وحيد سبزيان پور؛ پيمان صالحي
المجلد 8، العدد 23 ، أغسطس 1433، ، الصفحة 175-204
المستخلص
چکيده در کاخِ شکوهمند «شاهنامه»، دادگري، صدرنشين، و ستمستيزي از ستونهاي اين کاخ باشکوه است. شباهت حيرت آور عدالتخواهي ايرانيان در شاهنامه و منابع عربي، نشان از سرچشمههاي فرهنگي و فکري مشترکي دارد که اين دو منبع کاملاً متفاوت از آن سيراب شدهاند. فردوسي، شاهنامه را با انگيزهي ايراندوستي، در قالب سبک ادبي حماسه ...
أكثر
چکيده در کاخِ شکوهمند «شاهنامه»، دادگري، صدرنشين، و ستمستيزي از ستونهاي اين کاخ باشکوه است. شباهت حيرت آور عدالتخواهي ايرانيان در شاهنامه و منابع عربي، نشان از سرچشمههاي فرهنگي و فکري مشترکي دارد که اين دو منبع کاملاً متفاوت از آن سيراب شدهاند. فردوسي، شاهنامه را با انگيزهي ايراندوستي، در قالب سبک ادبي حماسه و به زبان فارسي سروده است؛ حال آنکه منابع عربي با انگيزههاي ديني، تاريخي، اخلاقي و ادبي نوشته شده و موضوعات ايراني به شکل اشاره و جملههاي معترضه در لايههاي پنهان اين متون ديده ميشود. تفاوت فاحش بين شاهنامه و متون عربي از يک سو و شباهت بسيار نزديک موضوع عدالت ايرانيان در هر دو منبع، نشان از زاويهي جديدي در شناخت واقعي شاهنامه دارد؛ زيرا منابع عربي به منزلهي «سر دلبران در حديث ديگران»، علاوه بر تبيين موضوع عدالتخواهي در ايران باستان، بيانکننده ميزان انصاف، امانتداري و واقعنگري فردوسي در ارائهي مباني و اصول فکري و فرهنگي ايرانيان و برائت وي از شايبهي گزافهگويي و تعصب ايراني است
ادبي
کلثوم صديقي
المجلد 11، العدد 37 ، يونيو 1437، ، الصفحة 175-194
المستخلص
مطالعات و بررسيها نشان ميدهد انديشمندان و صاحبنظران زبانشناس معاصر عرب همچنان دربارة فرايند واژهسازي دچار اختلاف نظر هستند. واژهسازي به معناي آفرينش برابرنهادهاي جديد از ريشهاي عربي و بر بنياد اصول واژهسازي عربي براي مدلول و مفهومي جديد در زبان مبدأ يا براي اصطلاح بيگانه و غيربومي زبان است. وجود و استمرار اين ...
أكثر
مطالعات و بررسيها نشان ميدهد انديشمندان و صاحبنظران زبانشناس معاصر عرب همچنان دربارة فرايند واژهسازي دچار اختلاف نظر هستند. واژهسازي به معناي آفرينش برابرنهادهاي جديد از ريشهاي عربي و بر بنياد اصول واژهسازي عربي براي مدلول و مفهومي جديد در زبان مبدأ يا براي اصطلاح بيگانه و غيربومي زبان است. وجود و استمرار اين اختلاف نظر، ضرورت انجام پژوهشي جامع دربارة واژهسازي در زبان عربي را نمايان ميسازد.
هدف اين پژوهش، خوانش و تبيين الگوهاي جامع واژهسازي در زبان عربي معاصر است که شيوههاي کاربردي و مطلوب گويشوَران و زبانپژوهان عرب را دربربگيرد و تقسيمبندي و زيرشاخهگذاري آنها را بهدرستي تبيين کند. براي تحقق هدف يادشده، جستار حاضر بر بنياد تحليل سبکي واژهسازي و نمونهمحوري الگوهاي موردنظر ساماندهي شدهاست؛ برآيند فرجامين اين پژوهش، نشانگر آن است که کاربرديترين الگوهاي واژهسازي زبان عربي در دوران معاصر در درجة نخست، اشتقاق با هفت قالب اشتقاق صرفي، اشتقاق کبير، اشتقاق اکبر، اشتقاق کبّار، اشتقاق ابدالي، اشتقاق تقليبي و اشتقاق نحتي و در درجة دوم، ترکيب با سه قالب ترکيب وصفي، ترکيب اضافي و گروهِ نحويِ حرف اضافهدار است.
عباس زارعي؛ مريم جلائي؛ ليلا خوبيان بادي
المجلد 13، العدد 42 ، أغسطس 1438، ، الصفحة 175-194
المستخلص
در اين پژوهش تأثير دو نوع بازخورد اصلاحي مستقيم و غيرمستقيم بر کنش نوشتاري فراگيران زبان عربي بررسي شدهاست. هدف اصلي اين جستار مشخصکردن اثر ارائة بازخورد مستقيم و غيرمستقيم مدرّس بر بهبود کنش نگارش دانشجويان کارشناسي است و تفاوت احتمالي بين اثر انواع بازخورد بر کيفيت نگارش مطالعه و بررسي شدهاست. به همين منظور 27 دانشجوي سال دوم ...
أكثر
در اين پژوهش تأثير دو نوع بازخورد اصلاحي مستقيم و غيرمستقيم بر کنش نوشتاري فراگيران زبان عربي بررسي شدهاست. هدف اصلي اين جستار مشخصکردن اثر ارائة بازخورد مستقيم و غيرمستقيم مدرّس بر بهبود کنش نگارش دانشجويان کارشناسي است و تفاوت احتمالي بين اثر انواع بازخورد بر کيفيت نگارش مطالعه و بررسي شدهاست. به همين منظور 27 دانشجوي سال دوم دورة کارشناسي زبان عربي دانشگاه کاشان با روش نمونهگيري آسان انتخاب شدند و در دو گروه مجزا در طول يک نيمسال کامل مورد بررسي قرار گرفتند. در ابتداي نيمسال، سطح کنش نوشتاري از طريق پيشآزمون محققساخته سنجيده شد. سپس در هفتههاي نيمسال تحصيلي، اعضاي يک گروه نسبت به نوشتار خود بازخورد مستقيم و اعضاي گروه ديگر بازخورد غيرمستقيم دريافت کردند. ميزان ارتقاي نمرات از پيشآزمون تا پسآزمون به عنوان شاخص بهبود کيفيت نگارشي با استفاده از نرمافزار SPSS در هر گروه مورد تجزيهوتحليل آماري قرار گرفت. نتايج حاصل از آزمون T نشان داد که: 1) در اثر هر دو نوع بازخورد، تفاوت معنيداري در ميانگين نمرات نگارش در پيشآزمون و پسآزمون ايجاد شد و 2) بازخورد مستقيم با تفاوت معناداري نسبت به بازخورد غيرمستقيم در بهبود نگارش دانشجويان تأثير داشت.
هادي نظري منظم
المجلد 3، العدد 7 ، إبريل 1428، ، الصفحة 177-186
المستخلص
« الأدب المقارن» عند روّاده الفرنسيين هو دراسة الأدب القومي في علاقاته التاريخية بغيره من الآداب. هذا المفهوم الأساسي المتمثل في دراسة التأثيرات و التأثرات قد غلب علي الدراسات الأدبية المقارنة مند نشأته في القرن التاسع عشر و حتي منتصف القرن العشرين، الذي از دهر فيه الاتجاه الامريکي، الذي لايشترط وجود علاقات تاريخية في الأدب ...
أكثر
« الأدب المقارن» عند روّاده الفرنسيين هو دراسة الأدب القومي في علاقاته التاريخية بغيره من الآداب. هذا المفهوم الأساسي المتمثل في دراسة التأثيرات و التأثرات قد غلب علي الدراسات الأدبية المقارنة مند نشأته في القرن التاسع عشر و حتي منتصف القرن العشرين، الذي از دهر فيه الاتجاه الامريکي، الذي لايشترط وجود علاقات تاريخية في الأدب المقارن، کما أنه يعني بمقارنة الأدب بالمعارف و العلوم الانسانية الأخري.
و عن دارالنهضة العربية في بيروت سنة 1973 أصدر طه ندا کتابا بعنوان «الادب المقارن» أبدي فيه التزامه بالمفهوم الفرنسي السابق و تحمسه الواضح للدراسات الاسلامية المقارنة، متناولاً جانبي التنظير و التطبيق بالدرس. و فيما يلي نتحدث في أيجاز شديد عن نشأة هذا اللون من البحث الأدبي و أهمّ اتجاهاته في الغرب، ثم نتناول«الادب المقارن» لطه ندا بالدرس و النقد.
ادبي
اميد ايزانلو
المجلد 12، العدد 41 ، يونيو 1438، ، الصفحة 177-196
المستخلص
نجيب محفوظ يکي از پيشگامان داستاننويسي در جهان عرب است که موردتوجه بسياري از ناقدان بودهاست؛ اما کمتر پژوهشي را ميتوان يافت که رمانهاي محفوظ را از بُعد جامعهشناختي و با رويکرد تبيين چرايي مسائل مطرحشده، بررسي کند. اين نوع نقد يکي از انواع نقد بينارشتهاي است که لوکاچ و گلدمن از طلايهداران آن به شمار ميروند. ابتدا ...
أكثر
نجيب محفوظ يکي از پيشگامان داستاننويسي در جهان عرب است که موردتوجه بسياري از ناقدان بودهاست؛ اما کمتر پژوهشي را ميتوان يافت که رمانهاي محفوظ را از بُعد جامعهشناختي و با رويکرد تبيين چرايي مسائل مطرحشده، بررسي کند. اين نوع نقد يکي از انواع نقد بينارشتهاي است که لوکاچ و گلدمن از طلايهداران آن به شمار ميروند. ابتدا لوکاچ موضوع «قهرمان مسئلهدار» را، به عنوان يکي از زيرمجموعههاي نقد جامعهشناختي، مطرح ميکند، سپس گلدمن مفهوم آن را توسعه ميبخشد و ويژگيهايي را براي آن برميشمرد. اين مقاله با روش توصيفي ـ تحليلي تلاش دارد تا ويژگيهاي قهرمان مسئلهدار را تبيين کند سپس آن را بر قهرمان رمان «اللص والکلاب» تطبيق دهد. سعيد مهران قهرمان رمان است و بر اساس نظرية لوکاچ و گلدمن فردي مسئلهدار به شمار ميرود؛ زيرا قرباني شرايط اجتماعي موجود عصر خود است. او هر چه تلاش ميکند تا به اصلاح جامعه دست زند و از اين طريق ارزشهاي راستين را احيا کند، راه به جايي نميبرد و درنهايت محکوم به شکست ميشود و تسليم ميگردد.
يوسف نظري
المجلد 13، العدد 43 ، ديسمبر 1438، ، الصفحة 179-198
المستخلص
از سال 1380 تا پايان سال 1393، تعداد 392 مقالة علمي ـ پژوهشي در حوزة ادبيات معاصر عربي، در 13 مجلة علمي ـ پژوهشي ايران منتشر شدهاست. اين پژوهشها که از سال 1387 رشد روزافزوني يافته و در سال 1392 به اوج خود رسيدهاند، حجم قابل توجهاي از اطلاعات را شکل ميدهند. براي بررسي اين مقالات، دادههاي لازم از آرشيو الکترونيکي مجلات استخراج شد سپس با ...
أكثر
از سال 1380 تا پايان سال 1393، تعداد 392 مقالة علمي ـ پژوهشي در حوزة ادبيات معاصر عربي، در 13 مجلة علمي ـ پژوهشي ايران منتشر شدهاست. اين پژوهشها که از سال 1387 رشد روزافزوني يافته و در سال 1392 به اوج خود رسيدهاند، حجم قابل توجهاي از اطلاعات را شکل ميدهند. براي بررسي اين مقالات، دادههاي لازم از آرشيو الکترونيکي مجلات استخراج شد سپس با نرمافزارها و محاسبات آماري پردازش گرديد. سپس محورهايي همچون: بيان سهم مجلات در نشر مقالات، نويسندگان فعال حوزه، همنويسندگي، جنسيت و مدارک دانشگاهي نويسندگان، مادة پژوهشها، موضوع مقالات، اديباني که مورد مطالعه قرار گرفتهاند، و ميزان توجه به ادبيات کشورها و دهههاي تاريخ ادبيات معاصر عربي در پردازش دادهها مدنظر قرار گرفت. بررسي هر يک از اين مقولهها نتايج خاص خود را به دست داد؛ اما بهطورکلي اين پژوهش نشان ميدهد که مقالات در خصوص پرداختن به دهههاي تاريخي، ادبا و موضوعاتي که مورد مطالعه قرار گرفتهاست، دچار ناهمگوني و عدم توازن است. حوزههايي کاملاً ناديده گرفته شده و در مقابل برخي جوانب دچار تکرار مکررات شدهاست. نتايج حاصل از اين پژوهش از سويي به توصيف و آسيبشناسي وضعيت کنوني، و از سوي ديگر به جهتدهي پژوهشهاي آينده کمک ميکند.
محمد اجاقي؛ محمد خاقاني اصفهاني؛ امير قمراني
المجلد 13، العدد 44 ، ديسمبر 2017، ، الصفحة 179-202
المستخلص
از آنجايي نظرية هوشهاي چندگانه نظريهاي محتوامحور است و بر تنوع محتوا تأکيد دارد؛ و حيطة شناختي اهداف شناختي را سطحبندي ميکند، آرمسترانگ (1984) پيشنهاد کرد محتواي آموزشي طبق اين دو نظريه تهيه و تنظيم شود. کتاب درسي به عنوان متداولترين محتواي آموزشي بهترين مجال براي بهکارگيري اين الگوي تلفيقي است. به همين روي، پژوهش پيش رو، ...
أكثر
از آنجايي نظرية هوشهاي چندگانه نظريهاي محتوامحور است و بر تنوع محتوا تأکيد دارد؛ و حيطة شناختي اهداف شناختي را سطحبندي ميکند، آرمسترانگ (1984) پيشنهاد کرد محتواي آموزشي طبق اين دو نظريه تهيه و تنظيم شود. کتاب درسي به عنوان متداولترين محتواي آموزشي بهترين مجال براي بهکارگيري اين الگوي تلفيقي است. به همين روي، پژوهش پيش رو، محتواي کتاب عربي پاية هشتم را براساس اين الگو تحليل کردهاست تا چگونگي توزيع هوشهاي چندگانه و سطوح شناختي در اين کتاب را بسنجد و ارزيابي کند. نتايج نشان ميدهد که هوشهاي زباني، رياضي، فضايي و ميانفردي به ترتيب هوشهاي رايج، و سطوح پايين شناختي (يادآوردن، فهميدن و کار بستن) سطوح درگير در اين کتاب هستند. ديگر هوشها و سطوح در اين کتاب پوشش داده نشدهاند.
ادبي
فاطمه پرچکاني
المجلد 14، العدد 49 ، مارس 2019، ، الصفحة 179-198
المستخلص
هنر، علاوه بر تجسم زيبايي و بيان جلوههاي مطبوع انساني، همواره عنصري قدرتمند براي ايجاد رابطه بين فرهنگها و زبانها بودهاست. از ميان انواع هنر، نمايشنامه، در شکل امروزياش، نوع جديدتري محسوب ميشود که به نظر ميرسد با توجه به ساختار و هويت خود، در ارائة گفتمان ويژة يک نويسنده يا يک ملت نسبت به ملت ديگر ظرفيت بالاتري دارد؛ بهويژه ...
أكثر
هنر، علاوه بر تجسم زيبايي و بيان جلوههاي مطبوع انساني، همواره عنصري قدرتمند براي ايجاد رابطه بين فرهنگها و زبانها بودهاست. از ميان انواع هنر، نمايشنامه، در شکل امروزياش، نوع جديدتري محسوب ميشود که به نظر ميرسد با توجه به ساختار و هويت خود، در ارائة گفتمان ويژة يک نويسنده يا يک ملت نسبت به ملت ديگر ظرفيت بالاتري دارد؛ بهويژه که به طور مستقيم در برابر مخاطبان به اجرا گذاشته ميشود.
نوشتة حاضر چند نمونه از نمايشنامههاي عربي را که از دور يا نزديک به موضوع ايران و ايرانيان پرداختهاند، بررسي نمودهاست. هدف از اين بررسي، دستيابي به شيوههاي نگرش عربي و «خطاب» يا گفتمان عربي دربارة ايران است. اين امر در قالب مطالعات و نقد فرهنگي قرار ميگيرد و نتايج چنين بحثي در پايهريزي براي برنامههاي آتي در ايجاد و تقويت رابطة ميان دو ملت مؤثر خواهد بود. مطالعه و بررسي نمايشنامههاي انتخابشده اين واقعيت را نشان ميدهد که بهرغم وجود رابطههاي تاريخي مثبت ميان دو ملت، در نمايشنامههاي معاصر با نوعي جدال گفتماني عربي نسبت به ايران مواجه هستيم. با وجود اين، نقش نمايشنامه در بهبود گفتمان هر يک از ملتهاي عرب و فارس اهميت بالايي دارد و به نظر ميرسد دو طرف نيازمند بازنگري در نگرشهاي کليشهاي تاريخي دربارة يکديگر هستند و ميتوان از هنر بهويژه تئاتر به عنوان بستري براي اصلاح ديدگاههاي منفي و دستيابي به گفتوگوهاي مثبت ميان دو طرف بهره برد.
ادبي
سجاد اسماعيلي؛ عيسي متقيزاده؛ خليل پرويني؛ روحالله رحمتيان
المجلد 12، العدد 39 ، ديسمبر 1437، ، الصفحة 181-204
المستخلص
امروزه توانمند ساختن دانشجويان در حوزة نقادانهانديشي، يکي از مهمترين مقولههاي مورد حمايت متخصصان حوزة تعليموتربيت است. براي توانمند ساختن دانشجويان در اين حوزه، بايستي مهارتهاي تفکر نقادانه را در کتابهاي درسي گنجاند. در اين پژوهش بر اساس نظريات واتسون و گليزر و با استفاده از روش تحليل محتوا، پنج مهارتِ «استنتاج، شناسايي ...
أكثر
امروزه توانمند ساختن دانشجويان در حوزة نقادانهانديشي، يکي از مهمترين مقولههاي مورد حمايت متخصصان حوزة تعليموتربيت است. براي توانمند ساختن دانشجويان در اين حوزه، بايستي مهارتهاي تفکر نقادانه را در کتابهاي درسي گنجاند. در اين پژوهش بر اساس نظريات واتسون و گليزر و با استفاده از روش تحليل محتوا، پنج مهارتِ «استنتاج، شناسايي پيشفرضها، تعبير و تفسير، استنباط، ارزشيابي استدلالها» را در محتواي کتابهاي آموزشي ادبيات عربي در مقطع کارشناسي بررسي کردهايم و جايگاه مهارتهاي تفکر نقادانه را ارزيابي نمودهايم. نمونه آماري پژوهش شش کتاب از کتابهاي آموزشي ادبيات عربي در دانشگاههاي ايران است. برخي از يافتهها نشان ميدهند توجه نويسندگان به مهارت استنتاج بهويژه در بخش تمرينها با (74%) بسامد بيشتري نسبت به ساير مهارتها دارد. ساير مهارتها، بهويژه مهارت استنباط (0%) چندان مورد توجه نويسندگان نبودهاند.
يدالله پشابادی؛ مجاهد غلامی
المجلد 18، العدد 64 ، ديسمبر 2022، ، الصفحة 189-220
المستخلص
شعر خلّاقیّتی است بر مدار زبان که ادراک آن از راه خواندن و شنیدن صورت میپذیرد. امّا با تأثیرات پردامنۀ مدرنیسم در ساحتهای گوناگون و از جمله ادبیات، جریانی جدید در شعر ایجاد شد که آن را از دستاوردی خواندنی-شنیدنی به دستاوردی دیدنی تبدیل کرد. با رواج اشعار دیداری، موسوم به «کانکریت» در اروپا، شاعرانی از کشورهای دیگر نیز به الگوبرداری ...
أكثر
شعر خلّاقیّتی است بر مدار زبان که ادراک آن از راه خواندن و شنیدن صورت میپذیرد. امّا با تأثیرات پردامنۀ مدرنیسم در ساحتهای گوناگون و از جمله ادبیات، جریانی جدید در شعر ایجاد شد که آن را از دستاوردی خواندنی-شنیدنی به دستاوردی دیدنی تبدیل کرد. با رواج اشعار دیداری، موسوم به «کانکریت» در اروپا، شاعرانی از کشورهای دیگر نیز به الگوبرداری و سرایش اشعاری از آن دست ترغیب شدند. بدین ترتیب در شعر عربی، فارسی و کردی نیز در دورههایی، این قبیل اشعار، با نامهای «الشعر البصری»، «الشعر الهندسی»، «القصیدة التشکیلیة»، «شعر تجسّمی»، «شعرنگاره» و... رواج یافت. در این جستار که به روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر منابع کتابخانهای و با هدف ریشهیابی و بررسی دیداریشدگی در شعر عربی، فارسی و کردی فراهم آمده، پس از شناساندن شعر دیداری به تحلیل این جریان در شعر این سه زبان پرداخته شده است. نتیجهها حاکی از آنست که قدیمیترین نمونههای بومی شعر دیداری در بلاغت و شعر اسلامی-ایرانی، از جمله در «موشّحات»، قابل مشاهده است؛ امّا رواج شعر دیداری در دورۀ معاصر، با تأثیرپذیری از ادبیات اروپا بوده است. اگرچه شاعران عرب، فارس و کُرد با وارد نمودن فرهنگ و تجربههای زیستیِ بومی به آفرینش نمونههای برجستهای از شعر دیداری توفیق یافتهاند.
محمدعلی کاظمی تبار؛ محمدرضا باغبان زاده امشه؛ فاطمه سرچاهی
المستخلص
قرآن کریم مشتمل بر زیباییهای بیپایانی در حوزﮤ بیانی و ادبی است. بخشی از این زیباییها در قالب آیاتی نمود یافته است که به لحاظ موضوعی و ساختار واژگانی با هم یکسان بوده و تنها در حروف یا واژگانی اندک ناهمگون هستند که از آن به «آیات متشابه لفظی» یاد میشود. در این میان «فواصل» نیز به عنوان عاملی زیباساز در همگونی و هماهنگی ...
أكثر
قرآن کریم مشتمل بر زیباییهای بیپایانی در حوزﮤ بیانی و ادبی است. بخشی از این زیباییها در قالب آیاتی نمود یافته است که به لحاظ موضوعی و ساختار واژگانی با هم یکسان بوده و تنها در حروف یا واژگانی اندک ناهمگون هستند که از آن به «آیات متشابه لفظی» یاد میشود. در این میان «فواصل» نیز به عنوان عاملی زیباساز در همگونی و هماهنگی واژگان نقش خود را ایفا میکنند. فواصل عبارتند از حروف همشكل در مقاطع آيات كه موجب فهم بهتر معاني ميشوند و در پایان آیات به دلیل سیطرهای که بر محتوای آیات دارند، از جایگاه ویژهای برخوردارند که در تفسیر هر آیه بسیار أثرگذار است. بر همین اساس پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی، در پی این است که حکمـت تأثیر آیات متشابه بر فواصل گوناگون را دریابد و رابطـﮥ میان آیات متشابه لفظی و فواصل آنها را کشف نماید. همچنین به دنبـال یـافتن زیبـاییهـاي معنـایی و نکات بلاغی و سیاقی، در کنار تفسیر زیباشناسانه بر پایۀ هماهنگی فواصـل است. در نتیجه سیاق و پیوند معنایی آیات همجوار در بسیاری موارد وجه اختلاف فواصل آیات متشابه است. پس از سیاق، تفنن درفصاحت و موسیقی و ریتم سورهها میتواند دلیل اختلاف فواصل هر سوره باشد که به آن آهنگ خاصی میبخشد.
خدیجه شاه محمدی؛ فرزانه اکبری لهرمی؛ فرامرز ميرزائی
المستخلص
نميتوان موضوعات ادبي ادبيات نوين عرب را به خاطر گستردگي تاريخي، جغرافيایي و موضوعي در يک کتاب گردآورد؛ اما دانشگاه کمبريج با اختصاص يک جلد از مجموعة شش جلدي تاريخ ادبيات عربي به ادبيات نوين عرب، اين مهم را انجام دادهاست. محمد مصطفي بدوي استاد دانشگاه اکسفورد با همکاري ده استاد زبان و ادبيات عربي دانشگاههاي مطرح دنيا اين کتاب ...
أكثر
نميتوان موضوعات ادبي ادبيات نوين عرب را به خاطر گستردگي تاريخي، جغرافيایي و موضوعي در يک کتاب گردآورد؛ اما دانشگاه کمبريج با اختصاص يک جلد از مجموعة شش جلدي تاريخ ادبيات عربي به ادبيات نوين عرب، اين مهم را انجام دادهاست. محمد مصطفي بدوي استاد دانشگاه اکسفورد با همکاري ده استاد زبان و ادبيات عربي دانشگاههاي مطرح دنيا اين کتاب را براساس موضوعات شعري و نثري در چهارده فصل، به منظور آشنایی مردمان مغرب زمين با ادبيات معاصر عرب تدوين کردهاند. این کتاب در چهار بخشِ «زمينههاي بيداري»؛ «شعر معاصر فصيح و عاميانه»؛ « فنون نثر نوين عربي» و «نقد و بررسي نثر معاصر» تنظيم شده است. تحليل محتواي کمي و کيفي و استنادي کتاب نشان ميدهد که نسبت حجم نثر به شعر بيش از دو برابر است و بيشترين حجم کتاب به رمان عربي اختصاص دارد و از جنبة کيفي ويژگي مهم اين کتاب، تحليل تاريخي هر نوع ادبي بر اساس سير تحول آن است و در پرداختن به دو موضوع «زنانه نويسان جهان عرب» و «شعر عاميانه عربي» نوآوري دارد و از جنبة استنادي اگر چه براي پيشگيري از حجم کتاب و ساده کردن ارائة مطالب در بسياري از فصلها پاورقيهاي ارجاعي حذف شده است، اما گستردگي منابع استفاده شده در بخش کتابشناسي ميتواند يک مرجع ارزشمند براي شناخت منابع ادبيات نوين عربي به زبان عربي و انگليسي باشد.
علي افضلي؛ اکرم مدني
المجلد 18، العدد 63 ، سبتمبر 2022، ، الصفحة 207-226
المستخلص
شعر در موجزترین حالت خود نوشتهای است که زبانش اغلب نه صریح بلکه ضمنی است و انتقال تمام لایههای معنایی آن به زبان مقصد بس دشوار مینماید. در وادی برگردان شعر به زبان عربی، ترجمه اشعار شاعران ایرانی از این قافله عقب نمانده و پا به پای دیگر آثار ادبی به پیش تاخته است. از نیمه دوم قرن بیستم بسیاری از اشعار فارسی چه از شاعران ...
أكثر
شعر در موجزترین حالت خود نوشتهای است که زبانش اغلب نه صریح بلکه ضمنی است و انتقال تمام لایههای معنایی آن به زبان مقصد بس دشوار مینماید. در وادی برگردان شعر به زبان عربی، ترجمه اشعار شاعران ایرانی از این قافله عقب نمانده و پا به پای دیگر آثار ادبی به پیش تاخته است. از نیمه دوم قرن بیستم بسیاری از اشعار فارسی چه از شاعران قدیم و چه معاصر، به زبان عربی برگردان شدهاند. در این جستار بخشهایی از ترجمه اشعار سهراب سپهری در کتاب مختارات من الشعر الفارسی الحدیث از محمد نورالدین عبدالمنعم، با تکیه بر نظریه هنجارهای گیدئون توری بررسی و از منظر مطالعات توصیفی فرایند- مدار ترجمه واکاوی میشود. این شیوه به فرایند ترجمه یا خود عمل ترجمه میپردازد. نظریة توری به قالبهای ادبیای که در هر فرهنگ خاصی وجود دارند، اشاره میکند. توری طیفی برای ترجمه در نظر میگیرد که در یک سوی آن پذیرش کامل در فرهنگ مقصد و در سوی دیگرش کفایت کامل برای برابری با متن مبدأ قرار دارد و معتقد است ترجمه همواره بین این دو قطب جای میگیرد. نتیجة اصلی ارزیابی کیفی تعریب عبدالمنعم حاکی از آن است که اثر وی از پذیرش در فرهنگ مقصد برخوردار است اما تا حدودی از بسندگی و کفایت در مبدأ به دور است.
محمد مهدي روشن چسلی؛ جواد کارخانه؛ حیدر مختاری
المستخلص
تعدُّ النصوص الدراسية من الأدوات المهمة لتحقيق الأهداف التعليمية، لاسيما تعلم اللغة حيث تمثل انقرائیة النصوص معياراً في تقييم جدواها في عمليتي التعلم والتعليم، يهدف هذا البحث للتطبيق وتحليل المحتوى ودراسة وتحديد مستوى انقرائیة الدروس العربية بالمرحلة الثانوية للفرع الأدبي (الصف العاشر والحادي عشر والثاني عشر) في العام الدراسي ...
أكثر
تعدُّ النصوص الدراسية من الأدوات المهمة لتحقيق الأهداف التعليمية، لاسيما تعلم اللغة حيث تمثل انقرائیة النصوص معياراً في تقييم جدواها في عمليتي التعلم والتعليم، يهدف هذا البحث للتطبيق وتحليل المحتوى ودراسة وتحديد مستوى انقرائیة الدروس العربية بالمرحلة الثانوية للفرع الأدبي (الصف العاشر والحادي عشر والثاني عشر) في العام الدراسي 2021-2022 وفق صيغة فراي- دياني، لذا قمنا بتحليل وتحديد مستوى انقرائیة کل الدروس في الكتب الثلاثة بالاستعانة بمنهج فراي-دياني على أساس متوسط المقاطع اللفظية ومتوسط الجمل مقابل كل مائة كلمة في كل نص دراسي. أظهرت النتائج أن جميع دروس الكتب المدرسية للغة العربية للصفوف الثلاثة المدروسة تتأرجح كثيراً من حيث مستوى الانقرائیة وليست بمستوى الانقرائیة القياسية غالباً. وبتعبير أدق، فإن ما يقارب من نصف دروس كتاب اللغة العربية للصف العاشر على مستوى الانقرائیة المناسبة ، وبقية الدروس تتراوح بين أن تكون أسهل أو أصعب من مستوى الانقرائیة المناسبة. وبطبيعة الحال فعدد المقاطع اللفظية والجمل في مائة كلمة لا يخضع لنظام وترتيب معين. أما دروس اللغة العربية للصف الحادي عشر فنجد فيها تشتتاً أكبر، ومستوى انقرائیة أكثر من نصف الدروس أسهل من المستوى المناسب، وهناك درسان فقط في المستوى المناسب للانقرائیة. أما الصف الثاني عشر فيتجلى فيه اختلال التنظيم حيث نجد درساً واحداً فقط مناسباً لمستوى الطلبة، وهناك درس مناسب لطلاب الجامعة. لذا فلا كتاب من الكتب الثلاثة يتمتع بمستوى الانقرائیة المناسبة.
حجت رسولي؛ سميه شجاعي؛ خديجه شاه محمدي
المجلد 10، العدد 33 ، أغسطس 1436، ، الصفحة 77-95
المستخلص
داستان حي بن يقظان ابتدا توسط ابن سينا و سپس به همّت ديگر انديشمندان از جمله ابن طفيل به زبان عربي نوشته شد. نويسندگان اين داستان هر يک با سبک خاص خود کوشيده اند آن را محملي براي نحوه شناخت عقلي خداوند قرار دهند. اگرچه ساختار داستان مزبور به قلم ابن سينا با داستاني که ابن طفيل پرداخته است تفاوت هاي زيادي دارد، ولي درون مايه هر دو بر يک ...
أكثر
داستان حي بن يقظان ابتدا توسط ابن سينا و سپس به همّت ديگر انديشمندان از جمله ابن طفيل به زبان عربي نوشته شد. نويسندگان اين داستان هر يک با سبک خاص خود کوشيده اند آن را محملي براي نحوه شناخت عقلي خداوند قرار دهند. اگرچه ساختار داستان مزبور به قلم ابن سينا با داستاني که ابن طفيل پرداخته است تفاوت هاي زيادي دارد، ولي درون مايه هر دو بر يک محور که همان پي بردن به وجود باري تعالي است مبتني است. اکنون اين مسأله مطرح است که محتواي اين دو داستان چه وجوه مشترک و چه جنبه هاي منحصر به فردي دارد و رابطه محتواي داستان به قلم ابن طفيل با آن چه از ابن سينا برجاي مانده است چيست؟ اين مقاله با استفاده از ترجمه اين دو اثر، به مقايسه، بررسي و شناخت شباهت ها و تفاوت هاي محتوايي دو داستان پرداخته و سپس با ارائه ي آراء و نظراتي که پيرامون آن دو مطرح شده ـ مانند عدم شباهت اين دو، جز از لحاظ لفظ و عنوان و ويژگي هاي فلسفي ـ داستان¬هاي فوق را مورد نقد قرار داده است. اين پژوهش مي کوشد با روش تحليل محتواي متن و بر اساس ديدگاه هاي صاحب نظران، ضمن بررسي ارتباط محتوايي ميان اين دو اثر و پاسخ به سؤال مطرح شده، اين فرضيه را بررسي کند که ابن طفيل، درون مايه اثر ابن سينا را به عنوان يک تئوري، مبناي کار خود قرار داده و وجهة عملي به آن بخشيده است؛ بدين نحو که گويي ابن سينا فرضيه اي را مطرح ساخته و ابن طفيل آن را اثبات و کوشيده است آن را بسط داده، تبيين نمايد.
علي اکبر نورسيده؛ مليحه يعقوبي زاده
المجلد 11، العدد 36 ، مارس 1437، ، الصفحة 167-187
المستخلص
در کشور ما بر هيچيک از دستاندرکاران رشتة زبان و ادبيات عربي پوشيده نيست که فارغالتحصيلان اين رشته فاقد تواناييها و مهارتهاي کافي براي پر کردن بخشهاي حساس کشور هستند. به عقيدة ما، عاملي که امروز مانع تحقق اهداف متعالي آموزش اين رشته شده و فارغالتحصيلان آن را به افرادي فاقد توانمنديهاي لازم تبديل کردهاست، در يک کلام نقصهاي ...
أكثر
در کشور ما بر هيچيک از دستاندرکاران رشتة زبان و ادبيات عربي پوشيده نيست که فارغالتحصيلان اين رشته فاقد تواناييها و مهارتهاي کافي براي پر کردن بخشهاي حساس کشور هستند. به عقيدة ما، عاملي که امروز مانع تحقق اهداف متعالي آموزش اين رشته شده و فارغالتحصيلان آن را به افرادي فاقد توانمنديهاي لازم تبديل کردهاست، در يک کلام نقصهاي سرفصل دروس دورة کارشناسي و شيوههاي تدريس آن است؛ بنابراين پژوهشگران در اين مقاله تلاش خواهند کرد با توجه به سرفصلها و شيوههاي آموزشي رشتة همشاخه، زبان و ادبيات فرانسه، و بر اساس موفقيت نسبي اين رشته در تربيت نيروي انساني کارآمد، به ارائة يک الگوي بهروزتر در بازتعريف سرفصلهاي پيشبينيشده براي اين مقطع بپردازند.
محمد جواد بورعابد
المجلد 14، العدد 46 ، يونيو 2018، ، الصفحة 183-200
المستخلص
للأفلام الحظّ الأوفر في تکوين شخصيّة الأطفال وتوجيههم نحو القيم الإسلاميّة وتقاليد شعوب منطقة خليج فارس؛ فإذا کان للأفلام هذا الدور الأمثل، فللترجمة دور لا يقلّ عن ذلک؛ لأنّه بترجمة الأفلام التي تتّخذ من الشريعة والتراث الإقليمي دستوراً للحياة يمکن إرساء المبادئ الإسلاميّة لدى الأبناء والحفاظ على نقاء الأسرة والابتعاد عن نظيراتها ...
أكثر
للأفلام الحظّ الأوفر في تکوين شخصيّة الأطفال وتوجيههم نحو القيم الإسلاميّة وتقاليد شعوب منطقة خليج فارس؛ فإذا کان للأفلام هذا الدور الأمثل، فللترجمة دور لا يقلّ عن ذلک؛ لأنّه بترجمة الأفلام التي تتّخذ من الشريعة والتراث الإقليمي دستوراً للحياة يمکن إرساء المبادئ الإسلاميّة لدى الأبناء والحفاظ على نقاء الأسرة والابتعاد عن نظيراتها من الأفلام الغربيّة التي تستهدف تهديم ثقافتنا. ومن هنا يظهر الارتباط الوطيد بين اللّغة العربيّة والحفاظ على ثقافة شعوب المنطقة؛ حيث تتّخد هذه اللّغة وسيلة لترجمة الأفلام التي تنتجها شعوب المنطقة. فالأمر هذا يُعدّ ضمان جهوزيّة هذه الشعوب للحفاظ على هويّتها وبالتالي الالتزام بالوفاق والابتعاد عن کلّ أمر يؤدّي إلى الانشراخ بين الشعوب؛ خاصّة وأنّ العربيّة تعتبر عنصراً مشترکاً يربط بين شعوب الحضارة الإسلاميّة. فالدارسون لهذه اللّغة باکتسابهم الخبرة والتحلّي بالکفاءة بإمکانهم التصدّي للعولمة التي يشنّها الغرب ضدّ المسلمين بأفلامه اللأخلاقيّة، لکنّه على شرط تمکين الشباب من المعارف والمهارات للاستخدام الأمثل لمهارات الترجمة باعتماد برامج تدريبيّة وتأهيليّة کثيفة ومتجدّدة، وتشجيع بالحضور في دورات تدريبيّة مختلفة وإدماج موادّ مختصّة بالترجمة ضمن المقررات الجامعيّة، وتيسير المشارکة الواسعة للشباب في الفعاليّات الوطنيّة والعربيّة والدوليّة التدريبيّة والتأهيليّة لوضع معارفهم في محلّ التنفيذ. يبدو ذلک هامّاً لمّا نرى أنّ هنالک شريحة عريضة من شعوب البلدان العربيّة أصبحت تتابع الأفلام الإيرانيّة المدبلجة إلى اللغة العربيّة، خاصّة وأنّها متمسّکة بما يتناسب مع الجوّ العائلي. فلإنجاز هذا الهدف أشار البحث أوّلا إلى أهمّيّة اللغة العربيّة والثقافة الإسلاميّة والمحلّيّة لشعوب المنطقة ثمّ أکّد على ضرورة المشارکة في ترجمة الأفلام، وأخيراً بيّن دور المراکز التعليميّة في خلق فرص عمل للدارسين ونشر الثقافة الإسلاميّة والتراث المحليّ للدول الإسلاميّة.
ادبي
شعله ظهيري
المجلد 12، العدد 40 ، مارس 1438، ، الصفحة 187-212
المستخلص
بررسي نقش مراکز علمي مناطق کردنشين در پيشبرد علوم عربي و ادبي در حوزة ادبيات تطبيقي مکتب فرانسه ميگنجد؛ زيرا مراکز علمي يکي از اقوام ايراني در ادبيات ملتي ديگر تأثيرگذار بودهاست. در دورة عباسي (656-132ه. ق) که علوم عربي و ادبي بيش از هر دورة ديگري شکوفا شد با درنظرگرفتن مقتضيات و بستر سياسي و ديني مناسب، نقش مراکز علمي مناطق کردنشين ...
أكثر
بررسي نقش مراکز علمي مناطق کردنشين در پيشبرد علوم عربي و ادبي در حوزة ادبيات تطبيقي مکتب فرانسه ميگنجد؛ زيرا مراکز علمي يکي از اقوام ايراني در ادبيات ملتي ديگر تأثيرگذار بودهاست. در دورة عباسي (656-132ه. ق) که علوم عربي و ادبي بيش از هر دورة ديگري شکوفا شد با درنظرگرفتن مقتضيات و بستر سياسي و ديني مناسب، نقش مراکز علمي مناطق کردنشين ديار بکر «آمد، ميافارقين، ماردين، حصن کيفا، اخلاط و منازگرد» و ديار مضر «رقه و حران» که جزء منطقة جزيرهاند، در پيشبرد علوم ادبي و عربي غيرقابل انکار است. اين نوشتار با رويکرد توصيفي ـ تحليلي درصدد تبيين نقش سازنده و جايگاه حقيقي اين مراکز در اعتلاي علوم عربي و ادبي در عصر عباسيان است و يافتههاي آن حاکي از اين است که اين مناطق با پرورش انديشمندان و اديبان فرهيختهاي چون آمديها، فارقيها، حصکفيها، حرانيها و ابوعلي قالي و... در زمينة شعر و نثر، صرف و نحو، لغتشناسي و تاريخ، علوم اسلامي فقه و حديث و علوم عقلي و خطابي صاحبنظر بوده و با تأليفات خود در پيشرفت علوم عربي و فرهنگ اسلامي منشأ تحولات شگرف بودهاند.
مصطفي جوانرودي؛ نسيم شريفي
المجلد 11، العدد 35 ، ديسمبر 1436، ، الصفحة 191-214
المستخلص
اگر چه کارآفريني رويکرد جديد در نظام آموزش عالي است؛ اما فراواني دانشآموختگان فاقد تواناييهاي فردي و مهارتهاي لازم براي راهاندازي کسبوکار مناسب، آن را چالش ميکشد. زبان عربي، علاوه بر ايـنکـه زبان قرآن و علوم و معارف اسلامي است و با زبان فارسي کاملاً آميخته است، ضروريترين ابزار دادوستد علمي و فرهنگي در بيشتر رشتههاي ...
أكثر
اگر چه کارآفريني رويکرد جديد در نظام آموزش عالي است؛ اما فراواني دانشآموختگان فاقد تواناييهاي فردي و مهارتهاي لازم براي راهاندازي کسبوکار مناسب، آن را چالش ميکشد. زبان عربي، علاوه بر ايـنکـه زبان قرآن و علوم و معارف اسلامي است و با زبان فارسي کاملاً آميخته است، ضروريترين ابزار دادوستد علمي و فرهنگي در بيشتر رشتههاي علوم انساني ازجمله علوم قرآني، فقه، فلسفه، اقتصاد، تاريخ، الهيات، و... است. ازاينرو گروههاي زبان و ادبيات عربي دانشگاهها ميتوانند با اقداماتي از قبيل: اصـلاح سرفصلهاي درسي و ايجاد درسهاي جديد متناسب با نياز جامعه، بهروز کردن خلاقيتها و ِ، ايجاد گرايشهاي جديد و ميانرشتهاي، توجه به ويژگيهاي کارآفرينانة دانشجويان براي ترويج قابليتهاي کارآفريني در دانشجويان اين رشته گام بردارند، تا ضمن همسويي با دنياي کار و پيشبيني نيازهاي اجتماعي، ظرفيتهاي کارآفريني، ابتکار و خلاقيت را در نيروي انساني توسعه دهند و امکان اشتغال دانشآموختگان رشته زبان و ادبيارا فراهم سازند. اين پژوهش از نوع توصيفي ـ تحليلي است و در آن براي جمعآوري اطلاعات از روش کتابخانهاي و انجام مصاحبه با صاحبنظران رشته کارآفريني استفاده شدهاست.
ادبي
ليلا قنبري؛ اصغر طهماسبي بلداجي
المجلد 12، العدد 38 ، سبتمبر 1437، ، الصفحة 191-214
المستخلص
اين پژوهش به بررسي عوامل مؤثر بر ميزان يادگيري زبان عربي در بين دانشجويان دانشگاه پيام نور استان چهارمحال و بختياري در سال تحصيلي 1390- 1389 ميپردازد. روش تحقيق پيمايشي است و براي گردآوري دادهها از ابزار پرسشنامه محققساخته استفاده شدهاست. جامعه آماري پژوهش شامل 2205 نفر از دانشجويان دانشگاه پيام نور استان چهارمحال و بختياري است که ...
أكثر
اين پژوهش به بررسي عوامل مؤثر بر ميزان يادگيري زبان عربي در بين دانشجويان دانشگاه پيام نور استان چهارمحال و بختياري در سال تحصيلي 1390- 1389 ميپردازد. روش تحقيق پيمايشي است و براي گردآوري دادهها از ابزار پرسشنامه محققساخته استفاده شدهاست. جامعه آماري پژوهش شامل 2205 نفر از دانشجويان دانشگاه پيام نور استان چهارمحال و بختياري است که در سال 90-89 در رشتههاي الهيات، ادبيات فارسي، و حقوق مشغول به تحصيل بودهاند. نمونه آماري اين تحقيق 200 نفرند که به روش نمونهگيري خوشهاي و چندمرحلهاي انتخاب شدند. تجزيهوتحليل دادهها در سطح آمار توصيفي با توزيع فراواني و در سطح آمار استنباطي با آزمون T، تحليل واريانس و تحليل مسير انجام گرفتهاست. نتايج پژوهش نشان ميدهد که بيشتر متغيرهاي بررسيشده، بهجز وضعيت اقتصادي خانواده، بر ميزان يادگيري زبان عربي دانشجويان تأثير داشتهاند. بهطورکلي 5/69 درصد تغييرات ميزان يادگيري زبان عربي (متغير وابسته) بهوسيله متغيرهاي مستقل تبيين ميشود.
ادبي
صاحبعلي اکبري
المجلد 13، العدد 45 ، مارس 2018، ، الصفحة 191-204
المستخلص
نگارش کتابي که بتواند تمامي جوانب عصر جنگهاي صليبي در مصر و شام را به طور کامل تجزيهوتحليل کند، کاري است بس دشوار. عموم کتابهايي که در اين رابطه نوشته ميشوند، در کنار ضعفها و قوّتهايي که دارند، ميتوانند بخش فراواني از نيازهاي علمي دانشجويان در اين عرصه را پاسخگو باشند. کتاب «الحياة الأدبية في عصر الحروب الصليبية بمصر ...
أكثر
نگارش کتابي که بتواند تمامي جوانب عصر جنگهاي صليبي در مصر و شام را به طور کامل تجزيهوتحليل کند، کاري است بس دشوار. عموم کتابهايي که در اين رابطه نوشته ميشوند، در کنار ضعفها و قوّتهايي که دارند، ميتوانند بخش فراواني از نيازهاي علمي دانشجويان در اين عرصه را پاسخگو باشند. کتاب «الحياة الأدبية في عصر الحروب الصليبية بمصر والشام» نوشتة أحمد أحمد بدوي تاحدودي توانسته به نيازهاي پويندگان دانش در حوزة زبان و ادبيات عربي پاسخ دهد. نويسندة کتاب، اثر خود را در دو بخش به رشتة تحرير درآوردهاست که در بخش اول به شرح و توضيح موضوعاتي پيرامون ادب و در بخش دوم به خود ادب و نمونههايي از آن پرداختهاست. در بخش دوم ـ که بخش اصلي کتاب را تشکيل ميدهد ـ بهخوبي توانسته از عهدة نقد و تحليل اين دوره برآيد. همچنين نويسنده در ابتداي بحث خود، به ديگر آثار نوشتهشده پيش از کتاب خود اشاره ميکند و آنها را ارج مينهد. اين کتاب را ميتوان در زمرة کتابهاي تحليلي تاريخ ادبيات عربي به شمار آورد.
سيد اسماعيل قاسمي موسوي؛ علي نظري
المجلد 11، العدد 37 ، يونيو 1437، ، الصفحة 195-211
المستخلص
تدريس ترجمه يکي از مباحث مشکلآفرين براي مدرسان و دانشجويان زبانهاي خارجي، ازجمله رشته زبان و ادبيات عربي است. براي برطرف کردن اين مشکل و همچنين ساده کردن راه ورود دانشجويان اين رشته به بازار کار لازم است تخصصهاي موردنياز براي ورود به بازار کار در برنامه درسي گنجانده شود. در اين مقاله با توجه به تجربيات نويسندگان و مطالعاتي که ...
أكثر
تدريس ترجمه يکي از مباحث مشکلآفرين براي مدرسان و دانشجويان زبانهاي خارجي، ازجمله رشته زبان و ادبيات عربي است. براي برطرف کردن اين مشکل و همچنين ساده کردن راه ورود دانشجويان اين رشته به بازار کار لازم است تخصصهاي موردنياز براي ورود به بازار کار در برنامه درسي گنجانده شود. در اين مقاله با توجه به تجربيات نويسندگان و مطالعاتي که در زمينة آموزش ترجمه انجام شدهاست و نيز با نگاهي به مراکز ترجمه و شيوه آموزش برخي دانشگاههاي معتبر، کوشش شده تا به روش تحليلي ـ توصيفي و مطالعة کتابخانهاي، نقشة راه، اهداف، و راهکارهايي براي تدريس ترجمه در مقاطع کارشناسي و تحصيلات تکميلي تبيين شود. اين اهداف و راهکارها در دو سطح کوتاهمدت و بلندمدت ارائه شدهاست. در پايان، نتايجي مانند لزوم تغيير سرفصلهاي موجود و تدوين سرفصلهاي تمرينمحور و دانشجومحور، کاربردي، و کارآفرين به دست آمدهاست.
ادبي
محمدنبي احمدي؛ روژين نادري
المجلد 13، العدد 42 ، أغسطس 1438، ، الصفحة 195-216
المستخلص
مطالعة ارتباط ادبيات با علم روانشناسي، پژوهشگران تطبيقي را در تحليل تازة متون کمک ميکند و زواياي تازهاي را به مخاطب نشان ميدهد. «ژيلبر دوران»، روانکاو فرانسوي در تحليل شخصيتها و روايتهاي ادبي براساس علم روانکاوي، ما را به نتايج جالبتوجهي ميرساند. در ديدگاه «دوران» گذر زمان و ناتواني در کنترل آن موجب ايجاد ...
أكثر
مطالعة ارتباط ادبيات با علم روانشناسي، پژوهشگران تطبيقي را در تحليل تازة متون کمک ميکند و زواياي تازهاي را به مخاطب نشان ميدهد. «ژيلبر دوران»، روانکاو فرانسوي در تحليل شخصيتها و روايتهاي ادبي براساس علم روانکاوي، ما را به نتايج جالبتوجهي ميرساند. در ديدگاه «دوران» گذر زمان و ناتواني در کنترل آن موجب ايجاد حس ترس و اضطراب در انسان ميشود. مقالة حاضر با رويکردي توصيفي ـ تحليلي ميکوشد با استفاده از نظريات «ژيلبر دوران» به مطالعة مفهوم زمان نزد شاعران معاصر عرب، «يحيي سماوي»، «عثمان لوصيف» و «سميح قاسم» بپردازد و به اين پرسش پاسخ دهد که شاعران عربزبان در برابر هراس ناشي از جنگ، ترس ازدستدادن زمان و سپريشدن زندگي در ورطة جنگ، چگونه واکنش نشان دادهاند و درنهايت به اين مهم رسيده که در تخيل شاعران موردپژوهش، ترس از زمان و مرگ به شکل کهنالگوي حيوان و تصاوير مربوط به سياهي و تاريکي نمايان و به عنوان عنصري ويرانگر ظاهر شدهاست.
ادبي
حسن اسماعيل زاده؛ مجتبي رحماندوست؛ مختار مجاهد
المجلد 12، العدد 41 ، يونيو 1438، ، الصفحة 197-218
المستخلص
رژيم صهيونيستي براي عاديسازي حضور خلقالساعة خود در اذهان مردم منطقه و بهويژه ساکنان اصلي سرزمين فلسطين، سعي در يهوديسازي نمادها و ماهيت آثار فلسطيني و عربي دارد و براي گنجاندن نرم سياستهاي خود در ذهن نسل نو اين سرزمين زيرکانهترين شيوه يعني نفوذ در سيستم آموزشي را در کنار سياست ايجاد رعب و وحشت در پيش گرفتهاست. ازاينرو ...
أكثر
رژيم صهيونيستي براي عاديسازي حضور خلقالساعة خود در اذهان مردم منطقه و بهويژه ساکنان اصلي سرزمين فلسطين، سعي در يهوديسازي نمادها و ماهيت آثار فلسطيني و عربي دارد و براي گنجاندن نرم سياستهاي خود در ذهن نسل نو اين سرزمين زيرکانهترين شيوه يعني نفوذ در سيستم آموزشي را در کنار سياست ايجاد رعب و وحشت در پيش گرفتهاست. ازاينرو ضمن تحريف و تغيير محتواي کتابهاي درسي، بناي اصلي را در تأليف اين کتابها، بر يهوديسازي نسلهاي نو و وارونه جلوهدادن حقايق و واقعيتهاي ملت فلسطين گذاشتهاست. در اين پژوهش ميکوشيم روشهاي تحقق اين برنامه و نحوة اجراي آن را بررسي و تحليل نماييم. به همين منظور با مراجعه به کتب درسيِ تاريخي، جغرافيايي، اجتماعي، ادبي و ديني مدارس فلسطين اشغالي و تحليل و نقد بخشي از محتواي آنها، از دسيسههاي طراحان اين کتابها و حاميان آنها پرده گشودهايم. درنتيجه مشخص شد که يهوديسازي کودکان فلسطيني، تغيير ذهنيت آنان در رابطه با ماهيت نمادهاي اسلامي ـ عربي فلسطين، تطهير چهرة صهيونيستها و معرفي تعاليم اسلامي به عنوان عامل عقبماندگي، در ذهن دانشآموزان فلسطيني، از مهمترين اهداف اين نقشه است.
ادبي
حسن گودرزي لمراسکي؛ معصومه خطي
المجلد 13، العدد 43 ، ديسمبر 1438، ، الصفحة 199-216
المستخلص
نظرية «آشناييزدايي» که نخستين بار در آراي صورتگرايان مطرح شد، معتقد است بايستي زبان شعر را براي مخاطبان بيگانه ساخت و با عادتهاي زباني آنان مخالفت کرد. بر اين اساس شاعران سعي ميکنند با رويآوردن به شيوههايي مانند «فراهنجاري معنايي» که قالب و هنجار عادي زبان و بيان را به هم ميريزد، توجه و حس لذت شنوندگان را تحريک ...
أكثر
نظرية «آشناييزدايي» که نخستين بار در آراي صورتگرايان مطرح شد، معتقد است بايستي زبان شعر را براي مخاطبان بيگانه ساخت و با عادتهاي زباني آنان مخالفت کرد. بر اين اساس شاعران سعي ميکنند با رويآوردن به شيوههايي مانند «فراهنجاري معنايي» که قالب و هنجار عادي زبان و بيان را به هم ميريزد، توجه و حس لذت شنوندگان را تحريک کنند و زبان خود را برجسته نمايند. «ايليا ابوماضي» از جمله شاعراني است که از اين شگرد در اشعار خود بهره بردهاست و اين مقاله نيز ميکوشد تا به فراهنجاري معنايي در يکي از قصايد او با نام «سَلمَي بِمَاذَا تفَکرِين؟» بپردازد تا به اين سؤال اساسي پاسخ گويد که «شاعر، چگونه اين هنجارگريزي را در قصيدة يادشده به کار برده و چگونه به کمک آن زبان شعرياش را برجسته نمودهاست؟». در پاسخ چنين نتيجه گرفته شد که ابوماضي با استفاده از عناصري مانند استعاره، تشبيه و نماد، خواننده را با زباني تازه روبهرو ساخته و اين کار را با شگردهايي همچون انتخاب هوشمندانة کلمات در محور جانشيني و همنشينکردن آگاهانة آنها با واژگان مناسب، نزديک ساختن تشبيه به استعاره و نوکردن آن، و آفرينش برخي از مفاهيم جديد در حوزة نماد به انجام رساندهاست.