السمعیة لکی یُجسِّمَ «الهول».
و الصراع بنوعیه الأفقی و العمودی کعنصر رییسی فی الدرام، یتبلور فی الشعر الجاهلی: فی الصراع الافقی یحارب البطل الخُلقَ الردیئة الّتی یواجهها فی المجتمع الجاهلی و فی الصراع العمودی یتناضلان البطلُ و الموتُ و فی نهایة الصراع ینتصر البطل الدرامی.
فی هذه المقالة و باستخدام المنهج التوصیفی ـ التحلیلی، قد درسنا ظاهرة الدراما فی الشعر الجاهلی و بیّنا عناصرها فی ذلک الأدب علی أساس جدول أکتانسیل و قد وصلنا إلی أنّ الشعر الجاهلی کمرآة لثقافة ذلک العصر، هو من النماذج الأصیلة فی الأدب الدرامی.
ادبی
دوره 11، شماره 37 ، اسفند 1394، ، صفحه 65-87
چکیده
هجا را در شعر بوصیری میتوان بر اساس انگیزههای روانی مختلف به سه دستة هجای دینی، اجتماعی و فردی تقسیم کرد. او در هجو دینی، معاندان اسلام و بهویژه یهود و نصارای زمان خود را مورد خطاب قرار میدهد و با استدلالهای عقلی و اشارات تاریخی به رد عقاید آنها میپردازد. شعر او در این نوع از هجا صریح، محکم، و استوار است.
هجای اجتماعی و فردی ...
بیشتر
هجا را در شعر بوصیری میتوان بر اساس انگیزههای روانی مختلف به سه دستة هجای دینی، اجتماعی و فردی تقسیم کرد. او در هجو دینی، معاندان اسلام و بهویژه یهود و نصارای زمان خود را مورد خطاب قرار میدهد و با استدلالهای عقلی و اشارات تاریخی به رد عقاید آنها میپردازد. شعر او در این نوع از هجا صریح، محکم، و استوار است.
هجای اجتماعی و فردی بوصیری اگرچه ریشه در اغراض شخصی دارد، اما بیشتر هدفی اصلاحی را دنبال میکند. شعر او در این دو نوع از هجا، بیتکلف، روان و بیشتر آمیخته با طنز است. او در هجای اجتماعی خود بهوضوح فساد و ناهنجاریهای موجود در میان طبقات حاکم زمان خویش را به تصویر میکشد و در هجای فردی بیشتر از عیوب اخلاقی سخن میگوید. تربیت دینی، زندگی شخصی و مشکلات اجتماعی شاعر بر سبک شعری او در این غرض شعری تأثیر مستقیم داشتهاند. نویسنده در این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی انواع مختلف هجا در شعر بوصیری را مورد توجه قرار داده و نمونههای شعری مناسب را تجزیهوتحلیل کردهاست.
ادبی
کبری روشنفکر؛ خلیل پروینی؛ حامد پورحشمتی درگاه
دوره 13، شماره 43 ، شهریور 1396، ، صفحه 65-86
چکیده
موتیف از عناصر مهم تصویرشناسی عصر جدید است که از طریق آن میتوان به نمادها و تصاویر شعری بدیع شاعر دست یافت. در این مقاله به بررسی موتیف در شعر محمود درویش پرداخته میشود و با اشاره به مفاهیم و تصاویر نهفته در اشعار وی و با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی میکوشیم رمزگانهای موجود در اشعار درویش را که اهمیت والایی در تحلیل قصائد وی داشته ...
بیشتر
موتیف از عناصر مهم تصویرشناسی عصر جدید است که از طریق آن میتوان به نمادها و تصاویر شعری بدیع شاعر دست یافت. در این مقاله به بررسی موتیف در شعر محمود درویش پرداخته میشود و با اشاره به مفاهیم و تصاویر نهفته در اشعار وی و با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی میکوشیم رمزگانهای موجود در اشعار درویش را که اهمیت والایی در تحلیل قصائد وی داشته یا کلیدی برای درک اندیشههای نهان اوست، در اختیار مخاطب قرار دهیم. ازاینرو پس از بررسی موتیف درختان در شعر محمود درویش و تکیه بر سه درخت نخل، زیتون و پرتقال که هر کدام نقش تکرارشوندهای در دیوانهای وی داشتهاند، به تصاویر، رمزگانها و مضامینی دست یافتیم که هر کدام از آنها از دیگری متمایز است؛ نمونة آن درخت نخل است که در دواوین شاعر حائز رتبة نخست میان این سه درخت بوده و دربردارندة رمزگانهایی همچون صلح، خرمی، پایداری و نشانههای مثبت و منفی در خود است؛ سپس پس از آن نوبت درخت زیتون است که علاوه بر دلالت آن بر هستی و تاریخ بشریت، حامل نمادها و تصویرهایی از جمله جلال، اصالت و ایستادگی است و سرانجام درخت پرتقال که گاهی تصاویری تشخیصی و انسانگرایانه و گاهی دلالتهایی از انقلاب و پناهندگی و وطن الشاعر در گنجینه واژگانی خود ذخیره دارد.
ادبی
سید عدنان اشکوری؛ هومن ناظمیان؛ حسین ابویسانی؛ مجتبی بهروزی
دوره 13، شماره 42 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 65-88
چکیده
ناسازواری تصویری، تکنیکی است مبتنی بر بیان تناقضی فراگیر در سرتاسر اثر، بین دو تصویر متقابل از شرایط معاصر و یا بین برخی از دادههای میراثی و برخی اوضاع معاصر. شاعر با بهرهگیری از چنین شگردی، گاه برای بیان اندیشههای درونیاش، به سخن گفتن در لفافه گرایش پیدا میکند.شاعر در ناسازواری تصویری مبتنی بر دوسویه معاصر، با ایجاد ارتباط ...
بیشتر
ناسازواری تصویری، تکنیکی است مبتنی بر بیان تناقضی فراگیر در سرتاسر اثر، بین دو تصویر متقابل از شرایط معاصر و یا بین برخی از دادههای میراثی و برخی اوضاع معاصر. شاعر با بهرهگیری از چنین شگردی، گاه برای بیان اندیشههای درونیاش، به سخن گفتن در لفافه گرایش پیدا میکند.شاعر در ناسازواری تصویری مبتنی بر دوسویه معاصر، با ایجاد ارتباط میان ناسازههای موجود در یک قصیده، ناهمخوانی بین شرایط فعلی و وضعیت آرمانی را اثبات میکند.وی در ناسازواری تصویری مبتنی بر برخی دادههای میراثی، با فراخوانی میراث و دگرگونی دلالتهای فراخوانیشده به دلالتهای معاصر و متناقض، در شعر خود فضایی میگشاید، که گذشتة طلایی را در مقابل جامعة معاصر قرار میدهد. بر همین اساس ناسازواری تصویری به عنوان یکی از اساسیترین دستمایههای شعر سیاسی نزار محسوب میگردد. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی، دامنة گونههای مختلف ناسازواری تصویری و پایههای تشکیلدهنده آن را در شعر سیاسی نزار ارزیابی میکند و تلاش مینماید دلالتهای پوشیدة قصاید سیاسی وی را که دارای ناسازواری تصویری است، آشکار گرداند و مهمترین موضوعاتی را که شاعر برای بیان آنها به چنین تکنیکی روی آورده، پررنگ نماید. نتایج نشان از آن دارد که وی از شکل سوم ناسازواری تصویری با یک پایة میراثی به نسبت دیگر نمونهها و اشکال، بهره بیشتری جستهاست.
حسن دادخواه تهرانی؛ لیلا جمشیدی
دوره 2، شماره 5 ، تیر 1385، ، صفحه 67-88
چکیده
مقامات حریری و حمیدی دو اثر منثور در ادبیات کهن عربی و فارسی است که جایگاه ویژه ای نزد سخن شناسان دارد. بررسی عنصر «پیرنگ» در این دو اثر نشان می دهد که حریری برای هر یک از داستان های کوتاه (= مقامات) خود طرحی مستقل و جذاب فراهم کرده و در عین حال،از تک تک آنها برای تشکیل طرح کلی و بزرگتر مقامات بهره برده است؛ ولی حمیدی با وجود تقلید ...
بیشتر
مقامات حریری و حمیدی دو اثر منثور در ادبیات کهن عربی و فارسی است که جایگاه ویژه ای نزد سخن شناسان دارد. بررسی عنصر «پیرنگ» در این دو اثر نشان می دهد که حریری برای هر یک از داستان های کوتاه (= مقامات) خود طرحی مستقل و جذاب فراهم کرده و در عین حال،از تک تک آنها برای تشکیل طرح کلی و بزرگتر مقامات بهره برده است؛ ولی حمیدی با وجود تقلید از طرح های داستانی حریری، نه توانست تک تک داستان های خود را در جذابیت به پای داستان های استاد برساند و نه مانند حریری در ایجاد یک طرح کلی متشکل از مجموعه مقامات توفیق یافت.
ادبی
شاکر عامری؛ محمد علی عامری
دوره 12، شماره 38 ، خرداد 1395، ، صفحه 67-88
چکیده
سیرة عنتره یکی از بزرگترین داستانهای حماسی است که از شخصیت حقیقی عنتره نشأت گرفتهاست. مقصود از عنتره، همان شاعر و جنگاور بزرگی است که در عصر جاهلی میزیست. نام و یاد سیرة عنتره طی قرون متمادی تا عصر عباسی و حتی عصر حاضر بر زبان مردم ساری و جاری بودهاست؛ بنابراین این سیره طی این زمان حجیمتر و بزرگتر شده و سرشار از مبالغه دربارة ...
بیشتر
سیرة عنتره یکی از بزرگترین داستانهای حماسی است که از شخصیت حقیقی عنتره نشأت گرفتهاست. مقصود از عنتره، همان شاعر و جنگاور بزرگی است که در عصر جاهلی میزیست. نام و یاد سیرة عنتره طی قرون متمادی تا عصر عباسی و حتی عصر حاضر بر زبان مردم ساری و جاری بودهاست؛ بنابراین این سیره طی این زمان حجیمتر و بزرگتر شده و سرشار از مبالغه دربارة شجاعت و قدرت عنتره بن شداد است. این پژوهش میکوشد تا علل این توجه روزافزون مردم به سیرة عنتره را در عصر عباسی دوم بیابد و با روشی توصیفی ـ تحلیلی به این مسئله پاسخ دهد. نتایج پژوهش نشان میدهد مردم در عصر عباسی دوم در وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی طاقتفرسا و نابهنجاری به سر میبردند. در آن هنگام که شکاف طبقاتی و آسیبهای اجتماعی جامعه را رو به زوال میبرد و ناهنجاریهایی از قبیل دزدی، کلاهبرداری و گدایی رواج یافته بود، سردمداران حکومت در آسایش و رفاه بر جامعه حکم میراندند. در چنین وضعیتی، قیامها و درگیریهای متعددی در قلمرو وسیع حکومت عباسی رخ داد و دولتهای کوچک و محلی فراوانی در این قلمرو شکل گرفتند. فشار طاقتفرسای این شرایط بر جامعه، یکی از علل روی آوردن مردم به سیرة عنتره بود. مردمی که در جستوجوی شخصی بودند که آنان را از این اوضاع نابسامان و فقر و تنگنا و ظلم نجات دهد و سرانجام این شخص را در شخصیت خیالی عنتره یافتند که خود خالق آن بودند.
علی سعیدآوی
دوره 12، شماره 39 ، شهریور 1395، ، صفحه 67-86
چکیده
جستار حاضر نقدی است بر ترجمة کتاب الایام طه حسین. ترجمهای که حسین خدیوجم بیش از سه دهه قبل به خوانندگان زبان فارسی عرضه کرد و مورد توجه برخی از ادیبان نامی کشور قرار گرفت. در این مقاله نویسنده دست به مقایسه جلد اول این ترجمه با متن اصلی زده و ملاحظه نمود بهرغم تلاشهای زیادی که خدیوجم در برگردان این کتاب مبذول داشتهاست، ترجمة وی ...
بیشتر
جستار حاضر نقدی است بر ترجمة کتاب الایام طه حسین. ترجمهای که حسین خدیوجم بیش از سه دهه قبل به خوانندگان زبان فارسی عرضه کرد و مورد توجه برخی از ادیبان نامی کشور قرار گرفت. در این مقاله نویسنده دست به مقایسه جلد اول این ترجمه با متن اصلی زده و ملاحظه نمود بهرغم تلاشهای زیادی که خدیوجم در برگردان این کتاب مبذول داشتهاست، ترجمة وی خالی از اشکال نیست. درنتیجه نویسنده برخی از عبارتها و جملات این ترجمه را استخراج نموده و از سه زاویه یعنی ترجمة غیرمستقیم، اضافه در ترجمه و لغزشها موردمطالعه و بررسی قرار میدهد که حاصل این پژوهش سه نتیجة اساسی است که عبارتند از: الف) ترجمة خدیوجم علیرغم داشتن زیباییهای نگارشی و سبک نوشتاری آن، دارای اشکالات متعددی است که قابلچشمپوشی نیست؛ ب) در این جستار روشی علمی و دور از هر گونه اعمالنظر شخصی جهت نقد متون ترجمهشده ارائه میشود؛ ج) برخی از حدود و ثغوری که مترجم، برای به سرانجام رساندن یک ترجمة خوب، باید بدان پایبند باشد، تعیین و پیشنهاد شدهاست.
ادبی
خداداد بحری
دوره 13، شماره 44 ، آذر 1396، ، صفحه 67-90
چکیده
حسآمیزی از بارزترین جلوههای بلاغت است که غالباً بر اساس استعارة مکنیه و تشبیه بنا میشود. در این فن بلاغی، ادیب حواس را در هم میآمیزد و برخی مدرکات مربوط به یک حس را با صفتهای متعلق به حواس دیگر وصف مینماید یا امور معنوی را با چیزی وصف میکند که به حواس ظاهری اختصاص دارد. این مقاله با بهکارگیری روش وصفی ـ تحلیلی در پی آن است ...
بیشتر
حسآمیزی از بارزترین جلوههای بلاغت است که غالباً بر اساس استعارة مکنیه و تشبیه بنا میشود. در این فن بلاغی، ادیب حواس را در هم میآمیزد و برخی مدرکات مربوط به یک حس را با صفتهای متعلق به حواس دیگر وصف مینماید یا امور معنوی را با چیزی وصف میکند که به حواس ظاهری اختصاص دارد. این مقاله با بهکارگیری روش وصفی ـ تحلیلی در پی آن است که تصویرهای حسآمیخته را در مجموعه داستانهای لیل الغرباء (شام غریبان) اثر غادة السمان، بانوی نویسنده و شاعر سوری بررسی نماید تا چگونگی بهکارگیری این نوع تعبیر مجازی را در مجموعه داستان یادشده مشخص سازد. نتایج نشان میدهد غادة السمان زمانی به ابداع تصویرهای حسآمیخته اقدام نموده که بیان اغراض موردنظرش با تعبیرات حقیقی دشوار بودهاست. وی در آفرینش این نوع تعابیر، برای حسی که مبنای حسآمیزی قرار میدهد، مناسبترین حس را برای درآمیختن انتخاب میکند و از میان اوصاف آن، نزدیکترین صفت را برای رساندن مقصود خویش برمیگزیند. نویسنده همچنین به این نتیجه رسیده که تصویرهای حسآمیخته و دیگر تصویرهای حقیقی و مجازی به شکلی هماهنگ به رساندن معنای موردنظر نویسنده کمک میکنند؛ تا جایی که بدون بهرهگیری از آنها معنا ناقص و اوصاف ناتمام میماند. با وجود این، مجموعه لیل الغرباء از تصویرهای حسآمیختة تکراری خالی نیست که این امر جنبههای نوآورانة آن را تاحدی تحتالشعاع قرار دادهاست.
حسن مجیدی؛ مینا کاویان رئوف
دوره 9، شماره 29 ، اسفند 1392، ، صفحه 69-99
چکیده
چکیده:
در شیوهی نقد روانکاوانه، با استناد به مدارک موجود از قبیل مصاحبهها، نامهها، اشعار و آثار ادیب، میتوان به شرایط روانی و عوامل تأثیرگذار در روحیات و خلقیات وی دست یافت.
محمد ماغوط بهعنوان شاعری با خصوصیات اخلاقی نظیر ترس، بیاعتمادی به جهان خارج، دلمردگی و کنارهگیری از اجتماع، مصرف بیش از اندازهی شراب ...
بیشتر
چکیده:
در شیوهی نقد روانکاوانه، با استناد به مدارک موجود از قبیل مصاحبهها، نامهها، اشعار و آثار ادیب، میتوان به شرایط روانی و عوامل تأثیرگذار در روحیات و خلقیات وی دست یافت.
محمد ماغوط بهعنوان شاعری با خصوصیات اخلاقی نظیر ترس، بیاعتمادی به جهان خارج، دلمردگی و کنارهگیری از اجتماع، مصرف بیش از اندازهی شراب و سیگار شناخته میشود. این خلق و خوی ماغوط، ریشه در دوران کودکیِ سراسر فقر و درک تبعیض طبقاتی موجود در جامعه دارد. روحیهی حساس و عاطفی شعرا، توان تحمل زندگی آکنده از تلخی و درد را ندارد. این اخلاق وی بازخورد نابهنجار ضربهی زندان است که هرگز فراموش نمیشود. زندان و شکنجههای آن، دلیل اصلی اختلال استرس پس از ضربه[1] در روان اوست. او نمیتواند با بحرانهای زندگی، خود را هماهنگ و مشکلات روانی بعد از ضربهی زندان را حل کند.
هدف این پژوهش، تحلیل حالات روانی محمد ماغوط از درون آثار و اشعارش، با تکیه بر روش روانشناسی است.
[1]
علي احمدزاده
دوره 16، شماره 57 ، اسفند 1399، ، صفحه 69-88
چکیده
"الذات" کواحد من الصور المثالیة يُعتبر حجر الأساس للعقل البدائي ومخزوناً للذکاء الوراثي کما أنّه تنحدر مکوناته من اللاوعي الجمعي. هذه الصورة المثالیة تنصهر أدبياً في قوالب متنوعة حيث تتأثّر من مؤشرات مختلفة بما فيها: القيم المسيطرة على مجتمع ما ومستوى العقل الواعي والرموز الشائعة بين جمهور شرائحه. هيکلياً يجمع هذا النموذج البدئي ...
بیشتر
"الذات" کواحد من الصور المثالیة يُعتبر حجر الأساس للعقل البدائي ومخزوناً للذکاء الوراثي کما أنّه تنحدر مکوناته من اللاوعي الجمعي. هذه الصورة المثالیة تنصهر أدبياً في قوالب متنوعة حيث تتأثّر من مؤشرات مختلفة بما فيها: القيم المسيطرة على مجتمع ما ومستوى العقل الواعي والرموز الشائعة بين جمهور شرائحه. هيکلياً يجمع هذا النموذج البدئي في طيه بين هياکل عقلية ومواصفات نفسية متضاربة کالکلية والتوازن والروحانية. هذا المحتوى وبشکل رمزي يؤدّي في النصوص الصوفیة وظيفةً نفسيةً فريدةً وعلى هذا الأساس يمکننا القول بأنّ الخمر في خمرية ابن الفارض يُعتبر تجسيداً لصورة "الذات" المثالیة. البحث الحاضر ومن خلال انتهاج منهج وصفي - تحليلي وبفضل الاعتماد على أسس وقواعد مدرسة التحليل النفسي يسعى إلى تقديم خطاب نفسي من الخمر کعنصر أدبي في خمرية ابن الفارض حيث أنّ الخمر وباعتباره رمزاً موضوعياً قد تمّ استخدامه في لاوعي الشاعر ليؤدّي أخيراً وظيفةً شخصيةً نفسيةً. من جانب آخر يدلّ الخمر في شعر ابن الفارض على بحث الشاعر عن ذاته الحقيقي وتحقيق هذا الذات ومن ثم دمجه في عقله الواعي. ابن الفارض من خلال استخدام هذا الرمز الذي يُظهر التحديات وآفاقه النفسية الجديدة، يحاول أن يخلق نوعاً جديداً وفريداً من النزاهة والکمال وتحقيق التعايش بين الهياکل النفسية المتضاربة والحصول أخيراً على مستويات روحية عالية.
حسین کیانی؛ داود نجاتی
دوره 16، شماره 54 ، خرداد 1399، ، صفحه 71-92
چکیده
رمانهای پسامدرن، به دنبال شکلهای جدیدی هستند که یک تفسیر خاص را بر نمیتابند؛ بلکه افقهای نوینی در برابر دیدگان دریافتکننده (خواننده) میگشایند. رئالیسم جادویی یکی از گونههای رمان پستمدرن است که به دنیای مجازی، غیرمعمول و معجزهآسایی اشاره میکند که با واقعیّت تعامل دارد، امّا واقعیّت محض نیست و در عین حال، معادلات دریافتکننده ...
بیشتر
رمانهای پسامدرن، به دنبال شکلهای جدیدی هستند که یک تفسیر خاص را بر نمیتابند؛ بلکه افقهای نوینی در برابر دیدگان دریافتکننده (خواننده) میگشایند. رئالیسم جادویی یکی از گونههای رمان پستمدرن است که به دنیای مجازی، غیرمعمول و معجزهآسایی اشاره میکند که با واقعیّت تعامل دارد، امّا واقعیّت محض نیست و در عین حال، معادلات دریافتکننده را در دنیای واقعی نیز بر هم میزند. از آنجایی که پیوند میان رمانِ رئالیسم جادویی با زندگی روزمره و مسائل اجتماعی و سیاسی آن، باعث تنوّع این سبک از داستانها در شیوههای پرداختِ داستانی میشود، در این نوع از رمانها، با شیوههای گوناگونی از داستانپردازی مواجه میشویم. فراداستان، به عنوان یک سبک رمان نویسی که تفسیرهایی دربارۀ هویّت داستانسرایی خود به دست میدهد، یکی از تکنیکهای پست مدرنی است که نویسندگان رئالیسم جادویی در برخی از داستانهایشان به کار میگیرند. این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی در نقد موادّ پژوهشی خود، میزان سهمِ فراداستان را در ساختِ معماری رمانهای رئالیسم جادویی، از خلالِ نقدِ رمان رآلف رزق الله از ربیع جابر، بررسی میکند. نتایج پژوهش حاکی از این است که فراداستان از طریق ورودهای آگاهانه به متن، ویژگی منحصر به فردی را برای رمان «رآلف رزق الله» فراهم آوردهاست. نویسنده تکنیکهای چهارگانۀ فراداستانی خود را به کار میگیرد که همان بازیهای زبانی جهتِ افشایِ تصنّعی بودن متن، ورود نویسنده به داستان، مخاطب قرار دادن مستقیم خواننده و شگردهای بینامتنی است تا از طریق در هم شکستن پدیدۀ ادغامِ خواننده با داستان و تضعیفِ اصلِ آن، کولهباری از تأویل و تفسیرها را به مخاطب خود عرضه دارد.
يوسف نظري؛ دانش محمدی؛ حميد زارعي فرد
دوره 17، شماره 58 ، خرداد 1400، ، صفحه 71-92
چکیده
تبحث هذه الدراسة دوافع تعلم اللغة العربية کلغة أجنبية لدی طلاب جامعة شيراز وتستند على نظرية دورني في "نظام التحفيز الذاتي للغة الثانية". تمت دراسة ستة عشر متغيرا قدّمها دورنی في نظریته للتعرف على الحوافز. وتستخدم الدراسة المنهج المسحي واستبيان قدمه دورني (2010) لتقييم تعلم اللغة الثانية. تمت دراسة 96 طالبًا وطالبة من طلاب اللغة العربية ...
بیشتر
تبحث هذه الدراسة دوافع تعلم اللغة العربية کلغة أجنبية لدی طلاب جامعة شيراز وتستند على نظرية دورني في "نظام التحفيز الذاتي للغة الثانية". تمت دراسة ستة عشر متغيرا قدّمها دورنی في نظریته للتعرف على الحوافز. وتستخدم الدراسة المنهج المسحي واستبيان قدمه دورني (2010) لتقييم تعلم اللغة الثانية. تمت دراسة 96 طالبًا وطالبة من طلاب اللغة العربية وآدابها بجامعة شيراز، الذين التحقوا بالجامعة بين عامي 2015 و 2018. تم استخدام برنامج SPSS لتحليل البيانات وتم تصميم نموذج هيکلي للعلاقات بين المتغيرات باستخدام برنامج AMOS. تشير النتائج إلى أن عامل "الهدف" له أشد علاقة إيجابية بمتغيرات "الحوافز الآلية" و "الاتجاه نحو الثقافة والمجتمع العربي" و "الاتجاه نحو تعلم اللغة العربية" و "الذات المثالية" على التوالي. من ناحية أخرى، أُظهر لـ"تأثير الأسرة" الارتباط الأکثر سلبية مع هذا المتغیر. وقد تأثر "الهدف" بشکل مباشر بمتغیر "موقف تعلم اللغة العربية". وغالبًا ما يکون تفاعل المتغیرات إيجابيًا، وفقط لـ"تأثیر الأسرة" أثر سلبي على متغير "الحوافز الآلية" بينما يقلل من تأثير متغير "الاتجاه نحو تعلم اللغة العربية".
فریده داودی مقدم؛ طاهره اختری
دوره 9، شماره 26 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 73-101
چکیده
الملخّص:
إنّ الخطاب الإستعاری والرمزی، وفی أعلی مراحله، "الشطحیات"، یعدّ أداةً لنقل تجربة الصوفیین الخارقة ، والتی تعمل دائماً فی التعبیر عن أنواع الإنزیاح وعن إیحاءاتهم الرؤیویة.
إنّ أدونیس وسهراب سبهری یعدّان من هؤلاء الشعراء والمفکرین الذین یمارسون فی قصائدهم الأحلام والتجارب السوررئالیة و الانطباعات الصوفیة استعارةً ورمزاً. ...
بیشتر
الملخّص:
إنّ الخطاب الإستعاری والرمزی، وفی أعلی مراحله، "الشطحیات"، یعدّ أداةً لنقل تجربة الصوفیین الخارقة ، والتی تعمل دائماً فی التعبیر عن أنواع الإنزیاح وعن إیحاءاتهم الرؤیویة.
إنّ أدونیس وسهراب سبهری یعدّان من هؤلاء الشعراء والمفکرین الذین یمارسون فی قصائدهم الأحلام والتجارب السوررئالیة و الانطباعات الصوفیة استعارةً ورمزاً. فمن هذا المنطلق، یمکن تسمیتهما شاعرین حالمین یستخدمان الحلم وسیلةً للوصول إلى عالم التصوف، ویوظّفان التجربة الصوفیة أداةً للدخول إلى عالم الأحلام الشعریة والسوررئالیة؛ ذلک العالم الذی یتمّ فیه خلق القصیدة والموسیقى الناعمة الحالمة والتی أصبحت سمة أسلوبیة فی قصائد کلٍّ منهما.
تقوم هذه الدراسة بوصف شعر أدونیس وسبهری والمقارنة بینهما من وجهة نظر التجارب الصوفیة والانطباعات الحالمة للشاعرین، وذلک علی أساس المنهج التحلیلی - الوصفی معتمدة على طریقة "المدرسة الأمیرکیة للأدب المقارن". کما تقوم بتعریف تلک المدرسة و"الجمعیّة الأدبیة اللبنانیة للشعر"، ومن ثمّ تعنى بتحلیل الحلم والخیال، والإنزیاح وغیرها من القواعد الصوفیة فی قصائد هذین الشاعرین.
فالسؤال الرئیس الذی یحاول هذا البحث الإجابة عنه هو: وصف العالم الخفی لأدونیس وسهراب من وراء أحلامهما وتجاربهما الصوفیة وتبیین الصلة بین وجهة نظرهما و انطباعاتههما المتجاهلة للتقالید والعادات السائدة فی عصرهما أو شعر ذلک العصر.
ساجد زارع؛ محسن زمانی
دوره 16، شماره 55 ، شهریور 1399، ، صفحه 73-96
چکیده
کتابهاي درسي نقش بارزي در شکلگيري فرآيند جامعهپذيري دانشآموزان ايفا ميکنند؛ زيرا دانشآموزان در طول سالهاي زيادي از زندگي تحصيلي خود، همواره با واژگان، تصاوير و شکلهاي موجود در اين کتابها سر و کار دارند. در حال حاضر، کتابهاي درس عربي پاية متوسّطة اوّل در همة نقاط ايران با نژادها و قوميتهاي مختلف، تدريس ...
بیشتر
کتابهاي درسي نقش بارزي در شکلگيري فرآيند جامعهپذيري دانشآموزان ايفا ميکنند؛ زيرا دانشآموزان در طول سالهاي زيادي از زندگي تحصيلي خود، همواره با واژگان، تصاوير و شکلهاي موجود در اين کتابها سر و کار دارند. در حال حاضر، کتابهاي درس عربي پاية متوسّطة اوّل در همة نقاط ايران با نژادها و قوميتهاي مختلف، تدريس ميشود. موضوع چگونگي نمود هويّت ملّي به طور کلّي و هويّت ايراني به طور ويژه در اين کتابها، از جمله موضوعاتي است که توجّه پژوهشگران و دستاندرکاران امور آموزش و پرورش را ميطلبد. از اين رو، اين جستار با استفاده از روش تحليل محتوا عناصر نموديافته از هويّت ايراني در سه کتاب عربي متوسّطۀ اوّل را مورد بررسي قرار دادهاست. بدين شکل که براساس آنچه در اسناد بالادستي جمهوري اسلامي ايران بدان تصريح شده، پس از مشخّص کردن پنج عنصر تشکيل دهندة هويت ايراني، يعني«شهرها و اماکن جغرافيايي إيران»، «آداب و رسوم ايراني»، «شخصيتها و مفاخر ملي ايران»، «نمادهاي ملي» و «قوميتهاي ايراني»، اين عناصر از کتابهاي مورد بررسي، در لابهلاي واژگان، متن و تصاوير به عنوان واحدهاي تحليل، استخراج و هر کدام در جداول مخصوص به خود دستهبندي شدهاست. برايند حاصل از اين پژوهش نشان ميدهد که پراکندگي اين عناصر در کتابها به صورت همگن نيست و به برخي از عناصر هويّت ايراني از جمله آداب و رسوم و قوميتهاي ايراني نسبت به ديگر عناصر اهمّيّت کمتري داده شدهاست. اين نتايج با آنچه در برخي اصول مندرج در قانون اساسي و اهداف سند برنامة تحوّل بنيادين آموزش و پرورش و برنامۀ درسي ملّي ذکر شده، همخواني ندارد.
رضا ناظمیان؛ یسرا شادمان
دوره 18، شماره 62 ، خرداد 1401، ، صفحه 73-94
چکیده
فراواقع گرایی، ادبیاتی است که واقعیت را در اعماق امور غیر واقعی جستجو میکند. این واژه یکی از اصطلاحات انتقادی جدید است و به فراتر رفتن از مرز واقعیت ومنطق به دنياي غیر واقعی و غیر منطقی اشاره دارد. فراواقع گرایی اصطلاحی گسترده است که به توصیف کتابها و بناهای تاریخی که حوادث غیرممکن و عجیب را ممکن و باورپذیر میکند؛ میپردازد. ...
بیشتر
فراواقع گرایی، ادبیاتی است که واقعیت را در اعماق امور غیر واقعی جستجو میکند. این واژه یکی از اصطلاحات انتقادی جدید است و به فراتر رفتن از مرز واقعیت ومنطق به دنياي غیر واقعی و غیر منطقی اشاره دارد. فراواقع گرایی اصطلاحی گسترده است که به توصیف کتابها و بناهای تاریخی که حوادث غیرممکن و عجیب را ممکن و باورپذیر میکند؛ میپردازد. از جمله ویژگیهای فراواقع گرایی در رمان میتوان به منطق خاص روایت، منشأ خودآگاهی، اصل جنبه زبانی، منشأ نفوذ، روشهای تخیل، سبک آزاد، و وحدت موضوعی و انسجام و ناگهانی بودن و پایان باز، و تکه تکه شدن ساختارها (ساختارشکنی)، بازی زبانی، ایجاد شرایط بازی و ... اشاره کرد. احمد سعداوی رمان نویس و شاعر و نویسنده و فیملنامه نویس عراقی است، که رمان "فرانکنشتاین در بغداد" رکه برنده جایزه بوکر عرب در سال 2019 شد را نوشته است. در این رمان دیده میشود که نویسنده به دلیل اهمیت وحشتهای خشونت آمیز (قتل عامهای عراقیها) و ترس از مات و مبهوت شدن خواننده در ارتباط با فراواقع عگرایی و نرسیدن مخاطب به هدف و مراد نویسنده به تکنیکهای ناخودآگاه مانند گفتگو با خود، نجوا و رویا و خیال متوسل شده است به گونهای که احیانا به حدی رسیده است که تشخیص آن سخت و تا حدی ناممکن شده است. ومیبینیم که حقیقت واقع نویسنده را وادار میکند تا خواننده را در اتفاقات عجیب و فضاهای عجیب و غریب غرق نماید سپس با آگاهی کامل و از طریق روایت درونیات و وسوسههایش را بیان میکند، بنابراین او داستان را با طرحی کاملاً بررسی شده از قبل روایت میکند و از تکنیکهای مدرن و فراواقع گرایی استفاده می کند و به خلق شخصیت غیر واقعی یا همان فرانکشتاین بسنده مینماید.
مالک عبدی
دوره 18، شماره 64 ، آذر 1401، ، صفحه 73-94
چکیده
بسیاری از پژوهشگران برآنند که برخی ابیات شعری به دلیل عدم برخورداری از استانداردهای سبکی و بلاغی، بر خلاف آنچه که قرنها در مدح وستایش آنها گفته شده فاقد جنبه های زیبایی شناختی صحیح از منظر بررسی های سبک شناسانه هستند. سالهاست که پژوهشگران بسیاری در باره بیت معروف امرؤ القیس "مکرّ مفرّ مقبل مدبر..." زبان به مدح وستایش گشوده اند، در حالیکه ...
بیشتر
بسیاری از پژوهشگران برآنند که برخی ابیات شعری به دلیل عدم برخورداری از استانداردهای سبکی و بلاغی، بر خلاف آنچه که قرنها در مدح وستایش آنها گفته شده فاقد جنبه های زیبایی شناختی صحیح از منظر بررسی های سبک شناسانه هستند. سالهاست که پژوهشگران بسیاری در باره بیت معروف امرؤ القیس "مکرّ مفرّ مقبل مدبر..." زبان به مدح وستایش گشوده اند، در حالیکه بررسیهای علمی ودقیق سبک شناسانه نشان می دهد که بنیان تشبیهی به کار رفته در این بیت در تناقض تمام با موقعیّت تصویری قرار دارد که شاعر اراده آن را نموده است. آنچنان که در بیت مشهور دیگر او "غدائره مستشزرات..." که سالها وقرنها در باب مذمّت وزیبایی زدایی از ساختار تصویریِ آن سخن سرایی کرده اند، بر اساس موازین دقیق آواشناسانه ورویکردهای معنامحورِ پژوهشهای زبانی از یک بلاغت تصویری ویژه و موقعیّت محور برخوردار است که زیبایی ساختاری آن را دوچندان نموده است. در این پژوهش بر آنیم تا با تکیه بر رویکرد توصیفیی-تحلیلی ومستندسازیِ تحلیلات مطرح شده در آن، به رویکردی دگرگونه ومتناقض در باب معیار سنجش زیبایی این دو بیت دست یابیم. نتایج نشان می دهد که در بیت مستشزرات بر خلاف استدلالات ناقص ویکجانبهگرایانهای که تا کنون مطرح شدهف علیرغم وجود ستیز آوایی موجود در یک لفظ ولی تناسب وهمگونی گسترده تری در بافتار کلی متن برگرفته از این تنافر مقطعی پیش آمده است. همچنین در بیت مکرّ مفرّ نیز وجود یک اختلال مفهومی یا نگرشی در استفاده از مکانیزمهای تشبیهی باعث بروز تناقضی عمیق در طرح تصویریِ مورد نظر شاعر شده است.
علی سلیمی
چکیده
إنّ استخدام النظريات العلميه المتعلقه باللغويات وعلم السرد في السنوات الأخيره، أعطىت النصوص الأدبيه روحاً جديدة؛ و شاع استخدام نظرية المفارقات الزمنية لـ «جرار جینیت»، من بين هذه النظريات، في نطاق أوسع من غیرها. قام هذا البحث بمنهج تحلیلی- نقدي معتمدا علی تحليل المضمون، بتحليل «استنتاجات» لثمانيه عشر بحثاً نشرت في ست ...
بیشتر
إنّ استخدام النظريات العلميه المتعلقه باللغويات وعلم السرد في السنوات الأخيره، أعطىت النصوص الأدبيه روحاً جديدة؛ و شاع استخدام نظرية المفارقات الزمنية لـ «جرار جینیت»، من بين هذه النظريات، في نطاق أوسع من غیرها. قام هذا البحث بمنهج تحلیلی- نقدي معتمدا علی تحليل المضمون، بتحليل «استنتاجات» لثمانيه عشر بحثاً نشرت في ست المجلات المحکمة في مجال اللغة العربية وآدابها في الجامعات الإیرانیه من منظور تطبيق هذه النظريه و إجرائها، منطلقا من کون «استنتاجات» هذه البحوث نتيجة لأفكار مؤلفيها وتعبيرا موجزا عن محتوى البحث بکامله، حيث أنّ الحكم عليها بمثابه حكم على البحث نفسها. تحاول هذه الدراسة الإجابة عن هذا السؤال: هل أشار مؤلفو البحوث هذه إلی العلاقة المؤثرة بین تقنیات الزمن السردية في هذه النظریة ومضمون الروایة وإلی أیّ مدی تحقق هذا الأمر. تبين النتائج التي تم الحصول عليها من هذا الدراسة أن معظم هذه البحوث قد طبّقت النظريه بشكل صوری حيث يمكننا القول أن بعضها مجرد تقارير أشارت فیها الی التواجد الشكلي لهذه النظريه في الروايه فقط دون التطرق إلی نوعية العلاقة بين المضمون وهذه التقنيات. واکتفوا بأن الراوي استخدم ترتيب الوقت واستمراريته، والقفز الزمني، والإسترجاع والإستباق، والتبئیر، في حين أن القضية الرئیسة التی من الضروری الإشارة إلیها هي جدوى استخدام هذه التقنيات السردیة لتسليط الضوء على الرؤية الفنية الکامنة في الرواية وعلاقتها بهذه التقنیات الزمنية لجينيت، فلم یصرّح أغلب مؤلفو هذه البحوث بالمضمون السردي للرواية في علاقتها المؤثرة بهذه التقنيات الزمنية و اکتفوا بالتطبيق الشکلي لنظرية جيرار جينت السردية علی الروايات المدروسة.
علی باقر طاهری نیا؛ مریم بخشی؛ روح الله مهدیان طرقبه
دوره 8، شماره 22 ، خرداد 1391، ، صفحه 75-98
چکیده
صحنهی داستان، بیانگر زمان، مکان و محیطی است که عمل داستانی در آن به وقوع میپیوندد. صحنه در داستان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا داستان حتماً باید در جایی اتفاق بیفتد و در زمانی به وقوع بپیوندد. داستان حضرت سلیمان(ع) نیز نه تنها جزء داستانهایی است که در آن صحنه و صحنهپردازی اهمیت بسیاری دارد، بلکه از این منظر، هنریتر ...
بیشتر
صحنهی داستان، بیانگر زمان، مکان و محیطی است که عمل داستانی در آن به وقوع میپیوندد. صحنه در داستان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا داستان حتماً باید در جایی اتفاق بیفتد و در زمانی به وقوع بپیوندد. داستان حضرت سلیمان(ع) نیز نه تنها جزء داستانهایی است که در آن صحنه و صحنهپردازی اهمیت بسیاری دارد، بلکه از این منظر، هنریتر از داستانهای بشری، ایفای نفش کرده است؛ به طوریکه هم بر رفتار شخصیتهای داستان، تأثیر گذاشته و از آنان تأثیر پذیرفته و اعمال آنان را توجیه و باعث تعامل شخصیتی میان شخصیتهای داستان، با صحنهها شده است. اختلاط زمان و مکان و بلافصل بودن آن دو، در این داستان، نمود پیدا کرده و در پردهی نهم و دهم، صحنه معادل داستان قرار گرفته است و نه تنها در لایه بیرونی خود، تمام ویژگیهای صحنهپردازی هنری و ادبی را دارد، بلکه در لایهی درونی خود به عنوان صحنهی خارقالعاده عمل کرده است.
جواد عابدی؛ حسن مجيدي؛ محمد غفوري فر
چکیده
يُعتَبر النقد النفسي للنصوص الأدبية والأعمال الفنية من أبرز أساليب النقد للتعرف على شخصية المؤلف. يحاول هذا النوع من النقد الأدبي دراسة تأثير البيئة والمجتمع والتقاليد في تطور هذه التيارات من خلال شرح التدفق الداخلي والحالة الداخلية للشاعر. بصفته مؤسس التحليل النفسي، كان فرويد قادرًا على تقديم قراءة جديدة للنصوص الأدبية والأعمال ...
بیشتر
يُعتَبر النقد النفسي للنصوص الأدبية والأعمال الفنية من أبرز أساليب النقد للتعرف على شخصية المؤلف. يحاول هذا النوع من النقد الأدبي دراسة تأثير البيئة والمجتمع والتقاليد في تطور هذه التيارات من خلال شرح التدفق الداخلي والحالة الداخلية للشاعر. بصفته مؤسس التحليل النفسي، كان فرويد قادرًا على تقديم قراءة جديدة للنصوص الأدبية والأعمال الفنية من خلال التحليل النفسي للمؤلف من خلال عمله. وذكر أن النفس البشرية لديها أدوات لتخفيف التوتر والدفاع عن النفس، والتي تسمى آليات الدفاع النفسي. يكشف فحص هذه الآليات عن أسباب بعض السلوكيات والكلام التي تبدو طبيعية. قصائد الشعراء من الأنواع الأدبية التي ينعكس فيها انعكاس شخصية مبتكر العمل. ابن الرومي هو أحد الكتاب الساخرين البارزين في العصر العباسي الذي لم يعش في سعادة أبدًا وشعر بالإذلال الجسدي والاجتماعي في نفسه. تحاول هذه الدراسة حسب المنهج الوصفي- التحليلي شرح شخصية ابن الرومي من خلال هجاءه في إطار نظرية فرويد لآليات الدفاع النفسي، ووصف الصراع الداخلي لشخصيته وتأثيره على حیاته. تظهر نتيجة البحث أن ابن الرومي يخفف أو يخفف الضغط النفسي الناجم عن الفشل والصراع النفسي والعاطفي من آليات الدفاع النفسي مثل: الاستيعاب بالعدوان، والتشاؤم، والكراهية المكبوتة، والتهجير في وصف الطبيعة، والعودة، والخيال واستكشاف الآخرين والتفكير.