محمد مهدی روشن چسلی
دوره 13، شماره 43 ، شهریور 1396، ، صفحه 131-154
چکیده
تتمتّع المهارات المعلوماتیة المتطورة والتخصصیة بأهمیة کبیرة، إذ أنها تسهم فی تقویة القدرات البحثیة والإبداعیة للطلاب، وتعمل على تنمیة الإنتاج العلمی والتقنی فی کافة التخصصات الجامعیة. لذا یهدف هذا البحث الإستقصائی إلی مقدار ومستوى الوعی المعلوماتی لدى طلاب أقسام اللغة العربیة وآدابها فی البلد، وعلاقته ببعض المتغیرات الدیمغرافیة ...
بیشتر
تتمتّع المهارات المعلوماتیة المتطورة والتخصصیة بأهمیة کبیرة، إذ أنها تسهم فی تقویة القدرات البحثیة والإبداعیة للطلاب، وتعمل على تنمیة الإنتاج العلمی والتقنی فی کافة التخصصات الجامعیة. لذا یهدف هذا البحث الإستقصائی إلی مقدار ومستوى الوعی المعلوماتی لدى طلاب أقسام اللغة العربیة وآدابها فی البلد، وعلاقته ببعض المتغیرات الدیمغرافیة والمکانیة، حیث قام الباحثان بإعداد استبیانات لتحدید مقدار ومستوى الوعی المعلوماتی لدى هؤلاء الطلاب، وبعد المصادقة على صحّتها ومناسبتها، تم تقدیمها لعینات مکونة من 392 طالباً من طلاب أقسام اللغة العربیة وآدابها فی عدة جامعات فی البلد، ومن المراحل الدراسیة المختلفة، خلال عامی 94-95 الدراسیین. وطبقاً لنتائج البحث، کان معدل الوعی المعلوماتی لطلاب هذا التخصص أقل من المستوى المتوسط، وأقل من المستوى المطلوب، ولم یکن هناک اختلاف فی مستوى الوعی المعلوماتی لهؤلاء الطلاب تبعاً لمتغیر الجنس والجامعة التی یدرسون فیها، ولکن هذا المستوى کان مختلفاً بین طلاب المراحل الدراسیة المختلفة، وبین طلاب السنة الدراسیة الأولى وطلاب السنة الدراسیة الأخیرة، وعموماً فإن إعادة النظر جدیاً فی المناهج الدراسیة لهذا التخصص وإدارج المهارات المعلوماتیة فیه هی أمر لابدّ منه.
ادبی
علی اکبر محسنی؛ سمیره خسروی
دوره 13، شماره 44 ، آذر 1396، ، صفحه 131-154
چکیده
کتبت غادة السمان مجموعتها القصصیة القصیرة «عیناک قدری» حول قضایا النساء وهی متأثرة بالمنهج الأدب الغربی الفکری و خاصة دراسات سیمون دی بوفوار والتعالیم الدینیة وبجانبها المضامین الأخلاقیة الموجودة فی الثقافة العربیة. هذه الدراسة من خلال المنهج الوصفی ـ التحلیلی وترکیزها علی نظریتی دی بوفوار فی قصة «عیناک قدری» غادة ...
بیشتر
کتبت غادة السمان مجموعتها القصصیة القصیرة «عیناک قدری» حول قضایا النساء وهی متأثرة بالمنهج الأدب الغربی الفکری و خاصة دراسات سیمون دی بوفوار والتعالیم الدینیة وبجانبها المضامین الأخلاقیة الموجودة فی الثقافة العربیة. هذه الدراسة من خلال المنهج الوصفی ـ التحلیلی وترکیزها علی نظریتی دی بوفوار فی قصة «عیناک قدری» غادة سمان، تسعی إلی باثولوجیا الوجودیة النسویة. دی بوفوار، بتفسیرها الوجودی للعلاقة بین الرجل والمرأة، أعلنت أنّ التعالیم الجنسیة المنتجة من الثقافة الذکوریة هی السبب الرئیسی لإنشاء "عدم المساواة بین الجنسین" و «تمثل النساء بالجنس الآخر». وأعلنت أنّ النساءَ برفض اختلافاتها البیولوجیّة مع الرجال، أصبحت عضواً فی مجتمعهم وبهذا، تمتّعت بامتیازاتهم. إنّ هذا المقال یدرّس الشخصیة الرئیسیة فی القصة لکی یشیر إلی أهداف السمان من استخدام هذه الشخصیة فی قصتها، ثم قامت الدراسة بتحلیل وتنفیذ أفکار دی بوفوار علی قصة «عیناک قدری» حتی تشیر إلی مدی خسارات هذه النظریة علی النساء وحیاتها الفکریة والروحیة، وبجانبها تفسّر مدی فاعلیة السمان فی الخروج عن السیطرة النسویة علی أفکارها. وقد توصّل المقال فیالنهایة أنّ الهویة النسویة، الحب والزواج هی ثلاثة عناصر هامّة فی هذه القصة وحذفها ینشأ صراع الهویة فی نفوسها.
ادبی
مرتضی زارع برمی
دوره 14، شماره 49 ، اسفند 1397، ، صفحه 131-154
چکیده
یعالج هذا البحث الکتابة النسویة عن غزو العراق عام 2003م من خلال شعر الشاعرة العراقیة، بشری البستانی. بعد أحداث 11 سبتمبر 2001م، وقعت العملیات العسکریة فی العراق سنة 2003م، واستمرت من 19 مارس إلی 1 مایو 2003م، والتی أدّت إلی إحتلال العراق من قبل الولایات الأمریکیة المتحدة. بشری البستانی أدانت الحرب المفروضة علی العراق وحین کتبت ...
بیشتر
یعالج هذا البحث الکتابة النسویة عن غزو العراق عام 2003م من خلال شعر الشاعرة العراقیة، بشری البستانی. بعد أحداث 11 سبتمبر 2001م، وقعت العملیات العسکریة فی العراق سنة 2003م، واستمرت من 19 مارس إلی 1 مایو 2003م، والتی أدّت إلی إحتلال العراق من قبل الولایات الأمریکیة المتحدة. بشری البستانی أدانت الحرب المفروضة علی العراق وحین کتبت عنها، إنطلقت من أرض جدیدة وجعلت المرأة العراقیة مرکز الحدث، کأم وزوجة وحبیبة وفیة فی الأزمات التی حدثت أثناء الحرب، وتلک الحرب لم تکن مجرد خنادق وجانب عسکری و ساحة قتال، بل کان لها أثراً نفسیاً وأخلاقیّاً بالغاً فی نفوس السکان المدنیین، کالیُتم والموت وإلغاء المواعید والمآسی العائلیة، ولأهمیة هذه التجربة یسعی البحث إلی تقصّی دور المرأة العراقیة فی هذه الحرب بأنها المجاهدة والمضحیة والبناءة والمتصدیة وأنها نعم الأم والزوجة والأخت والحبیبة التی سجّلت لنفسها تجارب رائعة. هنا یتقصّی البحث قدرة الشاعرة علی توثیق هذه التحولات المقرونة بالمواقف إزاء الحرب من جانب، وإزاء مصاعب المدنیین وخاصة النساء من جانب آخر، حینما یُعدّ الرجل هو العنصر الأهمّ فی روایات الحرب ویُوصَف بکونه مقاتلاً مغواراً فی جبهة القتال، والمرأة تکون عنصراً جمالیاً تکمیلیاً أو هامشیاً فی أدب الحرب وتُوصَف بکونها ضحیة ضعیفة فی الجبهة الداخلیة.
طیبه فتحی ایرانشاهی؛ سید محمود میرزایی الحسینی؛ شیرین پورابراهیم
دوره 17، شماره 58 ، خرداد 1400، ، صفحه 131-154
چکیده
تُعدّ المخطّطات التصويرية أو خطّاطات الصورة من المواضيع المطروحة في اللغويات المعرفية. في هذه المخططات یتخیّل الإنسان بناءً علی تجاربه في مجال المسائل الموضوعية، بِنیً للأمور المجردة في ذهنه والتي تجعلها ممکنة الفهم. لهذه الآلية الذهنية والمعرفية وتحليلها في النصّ السردي دور بارز في تمهيد الطريق لتحقيق الخصائص الفکرية للکاتب ...
بیشتر
تُعدّ المخطّطات التصويرية أو خطّاطات الصورة من المواضيع المطروحة في اللغويات المعرفية. في هذه المخططات یتخیّل الإنسان بناءً علی تجاربه في مجال المسائل الموضوعية، بِنیً للأمور المجردة في ذهنه والتي تجعلها ممکنة الفهم. لهذه الآلية الذهنية والمعرفية وتحليلها في النصّ السردي دور بارز في تمهيد الطريق لتحقيق الخصائص الفکرية للکاتب وعرض المحتوی الذهني و جعله ملموسًا من جهة وکيفية فهم الجمهور العالم الداخلي للکاتب من جهة أخری. یهدف البحث الحالي إلی دراسة المخططات الهيکلية في مجال المشاعر في روایة «حکایات یوسف تادرس» للکاتب المصري عادل عصمت، بناءً علی آراء لايکوف وجونسون وباستخدام المنهج الوصفي- التحلیلي؛ لذلک تمّ استخراج المخططات التي تکوّن مفاهیم عاطفیة مثل الرغبة والخوف والحبّ وما إلی ذلک في لغة الروایة، من النصّ بأکمله. ونظرًا لاتّساع المخططات المرئیة والمساحة الصغیرة للمقال، تمّت دراسة ثلاثة أنواع من المخططات الاحتوائیة والحرکیة والکمّیة. تظهر النتائج علی أنّ الروایة تتکوّن من قصص قصیرة وشبه مترابطة إلّا أنّ التعبیر عن المشاعر وجعلها ملموسة ومجسّدة يعدّ من أهداف الروائي والموضوع السائد في تفکیره. وأیضًا إنّ المخططات الحجمیة لها تکرار أکثر بالنسبة إلی الأنواع الأخری التي تمّ التعبیر عنها في معظم الحالات بواسطة «في» الجارّة؛ وأن إحساس«الرغبة» احتلّ الرتبة العلیا في تکرار المخططات وإحساس «الغضب» هو الأقلّ رتبة فیها.
منوچهر نصیرپور؛ حمیده امجدی قره کوشن
دوره 5، شماره 12 ، مهر 1388، ، صفحه 135-155
چکیده
«بیت الحکمة» «بغداد» (218-136هـ.ق) - به عنوان مهمترین کتابخانه در جهان اسلام که اغلب «مأمون» معتزلی را مؤسس آن میدانند- در جریان نهضت ترجمه و پیشرفت دیگر علوم عربی در زمینههای ادبی و غیر ادبی، از جمله فلسفه، نقش موثری داشت. شاهد آن، ظهور «فارابی» شاگرد «مَتّی بن یُونس» از مترجمان «بیت الحکمه» است ...
بیشتر
«بیت الحکمة» «بغداد» (218-136هـ.ق) - به عنوان مهمترین کتابخانه در جهان اسلام که اغلب «مأمون» معتزلی را مؤسس آن میدانند- در جریان نهضت ترجمه و پیشرفت دیگر علوم عربی در زمینههای ادبی و غیر ادبی، از جمله فلسفه، نقش موثری داشت. شاهد آن، ظهور «فارابی» شاگرد «مَتّی بن یُونس» از مترجمان «بیت الحکمه» است و فیلسوفانی مثل «کِندی» و ریاضیدانانی چون «خوارزمی»، میباشد.«بیت الحکمه» مدیرانی چون «سَهل بن هارون» و مترجمانی چون «ابن مقفع»، «آل حُنَین» و «آل نوبَخت» ونحویانی مثل «فَرّاء» و برخی سرایندگان شعر فلسفی مانند «ابن رومی»... داشته است. بر اساس منابع موجود، این مکان تأثیری در ترجمة شعر غیر عربی به عربی نداشته است؛ اما در زمینه ادبیات منثور، توانست با بهرهگیری از کتب ادب پارسی چون «کلیله و دمنه» و تألیف کتب متأثر از آن چون «ألف لیلة و لیلة» و«ثُعلَة و عُفرَة»«سهل بن هارون»،«عیون الحکمة» ،«مأمون»،«القائف» «ابوالعلاء معری»، «فاکهة الخلفاء و مناظرة الظرفاء» «ابن عربشاه»، «الصادح و الباغم» «ابن الهَبّاریه» و یکی از رسایل«اخوان الصفا» و خلق شعر تعلیمی، تأثیرات فراوانی در ادبیات عربی بر جای گذارد.
عباس اقبالی
دوره 3، شماره 7 ، مرداد 1386، ، صفحه 135-157
چکیده
شعر، دارای ساختاری خاص است و مواردی از قبیل اعتراض یا فصل نحوی، از ویژگیهای این ساختار است.
اعتراض نحوی، به این معنی که کلامی در یک جمله، با قبل و بعد خود هیچ گونه تعامل لفظی ندارد. تبیین این ویژگی موجب تسهیل درک معنای ظاهری یک بیت و ترجمۀ آن است. در این نوشتار با اشاره به سابقۀ مقولۀ اعتراض در نحو عربی و تبیین مفهوم لغوی و اصطلاحی ...
بیشتر
شعر، دارای ساختاری خاص است و مواردی از قبیل اعتراض یا فصل نحوی، از ویژگیهای این ساختار است.
اعتراض نحوی، به این معنی که کلامی در یک جمله، با قبل و بعد خود هیچ گونه تعامل لفظی ندارد. تبیین این ویژگی موجب تسهیل درک معنای ظاهری یک بیت و ترجمۀ آن است. در این نوشتار با اشاره به سابقۀ مقولۀ اعتراض در نحو عربی و تبیین مفهوم لغوی و اصطلاحی و برشمردن انواع معترضها در نثر و نظم، پارهای از مصداق های آن در اشعار عربی، مانند اعتراض «جار و مجرور»، «منادی»، «ظرف»، «انواع مفعول»، «جملۀ دعایی» و «جملۀ حالیه» معلوم گشته و برای ترجمۀ ابیاتی که دارای این مشخّصۀ شعری هستند پیشنهادهایی ارائه شده است، بدان امید که این نوشتار، سرآغازی بر ارائۀ راهکار در تسهیل ترجمۀ شعر باشد.
علی حاجیخانی؛ توحید پاشائی
دوره 10، شماره 30 ، تیر 1393، ، صفحه 135-154
چکیده
قرآن کریم به زبان عربی و برای هدایت جن و انس نازل شد. لازمهی هدایت، فهم آیات است. بیتردید در ترجمهی آیات قرآن بهدلیل وجود ظرایف و دقایق مختلف صرفی و نحوی و بلاغی و... دشواریهای متعددی پیشروی مترجمان زبان وحی هست؛ ازجملهی این موضوعات، رعایت مقولهی «تضمین» است که در قرآن، فراوان بهکار رفته است. البته این واژه، ...
بیشتر
قرآن کریم به زبان عربی و برای هدایت جن و انس نازل شد. لازمهی هدایت، فهم آیات است. بیتردید در ترجمهی آیات قرآن بهدلیل وجود ظرایف و دقایق مختلف صرفی و نحوی و بلاغی و... دشواریهای متعددی پیشروی مترجمان زبان وحی هست؛ ازجملهی این موضوعات، رعایت مقولهی «تضمین» است که در قرآن، فراوان بهکار رفته است. البته این واژه، اطلاقات گوناگونی دارد که منظور در این مجال، تضمین نحوی است. فایدهی عمدهی تضمین، اداکردن یک لفظ، در معنای دو کلمه است. این جستار درصدد بررسی معنای دقیق تضمین و مسائل مربوط به آن و نیز بررسی آن در شاخصترین ترجمههای معاصر و بایستههای ترجمهی آن در قرآن کریم است. افزون بر این، پژوهش حاضر درصدد شناسایی موفقترین روش ترجمهی تضمین نحوی نیز است.
سیّد علی میرلوحی
دوره 5، شماره 11 ، اردیبهشت 1388، ، صفحه 137-154
چکیده
در کتاب مغنی اللّبیبِ ابن هشام که میتوان آن را نقد نحو نامید، نظریات بسیاری از نحویها و اهل بلاغت تحلیل و بررسی شده است. ابن هشام طرفدار سیبویه و مکتب نحوی بصره است و غالباً دیدگاههای آنان را بر دیگران ترجیح میدهد.
سه چهره مشهور در نحو و بلاغت عربی یعنی سیبویه، ابن مالک و زمخشری بالاترین بسامد را در کتاب مغنی اللّبیب دارند. ...
بیشتر
در کتاب مغنی اللّبیبِ ابن هشام که میتوان آن را نقد نحو نامید، نظریات بسیاری از نحویها و اهل بلاغت تحلیل و بررسی شده است. ابن هشام طرفدار سیبویه و مکتب نحوی بصره است و غالباً دیدگاههای آنان را بر دیگران ترجیح میدهد.
سه چهره مشهور در نحو و بلاغت عربی یعنی سیبویه، ابن مالک و زمخشری بالاترین بسامد را در کتاب مغنی اللّبیب دارند. از سوی دیگر در این کتاب مخالفتی شدید و غیر معمول با نظریات و شخصیّت ابوحیّان غرناطی _نحوی مشهور أندلسی- که استاد ابن هشام نیز بودهاست، دیده میشود؛ به گونهای که هرگاه ذکری از او به میان میآورد، به منظور نفی نظریات و تخطئه شخصیّت او است. این مخالفت ها بیش از آن که ناشی از تفاوت دیدگاههای نحوی این دو باشد، ریشه در مسائل مذهبی، تفوّق و برتری جویی، هم عصر بودن و جایگاه و موقعیّت اجتماعی آن دو دارد.
شکوه السادات حسینی
دوره 2، شماره 5 ، تیر 1385، ، صفحه 137-152
چکیده
دکتر شوقی ضیف، چهره نام آشنای استادان و دانشجویان ادبیات عربی در سطح جهان، در طول نزدیک به یک سده عمر خویش، پژوهش های فراوانی در ادبیات عربی و علوم اسلامی انجام داده که حاصل آن بیش از پنجاه مقاله و کتاب است. وی با پژوهش در قرآن کریم و منابع کهن ادبیات عربی، اطلاعات وسیعی به مخاطبان خود عرضه کرد و هر تلاشی در این عرصه گسترده را نیازمند ...
بیشتر
دکتر شوقی ضیف، چهره نام آشنای استادان و دانشجویان ادبیات عربی در سطح جهان، در طول نزدیک به یک سده عمر خویش، پژوهش های فراوانی در ادبیات عربی و علوم اسلامی انجام داده که حاصل آن بیش از پنجاه مقاله و کتاب است. وی با پژوهش در قرآن کریم و منابع کهن ادبیات عربی، اطلاعات وسیعی به مخاطبان خود عرضه کرد و هر تلاشی در این عرصه گسترده را نیازمند مطالعه آثار خویش ساخت که البته بررسی دقیق این آثار می تواند بسیاری از نظریات وی را به چالش کشد. در بخش نخست نوشتار حاضر، عوامل موثر در تکوین این شخصیت علمی تاثیرگذار بر روند جریان ادبیات عربی به شیوه ای توصیفی - تاریخی بررسی شده است. بخش دوم شامل بررسی اجمالی سبک نوشتاری و شیوه های نگارش شوقی ضعیف است و با روش تحلیلی - استنباطی به دسته بندی نقدهای متنوع از آثار این شخصیت می پردازد. این بخش با برداشت ها و نقدهای شخصی نگارنده حاوی مطالب جدیدی در این باره است.
حسین ایمانیان
دوره 9، شماره 27 ، آبان 1392، ، صفحه 137-160
چکیده
چکیده:
حج ازجملهی مراسم و آیینهایی است که هرساله در مکه، با شکوه و توجه خاصی انجام میشود. بررسی این آیین زیبا و البته مقدس، ما را با گسترهای از فرهنگها و اسطورههای نهفته در پس آن آشنا میکند. اگرچه هنگامهی حج از آغاز، زمانی برای انجام مناسک و کارهای دینی بوده است، گاه، کامجویان مکه و دیگر سرزمینهای اسلامی ...
بیشتر
چکیده:
حج ازجملهی مراسم و آیینهایی است که هرساله در مکه، با شکوه و توجه خاصی انجام میشود. بررسی این آیین زیبا و البته مقدس، ما را با گسترهای از فرهنگها و اسطورههای نهفته در پس آن آشنا میکند. اگرچه هنگامهی حج از آغاز، زمانی برای انجام مناسک و کارهای دینی بوده است، گاه، کامجویان مکه و دیگر سرزمینهای اسلامی در دوران جاهلیت و حتی پس از ظهور اسلام، فرصت حج را غنیمت شمرده و آن را زمانی مناسب برای خوشگذرانی یافتهاند. برخی شاعران نیز، چه در آغاز اسلام و چه پس از آن همواره این روزها را زمانی برای عشقبازی و عاشقانهسرایی دربارهی زنان حجگزار میدیدهاند. در جستار پیشرو ضمن نگاهی به انگیزههای عمربن ابیربیعه و شریف رضی و دیگر شاعران از غزلسرایی به هنگامهی حج،تلاش میشود چرایی عاشقانهسرایی آنها در این مراسم، از دید جامعهشناسی بررسی شود. بیشتر دلایل این امر به پیش از اسلام و عادتهای دوران جاهلیت برمیگردد که گاه به دوران اسلامی هم رسیده است و برخی، با شرایط اجتماعی و فرهنگی و دینی پس از اسلام پیوند دارد.
بهنظر میرسد حج، تنها مخصوص انجام مناسک دینی نبوده است، بلکه به مانند فستیوالها وجشنوارههای چندگانهای بوده است که هر هنرمندی بهگونهای به نمایش مهارت خود میپرداخته است؛ ازجملهی این هنرمندان، گروه شاعران غزلسرا بودهاند. وصف ماجراهای عاشقانهی پیرامون کعبه و نحوهی آشنایی با معشوقهها و گفتگوهایی که میان شاعر و ایشان روی داده است و نیز راز و نیازهای طوافکنندگان با ذات یکتا، از رایجترین درونمایههای حجسرودهها در شعر عربی دوران یادشده هستند.
ادبی
دوره 11، شماره 37 ، اسفند 1394، ، صفحه 137-151
چکیده
لاشکَ أن النصوصِ الأدبیة تؤثر بعضُها فی بعض و أنه لایستقلّ نصٌّ عن نصّ آخر. هذا الحوار و التأثیر المتبادل یؤدی إلی دینامیکیة النصوص الأدبیة. یعدّ زکریا تامر الکاتب السوری من الکتّاب الذین یصوّرون موقف الإنسان المعاصر و أزمة الهویة عنده من خلال تقنیاته الخاصة به. هذا المقال یعتمد المنهج الوصفی- التحلیلی و یدرس مختلف العلاقات التناصیة ...
بیشتر
لاشکَ أن النصوصِ الأدبیة تؤثر بعضُها فی بعض و أنه لایستقلّ نصٌّ عن نصّ آخر. هذا الحوار و التأثیر المتبادل یؤدی إلی دینامیکیة النصوص الأدبیة. یعدّ زکریا تامر الکاتب السوری من الکتّاب الذین یصوّرون موقف الإنسان المعاصر و أزمة الهویة عنده من خلال تقنیاته الخاصة به. هذا المقال یعتمد المنهج الوصفی- التحلیلی و یدرس مختلف العلاقات التناصیة مع نصوصِ الأدبیةِ و التاریخیّةِ و الدینیّةِ فی مجموعة الرعد القصصیة. و بشکل عام یمکن القول إن تامر یوظّف جمیع الإمکانیات و بخاصة التراث القدیم لکی یعبّر عن أزمات الإنسان المعاصر، و قد استفاد منالقرآن الکریم بوصفه أنفس تراث أدبی و دینی و تاریخی و أجمعه، بحیث یعید عنوان هذه المجموعة و مضامینها سورة الرعد و مفاهیمه إلی الأذهان.
عزتالله مولایی نیا؛ محمودرضا توکلی محمدی؛ کاظم وفایی
دوره 8، شماره 21 ، بهمن 1390، ، صفحه 139-168
چکیده
شـهابالدین محمود حلـبی از شاعران و کاتبان مشهور عصر ممالیک (دورهی انحطاط)، اکثر جنگهای سپاه ممالیکِ ترک در مقابل صلیبیان در زمان خود را در قصایدی غنایی – حماسی، جاویدان ساخته است. از جمله اشعار وی در این زمینه، قصیدهی «فتح عکا» است که در آن سعی کرده با قصیدهی مشهور «فتح عموریه» ابوتمام معارضه کند. مقالهی ...
بیشتر
شـهابالدین محمود حلـبی از شاعران و کاتبان مشهور عصر ممالیک (دورهی انحطاط)، اکثر جنگهای سپاه ممالیکِ ترک در مقابل صلیبیان در زمان خود را در قصایدی غنایی – حماسی، جاویدان ساخته است. از جمله اشعار وی در این زمینه، قصیدهی «فتح عکا» است که در آن سعی کرده با قصیدهی مشهور «فتح عموریه» ابوتمام معارضه کند. مقالهی حاضر با برقراری موازنه و مقایسه بین معانی مشترک دو قصیده نام برده و بیان اینکه کدام شاعر در ابیات خود، مفهومی رساتر و عباراتی شاعرانهتری از ابیات شاعر دیگر در همان مفهوم دارد، به این نتیجه میرسد که شهابالدین با اینکه در دورانی میزیسته که به نام عصر انحطاط مشهور است، در بعضی از معانی، هر چند اندک، گوی سبقت را از ابوتمام میرباید و با به کار بردن صور بلاغی و تصاویر زیبا بر آن شاعر بزرگ عصر عباسی، برتری میجوید؛ البته این برتری شهابالدین بر ابوتمام، فقط به ابیات انگشتشماری از قصیدهی وی محدود شده و در بقیهی ابیات برتری با ابوتمام است. برای رسیدن به این هدف، ابیات دو قصیده هم از لحاظ لغوی و هم از لحاظ درونمایه، مورد بررسی قرار گرفته است.
مرضیة کهندل جهرمی
دوره 10، شماره 31 ، شهریور 1393، ، صفحه 139-155
چکیده
یکی از مهمترین شیوه های بازیابی محتوا ، نمایه سازی می باشد و از آنجا که نمایه سازی در بازیابی هرچه سریع تر و آسان تر اطلاعات مورد نیاز پژوهشگر نقش بسزایی دارد از اهمیت ویژه ای برخوردار است . این مقاله بر آن است تا ضمن تعریف موجزی از نمایه ، به نمایه موضوعی مجله انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی طی سالهای 2009 تا 2014م. (شماره 11 تا شماره 30) ...
بیشتر
یکی از مهمترین شیوه های بازیابی محتوا ، نمایه سازی می باشد و از آنجا که نمایه سازی در بازیابی هرچه سریع تر و آسان تر اطلاعات مورد نیاز پژوهشگر نقش بسزایی دارد از اهمیت ویژه ای برخوردار است . این مقاله بر آن است تا ضمن تعریف موجزی از نمایه ، به نمایه موضوعی مجله انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی طی سالهای 2009 تا 2014م. (شماره 11 تا شماره 30) بپردازد . و مهمترین موضوعاتی که در زمینه زبان و ادبیات عربی در این مجله طی سالهای مذکور پرداخته شده را ذکر نماید همچنین دانشگاههایی را که بیشترین تولیدات علمی و بیشترین تعداد نویسنده را در این مجله طی سالهای 2009م. تا 2014م. داشته را معرفی نماید.
نعیم عموری؛ فریده خرم آبادی
دوره 16، شماره 55 ، شهریور 1399، ، صفحه 139-166
چکیده
تعتبر الدراسة في عدم کفاءة تدريس اللغة العربية في المدارس المهنية والتقنية من أهم التحديات في العملية التعليمية. وبالطبع، يوفر النظام التعليمي التسهيلات والسياسات لکل جزء من موارد المتعلمين وأحد أهم هذه الإجراءات هو الوقت المخصص لعملية التعليم والتعلم. ستکون هذه العملية معيبة إذا کان الوقت أکثر أو أقل من المعتاد. تطرّقنا في هذه ...
بیشتر
تعتبر الدراسة في عدم کفاءة تدريس اللغة العربية في المدارس المهنية والتقنية من أهم التحديات في العملية التعليمية. وبالطبع، يوفر النظام التعليمي التسهيلات والسياسات لکل جزء من موارد المتعلمين وأحد أهم هذه الإجراءات هو الوقت المخصص لعملية التعليم والتعلم. ستکون هذه العملية معيبة إذا کان الوقت أکثر أو أقل من المعتاد. تطرّقنا في هذه الدراسة إلي عدم کفاءة تدريس اللغة العربية في المدارس المهنية الفنية من حيث التمهيدات والمقررات التعليمية واستکشفنا سياسات نظام التعليم وکذلک الجانب الآخر أي: المتعلمين. في هذه العملية التعليمية، تسبب الوقت المخصص لتدريس اللغة العربية بعدم الرضا بين المعلمين والطلاب. تمّ في هذا البحث دراسة سياسات نظام التعليم وتعلم اللغة العربية في المدارس المهنية والفنية. ثم تطرق البحث إلي العقبات والتحديات وتمّ توفير حلول لهذه المشاکل، مثل تعديل درس اللغة العربية، وزيادة وقت تعلم الدرس العربي، وتغيير الکتب، وتعليم المعلمين، واستخدام خطط الدروس الفعالة، والامتحانات المستمرة، والتجميع، والتدريب الدراسي المنهجي. لقد توصلنا إلى هذا الاستنتاج بناءً على البحث الميداني في المدارس المهنية هي تحفيز واستخدام طرق التعلم الجديدة مثل التعلم التشارکي إنّه أفضل طريقة للتعلم في هذا المجال. منهج البحث وصفي تحليلي إحصائي.
غلامرضا کریمیفرد؛ حجت هاشمی شیری
دوره 3، شماره 8 ، آذر 1386، ، صفحه 141-163
چکیده
قسم از دیدگاه عالمان نحو، جملهای است که به وسیلة آن، جملة خبر مؤکّد میشود؛ بنابراین قسم یکی از روشهای تأکید در گفتار است و ناگزیر از داشتن خبر یا جوابی است که هدف از قسم را بیان کند. از جمله اسلوبهایی که در سخن به کار میرود تا متکلم کلام خود را مؤکّد و حتمی سازد یا این که از طرف مقابل درخواست چیزی را کند که انجام دادن ...
بیشتر
قسم از دیدگاه عالمان نحو، جملهای است که به وسیلة آن، جملة خبر مؤکّد میشود؛ بنابراین قسم یکی از روشهای تأکید در گفتار است و ناگزیر از داشتن خبر یا جوابی است که هدف از قسم را بیان کند. از جمله اسلوبهایی که در سخن به کار میرود تا متکلم کلام خود را مؤکّد و حتمی سازد یا این که از طرف مقابل درخواست چیزی را کند که انجام دادن آن حتمی باشد، استفاده از«اسلوب قسم» است. در زبان عربی برای بیان قسم ساختار ویژهای معمول است. در این ساختار از واژگان، حروف و جملات مخصوصی استفاده میگردد؛ به طوری که هر کدام از این موارد، بیانکنندة نکتهای از نکات ادبی قسم است. از طرفی تقسیمبندی قسم به انواع مختلف، رابطهای مستقیم با موارد یاد شده از نظرذکر یا حذف یا تکرار دارد که ما در این مقاله به آن پرداختهایم.
ادبی
نوشین بهرامی پور؛ راضیه سادات میرصفی
دوره 16، شماره 57 ، اسفند 1399، ، صفحه 141-163
چکیده
يُعتبَر النقد النسوي من مناهج النقد الأدبي المعاصر. يسعی هذا النوع من النقد إلى تحديد دور الثقافة الرجولية في الصور المقدّمة للمرأة في الأعمال الأدبية ودراسة مکانة المرأة الحقيقية کمؤشر هام ومؤثر. سحر خليفة الکاتبة الفلسطينية المعاصرة استخدمت الخطاب الأدبي لتبيين مکانة المرأة ودورها في المجتمع الفلسطيني ومواقفها النسوية في رواية ...
بیشتر
يُعتبَر النقد النسوي من مناهج النقد الأدبي المعاصر. يسعی هذا النوع من النقد إلى تحديد دور الثقافة الرجولية في الصور المقدّمة للمرأة في الأعمال الأدبية ودراسة مکانة المرأة الحقيقية کمؤشر هام ومؤثر. سحر خليفة الکاتبة الفلسطينية المعاصرة استخدمت الخطاب الأدبي لتبيين مکانة المرأة ودورها في المجتمع الفلسطيني ومواقفها النسوية في رواية "مذکرات امرأة غير واقعية"، وکانت متأثرة في آراءها النسوية بآراءِ ميشل فوکو المنظر والفيلسوف الفرنسي حول السلطة. هذه المقالة تستخدم المنهج الوصفي–التحليلي وفق آراء فوکو حول السلطة لدراسة الخطاب النسوي في رواية "مذکرات امرأة غير واقعية" للکاتبة سحر خليفة ونتائج هذه الدراسة تشير إلى أنّ الراوية تعتقد بأنّ حرية فلسطين مرهونة بحرية المرأة وتحسين مکانتها في المجتمع. النساء مضطهدات في المجتمع الرجولي ويحاولن تغيير ظروفهن لتغيير رؤية الرجل والمجتمع إليهن. وهذا التغيير في الرؤية قد يکون حلّاً لتحسين وضع المرأة في المجتمع الفلسطيني والمجتمعات الأخرى.
علی صیادانی؛ یزدان حیدرپور مرند
دوره 17، شماره 60 ، آذر 1400، ، صفحه 141-160
چکیده
من الموضوعات الحديثة في تحليل الخطاب هو نمط دیل هايمز الاجتماعي الذي ينبعث من الکفاءة التواصلية. تشير المقالة هذه في الخطوة الأولى إلى علاقة الکفاءة اللغوية و الکفاءة اللتواصلية حيث تلعب اللغة دورها اللحقيقي؛ و في الخطوة الثانية تشير إلى سياق خارج النص أو الموقف الذي یؤثر الفعل فيه. هذا الأمر مظهر حقيقي للشكل اللغوي الخاص مع السياق ...
بیشتر
من الموضوعات الحديثة في تحليل الخطاب هو نمط دیل هايمز الاجتماعي الذي ينبعث من الکفاءة التواصلية. تشير المقالة هذه في الخطوة الأولى إلى علاقة الکفاءة اللغوية و الکفاءة اللتواصلية حيث تلعب اللغة دورها اللحقيقي؛ و في الخطوة الثانية تشير إلى سياق خارج النص أو الموقف الذي یؤثر الفعل فيه. هذا الأمر مظهر حقيقي للشكل اللغوي الخاص مع السياق الاجتماعي السائد في الكلام و يتم تحديد نسبته واحتمال حدوثه في الظروف الحالية. من وجهة نظر هايمز لاتنحصر الأحداث اللغوية على الأشكال النحوية للغة فحسب. بل هذا الحدث يجد معناه في شكل التفاعلات الاجتماعية و في إطار الاتفاقيات الاجتماعية و الثقافية؛ و يحدد الهياكل الوصفية للکفاءة التواصلية. من إحدى السمات الرئیسية لهذا الموضوع یمکن الإشارة إلی البراهین البنیوية و الصوتية. فتسعى الدراسة الحالية إلى تكييف خصائص هذا المنهج مع الخطاب الاجتماعي في خطب نهج البلاغة مستخدما المنهج الوصفي - التحليلي؛ و أظهرت النتائج أنّ هذه العوامل تظهر النوع و الفحوى للكلام في سیاق خارج النص لنهج البلاغة الّتي لها اثر في عملية التعرف على تفاعلات الاّتصال القائمة.
رضا درویش زاده؛ علی اکبر احمدی چناری؛ عبدالباسط عرب يوسف آبادي
دوره 18، شماره 64 ، آذر 1401، ، صفحه 143-161
چکیده
تُكتب غالبية الروايات الواقعية في الفترة الكلاسيكية بناءً على وصف للواقع وبيان قضايا خارجة عن الذات؛ ولكن ركّز الروائيون على تصوير العراقل الروحية والنفسية للشخوص القصصية ومالوا إلى بيان خلجاناتها الذاتية، وذلك بعد ظهور الحداثة ومع انهيار أساليب السرد التقليدية، وبعد النمو الكبير للاضطرابات النفسية البشرية في المجتمعات الحديثة. ...
بیشتر
تُكتب غالبية الروايات الواقعية في الفترة الكلاسيكية بناءً على وصف للواقع وبيان قضايا خارجة عن الذات؛ ولكن ركّز الروائيون على تصوير العراقل الروحية والنفسية للشخوص القصصية ومالوا إلى بيان خلجاناتها الذاتية، وذلك بعد ظهور الحداثة ومع انهيار أساليب السرد التقليدية، وبعد النمو الكبير للاضطرابات النفسية البشرية في المجتمعات الحديثة. تحاول هذه الدراسة وفقاً للمنهج الوصفي-التحليلي على الكشف عن مكوّنات الحداثة في رواية «الحب في المنفى» للروائي المصري بهاء طاهر (1935م). تُعدّ معالجة القضايا الاجتماعية بأسلوب عاطفي وذاتي من أهم ما يميز هذه الرواية، والتي تُعرف بضرورة البحث. تشير النتائج إلى أن بهاء طاهر يحاول إلى إظهار النزاعات الداخلية للراوي/البطل متأثرا بأساليب الرواية الحداثية من خلال المونولوجات الداخلية الطويلة؛ ولذلك يصف القضايا الحقيقية للعالم غامضة. فعلى هذا، احتوت هذه الرواية على المكوّنات الحداثية للسرد، وذلك بوعي كامل من جانب الروائي. فقد تشظّى الترتيب المنطقي لأحداث القصة فأصبح القارئ مرتبكا في فهم تسلسل أحداث القصة كما أن استخدام المكونات الشعرية في عملية السرد يتسبب في غلبة الجوانب الغنائية والعاطفية للسرد على الواقعية.
آزاده قوامی؛ اشرف چگینی؛ علیرضا قوجه زاده
چکیده
يعدّ نقد مابعد الاستعمار أحد الاتجات الهامة في مجال الدراسات الثقافية والأدبية. ويعتبر سبيفاك من مؤسسي نظرية ما بعد الاستعمار الدونية. وهو من خلال دراسة أساليب الاستعمار الحديث والاستغلال الداخلي وتأثيره على مجتمعات العالم الثالث، قام بتعريف أساليب الاستعمار وعواقبه وتبعاته. يعتقد سبيفاك أن نشر التحيز العرقي والجنساني وتقاليد ...
بیشتر
يعدّ نقد مابعد الاستعمار أحد الاتجات الهامة في مجال الدراسات الثقافية والأدبية. ويعتبر سبيفاك من مؤسسي نظرية ما بعد الاستعمار الدونية. وهو من خلال دراسة أساليب الاستعمار الحديث والاستغلال الداخلي وتأثيره على مجتمعات العالم الثالث، قام بتعريف أساليب الاستعمار وعواقبه وتبعاته. يعتقد سبيفاك أن نشر التحيز العرقي والجنساني وتقاليد الذكورية الراسخة والحفاظ عليه، يعدّ أحد الأساليب والممارسات الخفية والشائعة لدى المسيطرين واللوردات المحليين من أجل مواصلة هيمنتهم الواضحة على المجتمعات الضعيفة. وهو یعتبر أحد المفكرين القلائل الذين يؤكدون على أهمية وجود المثقفين في حياة الطبقات الدنيا. قام هذا البحث معتمداً على المنهج الوصفي التحليلي، بدراسة رواية عرسالزين للكاتب المحلي السوداني الطيب صالح باعتبارها نصاً ما بعد استعمارياً استناداً إلى بعض نظريات ما بعد الاستعمار لسبيفاك حول الطبقات الدنيا. روى صالح القصة في السنوات الأولى بعد استقلال السودان من نير الاحتلال البريطاني وازدهاره نسبياً، لهذا السبب، حاول البحث الحالي إثبات أن صالح، بالإضافة إلى أنه يعكس احتياجات ومشاكل المجتمع الريفي مع التأثير الإيجابي الذي يتركه الموقع التاريخي والسياسي، يصف عملية النمو التدريجي للهوية الفردية والاجتماعية للشخصيات الأصلية والمثقفين في القصة، ويحاول تصوير الدور الفعال لصوتهم وفاعليتهم في توعية وتشكيل الحركات التحررية بين مجموعات معينة من الطبقات الدنيا. وفقاً لنظريات سبيفاك، فإن تكوين تفكير مشترك لديه القدرة على إحداث تغيير في رؤية المحرومين ما يؤدي إلى إنشاء نظام أخلاقي في المجتمعات المضطهدة، هو أمر صعب ويتطلب الكثير من الوقت. في نهاية الرواية، يرى صالح، بنظرة متفائلة ومدروسة وبتقديمه تعبيراً رمزياً، أنه من الممكن إقامة هذه العلاقة الأخلاقية في المجتمع الافتراضي لقريته.
صدیقه اسدی مجره؛ سید رضا ميرأحمدي؛ صادق عسکری؛ فرهاد رجبی
دوره 18، شماره 62 ، خرداد 1401، ، صفحه 145-166
چکیده
يفحص لوسيان غولدمان في نظريته البنيوية التكوينية، العلاقة الدالّة بين بنية المجتمع وبنية العمل الأدبي. ووفقاً لغولدمان فإن الفنان، بوعيه المحتمل، وهو أقصى وعيه وطموحه، يجد نفسه في موقف متأزّم متفاقم في مواجهة الأيديولوجية والوعي الزائفين اللذين تمثلهما القوة المهيمنة في المجتمع، ويواجه تحولاً إشكالياً في بنية المجتمع. ويمكن ...
بیشتر
يفحص لوسيان غولدمان في نظريته البنيوية التكوينية، العلاقة الدالّة بين بنية المجتمع وبنية العمل الأدبي. ووفقاً لغولدمان فإن الفنان، بوعيه المحتمل، وهو أقصى وعيه وطموحه، يجد نفسه في موقف متأزّم متفاقم في مواجهة الأيديولوجية والوعي الزائفين اللذين تمثلهما القوة المهيمنة في المجتمع، ويواجه تحولاً إشكالياً في بنية المجتمع. ويمكن أن يكون وعي الفنان المحتمل ما وراء الشخصيّ وينتمي إلى الطبقة التي يمثلها الفنان. تتجلى هذه البنية الاجتماعية من خلال الوحدة العضوية المتجسدة بين مكونات العمل الأدبي ويحاول الناقدالوصول إلى هذه الوحدة في بنية العمل الأدبي، ثم يحللها فيما يتعلق بالبنية الاجتماعية الشاملة للعمل الأدبي؛ ليتّضح كيف تتبدل نظرة الطبقات والمجموعات الاجتماعية إلی العالم هي اللبنات الأساسية البناءة للعالَم الأدبي في عملما. وبعد دراسة قصيدة "عذاب الحلاج"، بناءً على نظرية غولدمان للبنيوية التكوينية والمنهج الوصفي التحليلي، اتّضح أن البنية الاجتماعية لعصر البياتي مرتبطة ارتباطاً دالًا ببنية القصيدة. وفي السياق التاريخي للعراق، يمثل البياتي النظرة العالمية للشيوعية، والتي تعتبر الوعي المحتمل لطبقته، وقد يواجه هذا الوعي الأيديولوجية الاستبدادية والوعي الزائف لحكومة نوري السعيد، مما يجعل الشاعر شخصيةً إشكاليةً. تم نقل هذه البنية التاريخية أيضاً إلى مكونات القصيدة، وفي القصيدة، يعتبر البياتي الحلاج بطلاً إشكالياً ينتفض ضد الأمير المستبد الجاف التفكير في ذلك الوقت ويخاصم الأيديولوجية الخاطئة المطلقة للحاكم. وأما المهرّج في بنية القصيدة فهو شخصية رمزية تواجه مأساة موت حبيبته (رمز موت الوعي المثالي). لذلك، لعب الشاعر وطبقته الاجتماعية دوراً مهماً في تطوير بنية شعر البياتي بصفتهما فاعلا شخصيا وما وارء ذلك.
عیسی متقیزاده؛ کاوه خضری
دوره 9، شماره 26 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 151-169
چکیده
الملخّص:
تحاول هذه المقالة دراسة مدى نجاح قسم النصوص ﻟ "کتاب العربیة العامة للصف الثالث الثانوی" فی تعلیم اللغة العربیة من منظار المدرسین و االتلامیذ، معتمدةً فی نتائجها علی تحلیل المعلومات المستخرجة من الاستبیانات. یتکّون المجتمع الإحصائی للدراسة من المدارس الثانویة بمدینة «بیرانشهر» فی محافظة «آذربایجان غربی». تمّ ...
بیشتر
الملخّص:
تحاول هذه المقالة دراسة مدى نجاح قسم النصوص ﻟ "کتاب العربیة العامة للصف الثالث الثانوی" فی تعلیم اللغة العربیة من منظار المدرسین و االتلامیذ، معتمدةً فی نتائجها علی تحلیل المعلومات المستخرجة من الاستبیانات. یتکّون المجتمع الإحصائی للدراسة من المدارس الثانویة بمدینة «بیرانشهر» فی محافظة «آذربایجان غربی». تمّ اختیار 13 معلماً و 7 معلمةً و 40 طالباً و 40 طالبةً من مجموع أربع مدارس. و قد تمّ أخذ العینات من المجتمع الإحصائی بطریقة عشوائیة. أداة البحث هی الاستبیانات التی اعتمدنا علیها فی تحلیل المعلومات وعلی أساس الإختبار من نوع (t). تدلّ النتائج علی أنّ قسم النصوص - من وجهة نظر المدرسین- کان ناجحاً فی الحصول علی أهدافه، ولکنّه لم یکن ناجحاً فی بعض الأهداف من وجهة نظر التلامیذ. إذن لا بدَّ أنْ یُعنی بتصحیح قسم النصوص فی کتاب اللغة العربیة للسنة الثالثة من الثانویة.
مریم محمدی؛ مرتضی قائمی؛ ناصر قره خانی
چکیده
"الصوت النحوي" هو خاصية نحوية یصنَّف ضمن مجموعة "المستوی الترکیبي للأسلوب"، و"وظيفته الدلالية" هي التعرف على وجهة نظر المؤلف من خلال البنية النحوية. يقيس الصوت النحوي علاقة الفعل في الجمل الفعلیة بالمشاركين الآخرين في العملية الفعلیة؛ المسند الذي يحتل مكانة خاصة في قواعد اللغة الإنجليزية هو أساس ...
بیشتر
"الصوت النحوي" هو خاصية نحوية یصنَّف ضمن مجموعة "المستوی الترکیبي للأسلوب"، و"وظيفته الدلالية" هي التعرف على وجهة نظر المؤلف من خلال البنية النحوية. يقيس الصوت النحوي علاقة الفعل في الجمل الفعلیة بالمشاركين الآخرين في العملية الفعلیة؛ المسند الذي يحتل مكانة خاصة في قواعد اللغة الإنجليزية هو أساس تقسيمات "الصوت الأساسي" من وجهة نظر كليمان."الصوت الأساسي"، يشير إلى مكان ونشاط الفعل أو المسند للجملة؛ المسندات "المسيطرة" و "غيرالمسيطرة"، والتي تعد من بين المسندات "المعجمية" لهذه القواعد، هي، على التوالي، مع حجة الجوهر؛ أو بعمل المسند، تُعرف وتُصنف على أنها أصوات أساسية. التنوّع في صوت كليمان الأساسي، من خلال تصنيف أنواع المسند، يفسّر نظريته من منظور "الوظيفة الدلالية لأنواع المسند"؛ والرسالة الثالثة والخمسون، المشتمل على أفعال كثيرة ومتنوعة، يشكل منصة مناسبة للبحث الحالي. بالاعتماد على المنهج الوصفي - التحليلي، وكذلك للتعبير عن مستوى المطابقة، بين الصوت الأساسي والمسندات المسيطرة وغيرالمسيطرة ، في الرسالة الثالثة والخمسين، تعرض النتیجة التالية: 264 فعلًا من الرسالة 53: يمثل نهجالبلاغة الصوت الأساسي، حيث تتوافق مجموعة الصوت النشط، المؤلفة من 114 فعلًا مع تقسيم أنواع المسند من وجهة نظر كليمان.
شرافت کریمی؛ مریم ساعدی
چکیده
درس أدونيس وشفیعي كدكنی الأدب الصوفي وفق المنهجين: السريالية والشكلانية ویهتم هذا البحث بمقارنة رؤية أدونيس وشفيعي كدكنی حول الميزات الأسلوبية للأعمال الصوفية بناء على منهجهما المختار في النظريتين السريالية والشكلانية. فيدرس أسباب اختيار المنهج لدی الناقدین وآراءهما ووجهات التشابه والاختلاف بأسلوب مقارني وفق المدرسة الأمريكية. ...
بیشتر
درس أدونيس وشفیعي كدكنی الأدب الصوفي وفق المنهجين: السريالية والشكلانية ویهتم هذا البحث بمقارنة رؤية أدونيس وشفيعي كدكنی حول الميزات الأسلوبية للأعمال الصوفية بناء على منهجهما المختار في النظريتين السريالية والشكلانية. فيدرس أسباب اختيار المنهج لدی الناقدین وآراءهما ووجهات التشابه والاختلاف بأسلوب مقارني وفق المدرسة الأمريكية. إن كل واحد من الناقدین قد اهتم بجانب من جوانب التصوف ولا يوجد تضاد جوهري بين آرائهما. ففي رؤية أدونيس النصوص الصوفية تحتوي على معرفة جديدة تنشأ من تجربة الصوفي التي تختلف عن تجربة الآخرين، والصوفي يعبر عن تجاربه والمعرفة المكتسبة عن طریق هذه التجارب بمفهوم جديد وبلغة تخص بها. نتائج البحث تشیر إلی أن الحداثة في المفاهيم الصوفية عند شفيعي كدكني قلیل جدا والإبداع في الصور وأساليب التعبير عن المفاهيم المشتركة عن طریق استخدام الأدوات اللغوية وإمکانیاتها من أهم سمات الأدب الصوفي. يهتم أدونيس بمحتوى النص ودلالاته ويعتبر الشكل تابعا للمعنی وخاضعا للمفهوم، لكن شفيعي كدكني يتبع الإبداع في الشکل والصور الأدبية والفنية ولا يهتم بالمعنی إلا عن طریق الشكل والجانب الأدبي.
مهتاب نورمحمدی؛ فردوس آقاگلزاده؛ ارسلان گلفام
دوره 8، شماره 22 ، خرداد 1391، ، صفحه 155-188
چکیده
دراسة الإستعارة تُعَدُّ من أبرز مواضع المنهج القائم علی المعنی فی اللسانیات المعرفیة.بناءً علی نظریة الإستعارة المعرفیة مکانة الإستعارة هی نظام یقوم علی مفهومٍ نُفکّرُ بناءً علیه ونعمل به.إذن اللغة بما أنها مأخوذة عن العملیات العقلیة هی استعاریة بالضبط. فی هذه النظریة تُطلق الإستعارة علی وضع المعنی فی غیر موضعها ویمکن تلخص ...
بیشتر
دراسة الإستعارة تُعَدُّ من أبرز مواضع المنهج القائم علی المعنی فی اللسانیات المعرفیة.بناءً علی نظریة الإستعارة المعرفیة مکانة الإستعارة هی نظام یقوم علی مفهومٍ نُفکّرُ بناءً علیه ونعمل به.إذن اللغة بما أنها مأخوذة عن العملیات العقلیة هی استعاریة بالضبط. فی هذه النظریة تُطلق الإستعارة علی وضع المعنی فی غیر موضعها ویمکن تلخص أصول هذه النظریة فی ثمانیة إحتمالات فیما یلی:الحضور المطلق، المجالات، النموذج، أحادی الإتجاه، الثبوت، الضرورة، الإبداع والمرکزیة. بما أن الإستعارة تُمهّدُ إمکانیة فهم الموضوعات الإنتزاعیة علی حسب الموضوعات أکثر عینیةً لهذا السبب للإستعاره دور هام فی المجالات الإنتزاعیة کالمذهب. إذن حَصرُدراسات الإستعارة علی جوانب علمِ الجمال فی النصوص الدینیة کنهج البلاغة بناءً علی إطارنظریة الإستعارة المعاصرة کان الدافع الرئیس للبحث عن أسس هذه النظریة، إدراک مفاهیم الإستعارات وإعادة بناء النماذج المعرفیة. معطیات هذه المقالة التی حصلت من استخراج بعض نماذج من الاستعارات فی نهج البلاغة و تحلیله فی اطار نظریة المعرفیة ، زیادة علی تأیید الاسس النظریة المعرفیة للاستعارة وکثرتها ؛ تشیر الی ضرورة المعرفة علیها فی نهج البلاغة کنص دینی.
هادي رضوان؛ فراست پيروزي
دوره 17، شماره 59 ، شهریور 1400، ، صفحه 155-176
چکیده
شاعت الدراسات في علم الرواية وخطاب الحكاية في القرن العشرين بسبب انتشار مكتب الشكلانية في هذا العصر. وللباحثين في هذا العلم مناهج ومنطلقات مختلفة ومن أهم هذه المناهج منهج "جيرار جينت" في خطاب الرواية. بحثنا في هذه المقالة بمنهج وصفي- تحليلي على أساس نظرية "جيرار جينت"، عن المقولات الثلاث: مقولة الزمن التي يعبر فيها عن العلاقة بين زمن ...
بیشتر
شاعت الدراسات في علم الرواية وخطاب الحكاية في القرن العشرين بسبب انتشار مكتب الشكلانية في هذا العصر. وللباحثين في هذا العلم مناهج ومنطلقات مختلفة ومن أهم هذه المناهج منهج "جيرار جينت" في خطاب الرواية. بحثنا في هذه المقالة بمنهج وصفي- تحليلي على أساس نظرية "جيرار جينت"، عن المقولات الثلاث: مقولة الزمن التي يعبر فيها عن العلاقة بين زمن القصة وزمن الخطاب ومقولة الجهة أي الكيفية التي يدرك بها السارد القصة ومقولة الصيغة أي نمط الخطاب التي يستعمله السارد، المقولات التي تقوّم الرواية والحكاية والسرد في قصيدة إيوان المدائن للبحتري توخياً للوصول إلى الإجابة عن هذه الأسئلة: ما هي الطاقات الروائية التي استفاد البحتري منها في قصيدته؟ كيف انحرف عن سلسلة الاحداث الحقيقية في نظم قصيدته؟ كيف نفسر الأحداث والروايات في قصيدته على ضوء المقولات الثلاث: الزمن والجهة والصيغة؟ انحرف البحتري عن الترتيب الزمني الحقيقي في قصيدته وعن طريق المفارقات الزمنية ألقى الضوء على أحداث تاريخية خاصة أو أشار إليها. ومن أهم هذه المفارقات في رواية البحتري الاسترجاعات الأصلية الموجودة فيها. روى البحتري مرحلة زمنية واسعة النطاق عن طريق تسريع الحكي والحذوف السردية ولكنه اختار بعضاً من الأحداث والمشاهد الهامة في منظوره وحكاه بطريق تبطئة الحكي. حدث هذا كله في ظل تصور الشاعر وخطابه وعواطفه وأحاسيسه تجاه "إيران". التواتر في هذه القصيدة يعدّ من نوعي الحكي الأحادي والتكراري. أما بالنسبة إلى التبئير في القصيدة فتعدّ الرواية من الرواية من دون التركيز والمشاهد فيها مشاهد حية متحركة. والراوي حاضر في رواية البحتري والمسافة بين الراوي والقصة واسعة المدى بما أن البحتري يكثر من ذكر الجزئيات وهذا كان باعثاً لتطويل المسافة. ونهاية تعدّ هذه القصيدة نوعاً من المونولوج الخارجي.