ادبي
فاطمه اکبري زاده
المجلد 14، العدد 47 ، سبتمبر 2018، الصفحة 1-18
المستخلص
الرواية کجنس أدبي خاص تتميّز بخصائص متفردة کثيرة، وقد استفادت المرأة منها لخلق عالم خاص بنفسها؛ إذ قام نقد الأدب النسوي بدراسة آثار النساء الأدبية بمختلف الاتجاهات والنظريات في النقد والتحليل ومنها نظرية باختين في نقد الرواية أي "تعددية الأصوات أو البوليفونية". وبما أنّ هناک آراء مختلفة في إمکانية ظهور تعددية الأصوات في ...
أكثر
الرواية کجنس أدبي خاص تتميّز بخصائص متفردة کثيرة، وقد استفادت المرأة منها لخلق عالم خاص بنفسها؛ إذ قام نقد الأدب النسوي بدراسة آثار النساء الأدبية بمختلف الاتجاهات والنظريات في النقد والتحليل ومنها نظرية باختين في نقد الرواية أي "تعددية الأصوات أو البوليفونية". وبما أنّ هناک آراء مختلفة في إمکانية ظهور تعددية الأصوات في الروايات النسوية، فلذلک المقال يهتم بدراسة الروايتين النسويتين الفارسية والعربية لتبيين آليات الدموقراطية النصية وامکانية حضور الأصوات المختلفة أو عدمها وفق التصور الباختيني في البناء السوسيولوجي لنص الروايتين وحسب التحليل الداخلي للنص دون الاعتماد علي الوسائط الخارجية التکوينية له. فتُدرس أسلوبية الرواية والعلاقات الحوارية علي حدود الأنساق الداخلية مقارنة بين الرواية العربية "ذاکرة الجسد" لأحلام مستغانمي والفارسية "چراغها را من خاموش ميکنم (أنا أطفئ المصابيح)" لزويا پيرزاد بالمنهج المقارن حسب المدرسة الامريکية وعلي أساس النقد التلفيقي بين النقد النسوي والنقد الباختيني. وقد تبيّن أنّه لايمکن إصدار الحکم المطلق علي مونولوجية الروايات النسوية ورغم أنّ پيرزاد تخلق الرواية النسوية باعتلاء الصوت النسوي ولغة المرأة وفکرتها وتتجه نحو خلق رواية مونولوجية لکن مستغانمي تستخدم الاستراتيجيات السردية المختلفة ومختلف الايدئولوجيات في قضية المرأة و الوطن وتتجه نحو خلق الرواية المتعددة الأصوات أو البوليفونية.
ادبي
مهدي نودهي؛ عباس گنجعلي
المجلد 14، العدد 47 ، سبتمبر 2018، الصفحة 19-38
المستخلص
نحن نعيش الآن عصراً يمتاز بالصّراع المعرفي، والّذي کان ولايزال موضعاً للعناية من جانب الفلاسفة الکبار أمثال ديکارت، ونيتشه، ومارکس، وغيرهم؛ کلّ منهم له قراءته في الذات والموضوع بشکل عام. فمنهم من ينزع نزعة ذاتيّة، وعلى عکسه من يميل ميلاً موضوعيّاً إلى الإنسان والحقيقة. ولا يخفى على أحد أنّ جدليّة الذات والموضوع إشکاليّة جوهريّة ...
أكثر
نحن نعيش الآن عصراً يمتاز بالصّراع المعرفي، والّذي کان ولايزال موضعاً للعناية من جانب الفلاسفة الکبار أمثال ديکارت، ونيتشه، ومارکس، وغيرهم؛ کلّ منهم له قراءته في الذات والموضوع بشکل عام. فمنهم من ينزع نزعة ذاتيّة، وعلى عکسه من يميل ميلاً موضوعيّاً إلى الإنسان والحقيقة. ولا يخفى على أحد أنّ جدليّة الذات والموضوع إشکاليّة جوهريّة لها قدمة قدم البحوث الطبيعيّة وما بعد الطبيعية الّتى کانت جارية بين أمثال هيرقليط، باعتباره فيلسوفاً سوفيستاً، وسقراط باعتباره فيلسوفاً أصيلاً إغريقياً. ومن زاوية أخرى، فإنّ أدونيس، باعتباره شاعراً متمرّداً على القوالب التصويرية والمعنوية للشعر الکلاسيکي، فقد تأثّر في تجربته ببعض من الفلاسفة القدامى والمعاصرين أمثال هيرقليط وسارتر وهوسرل ومن إليهم. عليه، فإنّ المقال هذا، يهدف، من خلال اعتماده على المنهج الوصفي ـ التحليلي، إلى إلقاء الضوء على فلسفة أدونيس النظرية، وبالتالي إجلاء بعض ما يکون في تجربته من التحديات الذاتيّة والموضوعيّة. وانطلاقاً منه، يهمّه أيضاً کشف الغطاء عن المحاور الرئيسة الناتجة عنها وهي المتجليّة في "أصالة الإنسان أو الله"، و"استعاريّة الحقيقة وإرادة القدرة "، و"إرادة التشييء أو التجهور"، وما إلى ذلک. هذا من جهة، لکن من جهة أخرى، يشفّ للمخاطب عن أبعاد وتحدّيات الشاعر العقديّة والفنّية، ليکون في موضع يسمح له التعرف عليها أکثر فأکثر.
ادبي
محمود آبدانان مهديزاده؛ محمدصادق ضروني
المجلد 14، العدد 47 ، سبتمبر 2018، الصفحة 39-60
المستخلص
آﺷﻨﺎييزدايي[1] اﺻﻄﻼحي اﺳﺖ ﻛﻪ نخستين بار، ﺷﻜﻠﻮفسکي ﻣﻨﺘﻘﺪ شکلگراي روس آن را در مقالهاي با عنوان هنر بهمثابة صنعت[2] به ﻛﺎر ﮔﺮﻓﺖ. اين اصطلاح به مؤلف اين فرصت را ميدهد تا با هنرنمايي خود، پديدارهاي عادتزده را با ناآشنا ساختن جاني دوباره ببخشد. بدون شک مقامهنويسي به عنوان يکي از ارزشمندترين آثار ادبي قديم عرب، سرعت ...
أكثر
آﺷﻨﺎييزدايي[1] اﺻﻄﻼحي اﺳﺖ ﻛﻪ نخستين بار، ﺷﻜﻠﻮفسکي ﻣﻨﺘﻘﺪ شکلگراي روس آن را در مقالهاي با عنوان هنر بهمثابة صنعت[2] به ﻛﺎر ﮔﺮﻓﺖ. اين اصطلاح به مؤلف اين فرصت را ميدهد تا با هنرنمايي خود، پديدارهاي عادتزده را با ناآشنا ساختن جاني دوباره ببخشد. بدون شک مقامهنويسي به عنوان يکي از ارزشمندترين آثار ادبي قديم عرب، سرعت اقبال ادبا و حتي عامة مردم به خود را تا حد زيادي مديون آفرينش هنرمندانة پديدارهاي بديع و آشنازدايندة بديعالزمان همداني (مبتکر مقامهنويسي) و در ادامه افرادي چون ابوالقاسم حريري است؛ اين مقاله ضمن بررسي ترفندهاي آشناييزدايي در سطوح مختلف پيرنگ (درونمايه، زبان و صناعات ادبي) در مقامات بديعالزمان و حريري ميکوشد با نگاهي تحليلي ـ تطبيقي ميزان خلاقيت و نوآوريهاي آشنازدايندة اين دو استاد مسلّم فن «مقامه» را با نگاهي علمي تبيين کند. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد مقامهنويسان پس از بديعالزمان در کاربست آشناييزدايي فرماليستي توفيق چنداني نداشتهاند، بلکه همگي وامدار تکنيکهاي نو و آشنازدايندة بديعالزماناند. [1]. Defamilirization [2]. Art as Device
ادبي
تورج زيني وند؛ کاوه قنبري
المجلد 14، العدد 47 ، سبتمبر 2018، الصفحة 61-78
المستخلص
شاعرانگي در نثر، بيشتر از سوي فرانسويان مطرح شدهاست. در اين رويکرد، نثر در ميان «برزخي از شعر و نثر» قرار ميگيرد و نويسنده با بهرهگيري از عناصر شعري، بهويژه صور خيال، در مسير زيباييها و لطافتهاي شاعرانه گام مينهد. اين پژوهش به منظور تحليل زيباييشناسي ساختارهاي نثر سياسي و گفتمان ادبي ـ انتقاديِ حاکم بر شيوۀ نويسندگي ...
أكثر
شاعرانگي در نثر، بيشتر از سوي فرانسويان مطرح شدهاست. در اين رويکرد، نثر در ميان «برزخي از شعر و نثر» قرار ميگيرد و نويسنده با بهرهگيري از عناصر شعري، بهويژه صور خيال، در مسير زيباييها و لطافتهاي شاعرانه گام مينهد. اين پژوهش به منظور تحليل زيباييشناسي ساختارهاي نثر سياسي و گفتمان ادبي ـ انتقاديِ حاکم بر شيوۀ نويسندگي محمد حسنين هيکل (۱۹۲۳-۲۰۱۶) که يکي از شخصيتهاي تأثيرگذار در عرصۀ مطبوعات عربي و سياست معاصر مصر و خاورميانه به شمار ميرود، بيست سرمقالة ايشان را در نشريه الأهرام با عنوان «بصراحة» در فاصلة زماني (۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰) بررسي و تحليل ميکند. يافتههاي آن نيز، نشان ميدهد که مشخصۀ بارز سبک نويسندگي هيکل در اين است که وي وقايعنگاري و گفتمان انتقادي خود را در نقد و تحليل اوضاع سياسي ـ اجتماعي جهان عرب با طعم اديبانه و سبک شاعرانه ترکيب کردهاست که غالباً با بهرهگيري از صور خيال، بهويژه تشبيه، استعاره، کنايه، مجاز و ديگر آرايههاي بديعي همراه است.
ادبي
اويس محمدي؛ عبد الباسط عرب؛ زين العابدين فرامرزي
المجلد 14، العدد 47 ، سبتمبر 2018، الصفحة 79-96
المستخلص
نقد روانکاوانه به عنوان حاصل تلاقي روانکاوي با آثار ادبي، سعي در خوانشي متفاوت از آثار ادبي دارد. ژاک لاکان (1901-1981م) از جملة نظريهپردازان اين عرصه است که نظرية نظمهاي سهگانة خود را براي بهتصويرکشيدن تکاملات ذهني ـ روانيِ انسان از کودکي تا بزرگسالي منتشر کرد. جستار حاضر تلاش دارد با تکيه به روش توصيفي ـ تحليلي و با استناد ...
أكثر
نقد روانکاوانه به عنوان حاصل تلاقي روانکاوي با آثار ادبي، سعي در خوانشي متفاوت از آثار ادبي دارد. ژاک لاکان (1901-1981م) از جملة نظريهپردازان اين عرصه است که نظرية نظمهاي سهگانة خود را براي بهتصويرکشيدن تکاملات ذهني ـ روانيِ انسان از کودکي تا بزرگسالي منتشر کرد. جستار حاضر تلاش دارد با تکيه به روش توصيفي ـ تحليلي و با استناد به نظرية لاکان به خوانش رمان «موسم الهجرة إلي الشمال» از طيب صالح (1929-2009م) بپردازد و شخصيت اصلي آن (مصطفي سعيد) را تحليل روانشناختي نمايد. بر اساس اين خوانش، دورة پيش از آشنايي مصطفي با زبان انگليسي و ورود به مدرسههاي استعماري براي آموزش، ساحت خيالي نظرية لاکان را تشکيل ميدهد که در آن مصطفي با مادر اصلي و نمادين (آفريقا) پيوندي عميق دارد. يادگيري زبان انگليسي براي او، به مانند يادگيري زبان نزد کودک است و او را وارد ساحت نمادين ميکند. سفر وي به انگليس براي تحصيل و اقامت در آن، ادامة ساحت نمادين است که او را از مادر اصلي و نمادين بيشتر جدا کرده و از دنياي بينظم آفريقا (طبيعت) به دنياي نظاممند غرب (فرهنگ) انتقال داده است. اين امر نوعي احساس فقدان و تمناي دورة اتحاد با مادر را در او به وجود ميآورد که از بارزترين ويژگيهاي ساحت واقع است.
ادبي
علي افضلي؛ نسترن گندمي؛ مهدخت نبوي
المجلد 14، العدد 47 ، سبتمبر 2018، الصفحة 97-116
المستخلص
هويت هر فرد مجموعه عناصري از شخصيت اوست که به او اين امکان را ميدهد تا موضع خود را نسبت به جهان و ديگران مشخص کند. هويت، پديدهاي ساکن نيست، بلکه سيال و چندلايه است و همين سيال بودن است که درعينحال که سبب پويايي آن ميشود، آن را در معرض خطر نيز قرار ميدهد؛ خطري که ميتواند سبب بحران هويت شود. اين بحران با نوعي بيثباتي، گسيختگي ...
أكثر
هويت هر فرد مجموعه عناصري از شخصيت اوست که به او اين امکان را ميدهد تا موضع خود را نسبت به جهان و ديگران مشخص کند. هويت، پديدهاي ساکن نيست، بلکه سيال و چندلايه است و همين سيال بودن است که درعينحال که سبب پويايي آن ميشود، آن را در معرض خطر نيز قرار ميدهد؛ خطري که ميتواند سبب بحران هويت شود. اين بحران با نوعي بيثباتي، گسيختگي ساختي و اختلال در کارکردها يا اجزاي موجود در نظام منِ فردي و اجتماعي شخص ديده ميشود. پژوهش حاضر با روش تحليلي ـ توصيفي و خوانش متنگراي رمان «ساقة بامبو» اثر «سعود سنعوسي»، ابتدا به بررسي تعريف بحران هويت فردي و اجتماعي و نشانههاي آن بر اساس نظرية «اريک اريکسون» ميپردازد. سپس با ذکر نمونههايي عيني، بحران هويت شخصيت اصلي رمان (خوزه = عيسي) در رويارويي با عوامل فراواقعي و نيز نقش بيگانگي و تنشهاي اجتماعي در دو جامعة «فيليپين» و «کويت» را بيان ميدارد. بنيان رمان بر اين حقيقت اساسي مبتني است که فرد بهناچار در کنترل و پيشبرد اختلالات شخصيتياي که در بهوجودآمدن آنها بههيچوجه سهيم نيست، تصميمگيرندة واحد است.
ادبي
مصطفي جوانرودي؛ نسيم شريفي؛ احسان رستمي
المجلد 14، العدد 47 ، سبتمبر 2018، الصفحة 117-136
المستخلص
اين تحقيق با هدف بررسي وضعيت آموزشهاي دانشگاهي براي ترويج کارآفريني انجام شدهاست. جامعة آماري تحقيق، دانشجويان تحصيلات تکميلي رشتة زبان و ادبيات عربي استان کرمانشاه (138 نفر دانشجوي کارشناسي ارشد و 42 نفر دانشجوي دکتري)، در سال تحصيلي 1395-1394 است که بر اساس جدول مورگان تعداد 140 نفر از آنها با روش نمونهگيري تصادفي ـ نسبي انتخاب ...
أكثر
اين تحقيق با هدف بررسي وضعيت آموزشهاي دانشگاهي براي ترويج کارآفريني انجام شدهاست. جامعة آماري تحقيق، دانشجويان تحصيلات تکميلي رشتة زبان و ادبيات عربي استان کرمانشاه (138 نفر دانشجوي کارشناسي ارشد و 42 نفر دانشجوي دکتري)، در سال تحصيلي 1395-1394 است که بر اساس جدول مورگان تعداد 140 نفر از آنها با روش نمونهگيري تصادفي ـ نسبي انتخاب شدند. اين تحقيق کاربردي و از لحاظ روش، توصيفي است. ابزار گردآوري اطلاعات، پرسشنامه محقق است که پايايي آن از طريق ضريب آلفاي کرونباخ به دست آمد. تجزيهوتحليل آماري پس از استخراج دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS18 انجام پذيرفت. نتايج نشان داد به عقيدة دانشجويان، آموزشهاي ارائهشده و محتواي آموزشي فعلي دانشگاه، براي ترويج کارآفريني نامناسباند. همچنين به اعتقاد دانشجويان، از مهمترين خصوصيات آموزشهاي فعلي دانشگاه، استفاده از روشهاي نوين تدريس به جاي روشهاي سنتي و مهمترين خصوصيات آموزشگران دانشگاه ايجاد انگيزه و علاقه در دانشجويان براي انجام تحقيق و پژوهش، و مهمترين خصوصيات محتواي آموزشي فعلي دانشگاه، تناسب آن با تواناييها و علايق دانشجويان است.
علي ضيغمي
المجلد 14، العدد 47 ، سبتمبر 2018، الصفحة 137-156
المستخلص
يکي از مهمترين منابع تأمين درآمد هر کشور، در کنارِ گرفتن ماليات، صادرات و توسعة صنعت گردشگري است که هر دو باعث ورود ارز به کشور ميشود؛ ازاينرو ميتوان از طريق معرفي جاذبههاي گردشگري و دستاوردهاي اقتصادي، پزشکي، علمي و ... کشور به زبانهاي ديگر بهويژه زبان عربي، باعث افزايش ارتباط دوسويه با کشورهاي عربي و توسعة صنعت گردشگري ...
أكثر
يکي از مهمترين منابع تأمين درآمد هر کشور، در کنارِ گرفتن ماليات، صادرات و توسعة صنعت گردشگري است که هر دو باعث ورود ارز به کشور ميشود؛ ازاينرو ميتوان از طريق معرفي جاذبههاي گردشگري و دستاوردهاي اقتصادي، پزشکي، علمي و ... کشور به زبانهاي ديگر بهويژه زبان عربي، باعث افزايش ارتباط دوسويه با کشورهاي عربي و توسعة صنعت گردشگري کشور گرديد. آموزش زبان عربي در پيوند با اقتصاد شکل متفاوتي دارد؛ با توجه به همجوار بودن ايران با کشورهاي عربي و بسياري مناسبتهاي ديگر، آموزش کاربردي و هدفمند زبان عربي، ميتواند نقش بزرگي در فعال شدن چرخة اقتصاد کشور داشته باشد. بيشک، شناساندن دقيق کشورمان به جهان عرب اعم از جاذبههاي گردشگري، مشاهير علمي و ادبي، دستاوردهاي پزشکي، علمي، اقتصادي، نظامي و... از طريق دانشجويان و فارغالتحصيلان گروههاي زبان و ادبيات عربي کشور به زبان عربي ميتواند نقش بسزايي در بهبود وضعيت اقتصادي جامعه داشته باشد که اين امر مستلزم برنامهريزيهاي درست و بلندمدت، آموزش مهارتهاي زباني به صورت کاربردي، مهارتهاي برقراري ارتباط، آشنايي با ملاحظات خاص فرهنگي کشورهاي عربي و... بهوسيلة گروههاي زبان و ادبيات عربي کشور به دانشجويان خود و ايجاد چند گرايش بينرشتهاي در مقاطع مختلف تحصيلي و نيز برگزاري دورههاي آموزشي ويژه است؛ هرچند تأثير مسائل سياسي را نيز در موفقيت يا شکست اين امور نميتوان ناديده گرفت.